نزدیک به یک سال از بحران انسانی‌ ناشی از درگیری دو نیروی نظامی سودان – نیروی مسلح سودان (SAF) و نیروهای شبه‌نظامی پشتیبانی سریع (RSF) – می‌گذرد. درگیری این دو نیرو در طول سال گذشته منجر به کشته شدن نزدیک به ۱۶ هزار نفر و آواره شدن میلیون‌ها نفر شده است.

درگیری اگرچه منشأ داخلی دارد اما کشورهای منتفع از سودان مانعی بر سر راه پایان دادن به رنج مردم در این کشور هستند. اما این دو نیروی متخاصم چه کسانی هستند؟ ریشه درگیری این دو نیرو به کجا باز می‌گردد؟ نقش دیگر کشورها در تشدید بحران کنونی سودان چیست؟

شعله جنگ در سودان چگونه افروخته شد؟

پس از اینکه عمر البشیر، که برای نزدیک به ۳۰ سال رئیس جمهوری سودان بود، در پی اعتراض‌های مردمی در روز ۲۲ فروردین ۱۳۹۸ / ۱۱ آوریل ۲۰۱۹ با مداخله ارتش از مقام خود برکنار شد، ارتش سودان در قالب نهادی به نام «شورای نظامی انتقالی» قدرت را در دست خود گرفت.

چند ماه بعد رهبران غیرنظامی و نظامی سودان، در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۳۹۸ / ۱۷ اوت ۲۰۱۹ در مورد تشکیل دولت انتقالی به توافق رسیدند و قرار بر آن شد که دولت جدید انتقالی به نخست‌وزیری عبدالله حمدوک، برای سه سال تا زمان برگزاری انتخابات کشور را اداره کند.

اما دیری نپایید که با کودتای فرمانده نیروی مسلح سودان، عبدالفتاح البرهان و فرمانده نیروهای پشتیبانی سریع، محمد حمدان داگالو معروف به حمدی، در سال ۱۴۰۰ عبدالله حمدوک کنار گذاشته شد.

اما خیلی زود اتحاد این دو نیروی نظامی از بین رفت و تنش‌های شدیدی بین این دو آشکار شد که در نهایت در تاریخ ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ / ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ جنگ قدرت بین این دو نیروی نظامی، نیروی مسلح سودان به فرماندهی عبدالفتاح البرهان، و نیروهای پشتیبانی سریع شبه‌نظامی به فرماندهی محمد حمدان به نقطه اوج رسید.

تنش مابین این دو نیروی نظامی، که در ابتدا به طور مشترک قدرت را در اختیار داشتند، بعد از توافق‌نامه دسامبر ۲۰۲۲ با نام «چارچوب توافق»، بیشتر شد. در این توافق قرار بود که تلاش شود، نیروهای پشتیبانی سریع در بخش امنیتی ادغام شود و ژنرال‌ها قدرت سیاسی خود را واگذار کنند.

چرا این توافق تنش‌ها را تشدید کرد؟

در این توافق‌نامه قید شده بود که نهادهای امنیتی باید از مشارکت در سیاست یا تجارت منع شوند و وزارت دارایی مدیریت تمام شرکت‌های دولتی را که نیروهای امنیتی بر آنها در تمام دوران عمر البشیر تسلط داشته‌اند، برعهده بگیرد.

Ad placeholder

در همین حال، این توافق‌نامه، ارتش را متعهد می‌کرد که اصلاحاتی را به دستور دولت اجرا کند، مانند ادغام گروه‌های شورشی سابق و نیروهای پشتیبانی سریع در یک ارتش حرفه‌ای واحد.

یوناس هورنر، محقق مستقل در زمینه سودان در رابطه با این توافق چنین می‌گوید:

«چارچوب توافق» مسائل اساسی و بنیادینی را در برابر نیروها و رهبری نظامی سودان قرار داد، مانند ادغام نیروهای پشتیبانی سریع در یک ارتش واحد، خلع ید نظامی‌ها از بخش‌های پُرسود اقتصاد و امکان دادخواهی از نظامی‌ها به دلیل جنایت‌هایی که در گذشته مرتکب شده‌اند.

دو طرف رویارویی در این جنگ چه کسانی هستند؟

نیروی مسلح سودان (SAF) ارتش ملی سودان است که حدود ۳۰۰ هزار سرباز دارد. فرمانده نظامی آن، ژنرال البرهان، یک نظامی حرفه‌ای است که در دوران ریاست‌جمهوری البشیر به درجه‌های بالاتر رسید.

