حملات تروریستی در عراق افزایشی چشمگیر یافته است. بوی خون و باروت یکبار دیگر در شهرهای عراق به ویژه بغداد پیچیده است.  از دسامبر ۲۰۱۱ و از زمانی که ایالات متحده آمریکا ارتش خود را از عراق بیرون کشید، این کشور همواره شاهد خشونت‌های روزانه و تنش‌های فرقه‌ای بوده است. امری که به خوبی نشان از ناکارآمدی و ضعف نیروهای اطلاعاتی – امنیتی دولت عراق دارد.

عراق

ضعفی که این روزها رهبران عراق نیز به آن اذعان دارند. چندی پیش نوری مالکی نخست وزیر عراق در یک کنفرانس خبری از ضرورت “پاکسازی نیروهای امنیتی ” عراق سخن به میان آورد.

برهم خوردن توازن قوا در عراق موجب شد تا گروه‌های سنی و شیعی وارد درگیری‌ها و خشونت‌های فرقه‌ای خونین شوند و بهانه حضور القاعده در این کشور هم مهیاتر گردد.

با سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ کشور عراق به ورطه خشونت‌های فرقه‌ای فرو غلطیده و عمده این درگیری‌ها میان شیعیان و سنی‌ها روی داده است.

سنی‌ها که قدرت حاکم در سرزمین بین‌النهرین بودند، نمی‌توانستند شاهد از دست دادن همه اقتدار و اختیارات و توانائی‌ها خود باشند. آنها برای دهه‌ها حاکمان مطلق این سرزمین بودند و در تصور آنها نمی‌گنجید که روزی کارگزاران شیعیان باشند.

 شیعیان به عنوان اکثریت سرکوب شده جمعیت عراق از سرنگونی صدام حسین توسط ارتش آمریکا و فضای دمکراتیک ایجاد شده،  نهایت استفاده را کردند و فرصت را برای قدرت‌یابی خود مناسب دیدند.

آن زمان عراق و خاورمیانه رنگ تازه‌ای به خود گرفته بود، اکثریت خاموش و سرکوب شده می‌توانست حاکم و فرمانروا باشد. فرمانروای پیشین می‌بایست کارگزار باشد و همواره به چشم ظن و تردید به آن نگریسته شود.

 برهم خوردن توازن قوا در عراق موجب شد تا گروه‌های سنی و شیعی وارد درگیری‌ها و خشونت‌های فرقه‌ای خونین شوند. موضوعی که بهانه حضور القاعده در عراق را مهیاتر کرد.

در یک روند مایوس‌کننده، شدت خشونت‌ها و حملات گروه‌های تروریستی در عراق، طی سال ۲۰۱۲ بیشتر از سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ بود.

در عراق، القاعده نه تنها با نیروهای غربی و ایالات متحده می‌جنگید، که برای این افراطیون مذهبی، جبهه‌های تازه‌ای نیز پیدا شده بود: مبارزه با شیعیانی که از نظر آنها مسلمان نبودند و خونشان مباح.

این گونه بود که از زمان آغاز خشونت‌های فرقه‌ای میان عراقی‌ها ۷۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند، پانزده هزار تن مفقود شدند و بیش از ۲۵۰ هزار نفر زخمی شدند.

در یک روند مایوس‌کننده، شدت خشونت‌ها و حملات گروه‌های تروریستی در عراق، طی سال ۲۰۱۲ بیشتر از سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ بود. سال‌هایی که عراقی‌ها عملا وارد دوره‌ای از جنگ‌های داخلی شده بودند.

عراق یک

 ماه گذشته میلادی – ماه می‌- نیز در واقع خونین‌ترین ماه در ظرف چهار سال اخیر عراق بود. در این ماه در مجموع ۳۲۹ هجوم مسلحانه صورت گرفت که ۷۰ مورد از آنها با خودرو بمب‌گذاری شده انجام شد.

در این خشونت‌ها حدود دو هزار و دویست و شصت نفر کشته و زخمی شده‌اند که تعداد کشتگان ۵۶۲ نفر و شمار زخمی‌ها ۱۸۹۸  نفر است. این یعنی آن که  به طور متوسط هر روز ۱۸ نفر بر اثر این خشونت‌ها در عراق جان خود را از دست داده‌اند.

تلاش اصلی گروه‌هایی نظیر “دولته العراق الاسلامیه” افزایش تنش‌ها و تنفرهای فرقه‌ای مذهبی و در نتیجه مهیاتر کردن شرایط کشور برای جدایی بخش‌های سنی‌نشین است.

در بسیاری از این اقدامات تروریستی، دست یک گروه افراطی سنی مذهب به نام “دولته العراق الاسلامیه” دیده شد. گروهی که در برگیرنده گروه‌های تروریستی مختلفی است. هم پرچم و آرم این گروه، همانند گروه‌های وابسته به القاعده و سلفی‌های تندرو است و هم این گروه، در بیعتی آشکار با سازمان القاعده به سر می‌برد.

“دولته العراق الاسلامیه” همواره در بیانیه‌های خود این حملات را “تنها هشداری برای آغاز یک جهاد فراگیر” اعلام می‌کند و گروه‌ها و جمعیت‌های مورد هدف خود را از برخوردها و حمله‌های شدیدتر و خونین‌تر می‌ترساند.

