نریمان پولات
نریمان پولات متولد ۱۹۶۸ در استانبول فارغالتحصیل نقاشی از دانشگاه معمار سینان است. نریمان از سال ۱۹۹۶ در نمایشگاههای هنر معاصر داخلی و خارجی متعددی شرکت کرده است. او هماکنون در استانبول کار و زندگی میکند.
در سال ۱۹۹۹، پولات در ششمین دوسالانه بینالمللی استانبول با عنوان «شور و موج» شرکت کرد و در سال ۲۰۰۳ آثار او در غرفه ترکیه در پنجاهمین دوسالانه ونیز با عنوان «رویاها و درگیریها» به نمایش گذاشته شد.
پولات از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ عضو گروه «حفریت» بود و به عنوان عضوی از این گروه در نمایشگاههای زیادی شرکت کرد.
کارهای نریمان با تمرکز بر مسائل سیاسی- اجتماعی به تحلیل انتقادی پدیدههایی همچون جنسیت، فضای عمومی، تحول شهری و اَشکال قدرت از دیدگاه فمینیستی میپردازد. در تولیداتش که با حافظۀ شخصی و جمعی سروکار دارد، کارهایی در زمینۀ عکاسی، ویدئو، اینستالیشن، متن و اخیراً منسوجات انجام داده است.
اورهان پاموک در کتاب معصومیت اشیا، ذیل عنوان حقایق مردمشناختی ناخوشایند مینویسد:
اگر پسرک دبه میکرد و دختر را نمیگرفت و دختر از هجده سال کمتر داشت، گاهی پدر دختر برای وصلت دخترش با مرد شهوتران موضوع را به دادگاه میکشاند و شکایت میکرد. مطبوعات بعضاً این شکایتها را تعقیب میکردند و در عکسهایی که مجلات از دختران جوان با عنوان «فریبخورده» چاپ میکردند، روی چشمها خط کلفت سیاهی میکشیدند تا در این وضعیت ننگین شناخته نشوند. عین همین نوارهای سیاه را روی عکسهای منتشره از زنان خیابانی دستگیر شده توسط پلیس، زناکاران یا زنانی میکشیدند که مورد تجاوز قرار گرفته بودند و به همین خاطر در آن سالها خواندن مجله به گشتوگذار در مجلسی از ماسکپوشهای باله میمانست با شرکت عکسهایی که چشمهایشان را با نوار سیاهی پوشانده باشند. در واقع به جز خواننده، هنرمند و آنهایی که در مسابقهی دختر شایسته شرکت کرده بودند و «کمابیش» پذیرفته شده بودند، تصویر زن ترک بدون نوار چشم در مجلات به ندرت چاپ میشد و در تبلیغات هم زنان و چهرههای خارجی غیرمسلمان ترجیح داده میشد.
اورهان پاموک، معصومیت اشیا
این سطرهای اورهان پاموک حاکی از آن است که تصویر روزمرۀ زن ترک به فضای عمومی راه نداشت. اگر نام زن با بهاصطلاح ننگی همراه میشد، باید تصویرش مخدوش یا حذف میشد تا به فضای عمومی راه پیدا کند. دستاویز خدشه بر تصویر زن: آبرو. یعنی اگر به زنی تجاوز میشد، متجاوز نبود که بیآبرو میشد. در ترکیه، همچون بسیاری دیگر از کشورهای دنیا، زنان هنوز هم تحت انقیاد و تهدید خشونت و سوءاستفادۀ مردانه هستند. ۷ مارس ۲۰۱۹ سزگین تانریکولو، وکیل و نماینده پارلمان ترکیه اعلام کرده بود که در فاصلهی بین سالهای ۲۰۰۲ تا ۲۰۱۸، به ۱۵۰۳۴ زن ترک تعرض شده است. بر اساس این گزارش زنکشی در ترکیه طی فقط ۱۶ سال هفت برابر شده است. این موج نگرانکنندۀ زنکشی در سالهای اخیر حاکی از آن است که نابرابری جنسیتی و عواقب اجتماعی آن مسائلی جدی هستند که باید از مجاری گوناگون به آنها توجه شود.
در سالهای دهۀ ۱۹۹۰، ترکیه شاهد تغییری عظیم در هنر بود، چرا که هنرمندان پیشگام این دوره از آرمانهای مدرنیستی توجه به مضامین اجتماعی نظیر هویت، سیاست جنسیت و فرهنگ عامه دست کشیدند. اما کسانی همچون نریمان پولات هنوز هم خلقوخوی جستجوگر و گفتمان این دوره را در دل خود حفظ کردهاند.
