برج آزادی
نام قبلی: برج شهیاد
معمار: حسین امانت با همکاری روحالله نیک خصال، منوچهر ایرانپور
شروع ساخت برج: اردیبهشت ۱۳۴۸
اتمام ساخت برج: مهر ۱۳۵۰
افتتاح برج: شنبه، ۲۴ مهر ۱۳۵۰
مدت زمان اجرا: ۲۸ ماه
مساحت زمین: ۶۸۰۰۰ مترمربع
ابعاد و شکل زمین: بیضی (قطر بزرگ به طول ۳۸۰ متر در راستای محور شرق-غرب و قطر کوچک به طول ۲۱۰ متر در امتداد شمال-جنوب)
طول: ۶۳ متر
ارتفاع: ۴۵ متر
نوع: موزه، بنای یادبود
مصالح نما: سنگ مرمر سفید جوشقان
آثار ملی ایران: تاریخ ۲۶ اسفند ۱۳۵۳ به شماره ۱۰۰۸ ثبت ملی شده است.
ویژگیهای اثر:
قوس وسط برج آزادی محور اصلی معماری آن را شکل میدهد که یک طاق نصرت با الهام گرفتن از طاق کسری است. قسمت بالای طاق نصرت که حالت شکسته دارد یک قوس اسلامی است. تبدیل شدن طاق نصرت به قوس اسلامی در معماری ایران روشهای گوناگون انجام میشود. این روشها در دو دسته کلی رسمیسازی یا مقرنسکاری قرار میگیرد. در برج آزادی این کار مشابه رسمیسازی مسجد وکیل شیراز انجام شده است.
سربرجیها نیز مشابه برج طغرل است. آبنمای آن بر اساس، مسیرهای آبیاری در باغ مرودشت پاسارگاد طراحی شده است.
محوطه برج آزادی مانند گنبد مسجد شیخ لطفاله است. با این تفاوت که برج آزادی شبه بیضی و یک حالت شبهلگاریتمی دارد.
یکی از جنبههای مهم بنای آزادی، استفاده از مرمر آن است. ۲۶ هزار قطعه سنگ مرمر سفید دارد که هرکدام یک شکل است. قنبر رحیمی و غفار داورپناه مسئول تامین و هماهنگی سنگهای این برج را بر عهده داشتهاند.
معمار پروژه برای کف موزه بنای آزادی نیاز به گرانیت سیاه داشت. در آن زمان فقط گرانیت خاکستری در ایران وجود داشت که از همدان میآمد. برای رفع این مشکل، قنبر رحیمی در کردستان گرانیت سیاه یافت و معدن آن را باز کرد. بنابراین یکی از نمادهای مرکزگرایی در ایران، از معادن کردستان بهره جسته است که این را هم میتوان نمادین و بیانگر یک وضعیت کلی در فلات ایران در نظر گرفت.
یکی از جنبههای معماری داخلی پروژه این است که در طبقات آن سقف بستهای وجود ندارد. در این پروژه همیشه یک فضا و روزن وجود دارد که میشود طبقات بالا را دید.
رقابتی پنهان بین برج آزادی و برج میلاد وجود دارد. مهندس ایرج حقیقی سرپرست کارگاه برج آزادی در توصیف این بنا میگوید:
«هرچند برج میلاد نماد جدیدتری برای تهران است ولی مشابه برج میلاد در دنیا وجود دارد در حالیکه برج آزادی فقط یکی است.»
برج آزادی تهران از نمادهای شهری است که در سال ۱۳۴۵ توسط حسین امانت طراحی شد و در همهی این سالها با وجود همهی بیتوجهیها، همچنان به عنوان یکی از مهمترین سازههای تهران مطرح است.
در دولت حسن روحانی استفاده از تصویر برج آزادی در نشستهای سهجانبه، با انتقاد برخی از ناظران مواجه شد. گفته میشد که انتخاب تصویر این برج چنین القا میکند که این سازه نماد ایران است، در حالی که به گفتهی برخی تحلیلگران، این سازه باید همچنان به عنوان نماد شهر تهران معرفی شود.
در دورههایی و به خصوص بعد از ساخته شدن برج میلاد در دوران مدیریت محمد باقر قالیباف بر شهر تهران، تلاشهایی برای کمرنگ کردن نقش این سازه و برجسته کردن برج میلاد انجام شد و با اینحال برج آزادی همچنان به عنوان یک نماد مطرح ماند. از ابتدای سالهای دههی ۱۳۹۰ مرمت بنا هم مورد تأکید قرار گرفت. با این همه مشکلات برج و دیگر بخشهای مجموعه در طول این سالها رفع نشده و هر چند گاه یک بار، نگرانیها درباره وضع نامناسب برج، ترکخوردگیها و رطوبت فزاینده بنا اوج میگیرد. به نظر میرسد اراده یا توانی برای حل این مشکلات وجود ندارد.
