بیشتر از یک ماه است که آیین‌های شاد نوروزی در کردستان آغاز شده‌اند و همچنان ادامه دارند. از روز ۵ اسفند ۱۴۰۲ تا ۱۳ فروردین ۱۴۰۳. نخستین مراسم نوروزی کهن کردستان همچون سال‌های گذشته در منطقه هورامان ژاوه‌رود و در روستای چشمیدر سروآباد با حضور هزاران نفری میهمانان برگزار شد. با این که در هنگام نوشتن این گزارش ۱۰ روز از آغاز سال جدید خورشیدی سپری شده، برگزاری مراسم‌ نوروزی در کردستان همچنان ادامه دارد. یکی از آخرین نمونه‌ها مراسمی بود در روستای سلین هورامان با حضور ده‌ها هزار نفر.

مراسم نوروزی روستای سلین در اورامان کردستان: ۱۰فروردین ۱۴۰۳
مراسم نوروزی روستای سلین در اورامان کردستان: ۱۰فروردین ۱۴۰۳

چرا نوروز امسال این چنین پرشورتر از همیشه در کردستان برگزار شد؟ چگونه است که در سایه دولت مرگ، آیین زندگی و نوروز پرشورتر از همیشه به راه افتاده است؟

Ad placeholder

نوروز متفاوت

نوروز ۱۴۰۳ متفاوت از سال‌های پیشین بود، به ویژه در کردستان که همواره نوروز در آن رنگ و بویی خاص داشته است.

امسال در گوشه گوشه کردستان و در بیشتر شهرها و روستاهای کردنشین ایران، مراسم نورورزی جداگانه‌ای برگزار شد. این گونه مراسم‌ در سال‌های گذشته محدود بود به چند نقطه مشخص که مردم از جاهای دیگر در آن گرد هم می‌آمدند. امسال اما کانون‌های تجمع بیشتر بودند و جمعیت کلانی به کاروان مراسم شادی نوروز پیوستند. زنان و مردان کردستان از ایلام تا مهاباد، از اورامان تا کرمانشاه و از مریوان تا پاوه، مراسم‌های پرشوری به راه انداختند. در هر چهار استان کردستان، آذربایجان غربی، ایلام و کرمانشاه تقریبا هر روستایی برای خود مراسمی جداگانه داشته است. آغازگر این کاروان شادی و زندگی، روستای چشمیدر اورامان در شهرستان سروآباد بود. پس از آن بود که منطقه کارزان در ایلام، نوسود در کرمانشاه، برده‌ره‌شه و نی در مریوان، آویهنگ در سنندج، چاپان و خرده‌لوکی و آیچی در سقز، روستای گوله در سردشت و کل‌تپه در مهاباد، نوروزهای پر شور جداگانه‌ای برگزار کردند.

مراسم نوروزی روستای ژیوار اورامان: ۹ فروردین ۱۴۰۳
مراسم نوروزی روستای ژیوار اورامان: ۹ فروردین ۱۴۰۳

هنجارشکنان شاد

در مجموعه مراسم‌ نوروزی امسال اتفاق‌های جدیدی افتاد.

در روستای نی مریوان و در سقز، شعار «زن، زندگی، آزادی» دوباره به گوش رسید.

در مرکز استان کردستان، در میدان اقبال شهر سنندج، زن و مرد با پوشش‌هایی غیرحکومتی رقصیدند. غیر از مردم کردستان مهمانان زیادی از سراسر ایران در این مراسم‌حاضر شدند و در کنار مردم کُرد شادی کردند و به استقبال سال نو رفتند.

مردم کُرد امسال اراده‌ای کم‌سابقه برای جشن و سرور داشتند. هم تعداد مراسم بیشتر شده و هم جمعیت بسیار بیشتری به آن‌ها می‌پیوندد، آن هم درست در ماهی که حاکمیت ممنوعیت‌هایش را شدت می‌بخشد.