نریمان بیاعتماد به بازار هنر هنوز هم روحیۀ جمعی در سالهای دهۀ ۱۹۹۰ را بازتاب میدهد. او کارش را وقف بازنمایی نابرابری جنسیتی، خشونت (بهخصوص علیه زنان و کودکان) و تبعیض نژادی کرده است. وجه مشخصۀ کار نریمان این است که او انرژی خلاقهاش را صرف راهاندازی و همکاری در پروژههای هنری میکند.
مضمون مکرر کارهای نریمان نابرابری جنسیتی و عواقب آن است. چه به صورت بازیگوشانه و تلویحی و چه بدون رودربایستی و مستقیم، همواره در کارهای او نمایشی از فرجام سازوکار قدرت و قهر پدرسالارانه به چشم میخورد.
پارههای تن دخترم را در دامنم ریختم (۲۰۰۹): این عنوان مقالهای است که در ۲ اکتبر ۲۰۰۹ در روزنامۀ «طرف» ترکیه منتشر شد. نریمان عنوان مقالۀ مندرج در روزنامه را به صورتی مینیمال با فونت همان مقاله روی دیوار گالری حک کرده است. این کلمات که لرزه به تن میاندازند از زبان مادر جیلان اونکو است که مجبور شد باقیماندۀ تن دختر دوازده سالهاش را که با گلولۀ خمپاره کشته شده بود در دامنش جمع کند.
جیلان در شَنلیک، روستایی واقع در جنوب شرقی ترکیه، مشغول بازی بود که به دست افسرهای پلیس کشته شد. پولات میگوید:
این یکی از جانسوزترین جملاتی است که در کشورمان به زبان آمده است. من دقیقاً همان کلمات مادر جیلان را روی دیوار به صورت سهبعدی آوردم. چون میخواهم نشان بدهم وقتی بین امری به این تراژیکی و شما فاصلهای است، در مقایسه با ترسیم بدنی مثله شده، سنگینی اتفاقی را که افتاده بیشتر حس میکنی.
سخنان نریمان ناظر بر تأثیر بیحسکننده و معکوس تصویر خشونت بر صفحات نمایش است. تصاویر خشونتآمیز که قرار بود همدلی و همدردی برانگیزند، عملاً بیننده را بیحس میکنند.
امنیت شخصی (۲۰۱۳): این فیگور زن دراز کشیده بر تخت کنایه از این است که زنان همیشه باید هوشیار باشند و مراقب امنیتشان. در این تصویر، تختخواب و سپس لباس و ابزاری که غالباً در دست (مردان) پلیس دیده میشود جلب توجه میکند. این حس القا میشود که زن حتی در تختخواب (و شاید بهخصوص در تختخواب) مصون نیست. از طرفی، باتومی که فیگور زنانه در دست گرفته و کمربند سلاح و دستبند هر کدام بهنوعی فالوس و واژن را تداعی میکنند. مجموعۀ تصویر میگوید «امنیت فقط در صورتی تأمین میشود که مرد باشی یا ابزارهای مردانه داشته باشی یا با ابزار مردانه مراقب آلت زنانه باشی!»
کولهپشتی (۲۰۱۳): این کولهپشتی تکرنگ سیاه و بزرگتر از اندازۀ طبیعی و تا خرخره آکنده، به گفتۀ خود هنرمند، حاکی از عدم سکونت و تعلق به جایی است. یکی دیگر از کارهای نریمان به صورت ویدئوی شش تصویری که روی دیوار نمایش داده شده شش زن را نشان میدهد که همین کولهپشتی حجیم سیاه را حین عبور از آستانههای جداگانۀ مکانهای گوناگون به پشت دارند و خانه و زندگیشان را پشت سر میگذارند و با صدای بلند در را پشت سرشان میکوبند. هر دو کار محصول سال ۲۰۱۳ هستند، سالی که اعتراضات پارک گَزی آغاز شد. این تصاویر اعتراضکنندگان را با کولهپشتیهای بزرگ به ذهن مخاطب میآورند که در کولهشان چادر و اقلام شخصی حمل میکردند. با اینکه تأثیر اعتراضات پارک گزی در این کار مشهود است، اندازۀ بزرگ کولهپشتی اساساً نماد تفاوت شرایط زنان و مردان است.
به نظر نریمان، در ترکیه زنان معمولاً اسباب سفر بزرگتر از مردان حمل میکنند و لذا برای آنان شاقتر است که خانه را ترک کنند، به خیابان بروند، چون وقتی بیرون رفتند، شرایط یکسانی ندارند. در پایان ویدئوی آستانه شش زن را میبینیم که گرد هم آمدهاند و یک عمل را با هم تکرار میکنند. بخش پایانی این ویدئو اینستالیشن نماد مسیر رهایی زنان از طریق همبستگی آنان است.
