تعلیق و محروم‌کردن از حق تحصیل فوری‌ترین و دم‌دست‌ترین اهرم فشار مسئولان دانشگاه‌ها و حراست برای سرکوب دانشجویان معترض و مطالبه‌گر است. این گزارش به طور مشخص به آثار تعلیق و اخراج روی ابعاد مادی و روانی زندگی دانشجویان و فضای دانشگاه می‌پردازد.

بر اساس آماری که میلاد پورعیسی، روزنامه‌نگار اجتماعی آذر ماه سال گذشته در کانال تلگرامی خود منتشر کرد، در آن زمان بیش از هزار دانشجو ممنوع‌الورود و حدود ۶۰۰ نفر تعلیق شده بودند. بر اساس آماری جدیدتر، از ابتدای سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲، دست‌کم ۴۰۰ دانشجو تعلیق شده‌اند. بنابر گزارشی دیگر، کمیته‌های انضباطی دانشگاه‌ها در ماه‌های اخیر دست‌کم ۳۰۱ ترم حکم تعلیق صادر کرده‌اند.

هیچ‌یک از این دو آمار قطعاً دقیق نیستند، به ویژه از آن جهت که بسیاری از دانشجویان، به‌ویژه به خاطر تهدیدهای امنیتی، حاضر به اعلام این‌که تعلیق، اخراج یا ممنوع‌الورود شده‌اند، نیستند.

چندی پیش، کانال دانشجویان متحد متنی با عنوان «از تعلیق بگو» منتشر کرد که حاوی چند روایت شخصی از تجربه‌ی تعلیق و محرومیت از تحصیل بود. ناامیدی، خشم، اضطراب؛ این‌ها واژه‌های پرتکرار آن روایت‌ها و تجربه‌های دیگری است که در پایین می‌آیند.

https://www.radiozamaneh.com/793674

دانشجویان از تجربه تعلیق می‌گویند

تعلیق، اخراج و ممنوع‌الورودی فقط عواقب آموزشی در پی ندارند. به عنوان کسی که سال‌ها پیش هر سه این‌ها را تجربه کرده، تجربه‌ی تعلیق برای دانشجو نوعی تجربه‌ی تام است، یعنی تجربه‌ای که همه‌ی ابعاد روانی و مادی زندگی دانشجو را تحت تأثیر قرار می‌دهد که در صورت غیاب حمایت‌های عاطفی، می‌تواند عواقب تلخی در پی داشته باشد.

یکی از دانشجویان تعلیقی ساکن اصفهان که در اوایل دهه‌ی بیست زندگی‌اش است، تجربه‌اش را به «زمانه» چنین توضیح داد:

ما شاید جزو آخرین نسل‌هایی بودیم که بخش زیادی از نوجوانی‌مان منحصراً با چشم‌انداز قبولی در کنکور و دانشگاه رفتن کنترل شد. بعد از صرف این‌همه زمان، انرژی و هزینه برای رفتن به بهترین دانشگاه‌ها، تعلیق از تحصیل انگار کل زندگی را تعلیق می‌کند. ناگهان حس می‌کنی به خلأ پرتت کرده‌اند.

در جهت بازگویی تجربه‌های تعلیق از دانشگاه، کارزاری نیز در شبکه‌ی اجتماعی ایکس با هشتگ «از تعلیق بگو» راه افتاد. دانشجویی از شهر مشهد در توییتی تجربه‌ای مشابه با تجربه‌ی بالا را بیان می‌کند:

از آثار مخرب تعلیق اینه که نمیدونی دقیقا باید چیکار کنی ، تو میمونی تنها بین زمین و هوا ، نمیدونی باید بمونی یا بری، انصراف بدی و از اول شروع کنی یا ادامه بدی. هیچی نمیدونم ، فقط میدونم حالم بده ، خیلی بد.

تعلیق دانشجو را نسبت به آینده‌ی حرفه‌ای خود نیز در وضعیتی متزلزل قرار می‌دهد. مطهره گونه‌ای، فعال دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران در حساب خود در شبکه‌ی اجتماعی ایکس موقعیت خود را این‌گونه توصیف می‌کند:

نه تحصیل مشخصی دارم. نه آینده‌ی مشخصی. نه زندگی مشخصی. نه شغل و کاری. نه مدرکی دارم. نه آینده‌ی روشنی متصور میشم. دور تا دورمو انگار میله‌های زندان احاطه کردند. با اینکه ظاهرا آزادم.

