پیش از اسلام- به‌ویژه در دوره‌ی ساسانی- جشن نوروز همراه با آیین‌های موسیقایی مفصل و چندروزه‌ای بود که از روز نخست سال نو آغاز می‌شد و در روز ششم یعنی روز خرداد که به نوروز خرداد یا نوروز بزرگ معروف بود و پادشاه پس از پنج روز بار عام و دیدار با بزرگان به خلوت می‌رفت، به اوج می‌رسید. رامشگران برای هر روز از ایام نوروز آهنگ ویژه‌ای اجرا می‌کردند و خنیاگران نغمه‌های گوناگونی می‌سرودند. برای مثال نغمه‌های «ساز نوروزی»، «نوبهاری» و «آیین جمشید» را به باربد آهنگساز و خواننده‌ی معروف دربار خسرو پرویز نسبت می‌دهند.

 متأسفانه از این نغمه‌ها و بسیاری از دیگر نغمه‌های نوروزی پیش از اسلام، امروزه بیش از نامی باقی نمانده، مانند نغمه‌های «سرود خسروانی»، «روشن چراغ»، «گنج بادآورد»، «شادباد»، «دل‌انگیزان»، «سبزه در سبزه»، «شب فرخ»، «سبز بهار»، «فرخ روز»، «اورنگی»، «کیخسروی» و… غیر از این، برخی از الحان و نغمه‌های نوروزی که نامشان هنوز در ردیف موسیقی دستگاهی ایران به چشم می‌خورد، نسبت به اصل خود تغییراتی چشم‌گیر داشته‌اند مانند «مجلس‌افروز»، «طرب‌انگیز»، «دلکش» و «روح‌افزا» و تنها در مورد تعداد کمی می‌توان گفت که بدون تغییر آنچنانی در موسیقی دستگاهی ایران باقی مانده‌اند، مانند «نوروز عرب»، «نوروز عجم» (بیات عجم)، «نوروز خارا» (نوروز کوچک) که در دستگاه همایون و راست‌پنجگاه به‌دنبال هم اجرا می‌شوند.

 فراموشی و تغییرات مضمون و به‌طبع آن تغییرات فرمی و ملودیک، در نغمه‌های نوروزی دو دلیل عمده داشته است: نخست ماهیت غیر مذهبی بسیاری از این نغمه‌ها که طبعاً در کارگان موسیقایی پس از اسلام، تحت اتوریته‌ی غالباً مذهبی امیران حاکم بر مناطق مختلف ایران غیر قابل پذیرش می‌نمود و مانند بسیاری از آیین‌های موسیقایی غیر مذهبی دیگر همچون آیین آرش کمان‌گیر، مهرگان، تیرگان و آیین ستایش چراغ (آتش)؛ رفته‌رفته به دست فراموشی سپرده شدند و یا با تغییراتی- به‌خصوص در مضمون و محتوای کلامی- در موسیقی نواحی مختلف، به‌ویژه در شمال البرز که کمتر متأثر از اتوریته‌ی مذهبی بود، به حیات خود ادامه دادند.  

 برای نمونه، در بسیاری از نغمه‌های به‌جامانده، به‌ویژه از دوره‌ی صفوی به بعد، بخشی به‌عنوان «امام‌خوانی» در آغاز نغمه‌های نوروزی پدید آمد که مضمون آن مدح امامان و معصومین است که در برخی از آن‌ها  ذکر امام حسین و وقایع کربلا مفصل‌تر است و در برخی نیز داستان‌ها و روایات مذهبی، همچون داستان آدم‌وحوا، داستان حضرت یونس یا حضرت ابراهیم و شبیه به این‌ها خوانده می‌شود که قریب به‌یقین جایگزین بخشی از نغمه‌های پیش از اسلام شده‌اند که در مدح شاهان و ستایش هورمزد سروده می‌شد.

 اما دلیل دیگر فراموشی بسیاری از نغمه‌ها، تحولی است که در دوره‌ی قاجار برای موسیقی سنتی ایران رقم خورد و موسیقی سنتی از شکل مقامی خود خارج و در قالب هفت دستگاه و پنج آواز تدوین شد. از آنجا که تا پیش از آن، موسیقی ایرانی از جمله نغمه‌های نوروزی به‌صورت مقامی در نواحی مختلف اجرا می‌شد؛ پس از تدوین نظام جدید (نظام دستگاهی) برای موسیقی سنتی، بسیاری از این مقام‌ها و نغمه‌های مربوط به آن که قابل انطباق با نظام جدید نبودند از دستگاه‌های موسیقی ایرانی حذف شدند و با تسریع روند مدرنیزاسیون و شهرنشینی-دست‌کم از زمان پهلوی دوم به بعد- با خالی‌تر شدن روستاها و با جایگزینی انواع دیگری از موسیقی به‌جای موسیقی نواحی، رفته‌رفته بر این نغمه‌ها و مقام‌های اجرایی آن نیز غبار فراموشی نشست.    

 مقامات نوروزی در رسالات قدیم

 همانگونه که ذکر آن رفت، امروزه در ردیف موسیقی دستگاهی ایران، گوشه‌هایی در دستگاه همایون و راست‌پنجگاه اجرا می‌شود که قریب به‌یقین از مقام‌های بازمانده در موسیقی قدیم ایران هستند. در موسیقی قدیم ایران «نوروز خارا» بخشی از مقام نوا بوده است و «نوروز عرب» و «نوروز عجم» از مقام رهاوی بوده‌اند. در رساله‌ی موسیقی «مقصد‌الحان» از عبدالقادر مراغی (قرن نهم هجری)، از گوشه‌های «نوروز اصل»، «نوروز حجازی»، «نوروز خارا»، «نوروز عرب» و «نوروز عجم» یاد شده است.

