پیش از طلاقی که به حکم داورِ طلاق در اتاقی دو در سه در بلوار تعاون تهران میان علی و معصومه برقرار شد، هیچ چیزی نمیتوانست این دو نفر را از هم جدا کند.
طلاق به ضرورت نازایی رخ دادهبود. هردو میدانستند که بزرگترین اشتباه زندگیشان در شرف وقوع است اما هرلحظه جملهای میگفتند تا این جدایی را محتوم و موجه جلوه بدهند.
علی، داوری برای این ماجرا را ناعادلانه میداند. از دید او این جدایی را نمیتوان توجیهکرد. از طرفی وقتی هردو فرد عاقل و بالغ دلشان بچه میخواهد چهقدر مگر توان و زمان دارند تا راههای مختلف را آزمایش کنند تا صدای گریهی نوزادی توی خانهشان طنینانداز شود.
او به زمانه میگوید:
اسپرمهای من ۹۵ درصد از کاراییشان را برای بارور کردن تخمکهای خانمم از دست داده بودند. از طرفی دهانهی رحم خانمم هم گشاد شده بود. این دو مشکل شانس ما برای بچهدار شدن را به ۵ درصد رسانده. بنابراین تصمیم گرفتیم شانسمان را با جفت دیگری امتحان کنیم.
به نظر دکتر شمسی ایزدخواست، متخصص جراحی عمومی امکان عملیشدن خواستهی این زوج پایین است. معمولا در مراجعاتشان هم به آنها حقیقت را میگویند و این ماجرا آنها را ناامید میکند. در نتیجه استرسشان برای بارورسازی بالا رفته و عملا کارآییشان صفر میشود:
آلودگی هوای شهرهای بزرگ، حذف گوشت و لبنیات از سفرههای مردم و خیلی عوامل دیگر از جمله مشکلات اقتصادی در تامین مسکن استرسزا و جزو عوامل بازدارند در این موضوع است. به نظرم در کنار دکتر متخصص ناباروری میباید دکتر روانپزشک یا روانشناس هم باشد که آنها را تشویق به تلاش دوباره کند. ما سال گذشته دو زوج نابارور داشتیم که حتا رضایت به عمل آیویاف داده بودند چون آزمایشها نشان میداد هر دو مشکل دارند آقا قدرت پرتاب اسپرمش بسیار پایین بودو خانم هم مشکل چسبندگی رحم داشت. یکی از دکترهای مجموعهی ما آنها را با کلماتی که استرشان را کم کند، آرام کرده بود. هر دو زوج پس از سه ماه بارداری موفق داشتند.
مشاورههای غیر حرفهای
به نظر علی که حالا از جدایی بسیار پشیمان است ضعف در نحوهی بازگویی مشکل میتواند هم بسیار برخورنده باشد و هم ناامیدکننده:
من مطمئنام در ازدواج آیندهام هم مشکل خواهم داشت. دکترها نتوانستهاند مرا مجاب کنند که میتوانم مشکلم را حل کنم.
بر اساس گزارش جدید سازمان جهانی بهداشت (WHO) حدود ۱۷.۵ درصد از جمعیت بزرگسال، تقریباً یک نفر از هر ۶ نفر در سراسر جهان ، ناباروری را تجربه میکنند.
این آمار نشانگر نیاز فوری به دسترسی عادلانه به مراقبتهای باروری مقرون به صرفه و با کیفیت بالا برای همهی افراد جامعه است.
طبق تعاریف معیار این سازمان، ناباروری «ناتوانی در بارداری بعد از ۱۲ ماه رابطهی جنسی محافظتنشده» است. این بدین معناست که زن و شوهر پس از یک سال تلاش قادر به باردار شدن نیستند. با اینحال برای زنان ۳۵ ساله و بالاتر ، عدم توانایی در بارداری بعد از ۶ ماه ناباروری در نظر گرفته میشود.
بر اساس برآوردهای سازمان بهداشت جهانی از سال ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ میلادی حدود ۴۸ میلیون زوج و ۱۸۶ میلیون نفر در سراسر جهان با مشکل ناباروری مواجه بودند و وضعیت هیچ قارهای بهتر از قاره دیگری نیست.
به گفتهی دکتر صادقی تبار مدیر مرکز درمان ناباروری ابن سینا بر پایه آخرین آمار کشوری، ۲۰ درصد زوجهای [دگرجنسگرای] ایرانی یا یکی از آنها و یا هر دو دچار مشکل ناباروریاند که درصد بسیار بالاییست اما این موضوع زمانی مشکلساز خواهد شد که زوجها باروری و فرزنددارشدن خود را به سالهای بعد موکول کنند و مراجعهای به مراکز درمان ناباروری نداشته باشند.
برخی دلایل مراجعه نکردن زوجها برای خدمات درمانی، به هزینهی بالای این خدمات برمیگردد.
دکتر پاسکال آلوتی، مدیر تحقیقات و سلامت جنسی و باروری سازمان جهانی بهداشت میگوید:
میلیونها نفر پس از درمان ناباروری با هزینههای فاجعهبار مراقبتهای بهداشتی روبهرو میشوند. سیاستهای بهتر و تأمین مالی عمومی میتواند دسترسی به درمان را به میزان قابل توجهی بهبود بخشد و از خانوادههای فقیرتر در برابر فقر محافظت کند.
