با گذشت نزدیک به نیمقرن از انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷، هنوز مطالعات مربوط به کوردستان دوران انقلاب بهویژه در میان ایرانیان –حال چه مردم عادی و چه پژوهشگران- آلوده به نگاههای ایدئولوژیک، امنیتی و حکومتی است. کتاب «شکلگیری جامعهی مدرن کورد در ایران: مدرنیته، مدرنیزاسیون و تغییر اجتماعی (۱۹۷۹-۱۹۲۱)» اثر معروف کعبی که به مطالعهی پیامدهای مدرنیته و مدرنیزاسیون دولت پهلوی در جامعه کورد ایران در قرن بیستم پرداخته، ازجمله منابع کلیدی در فهم کوردستان و نقش آن در انقلاب ۵۷ است. ایدهی اصلی کعبی این است که فرآیند مدرنیزاسیون دولتی کوردها را در ایران مدرن ادغام کرد، اما یکسانسازی فرهنگی بهشکل متناقضی منجر شکلگیری جنبش کورد در راستای حقوق سیاسی و فرهنگی روژهلات شد. یادداشت پیشرو به معرفی کتاب و نتایج پژوهشی آن میپردازد.
دربارهی نویسنده
معروف کعبی، پژوهشگر پسادکترا در «مرکز مطالعات خاورمیانه» در مدرسهی اقتصاد لندن (LSE) است. او درحال حاضر مشغول انجام تحقیقاتی دربارهی شکلگیری و رشد جنبشهای مدنی در روژهلات (کوردستان ایران) از دهه ۲۰۰۰ بهبعد است. کعبی در سال ۲۰۱۹ دکترای خود را در رشته تاریخ از «دانشگاه سنت اندروز» در اسکاتلند دریافت کرده و پیش از پیوستن به LSE، تاریخ و فرهنگ خاورمیانه را در همان دانشگاه در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد تدریس کرده است.
کعبی ازجمله پژوهشگران نوآور در حوزهی مطالعات کوردی با تمرکز ویژه بر روژهلات است. در این سالها تحقیقات او در رابطه با مدرنیته و تغییرات اجتماعی در روژهلات و بهطورکلی جنبش کوردستان در ایران در چندین نشریهی معتبر دانشگاهی به چاپ رسیده است.
از او همچنین یک کتاب خاطرات تحت عنوان «دهشتی دارێ؛ هەنگاوێک بەرەو گۆڕینی دونیا» (دشت داره؛ قدمی بهسوی تغییر جهان) به زبان کوردی منتشر شده که به دوران فعالیت سیاسیاش در جنبش کوردستانِ دوران انقلاب ۵۷ بهعنوان نسلی از جوان چپ رادیکال که دل در گرو تغییرات اجتماعی بزرگ داشتند، میپردازد. دشت داره در عنوان این کتاب خاطرات، اسم یک منطقه در بانه، یکی از شهرهای کوردستان، است که نویسنده برای مدتی در آنجا زندگی کرده است.
معرفی کتاب
کتاب «شکلگیری جامعهی کورد در ایران: مدرنیته، مدرنیزاسیون و تغییر اجتماعی (۱۹۲۱-۱۹۷۹)» توسط انتشارات I. B. Tauris در «مجموعهی مطالعات کوردی» در سال ۲۰۲۲ منتشر شده است. معروف کعبی در این کتاب -که حاوی پیشگفتار، مقدمه، ۵ فصل و نتیجهگیری است- به بررسی پیامدهای مدرنیته و مدرنیزاسیون دولت پهلوی در جامعه کورد ایران در قرن بیستم میپردازد. فصول پنجگانهی کتاب عبارتاند از: «ادغام جامعه کورد در ایران مدرن»، «انقلاب سفید: خاستگاهها، اهداف و برنامههای اقتصادی»، «پیامدهای اجتماعی مدرنیزاسیون»، «پیامدهای سیاسی و فرهنگی مدرنیزاسیون»، «مدرنیزاسیون روابط جنسیتی».
کتاب موردبررسی با استفاده از منابع کوردی، فارسی و انگلیسی – اعم از منابع اسنادی، آرشیوی، روزنامه و دیگر نشریات- و با تمرکز بر روند دوگانهی مدرنیزاسیون و یکسانسازی فرهنگی، پیامدهای مدرنیته و مدرنیزاسیون را در شکلدهی و بازشکلدهی به ساختارهای اجتماعی-اقتصادی، فرهنگی و سیاسی و همچنین روابط جنسیتی در کوردستان –بهطورکلی، دگرگونی جامعهی کورد- با تأکید ویژه بر دوران «انقلاب سفید» طی دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ بررسی میکند.
