دیدگاه

همجنسگرایی به خودی خود به اندازه دگرجنس‌گرایی محدودکننده است: ایده‌آل باید این باشد که به‌عنوان یک زن یا یک مرد، یعنی به‌عنوان یک انسان، بدون هراس، یا محدودیت، یا الزام بتوانی عاشق شوی.

سیمون دو بووار نویسنده «جنس دوم» و از مشهورترین فمینیست‌های جهان

اگر فرصت کنید و عبارتی مانند جنبش زنان ایران جنبش کوییر یا جنبش ال‌جی‌بی‌تی را در یک موتور جستجوگر بگذارید یا از یک هوش مصنوعی در موردش بپرسید، شاید مانند من، انتظار داشته باشید که همگام جنبش‌های جهانی آزادی‌خواهی، بخصوص جنبش‌های فمینیست (در لغت به‌معنای تلاش برای برابری انسان‌ها) کوییرها را در کنار زنان در خط مقدم مبارزه پیدا کنید.

در جنبش زنان ایران، در کردستان می‌توانید چنین تصویری را بعضاً پیدا کنید. در راهپیمایی‌‌های خارج از کشور شاید پرچم‌های رنگین‌کمان (پرچم روز افتخار جامعه کوییر) یا مانند آن را ببینید. ولی در عمل، کلام، سخنان، فعالیت‌های مدنی، کتاب‌ها، پادکست‌ها، رسانه‌ها و… جنبش زنان، مگر فرد کوییری حاضر باشد تا با شما بسازد و در محدودیتی که حاکم کرده‌اید، کار کند.

وگرنه شما، جنبش زنان ایران، همگام با مردسالاری جنبش کوییر سرزمین‌تان را نادیده می‌گیرید و در سکوت‌تان، ما را بیشتر از قبل به حاشیه می‌فرستید.

۸ مارس، روز جهانی زنان* – چرا کنار کلمه زنان علامت ستاره یا «*» می‌گذاریم؟

علامت ستاره در «زنان*» به دسته‌ای از هویت‌ها در طیف هویت جنسیتی اشاره دارد که زیر چتر «زنان» جمع می‌شوند. علامت ستاره به‌منظور شمول همه جنسیت‌ها، فارغ از دوگانه‌ زن-مرد به‌کار می‌رود. این علامت که برای نخستین‌بار در تایپوگرافی غیراستاندارد آلمانی استفاده شده، این امکان را فراهم می‌کند که به همه جنسیت‌هایی که خود را جزو «زنان» می‌دانند اشاره شود.

چون تا زمانی که قبول نکنید آزادی زنان، با برابری و آزادی انسان‌ها یکی است، نمی‌توانید به آن برسید. جنبش کوییر ایران، بیش از دو دهه است از مجله هومان در سوئد بگیرید تا وب‌لاگ‌نویسی‌ها تا گروه‌های مختلف فعالیت مدنی، مکرر تلاش کرده است تا به شما نزدیک بشود، در کنار شما قرار بگیرد و بتواند همگام شما با نابرابری‌ها، تبعیض‌ها و مشکلات جامعه مبارزه کند. چرا ما را قبول نمی‌کنید؟

یک مثالش همین هفته، وقتی مسیح علینژاد از همه زنان جهان دعوت می‌کند برای پیوستن به کمپین جرم‌انگاری آپارتاید جنسیتی همگام شوند. او فقط از زنان یاد می‌کند اما دیگر انسان‌هایی که به‌خاطر آپارتاید جنسیتی به حاشیه رانده شده‌اند، به کل جنبش کوییر و تلاش‌هایش فراموش می‌کند وقتی می‌گوید «باور کنید شما آزاد نخواهید شد تا وقتی زنان ایران و افغانستان آزاد شوند». چون او هم می‌داند مردسالاری حاکم بر این دو سرزمین، چقدر راحت می‌تواند نفرت‌پراکنی را جهانی کند.

https://twitter.com/AlinejadMasih/status/1765421694615732584

آدری لرد که یکی از به‌نام‌ترین شاعران فمینیست آمریکاست، زمانی گفته بود:

یک زن شاعر سیاه‌پوست بودن در دهه ۱۹۶۰ میلادی به‌معنای نامرئی بودن بود… سه‌برابر نامرئی‌تر وقتی سیاه، لزبین و فمینیست باشی.