نیروی دیگر، شبه‌نظامیان نیروهای پشتیبانی سریع است که تقریباً ۱۰۰ هزار سرباز دارد که در سرتاسر خارطوم، پایتخت سودان و منطقه دارفور که پایگاه سنتی این گروه است، مستقر هستند.

این گروه از هسته‌های مسلح «نیروهای دفاع مردمی» شکل گرفته است. در جریان درگیری دارفور در دهه ۸۰ شمسی، نیروی دفاع مردمی مورد حمایت دولت (که توسط شورشیان جنجاوید نامیده می‌شوند) به جنایت‌های جنگی متهم شدند، زمانی که دولت البشیر از آنها برای کمک به ارتش برای سرکوب شورش استفاده کرد.

در سال ۱۳۹۲، نیروهای پشتیبانی سریع از دل نیروهای دفاع مردمی متولد شد و به نیرویی مستقل تحت رهبری حمدی تبدیل شد، که خود از مردم شتردار عرب دارفور است.

اکثر نیروهای استخدام شده در این گروه از دارفور هستند و بسیاری از آنها بر اساس قومیت استخدام شده‌اند. استخدام نیروهای این گروه شبه‌نظامی توسط حمدی صورت گرفت.

اعضای این نیروی شبه‌نظامی اغلب مردمان بی‌زمینی هستند که پیش از آن از چوپانی و شترچرانی ارتزاق می‌کردند و زبان اول آنها یا تنها زبان آنها عربی است.

آن گونه که سازمان عفو بین‌الملل گزارش می‌دهد نیروهای عضو این نیروی شبه‌نظامی که سابقاً از اعضای نیروهای دفاع مردمی بودند، به همراه سایر نیروهای امنیتی دولتی متهم به نقض جدی حقوق بشر و حقوق بشردوستانه بین‌المللی از جمله قتل‌های غیرقانونی گسترده و سیستماتیک، آوارگی اجباری و خشونت جنسی در دارفور از سال ۱۳۸۱ به بعد هستند.

 جنگ دارفور، یک درگیری مسلحانه بزرگ در منطقه دارفور سودان بود که در سال ۱۳۸۱ (۲۰۰۳) اتفاق افتاد. گروه‌های همچون جنبش آزادی‌بخش سودان و جنبش عدالت و برابری علیه دولت سودان به اتهام سرکوب جمعیت غیرعرب دارفور به پاخاستند. دولت هم در پاسخ به این قیام با به کار گفتن نیروهای نظامی و شبه‌نظامی در آن منطقه اقدام به پاکسازی قومی غیرعرب‌های ساکن دارفور کرد.

اما به رغم پرونده گشوده‌ای که این نیروی شبه‌نظامی در جنایت و خشونت دارد، سیاستمداران اروپایی در «روند خارطوم» به این نیروی شبه‌نظامی مشروعیت بخشیدند.

«روند خارطوم» یک مجمع بین‌منطقه‌ای شامل کمیسیون اتحادیه آفریقا و کمیسیون اروپا است که با هدف کنترل مرزهای آفریقا برای جلوگیری از مهاجرت آفریقایی‌ها به اروپا در سال ۲۰۱۴ شکل گرفته است.

در سال ۲۰۱۷ در «روند خارطوم» تصمیم گرفته شد که از این گروه به عنوان نگهبان مرزی برای جلوگیری از مهاجرت آفریقایی‌ها به اروپا استفاده شود.

Ad placeholder

با این اقدام سیاستمداران اروپایی، نیروهای پشتیبانی سریع شبه‌نظامی سودان به عنوان یک نیروی حاکم در سودان در سال ۲۰۱۷ مشروعیت یافتند.

اگرچه اروپا با این اقدام به این گروه مشروعیت داده است اما گزارش‌ها حاکی از آن است که این گروه در حال حاضر در مناطق جنگی فعال دست بالا را دارد و گزارش‌هایی مبنی بر دست داشتنشان در قتل‌های غیرقانونی، خشونت جنسی و غارت کمک‌های بین‌المللی منتشر شده است.

همین امر و البته دست داشتن این گروه در کشتار مردم در دارفور سبب شده که مشروعیت این گروه در میان مردم سودان به شدت تضعیف شود.

بازیگران خارجی در کدام طرف این نزاع ایستاده‌اند؟

سودان اگرچه از یک درگیری داخلی رنج می‌برد اما به نظر می‌رسد که کشورهای دیگر نیز در افزایش تنش‌ها در درون این کشور بی‌تأثیر نیستند.

از آغاز درگیری‌ها همواره از سمت کشورهای ذی‌نفع تلاش شده که سلسسه نشست‌هایی برای پایان دادن به درگیری‌ها در سودان برگزار شود. مصر، امارات متحده عربی و عربستان سعودی از جمله کشورهایی هستند که فعالانه در این مسیر مشارکت داشته‌اند.

