شروع فعالیت ورزشی گزارش شدهٴ معلولان را میتوان در قرنهای ۱۸ و ۱۹ میلادی جستوجو کرد. ورزش معلولان به ورزشهایی گفته میشود که افراد دارای معلولیت جسمی یا ذهنی توانایی انجام آنها را داشته باشند. بعد از جنگ جهانی اول فیزیوتراپی و ورزشدرمانی به اندازه ارتوپدی و جراحی مهم شناخته شدند. بعد از جنگ جهانی دوم به دلیل تعداد زیاد معلولان جنگی، ورزشهای افراد معلول جسمی-حرکتی پا به عرصهی وجود نهاد.
عادل پازیار، عکاس خبری جمهوری اسلامی ایران [ایرنا]، در مجموعه عکسهایی به نام “زندگی رضا پژمان” روایت تصویری زندگی کودک معلول ۹ سالهای را ثبت کرده که قهرمان و رکوردار شنای معلولان ایران است.
عکس یکم، رضا درحال بستن زیپ کاپشن. عکاس با تمرکز روی دستها و زیپ کاپشن خواسته است به ما نشان دهد که رضا، با وجود معلولیت، توانایی انجام بخشی از کارهای روزانهی خود را دارد. او میتواند مانند هر انسانی زیپ کاپشنش را ببندد.
عکس دوم، رضا درحال حمام کردن. صورتش کفآلود است، قسمتی از بدن و دست پدرش در کادر قرار دارد. تمرکز عکاس بر تن عریان رضاست و حضور پدر در گوشهی کادر نشاندهندهی این است که رضا نمیتواند به تنهایی حمام کند. او برای بخشی دیگر از فعالیتهای روزانهاش نیازمند کمک پدرش است.
عکس سوم، رضا در مدرسه. او در کنار سایر دانشآموزان نشسته و درحال انجام دادن تکالیفش است. سوژه حالتی کسل و خسته دارد، گویی از فضای کلاس و درس خسته شده است. نه نظام آموزشی و نه محیط مدرسه برای کودکانی با معلولیت ساخته نشده است.
عکس چهارم، رضا در حال تاب بازی. در این تصویر تلاش عکاس نشان دادن پارادوکس است. پارادوکس میان چهرهی پدر رضا و مادرش. پدر با حالتی متفکرانه و تبسمی بر لب تاببازی پسرش را نگاه میکند، مادر پرهیجان رضا را هل میدهد. پارادوکس میان چهرهی مادر و پدر، پارادوکسیست که در زندگی رضا وجود دارد؛ شادی بازی با فرزند درمقابل تفکر در مورد آیندهی او.
عکس پنجم، رضا کنار استخر. این اولین عکس مجموعه است که معلولیت بدن سوژه در آن نمایان است. پس زمینهی آبی رنگ استخر احساسی از آرامش به ما میدهد. پرسشی که این تصویر در ذهن مخاطبانش ایجاد میکند این است که مگر میتوان با چنین تن معلولی شنا کرد؟
عکس ششم، رضا در حمام استخر. تمام اجزای فرم عکس، از نور تا کادربندی، نشاندهندهی نامناسب بودن فضا برای تن معلول سوژه است. کاشیهای کف حمام، ارتفاع دوشها، مسیر پلکانی و نداشتن دمپایی تمامی نشان میدهند که فضای معماری استخر برای رضا بهینهسازی نشده. برای او حتی وسایل توانبخشی درن ظر گرفته نشده که با استفاده از آنها بتواند کارهایش را انجام دهد.
تصویر هفتم، رضا درحال فوتبال بازی کردن. فضای خانگی عکس نمادیست از نامناسب بودن فضای شهری و ورزشگاهها برای معلولان. یکی از نتایج عدم مناسبسازی سرخوردگی و طردشدگی معلولان از جامعه است. همان گونه که در تصویر دیده میشود، رضا، به دلیل عدم مناسبسازی شهری و فرهنگ برخورد با معلولان، جایی در میان گروه همسالانش ندارد. او به ناچار باید در خانه و با برادرش فوتبال بازی کند.
هشتمین تصویر، رضا در حال تماشای تلویزیون. این تصویر، شادترین تصویر مجموعه است. پدر و رضا هر دو خندان و به دور از دغدغههای روزمره درکنار یکدیگر بر روی زمین نشستهاند. این هم سطح بودن، بر روی زمین نشستن هر دو تن، سبب از بین رفتن القای احساس برتری تن سالم بر تن معلول میشود.
تصویر نهم، رضا از پلههای مدرسه بالا میرود. او حتی زمانی که پاهای مصنوعی استفاده میکند، نمیتواند به تنهایی از پلهها بالا برود. عکاس در این تصویر نیز مانند تصاویر گذشته عدم بهینهسازی محیط و عدم ساخت وسایل کمک حرکتی مناسب برای معلولان را به ما نشان میدهد.
