۲۸ آبان سال جاری روابط عمومی فرمانداری و دفتر امامجمعه انار اعلام کرد که مطالعات ارگ تاریخی انار با همکاری دانشگاه باهنر کرمان انجام میشود. از آنجا که این خبر را میراث فرهنگیِ شهرستان و استان اعلام نکرده، بلکه منبع خبر فرمانداری و دفتر امام جمعه بوده است، توجه هر دوستدار میراث را به سرگذشتِ پر آب چشم این ارگ تاریخی جلب میکند که بنا به گفته منابع بنای آن به دوره ساسانی برمیگردد و در دوره صفوی بازسازی و قابل استفاده بوده است. ارگی که بر اساس گزارشها در رسانههای محلی، خرابههای بهجای مانده از آن، محل تاخت و تاز موتورسیکلتسواران شده تا همان اندک باقیمانده از تاراج سالهای بیفرهنگی نیز در زیر چرخ موتور سیکلت همچون سم ستوران اقوام مهاجم کوبیده و نابود شود. این منبع خاطر نشان کرده است، فرماندار شهرستان انار در دیداری که به همین منظور با مسئولان منطقه داشته، متذکر شده است: «شهرستان انار به لحاظ موقعیت جغرافیایی میتواند تاثیر مهمی در جذب گردشگر و در نتیجه توسعه و رشد این منطقه داشته باشد.» نکتهای که ما را به اندیشهی درآمدزایی از تاریخ میرساند نه صرفاً بقا برای حفظ هویت منطقه.
کهنآبان و ارگ آن
شهرستان انار با نام «کهنآبان»، (برگرفته از آبانیشت)، در جادهی یزد-رفسنجان بین دو راهی تهران بندرعباس- تهران واقع شده و حدود ۲۱۰ کیلومتر با شهر کرمان فاصله دارد. آنچه اکنون ارگ تاریخی فراموش شده ساسانی را دارای اهمیت کرده است نه ارزش تاریخی- هویتی آن بلکه جذب گردشگر برای درآمدزایی است؛ موضوعی که به خودیخود بد نیست ولی با تخریب گستردهای که بر این ارگ رفته است کمی دیر به نظر میرسد و چه بسا اگر همین درآمدزایی هم نبود، ارگ یکسره به تاراج خاک رفته بود. گفته میشود حدود یک چهارم از پستهی محصول شهرستان انار، به دلیل مرغوبیت بالا، صادراتی است و از اینرو شهر از لحاظ اقتصادی در خور اهمیت است.
ارگ انار در مرکز شهرستان انار با مساحتی حدود ۱۱ هزار مترمربع از ارگهای بزرگ ایران نیست و با این حال ویژگیهای ارگ تاریخی بم را داراست. ارگ بر روی تپهای واقع است که به شکل مستطیل-ذوزنقه از شرق به غرب امتداد یافته و با شش برج و بارو محصور شده است. بناهای دو طبقه که در مرکز ارگ واقع شدهاند مقر حکومتی و مرکز سیاسی ارگ بودهاند. ورودی ضلع شمالی این ارگ که بین دو برج قرار گرفته، در اثر تخریب در ابتدای انقلاب ایجاد شده است.
گفته میشود که انار منطقهای زرتشتینشین بوده است که پس از ورود اسلام به ایران، اعراب به آنجا «نار» – آتش- میگفتهاند که به مرور زمان در تلفظ تبدیل به انار شده است. این ارگ که برخی به اشتباه به آن قلعه میگویند ولی در واقع قلعهای نظامی نیست، در سال ۱۳۸۹ با شمارهی ۳۰۳۴۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است اما تاکنون حریم و عرصه آن تعیین نشده است.
ارگ انار را با خشت خام ساختهاند و در تزئینات بنا از آجر هم استفاده شده است. این گمان وجود دارد که ارگ در سه اشکوب ساخته شده که اکنون از اشکوب سوم کمتر نشانی باقی مانده اما دو اشکوب دیگر همچنان پابرجا هستند. فضاهای مسکونی درون ارگ ساخته شدهاند که در ایام قدیم به آن «عامهنشین» میگفتند و ظاهراً ویژه سکونت تهیدستان بوده است. در همان حال در ارگ سازهها و خانههای دو طبقهای هم ساخته شده که فرادستان از جمله فرماندار و کارمندان اداری (دیوانیان) در آن زندگی میکردند. این خانهها در مرکز ارگ قرار دارند. گذرهای زیرزمینی ارگ همواره مورد توجه سوداگران و گنجیابها بوده است. حل معمای این گذرگاهها نیازمند کاوش است که تاکنون انجام نگرفته است.