در روستاهایی که پیش از این رقصیدن زنان با پوشش‌‌هایی عادی تابو بود، زنان و دختران در مراسم‌های سال نو حضور یافتند و بدون پوشش اجباری در کنار مردان رقصیدند. نوروز امسال، دختران جوان در کردستان با لباس‌های بومی پسرانه ظاهر شدند. این موضوعی بود که در همه مراسم‌ مشاهده شد. تا جایی که ملا قادر امام جمعه پاوه و از مهره‌های دیرین جمهوری اسلامی در کردستان فریادش بلند شد. او در اولین نماز جمعه فروردین ۱۴۰۳ گفت:

در طول این ۴۵ سالی که من به یاد دارم هیچ‌گاه سابقه نداشته تا این حد به ماه رمضان و به اسلام اهانت شود. من فکرش را هم نمیکردم دختران در این سرزمین لباس کومله و دموکرات بپوشند و برقصند. نمیدانم این اتفاقات طبیعی است یا سیاست جمهوری اسلامی است. اگر سیاست است که من با همچین سیاستی موافق نیستم.

بیشتر دختران جوان کردستانی امسال با پوشش‌هایی متفاوت در نوروز ظاهر شدند. منظور امام جمعه پاوه از لباس‌های «کومله و دموکرات» لباس‌های مشابه این دختران بود.
بیشتر دختران جوان کردستانی امسال با پوشش‌هایی متفاوت در نوروز ظاهر شدند. منظور امام جمعه پاوه از لباس‌های «کومله و دموکرات» لباس‌های مشابه این دختران بود.

Ad placeholder

عزای حکومتی− شادی مردمی

همزمان شدن نوروز امسال با ماه رمضان برای حاکمیت دردسرساز بود. فرهنگ مردمی و عمومی در آستانه سال نو خواهان شادی، تفریح و گشت و گذار است و فرهنگ اسلامی حاکمیتی نمی‌خواهد تابوهایش زیر پای رقص و شادی مردم لگدمال شود. اما این اتفاق افتاد. تداوم مراسم‌ نوروز نشان می‌دهد که به شکلی عمومی، مردم کُرد امسال اراده‌ای کم‌سابقه برای جشن و سرور داشتند. هم تعداد مراسم بیشتر شده و هم جمعیت بسیار بیشتری به آن‌ها می‌پیوندد، آن هم درست در ماهی که حاکمیت ممنوعیت‌هایش را شدت می‌بخشد.

سایه «زن، زندگی، آزادی»

این جریان، حدود دو سال پس از خیزش زن، زندگی، آزادی معنادار است. در دورانی که حاکمیت با هیئت مرگش می‌خواست مناسبات و فرهنگ دهه ۶۰ ی‌اش را دوباره اعمال کند، دست‌کم در کردستان نتیجه عکس به بار آمد.

مشاهده تأثیرات و تغییراتی که عامل آن قیام ژینا بود، اکنون کار دشواری نیست. در زندگی عادی و روزمره مردم تابوها یکی پس از دیگری شکسته می‌شوند و مردمی که با فرهنگ انضباطی حاکمیت سازگار نیستند یک گام جلوتر می‌روند.

حتی جریمه‌های ۳ میلیون تومانی برای روسری نداشتن هم نتوانسته عموم زنان را وادار به پوشیدن حجاب اجباری کند.

«مردم» و نیازهایشان

چالش سبک زندگی در ایران امروز مقوله‌ای تعیین‌کننده در مقابله رژیم و مردم شده است. این به معنای انکار یا نادیده‌ گرفتن تضادهای بنیادین دیگری همچون تضاد طبقاتی و تنش‌های هویتی یا حتی تنش‌های زیست‌محیطی نیست. مسئله سبک زندگی در ایران امروز به مقوله‌ای تبدیل شده که در آن جامعه و حاکمیت بر سر آن زورآزمایی می‌کنند. موضوع مرکزی این چالش حجاب زنان است. هانری لوفور، فیلسوف فرانسوی، گفته بود که «انسان‌ها برای هزاران کیلوگرم فولاد، یا تانک‌ها یا بمب‌های اتمی نمی‌جنگند و جان خود را برای این‌ها به خطر نمی‌اندازند. آن‌ها می‌خواهند شاد باشند، نه این‌که تولید کنند». از دید او جامعه‌ی جدید (زندگی جدید) را فقط می‌توان به طور انضمامی در سطح زندگی روزمره، به‌سان نظامی از تغییرات در آنچه که می‌توان تجربه‌ی زیسته نامید، تعریف کرد.