از هشتم مهر ۱۴۰۱ که به جمعه خونین زاهدان شهره شد، زاهدان و چند شهر دیگر در جغرافیای بلوچستان صحنه اعتراض‌هایی پیوسته بوده و هستند. تاکید رسانه‌ها در بازنمایی اعتراض‌ها در بلوچستان بیشتر بر نقش مدرسه مکی و تضاد اسلام شیعه و سنی در ایران بوده است. زمانه تلاش دارد در سلسله مقالاتی به هم پیوسته از خلال بررسی اعتراض‌هایی که از جمعه خونین آغاز شد به «تاریخ» و گذشته سرزمین بلوچستان بازگردد تا جریان‌های مقاومت در این سرزمین و همزمان جایگاه «مولوی»ها را بررسی کند. این نخستین بخش از این مقاله‌هااست که به صورت ویژه جایگاه عبدالحمید اسماعیل‌زهی، در مقام عالی‌ترین مقام مذهبی در بلوچستان را مرور می‌کند.

اعتراضاتی که از مهر ۱۴۰۱ در بلوچستان شکل گرفت و بیش از یک سال به طول انجامید از جمعه‌ی خونین و تیرباران معترضان و نمازگزاران در مسجد مکی، اطراف آن و‌ جلوی کلانتری ۱۶ زاهدان آغاز نشد؛ بلکه قبل از آن اعتراضاتی در چابهار و چند شهر دیگر بلوچستان اتفاق افتاده بود. عبدالحمید اسماعیل‌زهی از تریبون نماز جمعه‌ی مسجد مکی در هشتم مهر ۱۴۰۱ به صورت ضمنی به مساله‌ی تجاوز به دختر چابهاری از جانب یکی از فرماندهان نیروی انتظامی چابهار اشاره کرد و گفت:

پیرامون شکایتی که اخیرا در چابهار صورت گرفته و برای بنده هم سخت است که کلمۀ «تجاوز» را بر زبان بیاورم، اما به‌هرحال این موضوع مطرح شده است، خواستۀ عموم مردم از مسئولان این است که این موضوع را مورد توجه ویژه قرار بدهند و به این مسأله را به‌صورت فوق‌العاده رسیدگی کنند.

او همچنین تاکید کرد:

دستگاه قضایی و مسئولان ذیربط تمام تلاش‌شان این باشد که در این موضوع بی‌طرفی و عدالت رعایت شود تا واقعیت علیه هر کسی که باشد آشکار بشود.

امام‌جمعه زاهدان در ادامه گفت:

از مردم و جوانان عزیز نیز انتظار است آرامش خودشان را حفظ کنند و به دستگاه قضایی فرصت بدهند تا نتیجه را اعلام کند.

این سخنان در شرایطی جاری شد که پیش از آن مساله‌ی تجاوز از طریق حساب شخصی یکی از فعالان بلوچ در داخل کشور خبری شده بود، مردم معترض بودند و پس از آن عبدالغفار نقشبندی که حاضر به دیدن خانواده‌ی دختر چابهاری شده بود علنی درمورد مساله‌ی تجاوز صحبت کرده بود و معترضان در چابهار در سه‌شنبه پنجم مهر ۱۴۰۱ چند ساختمان دولتی را به آتش کشیده بودند؛ همچنین ویدیوهایی منتشر شده بود از حضور زنان در اعتراض‌های بلوچستان و زنی که بر دیوار شعار زن، زندگی آزادی را می‌نوشت.