تخریب و ویرانی در دورههای تاریخی متعدد
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) گزارش داده بود که «تا همین سه دههی گذشته هنوز نشانههای زندگی، در ارگ جاری بود. بهویژه سازههای دو اشکوبهای ارگ را میشد دید و چندان ویران نشده بود.» بر اساس عکسهای هوایی سال ۱۳۴۲ این ارگ سه طبقه سالم بوده و بزرگان و پیران شهر هم بر سه طبقه بودن آن صحه میگذارند. با این وجود منابعی از تخلیه و رهاشدن این ارگ تا مخروبه شدن آن در زمان پهلوی اول خبر میدهند اما این فقط ردپای یک دوره از تخریب بر پیکر این ارگ است. قلعه آرام آرام به محل قمار و اسکان معتادان شد تا اینکه اوایل سالهای دهه ۶۰ یکی از شهروندان با کمک عدهای با گذاشتن لودر طبقات ارگ را فروریخت. آنچه از ارگ باقیمانده است هماکنون محل جولان موتورسواران شده است. محمدرضا عبدالهینسب، خبرنگار و باستانشناس که اهل آنجاست با اعلام این خبر در مصاحبه با سایت «انار امروز» گفته است:
این ارگ در دهههای گذشته (حدود نیم قرن پیش) از سوی باستانشناسان اروپایی مورد بررسی و پیمایش سطحی قرار گرفته اما کاوش نشده است. آنها هم در گزارشهایشان تاکید کردند این بنا متعلق به دوره ساسانی است و شاخصههای این دوره را داراست. اما تا به امروز مورد توجه میراث فرهنگی نبوده تا آنجا که موتورسواران راحت وارد ارگ میشوند و لایههای باستانی زیر چرخ موتور آنها در حال کوبیده شدن است.
آسانترین و بیهزینهترین کار برای سازمان میراث فرهنگی این است که در درجه اول با نصب موانع شهری مانع ورود موتورسواران به محوطه تاریخی شود تا شاید بتوانند علاوه بر سنجش میزان تخریب به کاوش در این منطقه بپردازند.
تخریبهای بعدی به دورههای جدیدتر برمیگردد. خبرهایی که در حوالی سالهای ۸۹ و ۹۰ در خبرگزاریها منتشر شده بود و از بیتوجهی و تخریب تدریجی این ارگ باستانی نشان داشت.
سایت امرداد در مرداد ۹۹ ضمن اشاره به تخریبهای پیشین در این ارگ به ساخت پارک در نزدیکی آن اشاره کرده و نوشته بود:
شماری به این بهانه که ارگ جای حاکمان بوده است، بخشهایی از آن را ویران کردند. چندی پس از آن خرابههای ارگ محلی برای معتادان و ولگردان شد. این نیز بهانهای به دست داد تا بخشهای دیگری از ارگ را خراب کنند. از همه نادرستتر ساخت پارک در فضای نزدیک به ارگ، در بخش شمال باختری آن بود. در آنجا درخت کاشتند و برای سیراب کردن درختان و چمنها، آبها را درون پارک رها کردند. همین سبب شد که نمناکی زمین پارک به دیوارهای ارگ نیز سرایت کند و آنها را سست سازد. جدای از آن، ساخت پارک در حریم ارگی تاریخی، کاری نسنجیده بود.
همه این تخریبها دست به دست هم داد تا از آن ارگ کهن که میبایست با دقت حفاظت میشد جز چند بارو چیزی بر جای نماند. به اعتبار همین باروهاست که حالا مسئولان به این فکر افتادهاند که از باقیمانده ارگ منبع خوبی برای گردشگری و به دنبال آن درآمدزایی بسازند.
منابع محلی از کپه کپه خاکهای تلنبار بر روی هم در درون ارگ خبر میدهند که از کند و کاوهای غیرمجاز سوداگران گنج و قاچاقچیان آثار باستانی نشان دارد. این تخریبها و حتی تخریب بعدی در سال ۱۳۹۱، در ۵۰ متری ارگ، ساخت ساختمانی با بلندای ۱۲ متر که پیریزی آن خودبهخود به سستتر شدن بیشتر دیوارههای ارگ منجر شد، تازه سر کوه یخی است که بعدا بیرون زد و آن ساخت مقبرهای برای شهید گمنام در حریم این ارگ باستانی بود. تازه از این نقطه است که ارگ باستانی انار به خبرها آمد.
مقبرهای بر مزار «شهید گمنام» در حریم ارگ باستانی
در اواخر دولت دهم یک «شهید گمنام» در حریم ارگ انار کرمان به خاک سپرده شد. در واقع، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس تصمیم گرفت مقبرهای با ۴۰۰ متر زیربنا و هشت متر ارتفاع برای آن شهید گمنام احداث کند. برخی منابع ارتفاع آن را ۱۰ متر و برخی دیگر تا ۱۵ متر هم گفتهاند؛ ارتفاعی که سبب مخدوش شدن چهره ارگ تاریخی خواهد شد. دفن شهید گمنام در محوطههای تاریخی، اقدامی بیسابقه نیست؛ سال ۱۳۹۳، در بنای تاریخی امیر چخماق یزد دو شهید گمنام دفن شدند که انتقادهای زیادی را از سوی طرفدران میراث برانگیخت هر چند مقبره شهدای گمنام یزد، بنایی سنگین و گنبدی شکل نبوده است تا خیال متولیان میراث را راحت کند که آسیبی به زیربنای بنا وارد نمیشود.