دور باطل مرمتهای غیراصولی و بیپایان
آسیبهایی در طول سالهای طولانی به برج وارد شده که از چشم بازدیدکنندگان پنهان نمانده و از این رو مرمت و بهسازی این سازهی شهری مهم را از میانههای سالهای دههی ۱۳۸۰ به یکی از مطالبات شهروندان تبدیل کرده است. تاکنون چند دوره مرمت انجام شده که اگر این مرمتها اصولی و با در نظر گرفتن جوانب کار صورت میگرفت، مشکل برج رفع میشد و نیازی به مرمت دوباره وجود نمیداشت.
نخستین بار در سال ۱۳۸۵ رسانهها از نیاز به مرمت بنا به ویژه سنگهای این نما و همچنین ضرورت بازسازی فضای سبز برج آزادی خبر داده بودند.
انتظار میرفت عملیات مرمت به شکل اصولی و با در نظر گرفتن معیارها و الزامات چنین کاری انجام شود. قرار بود کار مرمت هرچه سریعتر به پایان برسد اما بعد از دو سال ناتمام ماند و برج مجددا به حال خود رها شد.
در سال ۸۷ حسین امانت، طراح برج آزادی در گفتوگو با رادیو زمانه گفته بود که برای مرمت این اثر مسئولان شهری وقت با او مشورت نکرده بودند. در آن زمان مهندس ایرج حقیقی که در زمان ساخت برج مسئول کارگاه بود، روند مرمت را غیر اصولی میدانست، حسین امانت در مصاحبه با زمانه گفته بود:
آقای حقیقی ناظر اصلی این بنا بودند و حضورشان در آنجا منبع مهمی است برای آنکه کارها درست انجام شود.
ور در ادامه گفته بود:
من خودم خیلی نگرانم که آنها چگونه به بنا دست میزنند. مثلا بارها راجع به درز سنگها گفتهام که باید حتماً با یک ماستیک مخصوص پر شود. اگر این درزها را با سیمان و بندکشی عادی پر کنند، سنگها میشکند و میافتد.
یک برج و چند مسئول
کوتاه زمانی پس از دو دور نخست مرمت که با تبلیغات وسیع انجام شده بود، معلوم شد که نه تنها مشکل برج و سازههای جنبی آن حل نشده، که بیشتر هم شده است. در بهار سال ۱۳۹۴ مشخص شد که باید دوباره عملیات مرمت روی برج انجام شود. آنچه که موضوع را حاد کرده بود، نفوذ رطوبت به بخشهای زیرین برج بود که موجب نگرانی وسیع شده بود. ضمن اینکه زمزمههایی مبنی بر سوراخ شدن سقف مجموعه هم به گوش میرسید. در همان زمان خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) نوشته بود:
دو بار گذشته ساماندهی برج به جای آن که مشکلات برج را حل کند بیشتر به آن لطمه زده و مسئولان ارشاد نگراناند دوباره طرحی شتابزده بیشتر به سازه برج لطمه بزند.
مشکل اصلی از آن زمان تاکنون این است که نهاد متولی برج آزادی مشخص نیست. به یک معنا همواره چندین نهاد، اعم از شهرداری تهران، و شهرداری منطقه ۹، وزارت ارشاد اسلامی، معاونت فنی و عمرانی و معاونت فرهنگی شهردار خود را دخیل میدانستند اما هیچکدام قبول مسئولیت نمیکنند. سرانجام، تعدد مراکز تصمیمگیری سبب شد که کار به آنجا بکشد که در اثر شلیک هشت گلوله توپ توسط لشکر ۲۳ نیروی زمینی ارتش در لحظهی تحویل سال در نوروز ۱۴۰۰ برج ترک بردارد. ارتعاشات شلیک توپهای ارتش در بخش بالایی، طبقه آخر برج که به بام منتهی میشود، ترکهای قابل مشاهدهای را به وجود آورد که همچنان مرمت نشده است. علاوه بر تعدد مراکز تصمیمگیری، روابط این نهادها با پیمانکاران هم کار مرمت را به بنبست کشانده است. علی سلطانی، مدیر اجرایی برج به «ایسنا» گفته بود:
سازمانهای دولتی درباره پروژهها و انتخاب پیمانکار آنها ملاحظات و روابطی دارند و متأسفانه تنها چیزی که پس از اجرا قابلیت پیگیری ندارد، همین کیفیت کار و اثرات ناشی از اجرای پروژه و اثبات ادعای آن شرکت است.
