کلماتی چون فیلترینگ، کاهش سرعت و یا قطعی کامل اینترنت جهانی به گوش هر ایرانی آشناست، چرا که با پوست و گوشت خود تاثیر این محدودیتها بر زندگیاش را حس کرده است. اما همین محدودیت و محرومیت که به ظاهر همگان را یکسان تحتتاثیر قرار میدهد، بر گروههای آسیبپذیر و به حاشیه رانده شده، تاثیری دو چندان دارد.
طبقههای آسیبپذیر اقتصادی، شهروندان دارای معلولیت و افراد کوئیر هر یک تجربههای متفاوتی از قطعی اینترنت دارند. چرا که زیست شمار بسیاری از آنها به اتصال به شبکه اینترنت جهانی وابسته است.
آیا افراد کوئیر با شدت گرفتن فیلترینگ هزینه مضاعفی میپردازند؟
پاسخ کوتاه به این سوال مثبت است. افراد کوئیر به دلیل به حاشیه رانده شدن، کوئیرهراسی و جرمانگاری هویتشان در ایران برای برقراری ارتباطات اجتماعی، دوستیابی و حتی یافتن پارتنر جنسی و عاطفی بیش از سایرین در عصر مدرن متکی به فضای مجازی هستند.
در نبود مکانهای عمومی مطمئن برای گرد هم آمدن افراد الجیبیتیکیو پلاس، تنها فضای به نسبت امن مجازی است که این جای خالی را پر میکند. اساسا نوجوان و جوان کوئیر محروم از مکانهای امن و در دسترس عموم، برای شناخت بیشتر از گرایش و هویت خود راهی جز اعتماد و اتکا به فضای مجازی ندارد. نه تنها امروز بلکه هویت یابی افراد کوئیر در دو دهه گذشته به اینترنت و فضای مجازی وابسته بوده است.
در نبود آموزش عمومی جامع، مطبوعات و نشریات آزاد از معدود منابع باقی مانده که دانشی ورای آنچه مورد تایید حاکمیت است، در دسترس مردم قرار میدهد، فضای مجازی است. اگرچه برای نسل زد تصور دنیای بدون اینترنت احتمالا دشوار و یا ناممکن است اما زندگی یک فرد کوئیر پیش از همهگیری اینترنت در سطح کشور با چندین برابر مشکلات کنونی مواجه بوده است.
بااینحال، خاموشی اینترنت جهانی حتی مانند بازگشت به گذشته نیست و از همین روست که بزنگاههایی چون قطع اینترنت جهانی در جریان اعتراضات سراسری و فواصل بعد از آن و افزایش سطح فیلترینگ باید زنگ خطری برای همه باشد.
زیست جمعی افراد کوئیر افزون بر زندگی شخصی متاثر از فضای مجازی است. اینترنت بستری برای هویتیابی و آشناییهای به ظاهر ساده افراد کوئیر فراهم میکند که هسته مرکزی گروهها و نهایتا رشد شبکههای انسانی و ایجاد جامعه (یا کامیونیتی community ) کوئیر در دل شهرهای ایران است.
جنبش کوئیر ساخته و رشد یافته بر بستر فضای وب
شبکههای انسانی، متصل کننده افرادی با دغدغههای یکسان است. این تشابه نه فقط یکسانی هویت جنسی و جنسیتی افراد، بلکه همسویی خواستهای اجتماعی، برابریخواهی و کنشگری آنان در حوزه جنس و جنسیت است. از این روست که دستکم در بیست سال اخیر، بخش عظیمی از کنشگری کوئیر ایرانی در داخل و حتی خارج از کشور، مجددا متکی بر شبکههای اجتماعی و فضای مجازی بوده است. در واقع بسیاری از فعالین کوئیر برای انجام فعالیتهای گروهی بستری امنتر از فضای مجازی نداشتند.