به گزارش کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور، کمیته‌ی انضباطی وزارت بهداشت به‌تازگی مطهره گونه‌ای و همسرش مهدی هادی‌زاده را به ترتیب به یک سال و یک نیمسال محرومیت از تحصیل محکوم و همچنین هر دو را به دانشگاه علوم پزشکی اردبیل تبعید کرده است.

Ad placeholder

تحمیل تنش و اضطراب بر دانشگاه

دانشجویان دیگری از تجربه‌ی فشارهای روانی در جریان فرایندهای اداری مرتبط با پرونده‌ی انضباطی‌شان می‌گویند. تحمیل فضای ترس، اضطراب و تنش مستمر از راهبردهای کنترل فضای دانشگاه است. یکی از دانشجویان الزهرا روایت شخصی‌اش از فضای دانشگاه را چنین نوشته است – ترکیبی از کنترل شدید بر مبنای ترس و افول کیفیت خدمات صنفی:

ترم قبل چهار تا از همکلاسی‌هام تعلیق شدن، کل ترم منتظر بودم کمیته سراغ منم بیاد، کل مدت از جلوی حراست فرار کردم، هربار کارت دانشجویی خواستن نشون ندادم و همیشه با ماسک و عینک عین مجرم‌ها وارد دانشگاه می‌شدم، الزهرا ترم قبل صد‌ها دانشجو رو با اتهام نداشتن پوشش مناسب تعلیق کرد و هزاران دانشجو مجبورن هرروز با ترس تعلیق از تحصیل و از دست دادن خوابگاه یا امکانات رفاهی بیان دانشگاه و درس بخونن. روز دانشجو مبارک نیست با وجود این که دانشگاه شدیدا از هر طریقی مثل تحت فشار گذاشتن دانشجو‌ها توسط حراست، کیفیت بد غذاهای سلف، اخراج اساتید، بستن در ورود خروج به خوابگاه، حصارکشی باغ خوابگاه برای کنترل بیشتر خوابگاه و تعلیق مجمع الزهرا، در حال سرکوب دانشجو‌هاست.

https://www.radiozamaneh.com/794465

یکی از موارد مشخص تنش‌آفرینی مسئولان دانشگاه برای ایجاد فضای ترس و اضطراب جنجالی بود که ماه گذشته غلامرضا جمشیدیها، رئیس دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران پدید آورد. به گزارش شوراهای صنفی دانشجویان کشور، ۱۴ آبان‌ ۱۴۰۲ جمشیدیها با رفتار توهین‌آمیزی اقدام به ضبط کارت دانشجویی یکی از دانشجویان به خاطر عدم رعایت حجاب اجباری کرد.

در واکنش به اعتراض دانشجویان، رئیس دانشکده اقدام به فحاشی و حمله‌ی فیزیکی کرد و در حضور چند تن از کارمندان و اعضای هیئت رئیسه فریاد زد: «من امروز اومدم دعوا کنم!» او با ادبیاتی سخیف، دانشکده را «فاحشه‌خانه» و دانشجویان را «فاحشه» خواند و آنان را تهدید به اخراج کرد.

در ادامه‌ی جنجال‌آفرینی رئیس دانشکده، در آستانه‌ی روز دانشجوی امسال ۳۰ دانشجوی علوم اجتماعی دانشگاه تهران به خاطر شرکت در تجمع اعتراضی علیه جمشیدیها به کمیته‌ی انضباطی احضار شدند.

شقایق اکبری، دانشجوی دکتری جامعه‌شناسی در دانشگاه تربیت مدرس در مصاحبه با روزنامه‌ی «هم‌میهن» می‌گوید در دانشگاه او یک کانال تلگرامی به اسم «گاندو» راه افتاده که در آن اطلاعات خصوصی دانشجویان به همراه اتهامات واهی امنیتی و اخلاقی علیه دانشجویان منتشر می‌شود که به نظر دانشجویان، از سوی بخش حراست دانشگاه مدیریت می‌شود.

اکبری که خود سابقه‌ی تعلیق را داشته است، اوضاع حاکم بر دانشگاه‌ها را این‌گونه جمع‌بندی می‌کند: «وضعیت به‌گونه‌ای است که اگر کسی دست از پا خطا کند، یا پرونده برایش درست می‌کنند یا از خوابگاه محروم می‌شود و… دانشجویان مدام در معرض تهدید هستند به‌ویژه آن‌ها که ساکن تهران نیستند و در خوابگاه‌ها زندگی می‌کنند.»