مرمتهای غیر اصولی
یکی از مهمترین اتفاقات در جریان مرمت برج، استفاده از «سندبلاست» برای سفید کردن سنگها و نیز بهکار بردن مصالح سخت برای پر کردن درز بین سنگها بود. حسین امانت در اینباره گفته بود:
این سنگها با بتن و آهن ضد زنگ به هم چسبیدهاند و پشت آنها یک سطح خشن است که روی آن نلغزند. ولی هر سنگی کنار سنگ دیگر با یک ماده قابل انعطاف بندکشی شده است. چیزی شبیه به لاستیک که قابل انعطاف است. مادهای است به نام FLEXIBLE SEALANT. حالا اگر بخواهند در جریان مرمت از سیمان برای بندکشی استفاده کنند، این کار باعث شکستن سنگها میشود.
اکنون روشن شده است که بخشی از ترکهایی که در سنگها دیده میشود، ناشی از به کار بردن مواد بیکیفیت و نامناسب بوده است. نعمتاله پایان، رییس وقت مجموعه آزادی در گفتوگو با «ایسنا» گفته بود شستو شوی سنگها هم روند تخریب را شتاب بخشیده است:
در سالهای گذشته [سنگها] که با فشار زیاد آب شستشو شدهاند آسیب دیدهاند. سنگهای استفاده شده در برج سنگهای جوشقان اصفهان هستند و رگههای آهکی دارند لذا اجازه نداریم به این سنگها فشار زیاد وارد کنیم. کار اشتباهی که در سالهای گذشته به وسیله واترجتها انجام شده و موجب بروز آسیبهای جدی به سنگهای المان شده است.
بیصداقتی مسئولان
به طور کلی سه دسته آسیب را در برج میتوان در نظر گرفت. اولین و مهمترین آسیبی که به برج وارد میشود، نفوذ آب و رطوبت به لایههای زیرین مجموعه است. امانت گفته بود:
از آنجا که بخشهای زیرزمینی میدان خیلی بزرگ است، صدمه دیدن عایقها یعنی قیرگونی دیوارها و سقفها و نفوذ رطوبت مسالهای جدی است که باید فورا به آن رسیدگی شود. چون نفوذ آب در طول زمان، بتن را ضعیف میکند.
تصاویر گرفته شده از مجموعهی داخلی نشان دهندهی نفوذ رطوبت به سازه است. احتمال نفوذ رطوبت به سازه در همهی این سالها یکی از مهمترین نگرانیها بوده است. آنچه که در این بین ذهن شهروندان را مشوش میکند، عدم شفافیت و صداقت از سوی همهی مسئولانی است که دستی در کار دارند.
برای مثال اقبال شاکری عضو چهارمین دورهی شورای شهر تهران به «ایسنا» گفته بود:
بر اساس آخرین گزارشهایی که معاونت عمرانی به شورا ارسال کرد، فعالیتها به خوبی پیش میرفت و مشکلی که منجر به چکه کردن سقف برج آزادی شود، مطرح نشد.
با وجود آنکه شاکری به صراحت عنوان میکند که چکه کردن سقف مطرح نبوده، عضو دیگر همان شورا، احمد حکیمیپور به روزنامهی «آرمان» میگوید:
در طرحی که فوریت دارد و در حال اجراست بازسازی داخلی این بنا مورد توجه است تا سقفها بازسازی شوند و جلوی چکه کردن آب و نفوذ آن به داخل بنا گرفته شود.
همچنین وی به «خبرآنلاین» میگوید:
شورای چهارم از سال ۹۲ مرمت میدان آزادی و جلوگیری از نشت آبهای روسطحی به طبقه منفی یک را دنبال میکند.
از کنار هم گذاشتن سخنان شاکری و حکیمیپور درباره نفوذ آبهای سطحی به بنا چه نتیجهای میتوان گرفت؟ هر چند از آن تاریخ تاکنون یک دهه گذشته، اما یکی از کارمندان مجموعه که نخواست نامش فاش شود، به «رادیو زمانه» میگوید:
هر چند وقت کسانی میآیند و دربارهی اینکه چطور جلو نفوذ رطوبت گرفته شود، با هم گفتوگو میکنند و میروند.
وی در پاسخ به این سوال که آیا کسانی که برای نظارت و برآورد میآیند، مدیریت مجموعهی آزادی را در جریان میگذارند میگوید:
اغلب از طرف شهرداری میآیند و کاری به کار مدیریت ندارند.
از آنجا که مجموعهی آزادی تحت نظارت بنیاد رودکی است، شهرداری تهران خود را مکلف نمیداند که با بنیاد رودکی هماهنگ باشد.
برج آزادی یکی از نمادهای مرکزگراییست در ایران. برای کف برج به گرانیت سیاه نیاز بود. گرانیت سیاه را از معادن کردستان تأمین کردند. یک وضعیت نمادین در ایران؟ در مرکزگرایی و اعمال تبعیض تغییری به وجود نیامده. بحث بر سر جایگزینی نمادهاست.