بنابراین جمعه‌ی خونین اگرچه نقطه عطفی در اعتراض‌های بلوچستان بود اما آغازگاه آن نبود. این تاکید به این دلیل است که برخلاف تصویر جاافتاده طی بیش از یک سال که مسجد مکی را مرکز ثقل اعتراض‌ها تعریف می‌کند یادآوری شود که خشم و اعتراض مردم، پیشینی و خودجوش بود؛ خشمی که در جمعه‌ی خونین زاهدان چنان بالا گرفت که هر کسی با هر درجه اعتبار اگر با آن همراهی نمی‌کرد محکوم به قرار گرفتن در آن‌سوی مرز و سمت جنایتکاران بود. این همان چیزی است که عبدالحمید طی روزهای بعد از جمعه‌ی خونین به خوبی درک کرد، مبتنی بر آن جایابی نمود و حتی علنی به آن اعتراف کرد. در این متن با مرور خطبه‌ها، سخنرانی‌ها، اطلاعیه‌های دفتر امام جمعه‌ی زاهدان و نوشته‌های شبکه‌های رسمی عبدالحمید، تلاش می‌کنیم توصیفی از جایابی، موقعیت و مواضع عبدالحمید در نسبت با اعتراض‌های بلوچستان داشته باشیم.

Ad placeholder

عبدالحمید در نقش دعوت‌کننده به آرامش

در روز هشتم مهر ۱۴۰۱ در حالی که از پیش فراخوان‌هایی به تجمع اعتراضی داده شده بود عبدالحمید جوانان را در خطبه‌ی نماز جمعه دعوت به صبوری و آرامش و فرصت دادن به دستگاه قضایی کرد. با شروع تجمع اعتراضی پس از پایان نماز جمعه و رفتن جمعی از معترضین به مقابل کلانتری ۱۶ زاهدان که روبروی ضلعی از مسجد مکی واقع شده، درگیری آغاز شد و مردم و نمازگزاران را به گلوله بستند؛ گلوله‌هایی که بعدا مسجد مکی و شخص عبدالحمید اعلام کردند بیشتر قلب و سر مردم را هدف گرفته است. در حین درگیری از بلندگوی مسجد مکی بارها صدای عبدالحمید و افرادی از مدیریت مسجد مکی پخش شد که مردم را دعوت به آرامش و رفتن به خانه می‌کرد. در همان روز عبدالحمید در مصاحبه با صدا و سیمای استانی مجددا مردم را دعوت به آرامش کرد و در سطح وسیعی صحبت‌های او از جانب رسانه‌های حکومت منتشر شد. اما خشم و اعتراض مردمی وقعی به توصیه و درخواست مرجع مذهبی نگذاشت. همان روز در زاهدان درگیری بین مردم و حکومت بالا گرفت و نقاط متعددی از شهر زاهدان صحنه‌ی درگیری و اعتراض‌ها شد که به کشتار مجدد معترضین و البته درگیری با نیروهای سرکوب از جانب معترضین انجامید به‌نحوی که فرمانده اطلاعات سپاه استان سیستان و‌ بلوچستان کشته شد.

https://www.radiozamaneh.com/783754/

بعدتر در چند سخنرانی عبدالحمید اسماعیل‌زهی اذعان کرد که با تلاش علما و معتمدین توانستند تا یکشنبه مردم را آرام کنند و به خانه برگردانند یا این‌که از گسترش اعتراض‌ها به شهرهای دیگر جلوگیری شد. این مضمون در صحبت‌های عبدالحمید اسماعیل‌زهی فردای جمعه‌ی خونین و پنج روز پس از جمعه‌ خونین در نشست با علما‌ و سران طوایف و مجمع نمایندگان استان تکرار شده است.

همچنین عبدالغفار نقشبندی طی گردهمایی برخی طوایف بلوچ در پنجم آبان در مسجد مکی در بخشی از بیانیه خود اعلام کرد که:

بلوچستان آتش زیر خاکستر است و با درایت مولاناست که آرام است.