اما همانطور که در گزارش وبسایت شورای آتلانتیک آمده است، مصر، امارات و عربستان سعودی نه‌تنها در توقف جنگ سودان کاری از پیش نبرده‌اند، بلکه نقش مهمی در ادامه آن دارند.

هر سه کشور منافع حیاتی در سودان دارند و همین سبب شده است که نیروی نظامی‌ای که منافع آنها را به حداکثر برساند پشتیبانی کنند، حتی اگر به بهای کشتار مردم و ادامه جنگ داخلی در سودان باشد.

عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهوری مصر، برهان، فرمانده نیروی مسلح سودان را شریکی با ثبات برای حفظ منافع منطقه‌ای خود، به ویژه در موضوع رودخانه نیل، که رودخانهٔ مشترک این کشورهاست، می‌داند.

در حالی که مصر در تلاش‌های میانجی‌گری شرکت کرده و طرح همیاری همسایگان سودان را آغاز کرده است، اما نتوانسته از روابط خود با البرهان برای پیشرفت توافق صلح استفاده کند. در عوض، مصر با ارسال پهپادها و هواپیماهای جنگی به تلاش‌های نظامی نیروی مسلح سودان کمک کرده است.

در مقابل، امارات متحده عربی با ارائه کمک‌های نظامی و مالی تحت پوشش کمک‌های بشردوستانه از حمدی و نیروهای شبه‌نظامی حمایت می‌کند.

ابوظبی به عنوان پناهگاه مالی برای کسب و کار طلای حمدی عمل می‌کند و میزبان شرکت‌های این گروه شبه‌نظامی و حساب‌های بانکی آن‌ها است. به‌رغم اینکه در فضای رسمی، امارات بخشی از تلاش‌های صلح است، اما این کشور نفوذ خود را مصروف پیشرفت مذاکرات نمی‌کند و تنها نقشش تقویت جبهه دیپلماتیک یک سمت نزاع یعنی حمدی و نیروهای پشتیبانی سریع است.

مانند مصر، عربستان سعودی هم البرهان را به عنوان یک متحد قابل اعتماد برای محافظت از سرمایه گذاری‌های خود در بخش‌های کلیدی سودان و منافع استراتژیک خود در منطقه دریای سرخ می‌داند. با این حال، ریاض تقویت وجهه خود به عنوان یک میانجی بی‌طرف را سودمندتر می‌داند.

چند نفر کشته و آواره شده‌اند؟

بر اساس «پروژه داده‌های مکان و رویداد درگیری مسلحانه (ACLED)»  تا فروردین ۱۴۰۳، نزدیک به ۱۶ هزار نفر از جمله پرسنل نظامی در این جنگ داخلی کشته شده‌اند.

به دلیل ماهیت خاص این جنگ آمار از منبعی به منبع دیگر متفاوت است. بنا بر گزارش آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد از فروردین تا شهریور ۱۴۰۲، تنها در دارفور نزدیک به چهار هزار غیرنظامی کشته و ۸۴۰۰ نفر مجروح شده‌اند.

در روزهای اولیه جنگ تلاش شد که بسیاری از اتباع خارجی را از سودان خارج کنند. به گفته دفتر هماهنگی امور بشردوستانه سازمان ملل متحد (UNOCHA)، حداقل ۸,۲ میلیون نفر از جمعیت ۴۹ میلیونی سودان از زمان شروع جنگ خانه‌های خود را ترک کرده‌ و آواره شده‌اند. نزدیک به ۱,۸ میلیون نفر از آنها به چاد، مصر، اتیوپی و سودان جنوبی فرار کرده‌اند. بسیاری تنها با پرداخت مبالغی هنگفت برای بلیط اتوبوس و یا پیاده‌روی طولانی مدت و تحمل سفرهای بسیار سخت توانسته‌اند جانشان را نجات دهند و از منطقه درگیری بگریزند.

حداقل ۶,۵ میلیون نفر در داخل کشور آواره شده‌اند و در ۱۸ ایالت سودان پراکنده‌‌اند. بیشترین تعداد آوارگان داخلی در دارفور جنوبی و پس از آن رودخانه نیل و دارفور شرقی قرار دارند. بیش از نیمی از این افراد از ایالت خارطوم آواره شده‌اند.

چه تلاش‌هایی برای پایان دادن به جنگ شده است؟

تلاش‌های متعددی برای پایان دادن به جنگ در سودان در حال انجام است و در طول سال گذشته چندین توافق آتش‌بس حاصل شده است، اما هر دو طرف یکدیگر را به ادامه درگیری متهم کرده‌اند.

