هنگامی که ارباب بزرگ میگذرد، دهقان عاقل سر تعظیم فرود میآورد و بیصدا بادی رها میکند.
ضربالمثل اتیوپیایی
نتایج انتخابات مجلس دوازدهم در ایران پیامهای روشن و بارزی دارد که لازم است به برخی از آنها هر چند به طور گذرا اشاره کرد. طبیعی است که بررسی دقیق، علمی و مقایسهای این دوره از انتخابات با دورههای پیشین و تغییرات رفتار سیاسی مردم ایران خود موضوع جداگانهای است که میتواند موضوع پژوهشهای جدیتر قرار بگیرد.
آمار رسمی شرکت در انتخابات دوازدهم مجلس ۴۱ درصد اعلام شد. حاکمیت با اعلام رقم ۴۱ درصد به طور کاملاً آگاهانه چند هدف همزمان را پیش برد که در ادامه به آنها خواهم پرداخت.
آمار شرکت در انتخابات پیشین ریاست جمهوری ۴۸,۸ درصد و انتخابات مجلس یازدهم ۴۲,۵۷ درصد بود.
با توجه به انواع بحرانهای سیاسی، مشکلات اقتصادی و بیاعتمادی عمیق مردم نسبت به حاکمیت و جناحها و چهرههای سیاسی که حتی در پیمایش ملی افکار ایرانیان نیز خود را نشان داده است و پیشتر در مطلبی دیگر به آن پرداختم، میزان ۴۰ درصد حکم یک عدد عطفی و بحرانی برای نظام را دارد؛ به این معنا که پایینتر از این میزان به معنای «باختِ کامل» و بیشتر از این به معنای «بزرگنمایی» و «دروغی شاخدار» تلقی میشود.
از آن جایی که ریش و قیچیِ انتخابات از ابتدا تا انتها دست نهادهای حاکمیتی و فارغ از نظارت مردمی است طبیعی است نتیجهای که دال بر «باختِ کامل» است به طور رسمی اعلام نمیشود. از سوی دیگر رقم اعلامی باید به گونهای باشد که «بزرگنمایی» برداشت نشود و با توجه به آمار چند انتخابات اخیر برای لااقل بخشی قابل توجهی از مردم «قابل قبول» شمرده شود.
بنابراین رقم ۴۱ درصد رقمی است که اولاً با توجه به میزان مشارکت چند انتخابات اخیر برای بسیاری «باورپذیر» است. ثانیاً رقمی است که چون بزرگنمایی چندانی در آن وجود ندارد در نتیحه موجب می شود در مورد «تقلب» در انتخابات نتوان به طور «قاطع» اظهار نظر کرد و ثالتاً حاکمیت با اعلام این رقم به طور تلویحی این پیام را به مخالفان خود میدهد که بهرغم تمام بیکفایتیها، سرکوبها، کشتار و زندانیکردن معترضان طی دو سال گذشته، پایگاه اجتماعیاش چندان ریزش محسوسی نکرده است و نسبت به انتخابات دوره پیشین انتخابات مجلس فقط دو درصد کمتر شده است!.
از آمارهای رسمی اعلام شده که بگذریم، یک روز پس از برگزاری انتخابات و اعلام جزئیات آمار شامل میزان رأی نفرات اول و آرای باطله در شهرها و مقایسه آن را میزان کل کسانی که واجدین شرایط برای رأی بودند حقایق تازهای از انتخابات مجلس نمایان شد. این حقایق نشان میدهد علاوه بر کسانی که از ابتدا تصمیم گرفتند در این «نمایش» حکومتی شرکت نکنند، حتی کسانی که به هر دلیلی رأی دادند از کمترین امکانهای اعتراضی خود استفاده کرده و کیفیت رأی خود را فدایِ کمیت آن نکردهاند، یعنی آن چیزی را که آنها روی برگههای رأیشان نوشتند به گونهای بود که پیام روشنی را اعلام میکند.
