در دهههای اخیر، در سرتاسر جهان تلاشهای بسیاری برای ایجاد برابری جنسیتی و کاهش شکافهای جنسیتی در نظامهای آموزشی صورت گرفته است؛ با این حال نظام آموزشی ایران بیتوجه به آنچه در دنیا در حال رخ دادن است همچنان بر ادامۀ رویکردهای ایدئولوژیک و جنسیتزده خویش اصرار میورزد، رویکردهایی که از پیامدهای اصلی اسلامیسازی نظام آموزشی ایران در سال ۱۳۵۷ هستند و به عنوان امری مقدس و دینی تحمیل شده اند.
پیامد دخالت فراگیر دولت در تدوین و تهیۀ محتوای آموزشی، درماندگی کتب درسی مدارس ایران از ارائۀ محتوایی مناسب برای دانشآموزان و ناتوانی در جامعهپذیر کردن نسل جوان و آماده ساختن آنان برای ورود به دنیای بزرگسالی است.
درحالیکه نسل جوان در ایران به مدد اینترنت و رسانههای جمعی، همگام و همشتاب با دنیای امروز در حال پیشرفت و دگرگونی است، گفتمان غالب در کتب درسی همچنان جنسیتزده بوده و به اشکال مختلف پذیرش نقشهای جنسیتی را به محصلین تحمیل میکند. گفتمان آموزشی ایران، نه تنها در جهت مبارزه برای نیل به عدالت جنسیتی قدمی برنمیدارد؛ بلکه آشکارا و بیپروا به دفاع از مردسالاری، نابرابری و تبعیضهای جنسیتی برمیخیزد.
آموزگاران و دانشآموزان در این نظام آموزشی که فرودستانگاری زنان در آن با استناد به مذهب و سنتهای فرهنگی توجیه شده و مطلوب و طبیعی تلقی میشود، از آزادی بیان برای انجام گفتگوهای انتقادی بر ضد تبعیض جنسیتی محروم هستند.
در چنین وضعیتی است که کمپین «ضمیمه» به عنوان اولین کمپین حذف تبعیض جنسیتی در کتابهای درسی و محیطهای آموزشی ایران، اقدامهایی عملی را برای مقابله با فرهنگ و محتوای آموزشی متأثر از جنسیت در نظام آموزشی ایران آغاز کرده است.
در معرفی «ضمیمه»: تلاش برای جدایی از محتوای مردسالارانه و جنسیتزده کتابهای درسی
گروه «ضمیمه» معتقد است دانشآموزان ایرانی، مستحق دسترسی به آموزشهایی هستند که با استانداردهای حقوق بشر سازگار باشد. در نبود ارادۀ رسمی، وظیفه معلمان، والدین و فعالان آموزشی است که از محتوای مردسالارانه و جنسیتزده موجود در کتابهای درسی و محیطهای مدرسه آگاه شده و کودکان را در برابر آن حمایت کرده و با روشهای مختلفِ رفع تبعیض در کلاسهای درس و محیطهای آموزشی آشنا شوند.
در همین راستا، «ضمیمه»، فعالیتهایش را با تحقیقی در مورد محتوای بصری و متنی کتابهای درسی دوره ابتدایی ایران شروع کرد و بر اساس یافتههای این تحقیق، توانست محتوای آموزشی بدون سوگیریهای جنسیتی را به عنوان جایگزینی برای محتوای فعلی ارائه دهد و با همکاری دکتر سعید پیوندی، جامعهشناس و استاد دانشگاه در فرانسه، کتابی با عنوان «آموزش برابری جنسیتی در کلاس درس» را تدوین کرده و در اختیار معلمان و خانوادهها بگذارد.
این کتاب، سه هدف کلیدی را پیگیری میکند. اولین هدف، افزایش مشارکت برای مقابله با نابرابریها و تبعیضهای مرتبط با جنسیت و افزایش آگاهی نسبت به میزان و گستردگی مصادیق آن در سیستم آموزشی ایران است.
دومین هدف، بررسی فرصتها، امکانات و منابع آموزشیای است که معلمان میتوانند برای آگاهیبخشی در کلاسهای درس به کار بگیرند.
سومین هدف، ترویج فعالیتهای مدنی مرتبط با برابری جنسیتی در سیستم آموزشی ایران است.
تمام اعضای جامعه، از معلمان گرفته تا دانشآموزان، دانشجویان، مادران، پدران و سایر شهروندان، میتوانند در زمینۀ برابری جنسیتی فعالیت کرده و ایفای نقش کنند.
فاجعهای به نام کتب درسی ایرانی
کتابهای درسی مدارس ایران زبانی جنسیتزده داشته و حاوی محتوایی هستند که نابرابریهای جنسیتی را ترویج داده و کلیشههای جنسیتی را تقویت میکند.
در این کتابها، حضور زنان در بازار کار و مشارکتشان در فعالیتهای اقتصادی در مقایسه با کار خانگی و وظایف مادری، امری ثانوی و فرعی تلقی میشود. این کتابها مردان را «نانآور» و دارای «عقل معاش» توصیف میکنند و خانهداری را وظیفۀ بیچونوچرای زنان معرفی میکنند.