بسیاری از کسانی که روند تنش‌های فرقه‌ای عراق را دنبال می‌کنند، بر این اعتقاد هستند که تلاش اصلی گروه‌هایی نظیر این گروه، افزایش تنش‌ها و تنفرهای فرقه‌ای مذهبی و در نتیجه مهیاتر کردن شرایط کشور برای جدایی بخش‌های سنی‌نشین است.

چندی پیش هوشیار زیباری وزیر امورخارجه عراق، در برابر دوربین‌های تلویزیون از فراموش شدن این کشور توسط جامعه جهانی سخن به میان آورد. بسیاری در خاورمیانه، ایالات متحده را به خاطر بی‌مسئولیتی نسبت به آنچه در عراق می‌گذرد سرزنش می‌کنند.

ظاهرا برای واشنگتن خروج سریع‌تر نیروهایش از “باتلاق ” عراق و اعلام پایان جنگ بیشتر اهمیت داشت. اتفاقی که هم اکنون نیز در افغانستان شاهد آن هستیم.

ظاهرا آنچه برای واشنگتن حائز اهمیت بود خروج سریع‌تر نیروهایش از “باتلاق ” عراق و اعلام پایان جنگ بود. اتفاقی که هم اکنون نیز در افغانستان شاهد آن هستیم.

سازمان ملل اما اعلام کرده که در حال تهیه قطعنامه‌ای را در شورای امنیت است که هدف آن حمایت از دولت و مردم عراق با حمایت از فدرالیسیم، ثبات و اتحاد عراق است؛ قطعنامه‌ای که قرار است مفاد آن از اواخر سال جاری آغاز شود.

تا آن زمان مردم عراق باید همچنان در فقدان حمایت‌های جهانی از دولت و نهادهای امنیتی عراق شاهد افزایش خشونت‌ها و افزایش تعداد تلفات انسانی ناشی از این خشونت‌های فرقه‌ای باشند. این یعنی فرصتی مناسب برای ادامه فعالیت‌های گروه‌های تندرو وتروریست.

نوری مالکی
نوری المالکی، نخست وزیر عراق

این موضوع نیز چندان پنهان نیست که روابط واشنگتن با بغداد آن گونه که انتظار می‌رود گرم و پر حرارت نیست. نوری مالکی بر سر فعالیت‌های شرکت‌های نفتی آمریکا در عراق وارد جدالی گسترده شده که آخرین نمونه آن در لیست سیاه قرار گرفتن غول نفتی “اکسون موبیل” توسط دولت بغداد بود.

دولت عراق شرکت‌های نفتی را که مستقلا با مناطق کردنشین شمال عراق وارد گفتگو می‌شوند و در طرح‌های اکتشاف و تولید نفت این منطقه خودمختار سرمایه گذاری می‌کنند، مجازات می‌کند و به آنها اجازه نمی‌دهد تا در مناطق جنوبی این کشور نفت‌خیز فعالیت داشته باشند.

بیماری و غیبت جلال طالبانی، آغاز تظاهرات‌ گسترده سنی‌های عراق و زبانه کشیدن شعله جنگ‌های فرقه‌ای سوریه در عراق، موجب شد تا کلاف تنش‌های عراق درهم تنیده‌تر شود.

 نوری مالکی بر این عقیده است که سرمایه گذاری‌های عظیم غول‌های نفتی در منطقه کردستان، به نوعی کمک به این اقلیم برای اعلام استقلال از عراق است. اینگونه است که دولت تحت کنترل شیعیان بغداد از یکسو با کردهای سنی شمال کشور در مناقشه است و از سوی دیگر با عرب‌های سنی و در امتداد آن؛ دولت عراق با ترکیه، جهان عرب سنی و برخی از کشورهای غربی وارد چالش سیاسی شده است.

کار بر نوری مالکی زمانی سخت‌تر شد که از ماه دسامبر گذشته در شهرهای عمدتا سنی‌نشین عراق تظاهرات‌ گسترده‌ای علیه او به جریان افتاد. این تظاهرات‌ تقریبا همزمان شدند با بستری شدن جلال طالبانی رئیس جمهور عراق. فردی که همواره تلاش می‌کرد تا از شدت اختلاف‌ات کردها و دولت مرکزی از یکسو و سنی‌ها و شیعیان از سوی دیگر بکاهد.

 بیماری و غیبت جلال طالبانی، آغاز تظاهرات‌ گسترده سنی‌های عراق و زبانه کشیدن شعله جنگ‌های فرقه‌ای سوریه در عراق، موجب شد تا کلاف تنش‌های عراق درهم تنیده‌تر شود.

 در غیاب کمک‌های جامعه جهانی، نمی‌توان وضعیت بهتری را برای آینده عراق متصور بود. هم‌چنین به نظر نمی‌رسد که دولت مالکی و گروه‌های مخالف دولت بغداد برنامه و استراتژی خاصی برای خروج از بحران کنونی عراق درنظر داشته باشند.

آنچه اکنون نگرانی‌ها را افزایش می‌دهد گسترش و دامنه‌دار شدن جنگ فرقه‌ای در سوریه است که می‌تواند باروت بیشتری برای آتش فرقه‌ای شیعیان و سنی‌های عراق فراهم کند.