دفتر امام جمعه زاهدان در پاسخ به روزنامه‌ی ایران در تاریخ ۲۴ دی ۱۴۰۱ مجددا عنوان کرد:

قابل ذکر است این حادثه چنان وحشتناک و سنگین بود که تعداد زیادی از مردم بعد از این حادثۀ خونین در داخل و خارج کشور سلاح به دست گرفته و قصد داشته‌اند انتقام خون این شهدا را بگیرند، و مسئولین وضعیت منطقه را به‌خوبی می‌دانند؛ اما حضرت شیخ‌الاسلام مانع چنین اقدام‌های انتقام‌جویانه‌ای شده‌اند تا امنیت منطقه به‌هم نخورد و قضیه به صورت مسالمت‌آمیز پیگیری بشود و مشخص شود دلیل این جنایت چه بوده است، و قاتلان بی‌رحم به دست عدالت سپرده شوند. این مردم را مولانا عبدالحمید و مجموعۀ مسجد مکی نه تنها تحریک نکرده‌اند، بلکه تا حد زیادی کنترل کرده‌اند تا امنیت حفظ شود. ولی با این حال، چون مردم دردمند هستند و رسیدگی نشده است، بعد از مراسم نماز جمعه شعارهای اعتراضی سر می‌دهند.

Ad placeholder

همصدا شدن با «خشم مردم»

بنابراین عبدالحمید در آغاز اعتراض‌های زاهدان همه‌ی تلاش خود را برای کنترل درگیری‌ها و دعوت به آرامش مردم کرده است. اما ترکیب خشم مردم و عملکرد رسانه‌ای حکومت در موقعیت‌هایی جایابی عبدالحمید را به سمت معترضان تغییر داده است. در همان روز هشتم مهر دفتر امام‌جمعه اهل‌سنت زاهدان با انتشار بیانیه‌ای، خبری را که با عنوان «اعلام برائت مولوی عبدالحمید از حوادث امروز زاهدان» و «درخواست برخورد قاطع با آشوبگران» در بعضی از خبرگزاری‌های رسمی و مشهور منتشر شده است، به شدت تکذیب کرد و از مردم خواست اخبار و مطالب مربوط به مولانا عبدالحمید را از سایت و شبکه‌های رسمی وابسته به دفتر ایشان دنبال کنند.

در جوابیه‌ای که دفتر امام جمعه‌ی اهل سنت زاهدان به یادداشت یازدهم مهر مدیرمسئول روزنامه‌ی جمهوری اسلامی منتشر کرد نیز ذکر شد:

مسیح مهاجری در بخشی دیگر از یادداشتش به شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید کنایه زده که به‌خاطر منافع شخصی و «بنا به مصلحت آنی، اغتشاش را محکوم می‌کند و خواستار برخورد قاطع با اغتشاشگران می‌شود و ساعاتی بعد براساس برنامه‌ای که به او دیکته شده اقدام به تکذیب آن می‌کند و از تروریست‌های تجزیه‌طلب حمایت می‌نماید.» اشارۀ مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی از درخواست «برخورد قاطع با اغتشاشگران» همان خبر و ادعای دروغینی است که بعضی شبکه‌های تلویزیونی داخلی و رسانه‌های محلی آن را بازتاب دادند تا مردم عصبانی را در مقابل امام‌جمعۀ محبوب اهل سنت قراردهند.

نمی‌توان انکار کرد که اگرچه عبدالحمید در ادامه‌ی اعتراض‌های بلوچستان دست به نوعی انتخاب در سخنرانی‌های خود زد و از معترضان دفاع کرد، اما زمین این انتخاب را پیشاپیش و جلوتر از او مردم معترض بلوچستان چیده بودند و در مرزکشی آنان بین معترضین و جنایتکاران دشوار می‌شد طبق جایگاه تاریخی عبدالحمید در حد وسط ایستاد.

عبدالحمید در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۱ در جلسه‌ی هفتگی اساتید دارلعلوم زاهدان گفت:

همۀ ما مخصوصاَ علما و ریش‌سفیدانی که از روی ترس، با رسانه‌های وابسته به بعضی نهادها مصاحبه می‌کنند و نمک بر زخم مظلومان می‌پاشند، باید این وابستگی و حس غلامی را از خود دور کنند. اگر ما وجدان‌مان را زیرپا بگذاریم، مردم ما را نمی‌بخشند.

و او همچنین تاکید کرد:

حادثه جمعه خونین ضربه بزرگی به وحدت زده است؛ علما و ریش‌سفیدان مواظب باشند که جامعه ما جریحه‌دار است و پذیرش ندارد، بنابراین خود را در معرض خشم و نفرین مردم قرار ندهند.

