مجموعه «چهرهها»
«چهرهها» یک مجموعه تازه فرهنگی – اجتماعی در زمانه است. این مجموعه به هنرمندان و نویسندگان و فعالان اجتماعی و زیستمحیطی اختصاص دارد که در یک مسیر انسانی قدم برمیدارند و زندگی و هنرشان را در خدمت اهداف والاتر از جاهطلبیهای شخصی قرار دادهاند، چنانکه سایر انسانها، صرفنظر از مرزهایی که ما را از هم جدا میکند، میتوانند از هنر آنها برخوردار شوند و با اینحال در مرکز توجه رسانههای جریان اصلی قرار ندارند.
مجموعه «چهرهها» تلاش میکند در ماه دستکم دو چهره را معرفی کند. اگر شما هم در مسیر حقوق مدنی انسانها و یا حفظ منابع طبیعی قدم برمیدارید، و مایلاید دیگران از تلاشهای شما آگاه شوند میتوانید با این نشانی با ما تماس بگیرید: [email protected]
علائین ری، هنرمند ایدهپرداز و طراح و روزنامهنگار و فعال فرهنگیست. او در سال ۱۳۶۲ در سالهایی که حکومت جمهوری اسلامی با سرکوب و اعدام از یکسو و با تکیه بر جنگ هشت ساله در کار تثبیت حاکمیت خود بود در شهرری به دنیا آمد. نوجوانی او مصادف بود با دوران به اصطلاح سازندگی در یک کشور فقرزده که زیر مصیبت جنگ کمر خم کرده بود. او که از جوانی به طراحی و نقاشی علاقمند بود، هنرمندی خودآموخته است. علائین میگوید:
علاقه من به هنر بصری از دوران کودکی شکل گرفت و دوران کودکی من هم دوران سخت و شکنندهای بود. تمام تلاشم این بود که استادان درجه یک را ببینم و از آنها بیاموزم و البته که متفاوت خلق میکردم و متفاوت میدیدم و به تکامل دانشم میافزودم، اما آنچه من از هنر در کشورم میدیدم، نوعی سانسور بود که هیچ توازنی با هنر نداشت، از سن ۲۰ سالگی مدرس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و کرج و برخی آموزشگاهها بودم.
واژه کاریکاتور، با گسترشی که از چند دهه به اینسو در شیوه و شگردهای اجراییاش و بر پایه آن در نحوه و قدرت بیانش پدید آمد، از چارچوب تعریف فرهنگ لغاتی خودش بسی پا فراتر گذاشته است. این جهش در هنر کاریکاتور را میتوان به سادهترین سخن در گسستن از عوالم کاسبکارانه «فکاهه و هزل» و پیوستن به جهان و زیرجهان درونکاو طنز خلاصه کرد. این رویکرد در دوران اصلاحات یک سویه سیاسی هم یافت که همچنان به رغم همه سرکوبها تا امروز افتان و خیزان ادامه دارد. کارتون «تلفن تاریخساز» درباره روابط ایران و آمریکا از آثار علائین در آن سالها پدید آمد و برای او از برخی لحاظ دردسرساز هم بود. میگوید:
من حرفه روزنامهنگاری را از ۲۰ سالگی در مجلات و نشریههای داخلی شروع کردم و به دلیل مشکلات و تهدیدها اواخر کمتر کارتون میکشیدم و یا بینام در صفحات روزنامه منتشر میکردم آخرین نشریاتی که در آنها مشغول بودم روزنامه «شهروند» هلال احمر بود که با تغییر تیم روزنامه، از دبیری طرح و کارتون به عنوان مشاور مدیر مسئول و مشاور اجرایی روزنامه شهروند دعوت به کار شدم، و اما متأسفانه با دعوت به کار در یک مجله به نام «صنعت و توسعه» که به یکی از مدیران وقت کشور تعلق داشت، یک کارتون با عنوان کارتون تلفن تاریخساز، را با هدف دوستی ایران و آمریکا منتشر کردم که بعد از چند روز از انتشار هنگام خروج از دفتر مجله، افراد ناشناس و دلواپس به من حمله کردند و با بهانههای مختلف و تهدیدهای زیاد مورد ضرب و شتم قرار گرفتم و حتی قصد داشتند من را با خود ببرند که به طریقی نجات یافتم و از ترس شغلم را از دست دادم.