عکس دهم، رضا درحال بازی تختهنرد. کلیهی تصاویری که در خانه ثبت شدهاند جو گرم و صمیمیانه را به ما نشان میدهند. گویی، برای معلولان، محیط خانه امنتر و آرامشبخشتر از محیط بیرون است. وجود شرایطی اینچنینیست که سبب طرد معلولان از محیط شهری و جامعه میشود.
تصویر یازدهم، رضا درحال شنا. این تصویر القا کنندهی احساس رهاشدگی و بیوزنی در محیطی آرامشبخش است. گویی سوژه موجودی دوزیست است که مکان اصلی زندگیاش در زیر آب قرار دارد. مکانی که تن او در آنجا آزاد و رهاست و به دور از دشواریهای خشکی، قادر به حرکت کردن است.
تصویر دوازدهم، رضا درحال آغاز تکالیفش. حالت چهرهی او ناراحت و بیحوصله است. گویی از سر اجبار باید تکالیفش را انجام دهد. این احساس اجبار ریشه در ضعف نظام آموزشی کشور دارد. سیستمی که نه میتواند استعداد دانشآموزان را کشف کند و نه قادر به ایجاد فضای شاد و صمیمانه برای آنهاست.
تصویر سیزدهم، رضا روی تردمیل راه میرود. مانند تصاویر قبل در اینجا نیز عدم وجود امکانات مناسب معلولان مشهود است. پدر و مادر باید به رضا کمک کنند تا بتواند از تردمیل استفاده کند. او نه دسترسای به دکمهها دارد نه میتواند تعادلش را به تنهایی بر روی دستگاه حفظ کند.
تصویر چهاردم، رضا در کنار استخر. تصویر از سه سطح تشکیل شده، در سطح جلویی رضا بر لبهی استخر نشسته، در سطح میانی کودکی با هر دو دست خوب میلههای استخر را گرفته و در سطح سوم کودکی درحال شنا کردن است. هدف عکاس از قرار دادن این سه سطح در یک قاب، نشان دادن یکسان بودن توانایی کودکان در انجام ورزش شنا با وجود تفاوت مشهود در اندام آنهاست.
تصویر پانزدهم، رضا در حال شنا کردن. عکس با قاببندی مرسوم عکسهای ورزشی گرفته شده است. در این تصویر دیگر تفاوتی میان تن سالم و تن معلول وجود ندارد. اساس رسیدن به این مرحله در ورزش، تمرین و ممارست است. هر ورزشکار ماهری میتواند سوژهای برای عکاس ورزشی باشد.
شانزدهمین تصویر، رضا درحال کار با لپتاپ. او تنها قادر است با دست چپ با لپتاپ کار کند. عکاس در زاویهای پایینتر از سوژه قرار دارد تا سوژه را در نظر ما انسانی قدرتمند نشان دهد که قادر است از پس کارهای خود برآید. اما واقعیت، دست راست رضاست که زیر چانهاش قرار گرفته. در نبود وسایل ارتوپدی و توانبخشی رضا قادر نیست از دست راستش استفاده کند و این موضوع نشاندهندهی ضعف در توانمندسازی معلولان است.
هفدهمین تصویر، رضا درحال تمرین با مربیاش. نشستن مربی و همسطح شدن تن سالمش با تن معلول رضا احساس برابری را به مخاطب انتقال میدهد. اما در سطح پنهان تصویر نابرابری به وضوح وجود دارد. حالتی که مربی دستهایش را جلوی رضا گرفته و همچنین نحوه نشستنش بر روی پاهایش پیامآور این معنای ضمنی است که مربی از تن سالمی درمقابل تن رضا برخوردار است.
تصویر پایانی رضا را در حال پوشیدن پاهای مصنوعیاش نشان میدهد. از آنجایی که پاها دو جسم صلب و غیرقابل انعطاف هستند، پدرش باید در پوشیدن پاها به او کمک کند. در این تصویر کاملا واضح است که رضا بدون کمک پدرش نمیتواند قسمتی از فعالیتهای روزانهاش را انجام دهد. این نتوانستن نه ضعف رضا بلکه ضعف سیستم توانبخشی است که نمیتواند با ساخت و تولید وسایل بهینه، به خودکفایی معلولان در امور روزمره کمک کند.
مجموعهی عکسهای زندگی رضا پژمان آبان ماه سال ۱۳۹۲ در سایت عکس خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران منتشر شد. این مجموعه برندهی مدال نقره دهمین فستیوال بینالمللی مطبوعاتی چین در بخش داستان ورزشی شد.