ساناز تفضلی، متولد دیماه ۱۳۵۶، دور از همسر و فرزندانش در زندان وکیلآباد مشهد ۴۶ ساله شد. این شهروند بهائی که پیشتر هم سابقه بازداشت و حبس را داشته، در اول آذر ۱۴۰۱ در نزدیکی محل زندگی خود در مشهد دستگیر و ۹ ماه بعد با حکم سنگین ۱۰ سال و ۹ ماه حبس مواجه شد. طبق مفاد دادنامه، اتهام اصلی ساناز تفضلی «اقدامات اجتماعی» و از جمله مصادیق این اتهام «تشکیل کلاس با اطفال و نوجوانان» است.
آخرین خبرها از ساناز تفضلی
برای ثبت آنچه طی ۱۴ ماه گذشته بر ساناز تفضلی و خانوادهاش گذشته است با نیوشا عرفانیان، دختردایی ساناز گفتوگویی داشتم. به عنوان نخستین سوال از او خواستم تا شرحی از آخرین وضعیت دخترداییاش به «زمانه» ارائه دهد. نیوشا میگوید:
آخرین خبرهایی که داریم خبرهای خوبی نیست. اخیرا درخواست اعاده دادرسی ساناز را بدون ارائه هیچ توضیحی رد کردند و امیدی که خانواده به این دادخواهی داشتند هم ناامید شد.
در هفته نخست بهمن ۱۴۰۲، درخواست اعاده دادرسی ساناز تفضلی از سوی دیوان عالی کشور رد شد. این تصمیم با فاصله کوتاهی به وکیل این شهروند بهائی محبوس در زندان وکیلآباد مشهد، اعلام شد.
اتهامها و احکام سنگین: تأیید حکم بدون حضور ساناز تفضلی و وکیل او در دادگاه تجدیدنظر
ساناز تفضلی در مرداد ۱۴۰۲ از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی هادی منصوری با اتهام «تشکیل گروه غیرقانونی به قصد برهم زدن امنیت کشور» به شش سال و شش ماه حبس، برای اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرائم ضد امنیت داخل» به سه سال و هفت ماه حبس و درخصوص اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی» به هشت ماه حبس محکوم شد.
دادگاه این شهروند بهائی در شرایطی برگزار شد که او از حضور وکیل خود در دادگاه محروم بود. در همین رابطه محمدهادی عرفانیانکاسب، وکیل ساناز تفضلی، ۱۳ تیر ۱۴۰۲ در حساب کاربری شبکه اجتماعی ایکس خود نوشت:
علیرغم اعلام وکالت از موکلم، خانم ساناز تفضلی، در شعبه اول دادگاه انقلاب مشهد، متاسفانه ریاست شعبه از پذیرش وکالت به استناد تبصره ماده ۴۸ خودداری نموده و باوجود پیگیری تاکنون نتیجهای حاصل نشده است.
این اقدام البته برخلاف قانون صورت گرفت. چرا که تبصره ماده ۴۸ حق انتخاب وکیل در مرحله تحقیقات، و نه در مرحلۀ دادگاه را محدود میکند.
حکم مجموع ۱۰ سال و ۹ ماه حبس برای ساناز تفضلی چندی بعد توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی عینا تأیید شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۶ سال و ۶ ماه حبس برای او قابل اجرا است.
در همین رابطه نیوشا عرفانیان میگوید:
تأیید محکومیت ساناز در مرحله تجدیدنظر بسیار سریع اتفاق افتاد. زمان برگزاری دادگاه تجدیدنظر نه به او و نه وکیلش اطلاع داده نشد.
بازداشت، حبس و انفرادی: پاسخ حکومت به اقدامهای انساندوستانه ساناز تفضلی
طبق مفاد دادنامه، اتهام اصلی ساناز تفضلی «اقدامات اجتماعی» است. از نیوشا عرفانیان درباره فعالیتهای اجتماعی ساناز پرسیدم. او میگوید:
ساناز عاشق ایران است و به همین دلیل بهطور خودجوش، سالهای بسیار از زندگیاش را صرف فعالیتهای عامالمنفعه برای اقشار ضعیف جامعه و تلاش جهت بهبود محیط اطرافش کرده است. او پیش از دستگیریاش به برخی از روستاهای اطراف شهر مشهد سفر میکرد و به فعالیتهایی مثل سوادآموزی، ارائه خدمات تربیتی به والدین، آموزش مسائل بهداشتی و تهیه غذا برای ساکنین مناطق محروم مشغول میشد.