سفر به روستاها: توزیع رایگان کتاب
علائین برای کمک به کودکان و نوجوانان به بسیاری از روستاهای ایران سفر کرده و با مشکلات بزرگی مواجه شده است. در سالهای دهه ۱۳۷۰ و ۱۳۸۰ بسیاری از شهروندان افغانستانی ساکن مناطق جنوبی تهران و روستاهای اطراف بودند. برخی هم در معادن سیاهکوه ورامین و یا دباغخانهها و کارگاههای اطراف جاده آرامگاه به کارهای سخت مشغول بودند. علائین میگوید:
شهرری، زادگاه باستانی من در آن سالها میزبان خانوادههای پناهجو اهل افغانستان و پاکستان بود. من نیز دلسوز و دعدغهمند مکانهای باستانی در حال تخریب و به حال خود رها شدهی شهرم و همینطور نگران میهمانان شهرم بودم. از دوران نوجوانی خدماترسانی و امدادگری را آغاز کردم و حتی کمکم به روستاهای اطراف شهرری رفتم و در حد بضاعت کتاب و کمک میرساندم.
بعدها، به تدریج دامنهی سفرهای علائین گستردهتر شد به روستاهای جنوب و جنوب شرق و جنوب غرب کشور و همچنین به برخی روستاهای شمال شرق ایران. کتاب و لوازم آموزشی و در برخی موارد آموزش طراحی و نقاشی و قصهگویی از خدمات علائین به مردمان روستایی بود. او درباره مزاحمتها میگوید:
یک بار به دلیل آموزش رایگان دسته جمعی به کودکان و نوجوانان، افراد تندرو وابسته به یک مرکز به اصطلاح آموزشی و فرهنگی که ۱۲ الی ۱۴ نفر بودند با دو ماشین و چند موتور، ربوده شدم و مورد ضرب و شتم شدید قرار گرفتم و از من پول قابل توجهی اخاذی کردند و ساعت سه نیمهشب من را در اتوبانهای تهران رها کردند، متأسفانه پیگیری من به دلایل امنیتی و همچنین با دخالتهایی پنهان از طرف پلیس و مراجع قضایی مسکوت ماند.
او در ادمه میافزاید:
من بارها تنبیه شدم و تعهدات فراوانی دادم برای مثال یکی از چندین مشکل این بود که هنگام آگاهیرسانی و اعتراض به مسئولین بابت نداشتن مدرسه و آب سالم و نداشتن تفریحگاه استاندارد نداشتن مرکز بهداشت و جاده سالم و همینطور محیط زیست ناسالم و خطرناک دوربین و تلفن و چند کارت حافظه حاوی عکس کودکان مناطق محروم و محیط زیست آلوده و برخی لوازم شخصی من ضبط شد و هرگز بدستم نرسید و تهدید هم میشدم.
یکی از فعالیتهای او توزیع کتاب رایگان در روستاها و مناطقی از ایران است که به کتاب به آسانی دسترسی ندارند:
از راههای مختلف و امکانات شخصی کتابها را در ایران خریداری میکردم و در تیراژ بالا در روستاها و شهرها و مناطق محروم توزیع میکردم که این هرگز کافی نبود. برخی از روستاها مدرسه و یا مرکز بهداشت نداشتند، حتی آب لولهکشی نداشتند و برخی حتی جاده نداشتند.
در این فاصله به دلیل فقدان امکانات و مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگ، برخی از این روستاها از سکنه خالی شدهاند. هنوز هم در اطراف ورامین روستاهای ترکشده بسیاری را میتوان سراغ گرفت. علائین در ادامه این فعالیتها در هماهنگی با سفارت افغانستان در ایران یک نمایشگاه عکس هم برای یک نوجوان افغانستانی در تالار وحدت تدارک دید. موضوع این نمایشگاه دشواریهای زندگی پناهجویان افغان بود. او میگوید به خاطر این فعالیتها شغلش را از دست داد و بارها تنبیه شد.
کارزار سازمان ملل
علائین در ادامه این فعالیتها به کمپین بقای کودک سازمان ملل متحد پیوست. او درباره این کمپین میگوید:
کمپین child survival از طرف یونیسف و سازمان ملل از سالها قبل در سطح جهان آغاز شد و دوستداران و دلسوزان بسیاری را در خود جای داده و متعهدانه برای کودکان و توانمندی زنان میکوشند، من نیز علاقمند و دلسوز انسانیت و فرهنگ و توسعه سواد و گسترش مهربانی برای دفاع از حقوق کودکان به طور موازی با هنرمندان داوطلبانه در سطح جهان هر چند اندک اما در حد توان و بضاعت برای جهانی بهتر و امنتر میکوشم.