از وبلاگنویسیهای شخصی تا مجلههای اینترنتی و کانالهای تلگرامی که دورهای در این حوزه به صورت مستمر تولید محتوا کرده و پیشگامان عصر خود بودند، به وجود اینترنت و البته فیتلرشکن وابستگی داشتند. حتی برخی از فعالین با وجود آشنایی با جامعه کوئیر شهرشان و داشتن روابط درون جامعه، برای تضمین امنیت خود فعالیت با افراد بدون نام و چهرهای که در اینترنت با آنها آشنا شده بودند، ترجیح میدادند.
به این ترتیب نه تنها زیست افراد کوئیر در ایران و شناخت از هویت جنسی و جنسیتی خود وابستگی بالایی به میزان دسترسی به اینترنت آزاد داشته و دارد. بلکه ماشین فعالیت و مطالبهگری در حوزه کوئیر نیز بدون سوختی به نام اینترنت و به زبان بهتر اینترنت آزاد به راه نیفتاده و یا دستکم سرعت نمیگیرد.
روشن است که جز دوره ای بسیار کوتاه در زمان ورود اینترنت به ایران، فعالین کوئیر داخل کشور هیچگاه دسترسی مطلقی به اینترنت آزاد نداشتند و تمامی فعالیتهای صورت گرفته بسته به دسترسی به ویپیانها بود، درگاههایی نجاتبخش برای اتصال آنها به دنیایی که گرایش به همجنس جرم نبود، رژه افتخار در آنها برگزار میشد و تنها راه برای دانلود قطره چکانی و تماشای فیلم هایی بود که قهرمانان آن شبیه به خودشان بودند. راهی برای تماشای یک ویترین ولو برای چند ساعت.
تمامی آنچه گفته شد، روند هویت یابی جامعه کوئیر ایرانی است و نیست. چرا که باید پرسید کدام کوئیر؟ در نبود توسعه برابر و زیرساخت های یکسان در سراسر کشور، سهم کوئیر اهل لرستان با شهروند کوئیر تهرانی از اینترنت نیز یکسان نبوده و نخواهد بود.
قطعی مطلق اینترنت جهانی تا چه اندازه ممکن است؟
احتمال قطعی کامل اینترنت ایران از اینترنت جهانی که تحت عنوان اینترنت ملی شناخته میشود، همواره مورد تشکیک کارشناسان این حوزه بوده است. پیش از این بسیاری وابستگی کسب و کارهای بزرگ و کوچک شهروندان به اینترنت را یکی از دلایل عمده عدم امکان قطعی دائم اینترنت جهانی عنوان میکردند.
بااینحال ابتدا فیلتر اپلیکیشنهایی چون تلگرام و اینستاگرام در جریان اعتراضات سراسری ۱۳۹۶ و ۱۴۰۱ رویه دیگری از سیاست کلی حکومت در این زمینه را نشان داد. علیرغم وابستگی شمار زیادی از کسب و کارهای کوچک به این شبکههای اجتماعی، تاکنون رفع فیلتر نشدهاند.
از دیگر سو، برخی نبود زیرساخت های لازم برای قطعی دائم اینترنت را مانعی بر سر راه این تصمیم حکومت عنوان میکنند. با این وجود، سال گذشته کیان کمالی، کارشناس توسعهدهنده در«پسکوچه»، پلتفرمی برای معرفی و پشتیبانی از فیلترشکنهای معتبر و سایر اپلیکیشنها، در مصاحبهای با دویچه وله فارسی از افزایش تواناییهای حکومت برای قطعی اینترنت خبر داده و گفته بود:
تواناییهای حکومت برای قطع اینترنت با کمک برخی شرکتهای داخلی فعال در این حوزه که شریک جنایتهای جمهوری اسلامی هستند، بیشتر و بیشتر شده است.
به نظر میرسد که هنوز تا امکان قطعی دائم اینترنت جهانی راه زیادی مانده باشد، اما اینکه تا چه اندازه برای بروز شرایط مشابه آماده هستیم، پرسش دیگری است و تا آن روز، فضای مجازی با وجود تمامی ناامنی های روانی و امنیتی کماکان امن ترین فضا برای هویت یابی و فعالیت جامعه کوئیر است.