عبدالحمید در این جلسه به نوعی تعیین تکلیف دست زد:

باید واضح و صریح بگوییم که چنین جنایتی رخ داده است و هیچ توجیهی ندارد. ما باید در روابط و همکاری‌های خودمان تجدیدنظر کنیم زیرا ظلم از حد گذشته است.

همین ضرورت انتخاب که در صحبت‌های او چندین بار نمود یافت ادبیات و مواضع عبدالحمید را در واکنش به اعتراض‌های مردم تغییر داد.

https://www.radiozamaneh.com/754757/

او که در ساعت‌های نخست پس از کشتار جمعه‌ی خونین از آن با عنوان «حادثه» یاد کرده بود در طی یک هفته‌ی بعد از آن، از کشتار این روز تحت عنوان «فاجعه» یاد کرد و سپس آن را «جنایت» نامید. او که در ابتدا مردم را به آرامش دعوت کرده بود، سپس از «بی‌تدبیری ماموران انتظامی» در مقابله با مردم و نیز در ۱۳ مهر از «ناکارآمدی مسئولان ارشد استانی در مدیریت جمعه‌ی خونین زاهدان» انتقاد کرده بود، در خطبه‌ی نماز جمعه‌ی ۲۹ مهر تا شخص رهبر جمهوری اسلامی را درمقابل جنایت حکومت در جمعه‌ی خونین مسئول دانست. رویکرد او در مطالبه از حکومت نیز تغییر کرد. خطیب نماز جمعه‌ی اهل سنت زاهدان که در ۸ مهر ۱۴۰۱ تاکید داشت در چارچوب قانون نیاز به تغییراتی در سیاست‌های خارجی و داخلی می‌بیند و بر «اجرای قانون اساسی» و «تامین آزادی‌های مذهبی و قانونی مشروع» تاکید کرده بود در ۱۳ آبان خواستار برگزاری رفراندوم فوری شد ، در ۳۰ دی خواستار تغییر قانون اساسی شد و در ۲۸ بهمن ۱۴۰۱ ضمن تاکید بر همه‌پرسی از این سخن گفت که اگر جمهوری حکومتی دیگر می‌خواهند به خواست آنان تن داده شود.

بیان او نسبت به مداخله‌های خارجی در اعتراض‌ها هم با پیشروی اعتراض‌ها تحول یافت. در روز ۸ مهر خطاب به معترضین گفت:

هرگونه تحریک در این شرایط مشکل‌ساز خواهد بود. تأکید می‌کنم بر اینکه در شهر و استان و در راه‌ها آرامش حفظ شود تا این مسأله مورد بررسی جدی قرار بگیرد. مواظب باشیم که بسیاری از دشمنان اهداف دیگری دارند و از شرایط بحرانی سوءاستفاده می‌کنند. لذا به این دشمنان قسم‌خورده فرصت ندهیم که منطقه را متشنج کنند و برادرکشی راه بیندازند.

او در ۲۲ مهر نسبت به مداخله‌های خارجی برای اعتراض‌ها گفته بود:

درست است که کشور دشمنان و بدخواهانی دارد که می‌خواهند بین ملت و دولت فاصله بیفتد و برای این کار مردم را تحریک می‌کنند اما در واقع، مردم هم مشکلات زیادی دارند و این مشکلات تنها اقتصادی نیستند. کسانی که تنها اقتصاد را مطرح می‌کنند، سخت در اشتباهند. مردم آزادی و احترام می‌خواهند. این مردم غلام نان و پول نیستند بلکه عزت و آزادی خود را طلب می‌کنند.

در خطبه‌ی نماز جمعه‌ی ۲۷ آبان هم گفت:

اگر این مردم معترض هستند، به خاطر ضعف خود شماست. این‌ها را به گردن تحریک دشمن نیندازید. دشمن کارش تحریک است. ضعف‌های خودمان را باید ببینیم که در اجرای عدالت و خدمت‌رسانی به مردم و حل مشکلاتشان چه کوتاهی‌هایی کرده‌ایم. این مردمی که امروز فریاد می‌زنند به خاطر تحریک خارجی‌ها نیست بلکه به خاطر گرفتاری‌هایشان است. ما در بین مردم هستیم و این را می‌بینیم که مردم چه وضعیتی دارند.