همین را برای کوییر ایرانی می‌توان گفت: چندبرابر نامرئی می‌شوی وقتی بخواهی خودت باشی، بخصوص اگر فرد ترنس و نان‌باینری هستی.

مساله زنان و کوییر باید همراه هم دنبال شود تا گره‌ها باز شوند

برچسب «فمینیست بد» را می‌پذیریم، چون من یک انسانم. شلوغم. سعی نمی‌کنم نمونه باشم. نمی‌خواهم عالی باشم. نمی‌گویم تمامی پاسخ‌ها را دارم. سعی نمی‌کنم بگویم حق با من است. فقط تلاش می‌کنم – تا حامی آنچه باشم که بهش باور دارم، تلاش می‌کنم چند تا کار خوب در دنیا انجام بدهم، سعی می‌کنم با نوشته‌هایم سروصدا بلند کنم در حالی که خودم باقی می‌مانم.

از کتاب «فیمینست بد» نوشته رُکسان گی، فمینیست کوییر نام‌آشنای آمریکایی

رویدادهای گوناگونی در ذهن جامعه مدنی ایران ثبت شده‌اند. یکی از آنها جنبش مدنی آمریکا به رهبری کسانی مانند دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور است که به‌نام‌ترین سخنرانی‌اش، «رویایی دارم» الهام‌بخش حامد اسماعیلیون شد، تا در راهیپمایی جنبش «زن، زندگی، آزادی» سخنرانی‌ای با مضمونی مشابه را اجرا کند. در این راهیپمایی کمی به جنبش کوییر اجازه وجود داشتن و حضور دادن داده شد. ولی اگر به آنها اختیار عمل می‌دادیم، اگر مکث می‌کردیم تا سخن آن‌ها را گوش کنیم، به چه می‌توانستیم برسیم؟

یا به زبانی ساده، اگر انسان‌ها را فقط یک انسان برابر قبول کنیم، اگر همه گروه‌های به‌حاشیه رانده‌شده را به جمع جنبش خود راه بدهیم، چه گام‌هایی می‌توانیم برداریم؟ پیشنهاد می‌کنم فیلم «راستین» (Rustin) را تماشا کنید که خانواده اوباما برای شبکه اینترنتی نتفیلیکس ساخته‌اند و روایت بالارد راستین را نشان می‌دهند.

فردی که به‌خاطر همجنس‌گرا بودنش به حاشیه رانده شده بود، اما هنوز جنبش او را به کل پس نزده بود. او توانست گام به گام، ابتدا جوان‌ترها را الهام‌بخش باشد و سپس دیگر رهبران جنبش مدنی آمریکا را همگام کند که «برویم واشینگتن و یک راهپیمایی غول‌آسای صدهزار نفره برگزار کنیم». در همین راهپیمایی بود که دکتر کینگ سخنرانی «رویایی دارم» را اجرا کرد.

در نتیجه، مسئله زنان و کوییر باید همراه هم دنبال شوند، در یک جنبش مشترک به فعالیت مدنی گسترده‌تر تبدیل شوند تا بتوانیم گره‌ها را باز کنیم.

ما را با جامعه‌ای تنها گذاشته‌اید که مرگ‌مان را طلب می‌کند

خودت را یک آزاداندیش می‌دانی، یک «چیز وحشی»، و وحشت‌زده‌ای یک نفر تو را توی قفس بیاندازد. خب عزیزم، تو همین‌الانش توی قفس هستی. خودت قفس را ساختی. و قفست محدود به تولیپ در غرب تگزاس یا شرق سومالی محدود نمی‌شود. قفس هرکجایی است که می‌روی. چون اهمیتی ندارد به کجا می‌گریزی، فقط درنهایت به خودت برمی‌خوری.

