جامعه اشخاص دارای معلولیت در ایران در ماههای اخیر بارها دست به اعتراضهای سراسری و محلی زده است. در جریان این اعتراضها نیروهای امنیتی بعضی از تجمعها را به هم زدند و معلولان کنشگر را احضار کرده اند. فشارها بر معلولان همچنان ادامه دارد؛ اعتراضهای معلولان هم. اینکه دولت ابراهیم رئیسی با پیگیری «جراحی اقتصادی» و سیاستهای خود اساساً پاسخی برای این مشکلها خواهد داشت یا نه، هنوز مشخص نیست.
سازمان بهداشت جهانی در سال ۱۳۹۰ آمار افراد کمتوان در ایران را پانزده درصد دانست؛ در صورتی که سرشماری، جمعیت معلولان را ۱,۳ درصد ثبت کرده بود. این گفتهی شبنم جهانشاد، معاون مدیر کل دفتر پیشگیری از معلولیتهای سازمان بهزیستی است. این تفاوت فاحش آن هم فقط در ثبت تعداد افراد معلول نشاندهنده تبعیض و بیعدالتی گستردهایست که نسبت به آنها وجود دارد.
اگر آمار معلولیت در جامعه را همان ۱۵ درصد در نظر بگیریم، افراد معلول، بزرگترین اقلیت غیرملی و غیرمذهبی کشور را تشکیل میدهند. با این حال در سالنامه سازمان بهزیستی هیچ آماری از میزان تحصیل و گروه اجتماعی معلولان وجود ندارد. با اینکه سازمان در پوشش روانشناختی معلولان خیلی ضعیف عمل میکند، معلولیت روانی از بین انواع معلولیت بیشترین فراوانی را دارد. در سالنامه سازمان بهزیستی هیچ اشارهای به معلولیت مغزی و معلولیت نامرئی به تعریف سازمان بهداشت جهانی هم نشده است. معلولان به عنوان یک کلیت تصور میشوند و تعریف نامشخصی دارند. اکثریت آنها از حقوق بنیادی و پایهای محروماند، و این نادیدهانگاری و ناآگاهی تبعیض و بیعدالتی را در حقشان چند برابر میکند.
زهرا پورعزیزی ضمن بررسی وضعیت حقوق معلولان در مورد حقوق کار و استخدام معلولان با نازلی کاموری، روزنامهنگار و پژوهشگر و ایمان گنجی، نویسنده و پژوهشگر گفتوگو کرده است. این پادکست را میشنوید:
این پادکست را در همین صفحه بشنوید: