ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سی‌آی‌ای) در مطلبی که روز سه‌شنبه ۱۰ بهمن/ ۳۰ ژانویه در نشریه فارن افرز منتشر کرد، چشم‌انداز امنیتی سازمان سی‌آی‌ای و برنامه‌ آتی آن را شرح داد.

شاید آنچه برای ایران و خاورمیانه از همه بیشتر اهمیت داشته باشد در چند جمله‌ای خلاصه شود که برنز در میانه این مقاله نوشته است. رئیس سی‌آی‌ای ایران را دردسری برای امنیت خاورمیانه خوانده است و با اشاره به بحران ناامنی پس از حملات ۷ اکتبر حماس به اسرائیل و برافروخته‌شدن جنگ غزه نوشت که کلید امنیت منطقه و اسرائیل در مواجهه با «موضوع ایران» است:

کلید امنیت اسرائیل – و منطقه (خاورمیانه) – مواجهه با موضوع ایران است. رژیم ایران پس از بحران (جنگ غزه) جسورتر شده است و به نظر می‌رسد آماده است تا با نیروهای نیابتی خود وارد جنگ شود، در حالی که برنامه هسته‌ای خود را گسترش داده و ادامه تجاوز روسیه (به اوکراین) را ممکن می‌سازد.

برنز در ادامه فهرستی از اقدامات ایران را شرح داد و نوشت که در ماه‌های پس از حمله ۷ اکتبر، حوثی‌های یمن که متحد ایران هستند، شروع به حمله به کشتی‌های تجاری در دریای سرخ کردند. او گفت که از نظر سازمان سی‌آی‌ای «خطرات تشدید تنش در جبهه‌های دیگر همچنان ادامه دارد».

در بخش رویکرد سی‌آی‌ای به موضوع ایران یا آنچه برنز «مواجهه با ایران» نامیده است، عبارات کوتاه و کلی هستند. برنز در ابتدا می‌نویسد که «ایالات متحده به طور انحصاری مسئول حل هیچ یک از مشکلات آزاردهنده خاورمیانه نیست» اما در ادامه می‌گوید که «هیچ کدام از بحران‌های خاورمیانه هم بدون رهبری فعال ایالات متحده قابل مدیریت نیست، چه رسد به حل».

این مقام ارشد امنیتی دولت بایدن که یکی از معماران اصلی توافق هسته‌ای پیشین با جمهوری اسلامی هم بود در این مطلب مفصل به موضوع احیای برجام یا حتی یک معامله هسته‌ای جدید با ایران و ضرورت آن هیچ اشاره‌ای نمی‌کند. شاید نشانه‌ای روشن از اینکه ابزارهای مواجهه امنیتی آمریکا با موضوع برنامه هسته‌ای ایران مدت‌ها است از سطح «راه‌‌حل مذاکراتی و دیپلماتیک» که به صورت انحصاری برنامه هسته‌ای را دربربگیرد به راه‌حل فراگیر تغییر کرده است.

ویلیام برنز در بخشی از مطلبش از ضرورت‌های حضور آمریکا در خاورمیانه دست‌کم برای مهار بحران جنگ اسرائیل در غزه و تبعات امنیتی آن می‌گوید ولی تأکید می‌کند که چین و رقابت با پکن بالاترین اولویت امنیتی آمریکا است با این حال واشنگتن از چالش‌های دیگرش (به‌ویژه در خاورمیانه) غفلت نخواهد کرد.

رئیس سازمان سی‌آی‌ای مواجهه با موضوع چین را مانند همتایانش در دولت بایدن، ترکیبی از جنگ تجاری، منازعه ژئوپلیتیک، حفظ هژمونی آمریکا، رقابت پیشتازانه در فن‌آوری‌های جدید و مهار چین در آسیای جنوب‌شرقی می‌داند.

برنز در بخشی از این مقاله ظهور قدرت‌های متوسط جهانی را خطری برای ابرقدرت‌ها می‌داند و می‌گوید که متوجه است که کشورهای درحال توسعه، کشورهای جنوب جهانی و آن‌ها که در حال انباشت قدرت اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه‌ای هستند به شکل فزاینده‌ای در تلاش‌اند تا روابط خود با ابرقدرت‌ها را متنوع کنند و از حالت وابستگی به یک بلوک خارج شوند. او هشدار می‌دهد که واشنگتن باید مراقب این وضعیت جدید باشد:

در این دنیای پُرنوسان و تقسیم شده، وزن «قدرت‌های متوسط» در حال افزایش است. دموکراسی‌ها و حکومت‌های استبدادی، اقتصادهای توسعه‌یافته و کشورهای در حال توسعه، و کشورهای جنوب جهانی به طور فزاینده‌ای قصد دارند روابط خود را برای به حداکثر رساندن گزینه‌های خود متنوع کنند. آنها منافع اندک و مخاطرات زیادی را در پایبندی به روابط ژئوپلیتیک یگانه با ایالات متحده یا چین می‌بینند. کشورهای بیشتری به احتمال زیاد جذب وضعیت روابط ژئوپلیتیکی «باز و متنوع» خواهند شد: همراهی با ایالات متحده بر سر برخی مسائل و در عین حال توسعه روابط با چین. واشنگتن باید مراقب رقابت بین شمار فزاینده قدرت‌های متوسط ​​باشد. از لحاظ تاریخی این رقابت قدرت‌های متوسط جرقه‌ای برای برخورد بین قدرت‌های بزرگ بوده است.

اما در مورد روسیه، رئیس سازمان سی‌آی‌ای معتقد است که مخاطرات امنیتی با سران مسکو با وضعیت کنونی در اوکراین همبسته است. برنز پیش‌بینی کرده است که «امسال احتمالاً سال سختی در میدان نبرد در اوکراین خواهد بود». او سختی وضعیت در اوکراین را به مقاومت کشورهای غربی بر پیمان حمایتشان از کی‌یف پیوند زده است و می‌گوید که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه گمان می‌کند که این اتحاد فرسوده شده است.

لاجرم پیشنهاد برنز آن است که از اوکراین به شکل پُرقدرت و همانند روزهای نخست جنگ حمایت شود:

کلید موفقیت در حفظ کمک‌های غرب به اوکراین نهفته است. جنگ اوکراین کمتر از پنج درصد بودجه دفاعی ایالات متحده (را شامل می‌شود). این یک سرمایه‌گذاری نسبتاً متوسط ​​با بازده ژئوپلیتیک قابل توجه برای ایالات متحده و بازده قابل توجه برای صنعت آمریکا است. در صورت ایجاد فرصتی برای مذاکرات جدی، تداوم جریان تسلیحات، اوکراین را در موقعیت قوی‌تری قرار می‌دهد. این فرصتی را برای تضمین یک برد بلندمدت برای اوکراین و یک باخت استراتژیک برای روسیه ارائه می‌دهد. اوکراین می‌تواند از حاکمیت خود محافظت کند و آن را بازسازی کند، در حالی که روسیه باید با هزینه‌های پایدار حماقت پوتین مقابله کند. خروج ایالات متحده از درگیری در این لحظه حیاتی و قطع حمایت از اوکراین، اشتباهی تاریخی خواهد بود.