برگرفته از «صبحانه با تیفانی و سه داستان دیگر» نوشته ترومن کاپوتی، نویسنده همجنس‌گرا و نام‌آشنای آمریکایی

ما کوییرها، مانند شما، به‌سختی و با هزینه‌های فراوان توانستیم از قفسی بگریزیم که خودمان و جامعه بر ما تحمیل کرده است. قفسی که مردسالاری از کودکی توی ذهن‌مان کاشته است و برای ما کوییرها، بی‌اندازه عجیب است که صرف وجود ما، صرف حضور ما را در جنبش‌های مدنی ایران نادیده می‌گیرید.

https://www.instagram.com/p/C3OyZLbtqsP/

شما ما را با جامعه‌ای تنها می‌گذارید که مرگ‌مان را طلب می‌کند. با افرادی مانند پارسا ۱۷ ساله از تبریز که همین تازگی توسط پدرش برای انتخاب‌هایش در سکس و «زنانه شدن» کشته شد. همین تازگی در شهر تورنتو در کانادا و به‌دعوت گروه کوییر سیمرغ، یادبودی برای پارسا برگزار شد. چرا جامعه کوییر را حتی در همین یادبود هم تنها گذاشتید؟ یادبودی برای یک انسان که به‌خاطر آپارتاید جنسی حاکم بر ایران به قتل رسید. نه توسط حکومت، توسط خانواده‌اش به قتل رسید.

شما فعالان جنبش زنان ایران، وقتی نسبت به جنبش کوییر، نسبت به وضعیت افراد ال‌جی‌بی‌تی سکوت می‌کنید، ما را با خانواده، فامیل، محله، مدرسه، دانشگاه، محل کار و… تنها می‌گذارید که همراه نفرت‌پراکنی و جرم‌انگاری‌های جمهوری اسلامی، همراه با سنت و مذهب، گسترده ما را سرکوب می‌کند. شاید شما می‌ترسید که اگر همگام ما باشید، خانواده‌ها شما را طرد کنند همان‌طور که ما را به حاشیه راندند تا به خیال خودشان نامرئی بشویم.

ولی ما نامرئی نشدیم همان‌طور که دیگر زنان ایران نامرئی نشدند. گام به گام، با همین امکانات محدود، توانستیم به جنبش‌هایی مانند جنبش «زن، زندگی، آزادی» شکل بدهیم. بیایید یک گام دیگر هم بردارید: «زن، زندگی، آزادی» را با «ترنس، کوییر، رهایی» کامل کنیم. نه فقط در شعار، بلکه در نگاهی برابر به همدیگر، برای جنبشی که تمام مردم ایران را بی‌واسطه رنگ، نژاد، مذهب، جنس، جنسیت، گرایش جنسی و… در مقابل قانون، سنت و مذهب یکی می‌بیند.

ما هیچ‌کدام برتر از دیگری نیستیم. همان‌گونه که ما بدون شما نمی‌توانیم به آزادی دست پیدا کنیم، شما هم بدون ما آزاد نخواهید شد. چون همان‌طور که از گذشته گفته‌اند، بنایی که از ابتدا کج بنیان نهاده شود، تا ثریا کج پیش می‌رود و عاقبت سقوط می‌کند. بیایید نگذاریم جنبش «زن، زندگی، آزادی، ترنس، کوییر، رهایی» سقوط کند. بیاییم با هم کار کنیم تا درنهایت، وقتی جمهوری اسلامی رفت، زندگی کنیم آنگونه که خودمان، برای زندگی، برای بدن‌مان، صلاح می‌دانیم. بیایید در کنار همدیگر قرار بگیریم تا آزاد شویم.