منظور از «اقدامات اجتماعی» که اخیرا موضوع اصلی اتهامهای برخی از بهائیان است، فعالیتهایی در زمینههای متنوع مانند سلامت، تعلیم و تربیت، کشاورزی، حفاظت از محیط زیست و بهداشت است که با هدف بهبود جنبههایی از زندگی افراد یک جامعه صورت میگیرند. منابع رسمی جامعه بهائی، انگیزه چنین اقداماتی را «شوق خدمت به نوع انسان و مشارکت در تغییرات اجتماعی سازنده» عنوان میکنند.
عرفانیان در ادامه ضمن اشاره به علاقه بسیار ساناز به آموزش کودکان میگوید:
او در سفر به روستاها بخشی از وقت خود را نیز به آموزش نقاشی، ریاضی و دیگر کمکهای درسی به دانشآموزان اختصاص میداد. اقدامات ارزشمند او که داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی انجام میشد، اگر در هر کجای دیگری از دنیا صورت گرفته بود بیشک با تقدیر و تحسین دولتها همراه بود.
در ایران اما اقدامات عامالمنفعه ساناز نه با تشویق که با بازداشت، انفرادی و حبس پاسخ داده شد.
نحوه دستگیری
صبح سهشنبه اول آذر ۱۴۰۱ ساناز تفضلی، در حالی که با اتومبیل شخصی خود در خیابان در حال رانندگی بود، توسط ماموران وزارت اطلاعات مشهد دستگیر شد. ماموران او را به منزل شخصیاش برده و پس از تفتیش کامل خانه و ضبط برخی وسایل دیجیتال و کتب مذهبی، او را با خود بردند. این شهروند بهائی پس از ۳۵ روز تحمل انفرادی، از اداره اطلاعات به زندان وکیلآباد مشهد منتقل شد و از آن زمان تاکنون که بیش از ۱۲ ماه میگذرد همچنان زندانی است.
نیوشا عرفانیان در ارتباط با چندین مرتبه تجربه ساناز تفضلی از حبس انفرادی میگوید:
او انفرادی را تجربهای هولناک با فشار روانی بالا توصیف میکرد. روزها و شبهایی کابوسوار، در سلولی کثیف، نمناک و سرد که توان تشخیص روز شدن شب و شب شدن روز را از تو میگیرد.
قرار وثیقه سنگین ۱۰میلیارد تومانی در ازای آزادی موقتی که هرگز اتفاق نیفتاد
پس از انتقال ساناز تفضلی به زندان وکیلآباد مشهد، بازپرس پرونده برای او قرار وثیقهای بسیار سنگین معادل ۱۰ میلیارد تومان صادر کرد. اگرچه خانواده با دشواری موفق به تامین این وثیقه شدند، اما در نهایت برخلاف گفته بازپرس پرونده، با آزادی موقت این شهروند بهائی موافقت صورت نگرفت.
نیوشا عرفانیان در این رابطه به «زمانه» گفت:
این دوران یکی از پرفشارترین دورانی بود که خانواده از زمان بازداشت ساناز تحمل کردند. وثیقه بهطرز غیرقابل تصوری سنگین بود، با این حال بعد از تامین آن وقتی که با دستهگل به استقبال آزادیاش رفته بودند، متوجه شدند که با آزادی ساناز به قید وثیقه مخالفت شده است.