Ad placeholder

تلاش برای ایستادن در میانه

البته در برخی موضع‌گیری‌ها پس از دوره‌ای زاویه‌ی شدید با حاکمیت در بیان، گفته‌های او تعدیل شده است؛ برای مثال پس از آن‌که او در ۲۹ مهر شخص رهبر جمهوری اسلامی را در جمعه‌ی خونین مسئول دانست، در ۱۱ بهمن گفت:

شنیده‌ایم که رهبری دستور داده‌اند که در این قضیه (جمعه‌ی خونین) حق مراعات بشود.

در بررسی تحول مواضع عبدالحمید اسماعیل‌زهی باید به ثابت ماندن برخی مواضع او در سراسر دوره‌ی اعتراض‌ها توجه کرد؛ یکی از مهم‌ترین مواضع او که در طول اعتراض‌ها ثابت ماند تاکید بر اعتراض‌های مسالمت‌آمیز‌ است. او در خطبه‌ی هشتم مهر نیز بر حق اعتراض مسالمت‌آمیز تاکید کرد. در بسیاری از خطبه‌های نماز جمعه‌های مختلف بر حفظ آرامش و مسالمت تاکید نمود. برای مثال در خطبه‌ی نماز جمعه‌ی بعد از جمعه‌ی خونین (۱۵ مهر) مطرح کرد:

لذا تأکید بنده به همۀ مردم استان آن است که امنیت راه‌ها و شهرها حفظ بشود تا حق شهدا و مجروحین و مال‌باختگان این حادثه ضایع نشود. اگر استان گرفتار ناامنی بشود به شدت ضرر می‌کند. در روزهای اخیر که در شهر ناامنی ایجاد شد خسارت‌های مالی زیادی به مردم و بیت‌المال وارد شد. بسیاری از مغازه‌ها و پاساژها توسط افرادی که هویت‌شان مشخص نیست به آتش کشیده شد که مسئولان باید به این موضوع نیز رسیدگی کنند.

در مراسم نماز جمعه‌ی ۶ آبان هم گفت:

در اعتراض نباید تخریب اموال عمومی صورت بگیرد. این‌ها را شریعت اسلام مجاز نمی‌داند. نباید کسی شیشه مغازه کسی را بشکند، یا به بانک آسیبی بزند. اما اعتراض سالم حق مردم است و مسئولان باید به حرف مردم گوش کنند. توصیه من به همه مأموران آن است که همۀ این‌ معترضان مردم ایران هستند و شما هم مردم ایران هستید؛ مردم ایران نباید یکدیگر را بزنند یا بکُشند یا هتک حرمت کنند.

و در پایان خطبه‌ی خود تاکید کرد:

امروز احساسات شما بسیار بالاست. درخواست و توصیه بنده به شما آن است که امروز احساسات‌تان را کنترل کنید.

در خطبه‌ی نماز جمعه‌ی روز ۱۳ آبان نیز گفت:

امروز نیرویی در شهر نیست و امنیت در دست شماست. هیچ‌کس به مالی تعرض نکند و هرکس به اموال و آبروی مردم تعرض کند، از ما نیست؛ چرا که این بر خلاف شریعت است. امنیت شهر امروز در دست خودتان است و هیچ‌کس آسیبی به کسی نرساند.

و مجدد یک هفته بعد، در نماز جمعه‌ی ۲۰ آبان تاکید کرد:

به مأموران گفته شده که شما در مقرهای خود بمانید و این مردم خودشان امنیت را برقرار می‌کنند. امنیت اینجا مال خود مردم زاهدان است و خودمان باید رعایت کنیم. توصیه ما آن است که هیچ‌کس سنگی پرتاب نکند و شیشه‌ای نشکند. این مسئله از لحاظ شرعی ناجایز است. اگر کسی حرفی دارد باید بدون ضرر زدن به اموال عمومی و خصوصی اعتراض کند.