 همچنین صفی‌الدین ارموی (قرن هفتم هجری) در رساله‌ی «الادوار»، ضمن تشریح موسیقی مقامی ایران از «آواز نوروز» به‌عنوان یکی از آوازهای شش‌گانه در موسیقی پس از اسلام یاد کرده است و نغمه‌ی «آهنگ نوروز» (طریق نوروز) را که از قدیمی‌ترین نغمه‌های نوروزی محسوب می‌شود، به خط موسیقی تحریر نموده است. از عبدالمؤمن بن صفی‌الدین، در دوره‌ی صفوی نیز رساله‌ای به نام «بهجت‌الروح» به‌جا مانده که در آن نغمه‌های نوروزی را آوازی برآمده از مقام‌های همایون، بوسلیک، حسینی و نوا برمی‌شمارد.

 قدر مسلم، آواز نوروز در موسیقی قدیم ایران- که شامل شش آواز، دوازده مقام و چهل‌وهشت گوشه می‌شد- فرمی متشکل‌تر و تعداد نغمه‌های بیشتری داشته و از دوره‌ی قاجار به این‌سو، هر چه جامعه امروزی‌تر شد، نغمه‌های بیشتری از موسیقی قدیم- از جمله نغمه‌های نوروزی- رو به فراموشی رفته‌اند. چنانکه پیش از اسلام، این نغمه‌ها و ترانه‌ها از پیچیدگی‌های فرمی و موسیقایی بیشتری برخوردار بودند و با چند ساز از سازهای همان زمان نواخته می‌شدند.

 نغمه‌های نوروزی در موسیقی نواحی امروز

 امروزه در موسیقی دستگاهی ایران، جز گوشه‌هایی در دستگاه همایون و راست‌پنجگاه، اثری از نغمه‌های نوروزی دیده نمی‌شود که آن گوشه‌ها نیز معلوم نیست تا چه حد منطبق با اصل خود در موسیقی مقامی ایران قدیم باشند. با این حال هنوز در موسیقی نواحی (مردمی) این سرزمین- خصوصاً در مناطق شمالی و تا حدی در جنوب البرز یعنی آذربایجان، گیلان، مازندران، گلستان، سمنان و البرز (طالقان)- نغمه‌های نوروزی توسط مردم عادی و غالباً روستاییانی که صرفاً با موسیقی‌ آشنایی چندانی هم ندارند، به‌عنوان بخشی از آیین‌های نوروزی خوانده می‌شوند. البته نباید این نغمه‌ها را با نغمه‌های «بهاریه» که تقریباً در تمام مناطق ایران در وصف و ستایش بهار سروده و خوانده می‌شوند، اشتباه گرفت.

 اگرچه نغمه‌های نوروزی در ایران قدیم توسط خنیاگران و نوازندگان حرفه‌ای و با چند ساز متداول خوانده می‌شد، امروزه این نغمه‌ها با فرمی ساده‌تر و گاه تنها همراه با سرنا و یک ساز کوبه‌ای اجرا می‌شوند. در فرم این نغمه‌ها معمولاً سه بخش مجزا دیده می‌شود که عبارتند از «امام‌خوانی» که به مدح امامان و معصومین می‌پردازد و سپس بخش اصلی نغمه که «توصیف‌خوانی» نامیده می‌شود و در وصف طبیعت و بهار و ستایش پاکی و نیکی سروده می‌شود و در بخش آخر خواننده به‌صورت فی‌البداهه و شخصی به «مدح‌خوانی» می‌پردازد که در واقع به ذکر نیکی‌های صاحب‌خانه برای دریافت انعام می‌انجامد.

 جملات ملودیک در این نغمه‌ها معمولاً ساده و روان است و دامنه‌ی موسیقایی آن از یک دانگ (تتراکورد) فراتر نمی‌رود. هر بخش از این نغمه‌ها از جملاتی کوتاه تشکیل می‌شوند که به نوبت و پریود‌وار تکرار می‌گردد و گاه برای انطباق با شعر- خصوصاً در بخش آخر (مدح صاحب‌خانه)- ترتیب و گردش ملودی تغییراتی جزئی می‌یابد که منطبق با شعر و بداهه‌سرایی نوروزخوان ‌باشد.

 نوروز‌خوان‌ها، عموماً از مردم روستانشین و گاه دوره‌گردهایی هستند که در روزهای آخر سال، معمولاً در شهر و روستایی غیر از محل سکونت خود، برای دریافت انعام به نوروزخوانی می‌پردازند و بیشتر مواقع با ذکر خصوصیات زندگی روستایی و عشایری که در بخش توصیفات بهاری نهفته است، به حفظ و اشاعه‌ی عناصر فرهنگی کمک شایانی می‌کنند. گاه نیز این نوروزخوانی- به‌ویژه در مناطق روستایی شمال ایران- با رقص‌ها و آیین‌های نمایشی همچون «میر نوروزی» یا «آتش افروزان» همراه است که بر غنا و ماندگاری چنین آیین‌های کهنی می‌افزاید.