به دلیل حضور پرشمار مردم در کافه‌ها، رستوران‌ها، قهوه‌خانه‌ها، تالارها، خیابان‌ها و پارک‌ها، این مکان‌ها تبدیل شده‌اند به هنرنمایی بسیاری از خواننده‌ها و نوازنده‌های نوجوان، جوان و میانسال. در گزارش‌های پیش رو، به سراغِ آن‌ها رفته‌ایم تا تصویری از حضور این هنرمندان گمنام در تهران و سایر شهرهای ایران بدهیم. با حمید که در کافه‌ها و خیابان‌های تهران درام می‌نوازد، گفت‌‌وگو کرده‌ایم.
 

حمید حالا دیگر ده سالی هست که در خیابان‌ها و کافه‌های تهران با گروه‌های راک درام می‌زند. او متولد ۱۳۶۸ است و از سال ۱۳۹۰ مدرس تخصصی درامز است و از سال ۱۳۹۶ نوازنده درامز در دو گروه راک ایرانی. او با دو گروه راکی که با آن‌ها همکاری می‌کند دو آلبوم مستقل نیز منتشر کرده است.

حمید پانرده سالش بود که به نوازندگی روی آورد. او با ساز تمپو شروع کرد و بعد آرام‌آرام به سمت موسیقی سنتی و سازهای دف و تنبک کشیده شد و درنهایت ساز درامز را انتخاب کرد و با آن ادامه داد.

در ایام نوروزی، در یکی از خیابان‌های پرآمد و شد تهران او همراه با گروه راکش اجرا دارد. در فاصله بین اجراها درباره علاقه‌اش به نوازندگی در خیابان‌ها می‌گوید:

 به صورت اتفاقی همه‌چیز پیش رفت، چون از ابتدا به عنوان شغل به آن نگاه نمی‌کردم. الان با تدریس، نوازندگی در خیابان و کافه، و اجرای کنسرت، امرار معاش می‌کنم. برای اجراهای خیابانی از ۱۳۹۲ استارت زدیم و به نوعی از بنیانگذاران اجراهای خیابانی بودیم و آن را به صورت جدی در سراسر ایران ادامه دادیم؛ تاجایی‌که در کنار ما، نوازنده‌ها و گروه‌های دیگری نیز به خیابان آمدند و این مسیر را را ادامه دادند و الان در هر گوشه از تهران یا شهرستان‌ها را که نگاه کنید، نوازنده‌هایی می‌بینید که اکثرا هم تحصیل‌کرده‌اند و به عنوان یک شغل، این کار را ادامه می‌دهند.

حداقل حقوق کارگران در سال ۱۴۰۳، ۱۱ میلیون و ۱۰۷ هزار تومان شد. این مبلغ معادل یک سوم سبد حداقلی معیشتی‌ست. حمید درباره آنچه که از کف خیابان دست او را می‌گیرد می گوید:

 ما با گروه‌مان در سال ۱۳۹۲ اگر در یک اجرای خیابانی، نفری ۱۰۰ هزار تومان درمی‌آوردیم، الان هم تقریبا نفری ۱۰۰ هزار تومان درمی‌آوریم، حالا حساب کنید فرق این ۱۰۰ هزار تومان در سال ۱۳۹۲ را با امروز در روزهای پایانی سال ۱۴۰۲ با تورم بالای پنجاه درصد. اصلا نمی‌توان با این عددهای ریالی زندگی کرد. اما چه می‌شود کرد؟ من یک دهه از عمرم را پای عشق به موسیقی گذاشته‌ام. این نه‌تنها شغل ما است، که زندگیِ ماست.

یکی از اجراهای حمید در خیابان را بشنوید:

چالش‌های موسیقی راک

وزارت ارشاد اسلامی به جز استثناهایی به موسیقی راک مجوز انتشار نمی‌دهد. با این‌‌حال موسیقی راک از سال‌های دهه ۱۳۸۰ تاکنون در ایران رونق گرفته است. در سال‌‌های دهه ۱۳۸۰ در دوران طلایی موسیقی راک کنسرت‌های زیرزمینی رواج پیدا کرد و به برخی گروه‌ها هم مجوز داده شد.اجرای نوریک میساکیان در دانشگاه تهران را می‌توان یکی از با کیفیت‌ترین اجراها در آن سال‌ها نام برد. در سال‌های دههٔ ۱۳۹۰ هنرمندان موسیقی راک با ترکیب زیر شاخه‌های مختلف این سبک موسیقی با یکدیگر دست به نوآوری‌هایی زدند و به موسیقی راک ایران حال و هوای تلفیقی دادند. حمید هم در سال ۱۳۹۲ به همراه گروهش یک آلبوم زیرزمینی راک منتشر کرد. تلاش او و هم‌بندی‌هایش موجب شد که در سال ۱۳۹۷ یک آلبوم مجوزدار نیز منتشر کنند. او می‌گوید:

لابه‌لای اجراهای خیابانی بود که تصمیم گرفتیم آلبوم منتشر کنیم. از خیابان بود که به کافه رسیدیم و اجراهای کنسرتی. یعنی با اجراهای مختلف با گروه‌های راک در خیابان‌های تهران، کم‌کم شناخته شدیم، به‌ویژه با آمدن اینستاگرام و شبکه‌های مجازی، که در شناخت ما و گروه‌های خیابانی کمک کرد. همین موجب شد که بتوانیم به صورت جدی‌تری به آن نگاه کنیم.