از اهداف کارزار سازمان ملل علاوه بر ترویج کتابخوانی، پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و حمایت و توانمندی زنان در مناطق محروم، و دفاع از حقوق کودکان و نوجوانان است. علائین میگوید:
جنبش Child Survival را بین هنرمندان در بخشهایی از جهان فعال و راهاندازی کردیم و با آموزش و اهدا کتاب، در حمایت از محیط زیست و حفظ منابع آب و جهان و کاشت ۱۰۰۰ درخت تا سال ۲۰۳۰ و اهدای یک میلیون کتابهای مختلف الکترونیکی و چاپی در زمینههای آموزشی برای کودک و نوجوان از طریق جنبش Child survival تا پایان سال ۲۰۳۰ تدارک دیده و آغاز کردهام.
علائین در ادامه این فعالیتها کلاسهایی هم برای آموزش هنر به کودکان و نوجوانان برگزار کرده است. او میگوید نمیخواهد مشکلات را بیان کند. آنها را از میان برمیدارد.
در زمینههای هنری یکی از مجموعههای شناخته شده او مجموعه قلم است. در یکی از طرحهای این مجموعه موشکها از راست به چپ تصویر در حرکتاند. قلم اما مسیر خود را خلاف این جهت یافته است. در طرح دیگری، پرنده بر سر قلم لانه کرده و ایستاده و به آسمان خیره مانده است. این طرحها همگی از خلاقیت هنرمند و از قوه تخیل او نشان دارند و حد انتظارات او از قلم را هم مشخص میکنند. تعدادی از طرحهای این مجموعه به نفع نویسندگان و کودکان جنگ اوکراین و دیگر جنگزدهها در جهان فروخته و از طریق گالری معتبری در لندن اهدا شد. مجموعه «نقشه»، مجموعه «کلمات و حروف فارسی» که به نام طرح نوشتارهای او به زبانهای فارسی و انگلیسی و دانمارکی و فرانسوی طراحی و خلق شده، از دیگر آثار اوست.
علاقه به زکریای رازی به عنوان یک سرمشق
علاوه بر حقوق کودکان و مبارزه با سانسور، حمایت از حرکتهای رهاییبخش زنان در ایران از مضامین آثار هنری اوست. «سنجاق دختران انقلاب» را او پدید آورده است. او درباره برنامهاش برای آینده میگوید:
من با کودکان زیادی در سراسر جهان کار میکنم. یک حس مشترک در رؤیای نقاشی شده کودکان نمایان است: صلح و دوستی و خورشید و درخت و رود و جریان زندگی. گویی آنها در نقاشی هم به دنبال زندگی میگردند. اما کودکان پناهجو در رنگها و خطهایشان غوغا و فریادی برپاست. نمیتوانم تشریح و توصیف کنم اما واقعاً ظلمی که به نام حقوق بشر به جهان و کودکان میشود نابخشودنی است.
او در ادامه یادآوری میکند:
جهان در آستانه یک فروپاشی درونیست اما به ظاهر همه چیز آرام و عالی است. امیدوارم قبل از اینکه خیلی دیر شود بتوانیم جهان و منابع آب و زیستبودم را حفظ کنیم.
علائین معتقد است که چنانچه در اندیشه فرهنگسازی باشیم، اگر حق آموزش با کیفیت برای همگان تضمین شود، بحرانهای جهانی را میتوان پشت سر گذاشت. او میگوید:
همه ملتها و کشورها باید قاطعانه در مسیر دموکراسی و نجات فرهنگ گام بردارند. همچنین ما هم باید در مورد نجات ایران به همدلی برسیم.
یکی از الگوهای علائین زکریای رازی است. او برای تأسیس خانهموزهای برای این دانشمند ایرانی متعلق به اواسط قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری تلاشهایی کرده است که به دلیل کارشکنی مسئولان به نتیجه نرسید. او میگوید:
زکریای رازی هنرمندی بود که در نوجوانی عود مینواخت و شعر میسرود و بعدها فیلسوف و دانشمندی شد که حاصل اکتشاف و تحقیقات او تا به امروز همچنان جهان را تحت تأثیر قرار داده. رازی به کودکان کمکهای فراوانی میکرد و به جامعه و مردم و همچنين فقرا توجه ویژهای داشت.
او میگوید میخواهد راه رازی را ادامه دهد:
ما امسال یک مدرسه مجازی خلاقیت و نوآوری راه اندازی کردیم به نام frog برای سوادآموزی و گسترش خلاقیتهای فردی که به کودکان و نوجوانان و به افراد در همه سنین درس رایگان ارائه میدهد. ما از طریق جشنواره signal for help جشنوارهای در اعتراض به طالبان برگزار کردیم و هنرمندان زیادی از سراسر جهان ابراز همدردی کردند و پوسترهایشان را در حمایت از زنان و کودکان و دموکراسی ارسال کردند.
او همچنین کتابی از مجموعه طرحنوشتارهایش را با همکاری یکی از شعبههای انجمن قلم آمریکا در سراسر جهان از جمله در ایران به رایگان توزیع کرد.