داستان زندگی خانواده تفضلی: روایتی از تبعیضها و محرومیتها
از نیوشا عرفانیان در مورد داستان محرومیتها و آزارهای وارد بر خانواده تفضلی به دلیل باورهای مذهبیشان میپرسم. او میگوید:
خانوادۀ تفضلی از همان اوایل دهه ۶۰ بهطور مستقیم درگیر این آزار و اذیتها بودند. مادر و خاله ساناز، هر دو در همان ابتدای انقلاب، یعنی زمانی که ساناز کودکی شش یا هفت ساله بود در شهر تهران بازداشت و زندانی شدند و او به ناچار مدتی را دور از مادرش سپری کرد. در همان سالها بود که پدر و مادر ساناز را به دلیل بهائی بودن از کار اخراج کردند و بعد از آزاد شدن مادر خانواده از زندان، آنها تصمیم گرفتند تهران را به مقصد مشهد ترک کنند.
داستان حبس و زندان در خانواده تفضلی اما به اوایل انقلاب ختم نمیشود. نیوشا عرفانیان با یادآوری آنچه در سالهای اخیر بر این خانواده گذشته است میگوید:
طی سالهای گذشته همسر ساناز، دو برادر و همسر برادرش بازداشت، بازجویی و حبس را تجربه کرده و منازلشان به دفعات تفتیش و وسایلشان ضبط شد.
بابک روحی، همسر ساناز تفضلی در سال ۱۳۸۸ به دلیل پیروی از آئین بهائی به سه سال زندان در طی پنج سال تعلیقی محکوم شد. به فاصله کوتاهی، در سال ۱۳۹۱، ساناز تفضلی یک دوره محکومیت شش ماهه را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» در زندان وکیلآباد مشهد سپری کرد.
قانون اساسی ایران بهائیان را به رسمیت نمیشناسد، به همین دلیل طی سالهای گذشته حقوق بهائیان بهطور سیستماتیک نقض شده است. حق تحصیل از جمله چنین حقوقی است که محرومیت از آن باعث شد ساناز تفضلی از ورود به دانشگاههای رسمی کشور محروم ماند.
در همین رابطه نیوشا عرفانیان میگوید:
در آن سالهای جوانی، ساناز را به عنوان دختر با استعداد و علاقهمند به تحصیل فامیل به یاد میآورم. او همیشه مشتاقانه به من در درس ریاضی کمک میکرد. متاسفانه اما از ورود به دانشگاه محروم شد و بعد از آن به تحصیل در «موسسۀ آموزش عالی آزاد بهائیان» روی آورد.
پس از انقلاب فرهنگی صدها استاد و دانشجوی بهائی به صرف اعتقاد به آئین بهائی از دانشگاه اخراج شدند. در سال ۱۳۶۱ و بعد از برگزاری اولین دوره کنکور سراسری، اعتقاد به اسلام و یا یکی از ادیان مصرح در قانون اساسی جمهوری اسلامی، یعنی مسیحی، کلیمی و زرتشتی، از شروط عمومی ثبتنام در آزمون شد. این آغاز محرومیت بهائیان از تحصیل بود و بهائیان ایران برای مبارزه با این تبعیض تحصیلی، «موسسه آموزش عالی آزاد بهائیان» را تاسیس کردند.
به عنوان آخرین سوال تلاش کردم تا با احترام به رنجی که خانوادههای افراد بازداشتشده در نبود عزیزانشان متحمل میشوند از وضعیت نزدیکان ساناز تفضلی پس از بازداشتش بپرسم. نیوشا عرفانیان در این ارتباط میگوید:
اغلب کسی از رنج همسر ساناز، فرزندان، پدر و مادر و خواهر و برادرانش نمیپرسد. واقعیت اما این است که بعد از دستگیری ساناز دیگر تصویری از خانواده برای آنها وجود ندارد. تمام ارتباطات و بیان احساسات اعضای خانواده حصر شده در یک پنجره با یک تلفن و یا ملاقاتهای ۴۵ دقیقهای که هر ماه تنها یکبار اتفاق میافتد.
عرفانیان در ادامه ضمن اشاره به اینکه ساناز تفضلی حدود دو ماه پیش برای نخستینبار عمه شده است میگوید:
زمانی که ساناز از زندان آزاد شود، این بچه دیگر نه یک طفل شیرخوار که دانشآموز مدرسه است. همینطور پسران ۲۱ و ۲۲ ساله ساناز که تا آن روز احتمالا تشکیل خانواده داده و بسیاری از مهمترین رویدادهای زندگیشان به ناچار در فقدان مادر سپری شده است.