حمید در ادامه می‌افزاید که از اواسط دهه ۱۳۹۰موسیقی به شغل ثابت او تبدیل شد:

 اگر تا قبل از آن، به صورت تفننی این کار را در کنار کارهای دیگر انجام می‌دادم، تقریبا از اواسط دهه نود به بعد بود که اجراهای خیابانی و کافه‌ای کار هر روز ما شد. این شغل اما با بی‌ثباتی عجین است. هر اتفاقی می‌تواند آن را به مخاطره بیندازد.

Ad placeholder

واهمه‌ها و ناامنی‌ها

حمید کم‌و بیش با چهره‌های شناخته شده کار کرده است، اما به عنوان درامر، با گروه‌های راک خودش به صورت مستقل پیش می‌رود. او می‌گوید:

مسیر سخت و پیچیده‌ای است، الان کمی بهتر شده است، اما سختی‌‌ها هنوز سر جایش هست. مشکل اول هنوز سر جایش هست، اینکه هنوز موسیقی خیابانی از طرف حاکمیت جرم حساب می‌شود، اماکن، شهرداری و… مسائلی از این دست، هنوز سایه سنگینش بر موسیقی خیابانی هست.

اگر مأموران انتظامی مبنا را بر ممنوعیت اجرای خیابانی بگذارند می‌توانند نوازنده را به ایجاد مزاحمت از طریق نوازندگی در خیابان، تکدی‌گری، مقاومت در برابر ماموران نیروی انتظامی و تظاهر به فعل حرام در انظار عمومی متهم کنند. اما در قانون مجازات اسلامی نوازندگی خیابانی به صراحت جرم‌انگاری نشده است. قانونگذار در مواد ۶۱۹ و ۶۴۱ و ۶۹۰ قانون مجازات اسلامی (کتاب تعزیرات)، صرفاً مزاحمت برای کودکان و زنان در معابر عمومی و مزاحمت تلفنی و مزاحمت ملکی را جرم‌انگاری کرده و در اغلب مواقع هم شاکی خصوصی وجود ندارد. حمید می‌گوید:

از ابتدا که ما شروع کردیم، این بگیر و ببندها بوده است. شهرداری و بسیج و مأموران انتظامی، بارها مانع اجراهای ما شدند، از ما تعهد گرفتند، اما با‌این‌حال ادامه دادیم. در فضای دربسته کافه امنیت بیشتر است. در اجرای خیابانی اما فضا باز و نامحدود است و جمعیتی که دور شما جمع می‌شوند، قابل کنترل نیست. همین باعث می‌شود که حکومت نسبت به اجراهای خیابانی سختگیر باشد.

حمید یادآوری می‌کند که همین مشکلات بیش و کم در اجراهای زیرزمینی هم وجود دارد:

یک‌بار بعد از بیست اجرای زیرزمینی که داشتیم، به ما حمله شد و ما را گرفتند و بردند. و بعدش را دیگر همه می‌دانیم. تعهد و پرونده‌سازی و از این‌جور ماجراها.

Ad placeholder

موسیقی: یک تهدید یا یک فرصت؟

در این مدت درک مردم از موسیقی خیابانی ارتقا پیدا کرده. مردم قدر این نوازندگان را که حال و هوای تازه‌ای در فضای شهری رقم می‌زنند می‌دانند. حمید اما می‌گوید مهم‌ترین مانع را حکومت ایجاد می‌کند:

این نگاه حاکمیت است که مانع اجرای هنری ما می‌شود. هدف ما اجرای یک موسیقی است. چه چیزی بهتر از موسیقی می‌تواند حال آدم را در این شرایط خوب کند؟ با اینکه پذیرفتنِ موسیقی خیابانی به عنوان یک هنر و یک حرفه، لاک‌پشتی است، و نیاز به فرهنگ‌سازی بسیار دارد، اما باید ادامه داد. تکلیف ما با مردم که مشخص است؛ چون مردم کنار ما هستند و ما هم برای آنها اجرا می‌کنیم.

او در ادامه این پرسش را مطرح می‌کند که مگر موسیقی چه خطری دارد که حاکمیت تا این حد نسبت به آن حساس است؟

 چرا همیشه باید با نگرانی و استرس کار کنیم؟ و این پرسش، برای هر اجرا با ما هست، و این آن آرامش و امنیت ذهنی و روحی را از ما تا حدودی می‌گیرد، و این ترس و واهمه و ناامنی بر اجراها و بر کیفیت موسیقی اثر می‌گذارد.

حمید می‌گوید خواست مردم روشن است:

آن‌ها می‌خواهند در یک بعد از ظهر، در مسیری که در شهر در پیش گرفته‌اند یک موسیقی زنده بشنوند و لذت ببرند. چرا باید با آن مخالف بود؟

۲۰ شهریور ۱۴۰۲ وزارت ارشاد اسلامی از پایان تدوین سند ملی موسیقی و ارسال آن به شورای عالی انقلاب فرهنگی خبر داد که سرانجام در ۲۸ آذر ۱۴۰۲ و در جلسه ۸۹۲ شورا به ریاست ابراهیم رئیسی به تصویب رسید. 

در این مدت اما تحت تأثیر قیام ژینا بسیاری از هنرمندان، حاکمیت ارشاد اسلامی را پشت سر گذاشته‌اند. علاوه بر اجراهای بدون مجوز موسیقی در کافه‌ها و خیابان‌ها و یا در کنسرت‌های بدون مجوز، اجراهای آلترناتیو تئاتر در بسیاری از شهرهای بزرگ ایران، به ویژه در تهران رونق گرفته. در همان حال بخش عمده‌ای از بدنه سینمای اجتماعی ایران از ارشاد اسلامی جدا شده و به جشنواره‌‌های خارجی روی آورده است. در این میان «سند ملی موسیقی» نه تنها فایده‌ای ندارد که اصولاً از مسیر تحولات موسیقی ایران دور افتاده است.