م. علمدهی در پژوهشکدهی رویان که از نظر او بسیار مجهز است توانسته به هدف خود برسد. او هزینههای درمان ناباروری را بسیار بالا میداند و میگوید:
یک آزمایش سادهی کاریوتایپ که برای بررسی شکل و تعداد ۴۶ کروموزوم است، یکونیم میلیون تومان هزینه دارد که فقط با بیمهی بانکها پشتیبانی میشود؛ یعنی برای من کارگر که بیمهی تامین اجتماعی دارم، بسیار سنگین است. هزینهی تست سلفری یا NIPT حدود ۴میلیون و پانصد هزار تومان [است.] کلی آزمایش و درمان دیگر هم هست که چون بیمه نداریم حدوداً ۲۰ میلیون برایمان خرج دارد که صددرصد تضمینی هم نیست. خود من برای به نتیجه رسیدن ۲۵ میلیون تومان هزینه کردهام. فکر کنید شاید حدود دو میلیونش را بیمه داد.
هزینهی بالای تغذیه و دشواری فرزندآوری
دکتر سید نوید المدنی، مشاور ژنتیک بالینی عضو هیأت علمی پژوهشکده رویان در اینباره به خبرگزاری فارس گفته است:
قطعا مشکلات اقتصادی تاثیرگذار است. از این نظر که اصلاً شخص میل داشته باشد به یک مرکز درمانی مراجعه کند. کسی که پول اجاره خانهاش را نمیتواند بدهد، در هزینههای تغذیه و روزمرهاش دچار اشکال است و نمیتواند لبنیات و گوشت و… برای خانهاش تهیه کند، اصلا به فکر فرزندآوری نیست. حالا اگر بر فرض این فرد برای فرزندآوری مراجعه کند، گردش مالی که اینجا اتفاق میافتد، ویزیت پزشک، آزمایشها، خرید دارو و… اگر حمایت درستی صورت نگیرد شخص نمیتواند از پس هزینهها بربیاید.
او در ادامه این گفتگو ادامه افزوده است:
یکی از هزینهها اقدامات IVF است که میزان موفقیت و بازده هربار IVF حدود ۳۰ درصد است. فرد یکبار اقدام میکند و دیگر مراجعه نمیکند. متأسفانه این امر باعث میشود کیان خانواده تحت تاثیر قرار بگیرد؛ مرد به فکر ازدواج دیگری میافتد، زن و شوهر به فکر طلاق میافتند، دعواهای زناشویی بالا میگیرد و خانم و آقا همدیگر را محکوم میکنند و گرفتاریهای دیگر.
از نظر م. علمدهی این حرفها پروپاگاندای حکومت ایران برای پوشاندن ضعفهای ساختاریست:
اینها فقط حرف میزنند و حق به جانب هم حرف میزنند. بعد میآیند روی فرزندآوری تبلیغات میکنند. آقایان به جای تولیدمثل فلهای در خانوادهها بیایید برای زوجهای کمدرآمد امکان بچهدار شدن را فراهم کنید. از هر پنج زوج یک زوج نابارور است. آیا این آمارهایی را که خودتان میدهید باور ندارید؟
جایی که پای فتوا به میان میآید!
م. علمدهی به نکتهی دیگری نیز اشاره میکند که از دید خودش قابل تامل است:
متاسفانه مشاورههایی که در این مرکز یا مراکز دیگر صورت میگیرد، حرفهای نیست. نکتهی خندهداری که در یکی از این مراکز به ما گفتند این بود که شما اگر نتوانستید از روشهای معمول نتیجهبگیرید و کارتان به رحم جایگزین رسید و احیاناً از لحاظ قانونی دچار مشکل شدید میتوانید به فتوای مراجع مراجعه کنید. این مشکل برای یکی از نزدیکان ما اتفاق افتاد. خانم جوانی حاضر شد رحمش را در اختیار بگذارد. در طول ۹ ماه تمام هزینههای پزشکی وآزمایش و خورد و خوراک و حتی مسکنش تامین شد اما در لحظهی بهدنیا امدن بچه حاضر نشد بچه را به خانوادهی مورد نظر تحویل بدهد. آنها هنوز در بند شکایت و اقدامات قانونی هستند. این ضعف متاسفانه در کشور ما خیلی عمیق و ریشه دار است.
دکتر لطفاله دژاکام عضو کمیته ملی اخلاق بالینی وزارت بهداشت در گفتوگو با فارس گفته است:
در حال حاضر در جایی که خیلی چالش داریم، مسئله اهدای گامت است. گامت یعنی سلولهای جنسی یا همان تخمک که از خانمها و اسپرم که از آقایان گرفته میشود. این تخمک و اسپرم گاهی از یک نفر سوم ممکن است گرفته شود که در این مسئله چالش فقهی بسیار زیادی داریم. در این امر فتاوای مراجع تقلید متفاوت است. برای حل مشکل خانوادههای نابارور باید خانوادهها با فتوای مرجع تقلید خودشان آشنا شده و در چهارچوب فتوای مرجع تقلیدشان، اقدام کنند.
آقای علمدهی میگوید:
اینجا باید به عقل قانونگذار شک کرد چون مسئلهای را که از لحاظ علمی درست و زیانهایش کم است یک آیتالله که به زور از حجرهاش بیرون میآید چهطور میتواند با یک فتوا رد یا قبول کند؟ جایی که عقل وعلم فرمان میدهند آیا به حرف یک آخوند میباید تمکین کرد؟
جامعهی بیتعادل برای شهروندانی که تا کمر در باتلاق فقر فرورفتهاند، کفههای ترازوی یکسانی ندارد. بر همین اساس برای زوجهایی که بچه میخواهند مسیر هموار نیست. اما تبلیغات برای فرزندآوری بدون فراهم کردن زیرساختهای لازم، سیاستِ مشکوک جمهوری اسلامیست که چندان باورپذیر و منطقی به نظر نمیرسد به یاد بیاورید خانوادهیی را که چند سال پیش صاحب ۵ قلو شده بودند و امسال با ابلاغ تخلیهی مسکن اهداییشان روبه رو شدند.