همچنین سعی دارند به دانشآموزان بقبولاند زنان و مردان در حوزههای علمی یا فعالیتهای اقتصادی کارایی متفاوتی دارند؛ برای مثال مردان را دارای توانایی بیشتری برای فعالیتهای فنی و علمی میدانند.
در کتابهای درسی اغلب از برخی پیشهها تنها در رابطه با مردان سخن به میان آورده شود و در عمل توانایی زنان برای انجام آن شغلها مورد تردید قرار گرفته و یا انکار میشود. غیبت زنان در دنیای سیاست، از دیگر حوزههای اصلی نابرابری جنسیتی در کتابهای درسی است، در این کتابها سیاست به طور عمده امری مردانه تلقی میشود. بهعلاوه در کتب درسی ایران، به ندرت نام و یا تصویر یک شخصیت سرشناس زن در حوزههایی مانند سیاست، ادبیات، علم، فرهنگ، تاریخ، ورزش و … به چشم میخورد.
تعداد تصاویر مربوط به زنان در کتابهای درسی به طو قابلملاحظهای کمتر از مردان است. سهم زنان در نگارهها یکهفتم مردان است و در بیشتر این نگارهها زنان در حال انجام نقشهای جنسیتی هستند. بهعلاوه تمامی نگارهها با هنجارهای رسمی حکومت در حوزۀ پوشش زنان همخوانی دارند و هیچ زن یا دختری بدون حجاب مورد قبول حکومت به تصویر کشیده نشده است.
گرچه این سختگیری برای مردان کمتر موضوعیت دارد، در مورد آنها هم اصل بر پوشیدگی بدن است. این نگاه به بدن در مورد تشریح علمی آن برای دانشآموزان نیز صدق میکند، از این رو دختران و پسران با بدن یکدیگر از نظر علمی آشنا نمیشوند. نگارههایی که به تحرک بدنی مربوط میشوند نیز عمدتاً مردانه هستند، گویی ورزش برای زنان تعریفنشده و ناپسند است.
به طور کلی کتب درسی در ایران با تکرار نابرابریهای جنسیتی در مطالب و نگارهها به طور آشکارا و پنهان درصددند برتری مردان بر زنان و سلسله مراتب جنسیتی را طبیعی جلوه دهند. بهعلاوه با ارائۀ مطالب دینی و مذهبی، مستقیماً در تلاش برای توضیح و توجیه تبعیض جنسیتی هستند.
وظایف معلمان برای آموزش برابری در فضایی نابرابر
معلمان میتوانند در راستای ترویج و آموزش برابری جنسیتی، منابع و تحقیقات آکادمیک مرتبط با موضوع برابری جنسیتی را در اختیار دانشآموزان بگذارند، محتوای کتابهای درسی را تجزیه و تحلیل کنند و موارد نابرابری جنسیتی را شناسایی کرده و توجه دانشآموزان را به نادرست بودن چنین مطالبی جلب کنند.
آنها میتوانند سر کلاسهای خویش در مورد مقالات علمیای که به موضوع تبعیض جنسیتی در سراسر جهان میپردازند بحث و گفتوگو کرده و افق دید شاگردانشان را وسعت بخشیده، معلوماتشان را گسترش دهند. مطالعه و بحث پیرامون مقالات منتشر شده توسط سازمانهای بینالمللی همچون یونسکو و یونیسف که به قضیۀ برابری جنسیتی میپردازند، میتواند مفید باشد.
همچنین، از آنجا که در بیشتر کتب درسی مدارس ایران، نامی از زنان تأثیرگذار آورده نشده است معلمان میتوانند برای پر کردن این خلأ، از دانشآموزان بخواهند در مورد این زنان تحقیق کرده و مقاله بنویسند یا مطالبی را که جمعآوری نمودهاند سر کلاس ارائه داده و به بحث و گفتوگو بپردازند.
به علاوه، خرید و فراهمآوری کتابهایی با موضوع نابرابری جنسیتی برای کتابخانههای مدرسه، اکران فیلمها و خواندن داستانها و شعرهایی که به موضوعات مرتبط با تبعیض جنسیتی و مبارزات زنان ایران و جهان میپردازند، میتواند به افزایش آگاهی و تقویت فرهنگ برابری جنسیتی کمک کند.
معلمان با همکاری نزدیکتر با والدین، بهویژه مادرانی که دارای تحصیلات دانشگاهی و تخصصی هستند، و همفکری و همکاری با دیگر معلمان در سازمانها و انجمنهای آموزشی در سطوح محلی و ملی، میتوانند به ترویج آموزش عدالت جنسیتی در محیطهای آموزشی کمک کند. این فعالیتها دانشآموزان را به تفکر نقادانه در مورد مسائل جنسیتی تشویق میکنند و به آنها کمک میکنند تا درک بهتری از اهمیت برابری جنسیتی داشته باشند.