کعبی در پیشگفتار کتاب به پیوند عمیق زندگی شخصی خود و تجارب سیاسی-جمعی مردم روژهلات در دوران انقلاب ۵۷ با پژوهشاش اشاره میکند؛ بهگونهای که کتاب حاضر پاسخی است به پرسشی که «انقلاب [۵۷] و پیامدهای سیاسی آن» پیش روی نویسنده همچون یک جوان کورد مجذوب ایدههای سیاسی رادیکال زمانهاش نهاده بود. کعبی مینویسد:
این کتاب به بررسی شکلگیری جامعه مدرن کورد ایران از زمان تشکیل دولت ملی ایران، با تمرکز ویژه بر دوران پس از جنگ جهانی دوم تا وقوع انقلاب ۱۳۵۷ پرداخته است. موضوع پیامدهای مدرنیته و مدرنیزاسیون برای جامعه کورد-ایرانی بخشی از مطالعات آکادمیک من بوده است. بااینحال، این علاقهی پژوهشی تنها به دنبال سفر شخصی و فکری همزمانی که با وقوع انقلاب ۱۹۷۹ ایران آغاز شده بود، شکل گرفت. انقلاب و پیامدهای سیاسی آن در کوردستان ایران از من یک جوان کورد ساخت که با جذب ایدههای زمانهاش در یک محیط خاص، یعنی یک بافت کوردی-ایرانی، به جستجوی پاسخ برای بسیاری از پرسشهایی ادامه داد که در وهلهی اول [با انقلاب] شروع شد و درنهایت، علاقه من به تاریخ اجتماعی و فرهنگی را شکل داد.
جامعهی مدرن کورد در ایران: فرآیند دوگانهی ادغام اقتصادی-اجتماعی و مقاومت سیاسی-فرهنگی
ایدهی اصلی معروف کعبی این است که فرآیند دوگانهی دگرگونی اجتماعی-اقتصادی و یکسانسازی فرهنگی و هویتی ناشی از مدرنیزاسیون دولتی در فاصلهی ظهور دولت-ملت مدرن در ایران تا انقلاب ۱۳۵۷ بهشکل دیالکتیکی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعهی مدرن کورد در ایران را شکل داده و بازصورتبندی کرده است. بهباور نویسنده طی این فرآیند مدرنیزاسیون و وجوه دیالکتیکی آن، روژهلات درون ساخت اقتصادی-اجتماعی ایران مدرن ادغام شد. درعینحال، همین فرآیند باعث شد که کوردستان علیه یکسانسازی فرهنگی و هویتی دست به مقاومت بزند. در بطن این مواجهه است که جنبش کورد در راستای احقاق حقوق سیاسی و فرهنگی خود شکل میگیرد.
ازاینرو، هرکدام از فصول پنجگانه کتاب درصدد است تا به شیوههای متفاوت اما درهمتنیده نشان دهد که چگونه فرآیند دوگانهی مذکور رخ میدهد و چه تأثیری بر شکلگیری جامعهی مدرن کورد در ایران میگذارد.
فصل اول به بررسی ادغام جامعهی کورد در ایران مدرن و یا گذار از روابط «امپراتوری/امارات کوردی» به «دولت ملی/اقلیت اتنیکی» میپردازد. برای اثبات این نکته، ضمن اشاراتی به پیشینهی یکپارچگی اجتماعی و سیاسی روژهلات پیشامدرن، دگرگونی مناسبات قدرت، مدرنیزاسیون دولتی و تمرکزگرایی سیاسی-اداری در امپراتوری عثمانی و دولت قاجار و ظهور مدرنیته و دولتهای ملی مدرن را موردمطالعه قرار میدهد. طی این فرآیند شمول و طرد همزمان، هویت کوردها از یک «اتنیک تاریخی-فرهنگی» به یک «اقلیت اتنیکی» در ایران مدرن تبدیل میشود که در پیوندی ناگسستنی با روندهای شکلگیری هویت ملی قرار دارد.
فصل دوم با بررسی تاریخی اصول «انقلاب سفید» و جستجوی ریشههای آن در دهههای آغازین قرن بیستم در میان نیروهای سیاسی-اجتماعی مختلف، به مخالفت با روایت دولتمحور از این دوران – که به دههی ۶۰ م محدود میشود- میپردازد. همچنین، ضمن بررسی اهداف و جوانب مختلف انقلاب سفید و تغییر و تحولات ناشی از مدرنیزاسیون دولتی در ایران و کوردستان، به توسعهنیافتگی، فقدان برنامههای توسعهای یا ماهیت تمرکزگرایانهی آنها پرداخته که محرومیت اقتصادی منطقهای را تولید و بازتولید نموده است.