عدم موفقیت در برقراری آتش‌بس و ختم نزاع به شکاف‌های منطقه‌ای بین کشورهای میانجی و همچنین تضاد منافع بازیگران بین‌المللی برمی گردد.

همانطور که فارن پالیسی در گزارش خود می‌نویسد درگیری بین البرهان و حمدی فقط یک دعوای داخلی نیست. سودان پلی است که خاورمیانه و آفریقا را به هم پیوند می‌دهد و منابع طبیعی فراوان آن به این معناست که نبرد برای خارطوم ابعاد منطقه‌ای به خود گرفته است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی جنگ را فرصتی برای تثبیت موقعیت هژمونیک خود در خاورمیانه می‌دانند.

انتظار می‌رود مذاکرات بین طرف‌های متخاصم در ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ / ۱۸ آوریل ۲۰۲۴ در جده آغاز شود. این شهر میزبان چندین دور مذاکرات در سال گذشته بوده است. با این حال، این بار، این گمانه‌زنی وجود دارد که ممکن است دو بازیگر جدید در مذاکرات شرکت کنند – مصر که از لحاظ تاریخی از نیروی مسلح سودان حمایت کرده است و امارات متحده عربی که در کنار نیروی شبه‌نظامی قرار گرفته است.

ناکامی آتش‌بس در سودان تاکنون به این بازگشته است که نیروهای حامی دو سوی نزاع در موضوعات دیگر با هم همکار و همراهند. آن‌ها نمی‌خواهند اتحادهای دیگرشان با اختلال ایجاد شود و به همین دلیل سودان به میدان رقابت و نزاع غیرمستقیم آن‌ها بدل شده است. امارات متحده عربی و عربستان سعودی دو نمونه بارز این وضعیت هستتند.   

اما گره مذاکرات آتش‌بس فقط حضور داشتن و یا نداشتن کشورهای منتفع از درگیری‌های سودان در مذاکرات نیست. بلکه اینکه کدام کشور میزبان مذاکرات باشد نیز خود محل بحث است.

در حال حاضر مذاکرات به رهبری اماراتی‌ها و مصری‌ها در قاهره ادامه دارد که این با مذاکرات جده تحت حمایت عربستان سعودی رقابت می‌کند. اینکه طرح صلح و ختم جنگ از ریاض بیرون بیاید یا قاهره خود به یک رقابت جان‌فرسا بدل شده است. در حقیقت عربستان سعودی و مصر گرچه هر دو حامی ارتش سودان هستند ولی می‌خواهند امتیاز دیپلماتیک ختم جنگ را در سبد خود نگه دارند.

ایالات متحده هم تلاش کرده است تا در خط مقدم میانجی‌گری در مورد سودان حرکت کند.

در ماه فوریه، واشنگتن، تام پریلو، عضو کنگره را به عنوان فرستاده ویژه برای سودان معرفی کرد که ممکن است تغییر بزرگتری در دیپلماسی پیرامونی این جنگ ایجاد کند.

متحدان ایالات متحده در منطقه ـ مصر، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، قطر ـ اکنون می‌بینند که ایالات متحده به آنچه در سودان می‌گذرد توجه بیشتری نشان می‌دهد و می‌خواهند برای هماهنگی با واشنگتن آماده باشند.

 اما به هرحال همانطور که فارن پالیسی در گزارش خود می‌نویسد عربستان سعودی و امارات مدت‌هاست که در اقتصاد سودان سرمایه گذاری کرده‌اند. تا سال ۲۰۱۸، ابوظبی در مجموع ۷,۶ میلیارد دلار در این کشور سرمایه گذاری کرده است. از زمان سقوط عمر البشیر، امارات شش میلیارد دلار دیگر سرمایه گذاری کرده است که شامل پروژه‌های کشاورزی و یک بندر دریای سرخ می‌شود. در اکتبر ۲۰۲۲، ریاض اعلام کرد که تا ۲۴ میلیارد دلار در بخش‌های اقتصاد سودان از جمله زیرساخت‌ها، معادن و کشاورزی سرمایه‌گذاری خواهد کرد.

ریاض و ابوظبی، به عنوان هژمون‌های نوظهور خاورمیانه، اکنون با هم در تضاد هستند – هر کدام به دنبال کنترل منابع، انرژی و دروازه‌های لجستیک سودان با همسویی با البرهان و حمدی هستند. به همین دلیل رسیدن به راه‌ حلی برای پایان یافتن مناقشات در سودان دشوار به نظر می‌رسد.