این کیفیت رأی موارد بسیاری را شامل می شود؛ از رأی ندادن به چهرههای شاخص نظام مانند علی مطهری در انتخابات مجلس و صادق لاریجانی آملی در انتخابات مجلس خبرگان رهبری گرفته تا میزان قابل توجه آرای باطله که در این دوره از انتخابات خود فصل مجزایی است تا جایی که در برخی مناطق آرای باطله قویترین رقیب نفر اول برگزیده شده است.
به گزارش روزنامه جمهوری اسلامی، «طبق آمارها، مشارکت در تهران ۲۳,۶۷ درصد واجدین شرایط رأی در این شهر بود که کمتر از یک چهارم است. هیچیک از کاندیداهای تهران حتی نفرات اول نتوانستند یک سوم آراء همین ۲۳ درصد شرکتکنندگان را کسب نمایند. مهمتر اینکه واجدان شرایط رأی دادن در تهران ۱۰ میلیون و ۳۰۰ هزار و ۱۹۱ نفرند و نفر اول منتخب تهران ۵۹۷.۷۷۰ رأی را به خود اختصاص داده که متأسفانه کمتر از ۶ درصد واجدین شرایط است».
به گزارش همین روزنامه «رأی سفید و یا نوشتن مطالبی غیرمرتبط با انتخابات نیز از دیگر عوامل بازماندن ۱۶ تن از کاندیداها از ورود به مجلس در مرحله اول است».
طبق آمار رسمی وزارت کشور تعداد آرای «صحیح» مأخوذه در حوزه انتخابیه تهران، ری، شمیرانات، اسلامشهر و پردیس ۱.۵۶۹.۸۵۷ نفر است. با توجه به کل آراء شهر تهران ( یک میلیون و ۸۱۳۶۸۴ رأی) میزان آرای باطله حدود ۲۴۳۸۲۷ رأی است که ۱۳ درصد کل آرا را تشکیل میدهد؛ در حالی که نفر سیام در انتخابات تهران ده درصد آرا را کسب کرده است.
حتی با تکیه بر آمار رسمی گزارش شده که به باور بسیاری از تحلیلگران آمار واقعی نیستند، آرای باطله سهم قابل توجهی از آرا را کسب کرده است.
با مقایسه تعداد واجدین شرایط رأی و تعداد آرای مأخوذه اعلامی توسط وزارت کشور (با احتساب آرای باطله) میزان مشارکت در تهران رقم ۱۷ درصد است که باز با رقم ۲۳,۶۷ درصدی مدعی شده توسط روزنامه جمهوری اسلامی فاصله شش درصدی دارد. این میزان به طور رسمی ۳۴ درصد اعلام شد. لازم به یادآوری است بنابر بر گزارش وزارت کشور میزان مشارکت در انتخابات دور یازدهم مجلس در تهران ۲۶,۲۴ درصد بوده است. به بیان دیگر بنابر آمار رسمی میزان مشارکت مردم در انتخابات مجلس در تهران شش درصد نسبت به دوره پیشین افزایش یافته است که هیچ یک از شواهد موجود این میزان افزایش را تأیید نمیکند.
از آمار ضد و نقیض رسمی، غیررسمی، نتایج نظرسنجیها و …. که بگذریم، میزان بالای آرای باطله نشان میدهد حتی کسانی که به هر دلیلی قانع شدهاند که در انتخابات «فقط شرکت کنند» با رأی باطله خود و با نوشتن مشکلات اقتصادی اعم از قیمت گوشت و مرغ و …. و یا اسم چهرههای سیاسی و هنری مورد تأییدشان این پیام روشن را به حاکمیت دادهاند که اعتراض خاموش آنها حتی در یک نمایش حکومتی از پیش رسوا نیز میتواند رخ بنمایند تا جایی که امروز بررسی میزان آرای باطله در هر شهر و استان و تصویر آنچه بر این برگهها نوشته شده است یکی از موضوعات روز رسانههاست؛ این همان «هنر مقاومت» است که روزی در پیشروی آرامِ حاشینهنشینان شهری بروز میکند، روزی در کف خیابان و روزی دیگر از روش نرم و آرامتری چون به استهزاگرفتن سیاستمداران و وقایع سیاسی چه در قالب رسمی انتخابات و چه در قوالب غیررسمی گفتار روزمره.