در ۲۶ خرداد ۱۳۹۹ ایسنا از ساخت و ساز یک آپارتمان در ۵۰ متری ضلع شرقی ارگ انار و تعرض به حریم این بنای تاریخی، یا ساخت مقبره و نصب سازه گنبدی فلزی با ارتفاع غیرمجاز روی مقبره شهید گمنام در حریم ارگ ساسانی خبر داده بود. قرار بود در سال ۱۳۹۴ ساخت و سازها متوقف شود اما به دلیل غفلت یا فقدان قدرت اجرایی سازمان میراث فرهنگی، کار ساخت مقبره شهید گمنام ادامه یافت و این سازه در ۱۰۰ متری این ارگ ساسانی، با ۴۰۰ متر زیربنا، احداث شد و حریم حفاظتی و بصری ارگ تاریخی را مخدوش کرد و گذشته از آن، به دلیل ساخت و ساز عظیمی که برای نصب آهنهای سنگین بر زمین حریم منطقه تاریخی اعمال شد، زمین این منطقه را بیش از پیش سست کرد و بنای ساسانی را باز هم بیشتر به خطر انداخت. ناتوانی مسئولان میراث فرهنگی در مخالفت با احداث سازه در اینجا مشخص میشود که همان وقت (بهمن ۹۴) معاون وقت میراث فرهنگی کشور اظهار کرده بود:
هرگونه اقدام در حریم ارگ انار تا تصمیمگیری نهایی و مذاکره با بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس باید متوقف بماند، اما متأسفانه متولیان این مقبره فرصت ندادند تا جلسه مورد نظر سازمان میراث فرهنگی کشور برگزار و تصمیم قانونی گرفته شود و اقدامات خود را بدون توجه به ضوابط میراث فرهنگی پیش بردند.
بنا به گفته سازمان میراث فرهنگی در آن زمان برخی دانشجویان رشته مرمت بناهای تاریخی دانشگاه باهنر کرمان برای جلوگیری از ساخت سازه شهید گمنام در حریم این بنای تاریخی دست به دامان برخی «مراجع» شده بودند. استفتاء از مراجع یکی از ارهکارهایی است که معمولا سازمانهایی که قدرت چندانی در قبال زورگویی سازمان دیگری ندارند به آن متوسل میشوند تا بتوانند لااقل از این طریق کار خود را پیش برند اما نکته جالب توجه این است که در استفتاء دانشجویان از مراجع هم، آقایان تاکید بر عمل به قانون کرده بودند، قانونی که معلوم نیست دقیقاً برای طرفین- (سازمان میراث فرهنگی و بنیاد حفظ ارزشها و آثار دفاع مقدس) – چه تعریفی دارد.
باید توجه داشت که شهرستان انار با وجود آثار تاریخی متعدد، فقط یک نیروی یگان حفاظت میراث فرهنگی دارد و اداره میراث فرهنگی در انار وجود ندارد. این یگان نیز آنقدر ضعیف عمل میکند که بودن یا نبودنش تفاوتی ندارد. منصور ایرانپور، پژوهشگر تاریخ کرمان و روزنامهنگاری که مسأله حفاظت از ارگ انار را پیگیری میکرد نیز محاکمه و زندانی شد. او گفته بود مبنای اتهامات او انتقاد از وضعیت کلی شهرستان انار از جمله «مشکلات میراث فرهنگی، بیمارستانها و عملکرد ضعیف مسئولان منطقه» بوده است.
در این دستگیری، او دوره ششماههی حبس خود را در شرایط ناجوری در زندان رفسنجان گذراند. بار دیگر، زمانی که به دیدار خانوادهاش به شهرستان انار رفته بود به همراه دختر خردسالش بازداشت شد که یک ماه بعد با قرار کفالت آزاد شد.
به نظر میرسد ساخت این مقبره در دورههای مختلف و با پیگیری و مخالفت طرفداران میراث، هر بار متوقف شده است ولی امر مسلم این است که اسکلت آهنی این مقبره نصب شده است.
ارگ انار که بنا به گفته منابع در گذشته کارکردهای مختلفی از پناهگاه در هنگام حمله دشمن گرفته تا کاربری مسکونی و نیز داد و ستد داشته است شاید امروزه نیز با کارکرد درآمدزایی برای حفظ صنعت گردشگری در منطقهای مهم از نظر اقتصادی بتواند باقیمانده خود را حفظ کند و چه بسا بخشهایی از آن کاوش و بازسازی شود.