آلودگی و بارانهای اسیدی
یکی دیگر از آسیبهایی که برج را تحت تاثیر قرار داده است، آلودگی و بارانهای اسیدی است. بارانهای اسیدی علاوه بر اینکه موجب خوردگی سنگهای نما میشود، تغییر رنگ سنگها را نیز به دنبال دارد. سفید کردن نمای برج نیز از جمله مشکلاتی بوده که هر چند گاه مطرح میشود.
علی سلطانی، مدیر اجرایی مجموعه برج آزادی با اشاره به طرحهای متعددی که روی برج آزادی اجرا شده و اثرات منفی و خسارتباری داشته است، به «ایسنا» گفته است:
سازمان زیباسازی، پیمانکاری را برای سفیدکردن و سندبلاست بدنه برج با الگویی که تأیید نشده بود، انتخاب کرد و آنها هم اعلام کردند با اجرای طرحشان برج آزادی حداقل ۲۰ سال سفید میماند و تغییر رنگی نخواهد داشت اما در کمتر از دو سال برج نه فقط سفید نمانده، بلکه شرایط بدتری هم پیدا کرده است.
به راستی چطور ممکن است که عملیات مرمت چنین سازهای بدون مشورت با کارشناسان خبره انجام شود؟ آیا جز این است که هیچ کدام از مسئولان نگرانی از بابت اشتباه و خسارتبار بودن تصمیمی که میگیرند ندارند؟ اینکه به گفتهی حسین امانت، چرا از وجود ایرج حقیقی که در زمان ساخت برج به عنوان ناظر اصلی، بر ساخت مجموعه نظارت کرده، استفاده نمیشود، علت را باید در همان ملاحظاتی دید که سلطانی اظهار داشته است. به بیان دیگر، مجموعههای دولتی، در انجام کارها، تخصص را لحاظ نمیکنند و صرفا به تعهد پیمانکار نظر دارند.
لرزش مداوم
سومین عاملی که میتواند بر ساختار برج اثر منفی بگذارد، لرزشهای خفیفی است که به خاطر عبور پیوستهی وسائل نقلیه به سازه وارد میشود. هر چند حسین امانت این موضوع را در درجهی سوم اهمیت میداند اما معتقد است که در درازمدت بر سازه اثر خواهد گذاشت. وی در همان گفتوگو تاکید میکند که بهتر است برای عبور و مرور وسائل نقلیه محدودیتهایی در نظر بگیرند و در مقابل راه دسترسی مردم را به میدان آسانتر کنند. در حال حاضر دسترسی مردم به میدان از طریق زیرگذرهایی است که در دو سوی میدان ساخته شده است. نعمتاله پایان در گفتوگو با «ایسنا» تصریح میکند:
دو ورودی برای برج از سمت خیابان انقلاب برای برج آزادی به وسیله زیرگذر طراحی شده است که مدیریت این زیرگذرها در اختیار سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران است. لذا ساعت کار این زیرگذرها از ۸ صبح تا ۸ شب است و بعد از این زمان زیرگذرها بسته میشوند. در حقیقت بهترین زمانی که برای برج مراجعه کننده داریم این زیرگذرها بسته میشوند.
نکتهی عجیب اینکه در حالی که مدیریت مجموعهی آزادی به بنیاد رودکی سپرده شده، مدیریت زیرگذرها به سازمان فرهنگی-هنری شهرداری داده شده است! در چنین وضعیتی، چطور ممکن است که شهرداری تهران برای آسانتر کردن دسترسی مردمی که از حاشیهی میدان عبور میکنند، در رفت و آمد ماشینها محدودیت ایجاد کند؟
حالا میتوان وضعیت برج آزادی را بهتر مجسم کرد. مجموعهای که میتواند به یکی از نقاط پربازدید شهر تبدیل شود، تا هم مسافران از آن بهره ببرند و هم تهرانیها از امکانات آن استفاده کنند، لابهلای چند ارگان و نهاد دولتی گرفتار شده است. همهی آن نهادها هم خود را نسبت به آن مسئول میدانند و هم در جایی که باید پاسخگوی تصمیمهای غیر اصولی و غیر کارشناسی شوند، از خود سلب مسئولیت میکنند. نهادهایی که با وجود وابستگی به یک کانون قدرت، با هم هماهنگ نمیشوند و حاضر نیستند مسئولیت را به یک ارگان واگذار کنند. روشن است که در چنین شرایطی، برج زیبای آزادی آرام در مقابل چشم مردم فرسوده میشود و اگر قرار بر مرمت و بهسازی بنا باشد، نه تنها مشکلی از مشکلات بنا حل نمیشود، که بر مشکلاتش اضافه هم میشود.