همچنین در نماز جمعه‌ی ۱۸ آذر به بازداشت برخی توسط انتظامات مسجد مکی اشاره کرد و گفت:

در گذشته ما هشدار دادیم که عوامل نفوذی در میان شما معترضان وجود دارند. به عوامل نفوذی اجازه ندهید که ضرری بزنند. هفته گذشته بعضی از عوامل نفوذی دستگیر شدند و این عوامل نفوذی را افراد خودمان دستگیر می‌کنند.

و نیز تاکید کرد:

اعتراض مسالمت‌آمیز حق قانونی است، اما تخریب بر هیچ‌کسی روا نیست. به کسی توهین نکنید و مسالمت‌آمیز اعتراض کنید. نه کسی را بزنید و نه بگذارید کسی شما را بزند.

در ۳۰ دی‌ماه در شرایطی که تظاهرات جمعه‌های بلوچ‌ها در سطح مسالمت‌آمیز تثبیت شده، یک گام در توصیه به مسالمت به جلو نهاده و گفت:

چیزی که به من سخت می‌گذرد، توهین و فحش و فرستادن شعار «مرگ» بر شخص است. این در سیره آن‌حضرت و اخلاق ما نیست که کسی لعنت بفرستد و به دیگری توهین کند. اخلاق و فرهنگ من و شما این را نمی‌پذیرد. حرمت‌ها را حفظ کنیم. کسی خواسته‌ و انتقادی دارد، حرفش را بزند. شعار مثبتی دارد هم بگوید اما نه به کسی «مرگ» بگویید نه توهین کنید.

در پنجم اسفندماه ۱۴۰۱ با لحنی گلایه‌آمیز لعن و مرگ فرستادن را مجددا منع کرد:

آرامش خود را کاملا حفظ کنید و احساساتی نباشید. التهاباتی وجود دارد و این التهابات را باید کنترل و مدیریت کنیم. امنیت شهر و منطقه برای ما حیاتی و مهم است. امروز آرامش خود را حفظ کنید. مأمورانی که امروز به اینجا آمده‌اند هم آرامش خود را حفظ کنند. ما باید ملتی هوشیار باشیم نه احساساتی و خشمگین. با آرامش کامل بعد از اینکه نماز تمام می‌شود، به خانه‌هایتان برگردید. […] من از بعضی گلایه‌ای دارم که چندبار تأکید کرده‌ام که هیچ‌کس به نام کسی مرگ و لعنت نفرستد و این با عقیده ما سازگار نیست. در شعارها و حرف‌ها از مشکلات حرف بزنید و به افراد توهین نکنید. ما مسئول همه نیستیم. حداقل در محدوده مصلی و مسجد به هیچ‌کسی اجازه نمی‌دهم به کسی مرگ و لعن بفرستد. جای دیگر ما مسئول نیستیم. اگر جای دیگری کسی حرف می‌زند، خودش می‌داند ولی در محدوده مصلی این حرف همخوانی ندارد. در گذشته من تأکید کردم و امروز بیشتر تأکید می‌کنم. به هر حال شما باید حرف‌شنوی هم داشته باشید و مصلحت‌ مکان را هم در نظر بگیرید. توصیه بنده آن است که به هیچ مأموری تعرض نشود و به مأموران هم توصیه می‌کنیم خویشتن‌داری کنند و تحمل را بالا ببرند.

همچنین در تیرماه ۱۴۰۲ وقتی جیش‌العدل به کلانتری ۱۶ زاهدان حمله کرد مولوی عبدالحمید در گام نخست از این‌ حمله برائت جست و در خطبه‌ی نماز جمعه آن را به‌شدت محکوم کرد.

https://www.radiozamaneh.com/785084/

به‌نظر می‌رسد مختصات سیاسی اعتراض‌های بلوچستان در ۱۴۰۱ جایابی عبدالحمید را متاثر کرده اساتید و همچنین شخص عبدالحمید اسماعیل‌زهی و مجموعه‌ی مسجد مکی از طریق انتخاب مشی سیاسی و جایگیری در اعتراض‌ها توانسته اثرهای مشخصی بر اعتراض‌های بلوچستان داشته باشد؛ از سویی خشم و اعتراض مردمی که در صورت عدم همراهی هر مرجع سیاسی-اجتماعی آن را به کنار می‌گذاشت و همچنین شدت جنایت در جمعه‌ی خونین زاهدان بر جایگیری مسجد مکی در اعتراض‌های مردم بلوچ موثر بود؛ از طرفی دیگر عملکرد رسانه‌ای حکومت در بزنگاه‌های مختلف بر افزایش شکاف بین مسجد مکی و حاکمیت اثرگذار بود؛ به ویژه انتشار خبر مبنی بر محکوم کردن مردم از جانب عبدالحمید اسماعیل‌زهی در روز هشتم مهر ۱۴۰۱ و همچنین حملاتی که در رسانه‌های حکومتی از ابتدا به مسجد مکی شد. ضمن این که «تجزیه‌طلب» و «تروریست» نامیدن نمازگزاران مکی و ادعای حمله‌ی مسلحانه‌ به کلانتری ۱۶ زاهدان که کسی جز نمازگزاران مکی مقابل آن‌ نبود از همان ابتدا مجموعه‌ی مسجد مکی را به دفاعی تمام‌عیار از نمازگزاران کشاند و با رویکردی دفاعی شکاف بین این مجموعه و حاکمیت را افزایش داد.

انتشار ویدیو از دیدار برخی مولوی‌ها و سرطایفه‌ها با نمایندگان خامنه‌ای توسط رسانه‌های حکومت در اوج اعتراض‌ها که دفتر عبدالحمید آن‌را تحریف‌شده و ناقص دانست منازعه‌ی رسانه‌ای را بین حاکمیت و مسجد مکی تشدید کرد. همه‌ی این موارد قبل از اراده‌ی حکومت مبنی بر سرکوب مجموعه‌ی مسجد و دارالعلوم مکی و بدنام‌سازی سیستماتیک عبدالحمید از طریق طرح اتهام نگهداری استارلینک یا ماینر رخ داده بود. از طرفی دیگر به‌نظر می‌رسد عبدالحمید از طریق تاکید بر اعتراض مسالمت‌آمیز، توانست اعتراض‌های مردم زاهدان و تا حدی دیگر شهرها را که محل تجمیعشان در نماز جمعه بود به سمت اعتراضاتی مسالمت‌آمیز کانالیزه کند که در عین حال موجب دوام این اعتراض‌ها شد و استقبال به مسجد مکی را گسترده‌تر کرد.

عبدالحمید در ۳ آذر ۱۴۰۱ در جمع مدیران مدارس دینی و ائمه مساجد اهل سنت زاهدان گفت:

این جریان که اخیرا در جمعه خونین ۸ مهر ۱۴۰۱ پیش آمد گرچه ظاهرا یک شرّ بود و جمع بزرگی مخصوصا داخل مصلی شهید شدند و ظلم و جنایت بزرگی صورت گرفت، اما بیداری و دینداری آورد؛ بسیاری از آنهایی که نسبت به اصل دین متنفر بودند، بعد از این حادثه به دین اظهار تمایل کرده‌اند.

و بار دیگر تاکید کرد:

الآن مردم به سوی مساجد سرازیر هستند و در نمازهای جمعه و جماعت شرکت می‌کنند؛ این به برکت خون شهداست. نگهداری این مردم ضروری است، برای آنها برنامه های جذاب و متنوع داشته باشیم.

عبدالحمید و مجموعه مسجد مکی اگرچه نقشی در آغاز اعتراض‌های مردم بلوچستان نداشتند اما مجموعه‌ای شرایط امکان استقرار اثرگذار این مجموعه در اعتراض‌های زاهدان را داد.

Ad placeholder