فصل سوم پیامدهای اجتماعی مدرنیزاسیون و مشخصاً انقلاب سفید در کوردستان را برمیرسد. این فصل بیشترین حجم کتاب را به خود اختصاص داده است. در اینجا بهتفصیل نشان داده میشود که چگونه پیامدهای اصلاحات ارضی و دگرگونیهای اقتصادی ناشی از انقلاب سفید از یکسو، منجر به افزایش پدیدهی شهرنشینی، شکلگیری مهاجرت از روستا به شهر، افزایش شکافهای اقتصادی-اجتماعی و رشد حاشیهنشینی شد و از سوی دیگر، به افزایش استانداردهای زندگی ناشی از ارتقاء سلامت و افزایش خدمات بهداشتی و ارتقاء و گسترش نسبی آموزش و تحصیلات مدرن در کوردستان انجامید. علاوه بر اینها، این فصل به چگونگی شکلگیری طبقهی کارگر مدرن کورد متشکل از کارگران غیرماهر شهری، کارگران فصلی، کودکان کار و… میپردازد. هدف فصل سوم ترسیم پیامدهای تغییر و تحولات اقتصادی-اجتماعی دههی ۶۰ و ۷۰ ایران از دریچهی کوردستان است.
فصل چهارم نیز به بحث از پیامدهای سیاسی-فرهنگی مدرنیزاسیون و نحوهی مواجههی سیاسی و فرهنگی کوردستان در رابطه با وجه دوم مدرنیزاسیون دولتی، یعنی یکسانسازی فرهنگی، اختصاص دارد. بازهی زمانی تحلیلها شامل دوران جنگ جهانی دوم تا وقوع انقلاب ۵۷ است. نویسنده با بررسی فرایندهای شهرنشینی و آموزش مدرن به برآمدن شبکههایی از فعالیت سیاسی و فرهنگی، شکلگیری احزاب سیاسی مدرن کورد و برساخت خواستهای سیاسی-فرهنگی کوردستان که منتهی کوردستانِ دوران انقلاب ۵۷ شد، میپردازد.
کعبی در این فصل در پی نقد رویکرد مسلط در مطالعات ایرانی در پیوند با کوردستان در انقلاب ۵۷ و پسازآن است. وی استدلال میکند که شکلگیری مبارزات و جنبش سیاسی-فرهنگی روژهلات نه ناشی از دخالتهای خارجی بوده، نه در خلأ شکلگرفته و نه زادهی انقلاب ۵۷ است؛ بلکه ریشه در دگردیسیهای ساختاری و اجتماعی روژهلات در ارتباط با مدرنیزاسیون و تغییرات اجتماعی متعاقب آن دارد.
فصل پنجم کتاب به بررسی مدرنیزاسیون در حوزه جنسیت در کوردستان بهعنوان یکی دیگر از پیامدهای مدرنیزاسیون در ایران میپردازد. در این فصل با مطالعهی دگرگونی و تغییرات در جایگاه اجتماعی زنان، عاملیت زنان در جامعه کورد را بهتصویر میکشد. اهمیت این فصل را باید در تأکید نویسنده بر خوانشی انتقادی نسبت به روایتهای ناسیونالیستی که زنان را بهعنوان «کورد» یا «فارس» دستهبندی میکند و هم رویکرد مارکسیستی که «مسئله زن» را بخشی از مبارزه طبقاتی و فاقد اولویت مبارزاتی قلمداد مینمایند، جُست.
علاوه بر این مباحث کلیدی در مطالعهی روژهلات در دوران مدرن، پژوهش معروف کعبی دربرگیرندهی دو نکته و نتیجهی اساسی است که آنها در بخش نتیجهگیری به بحث و بررسی میگذارد. اول، کعبی بر این باور است که بهلحاظ روششناختی مفاهیم «کورد» و «کوردستان» را بایستی همچون مفاهیمی ناهمگون و در فاصلهای انتقادی با نگرش ناسیونالیستی، نه بهعنوان «موجویت یکپارچه»، بلکه همچون «جوامع مختلف کورد» درنظر گرفت که هرکدام در ارتباط با دولت-ملت مسلط خود، پویاییهای تاریخی، سیاسی و فرهنگی متفاوتی را در دوران مدرن تجربه کردهاند. وی تأکید میکند که بازشناسی این نکته ضمن تصدیق «تاریخهای متمایز» آنها، بر اشتراکات فرهنگی کوردها نیز صحه میگذارد. نکته دوم، برجسته کردن نقش عاملیتهای غیردولتی در ایجاد تغییرات اجتماعی در تعامل با دولت در شکلگیری روژهلات مدرن است. بهباور نویسنده این وجه از تغییر اجتماعی در تئوریهای مدرنیزاسیون نادیده گرفته میشود، اما بخشی مهم در مطالعه معروف کعبی را تشکیل میدهد.
با توجه به موضوع و استدلالهای کتاب میتوان ادعا کرد که بهرغم اینکه شرایط سیاسی خاص جرقههای اولیهی این پژوهش را زده است –آنگونه که نویسنده در پیشگفتار اشاره میکند-، «شکلگیری جامعهی کورد در ایران» ازجمله مهمترین منابع دربارهی روژهلات است که با فاصلهگیری انتقادی از تاریخنگاری سیاسی، تاریخ اجتماعی-فرهنگی دگرگونیهای کوردستان مدرن را روایت میکند.