آمدند (۲۰۱۶): چیدمان دولتهای ساخته شده از پتوهای نوزاد که بدون قاب و بیتکلف روی دیواری به رنگ خاکستری نصب شدهاند. هنرمند رنگ شاد پتوها (شخصیت انیمیشنی والتدیزنی به نام بامبی، پروانهها و گلهای گچرنگ) را با رنگ آکریلیک سیاه و خاکستری پوشانده است. نریمان بر سر لتۀ سمت چپ با رنگ سفید عنوان مقالهای را ثبت کرده که در ۱۳ اکتبر ۲۰۱۵ در روزنامۀ جمهوریت چاپ شده بود: معلمم از شهر رفت. طبق این مقاله، معلمهای منطقۀ کردنشین جنوبشرقی پیغام کوتاهی از وزارت آموزش دریافت کردند که کارشان را ترک کنند و قبل از اعلام محدودیت رفتوآمد و درگیریهای مسلحانه این شهرها را خالی کنند. هنرمند برای ثبت اسامی این شهرهای کوچک و بزرگ، آنها را تکتک پای همین لتۀ سمت چپ آورده است. پولات میگوید:
خیلی تحت تأثیر این اتفاق قرار گرفتم و خواستم از چشمان بچهای آن را به تصویر بکشم.
روی پتوی دوم کلمۀ «آمدند» در زمینۀ پروانهها تکرار شده است. الگوی تکراری این دولته تصویرگر کابوس بیپایانی است که کودکی میتواند از جهنم داشته باشد.
زخم گل (۲۰۱۹): نریمان در این اینستالیشن کل دیوار عریضی را با پارچه پوشانده است. طرح گل این پارچۀ نرم به فواصلی با تیغ ریشتراشی بریده شده است. کار شاقی که انجامش حدود سه ماه طول کشیده. نریمان در پاسخ به این سؤال سِلین تامتکین که چگونه به این روش برای بیانی هنری رسیده است جواب میدهد:
من قبلاً با پارچۀ فلانل کار کردهام. اتفاقی با تیغ ریشتراشی شکافهایی روی پارچه انداختم و این ایده به ذهنم رسید. وقتی تصمیم گرفتم این قطعه را کار کنم، پارچههای مختلفی را امتحان کردم تا ببینم کدام بهترین تأثیر را میگذارد. میخواستم گلها عین زخم به نظر برسند، مثل سوراخی که خون از آن میچکد یا سوراخی که در اثر گلوله ایجاد شده. هر گل دستکاری شده را زنی تصور کردم که جانش را گرفتهاند. این کار را تقدیم کردم به همۀ زنانی که در ترکیه کشته شدهاند، اما لازم نیست بیننده خود آنها را ببیند. این اطلاعات با چنین صراحتی به بیننده عرضه نمیشود.
اینجا قهوهخانه است: ورود زنان ممنوع!
قهوهخانه از معدود فضاهای عمومی شهری به شمار میرود که محل گردهمآیی غیررسمی ساکنان محله و شهر است. برخلاف رستوران و کافیشاپ و دیگر مکانهای پرهزینه، قهوهخانهها با هزینۀ پایینتر امکانی فراهم میکنند تا ساکنان شهری و روستایی محلی داشته باشند که حلقۀ آشنایان را از بستگان و دوستان صمیمی گستردهتر کنند، دربارۀ مسائل اجتماعی- سیاسی جاری گپ بزنند، دیدگاههای روزمرۀ به دور از رسانههای رسمی و غیررسمی را بشنوند و تپش نبض شهر را بشنوند. این امکان البته به صورت سنتی فقط به مردان اختصاص دارد!
اواخر اکتبر امسال نریمان پولات به همراهی آرزو یایینتاش پروژۀ چیدمانی (اینستالیشن) را در قهوهخانهای سنتی اجرا کرد. گروهی از زنان در قهوهخانهای جمع شدند. مکانی عمومی که بنا بر قاعدهای نانوشته به مردان اختصاص دارد. زنها به یادبود زنان قربانی خشونت مردانه «قهوۀ تلخ» نوشیدند. این نمایشگاه- اینستالیشن در فضای عمومی و دو روز قبل از روز جهانی زن برگزار شد.
فریده، منیژه، موتلوجان، آرزو، قمر، اونل، سما، چلیکاوغلو، زهل، امینه، تونا. اینها نام زنانی است که این دو هنرمند فمینیست روی شیشۀ قهوهخانهای سنتی ثبت کردهاند. یکی از مشتریان قهوهخانه در واکنش به این اینستالیشن گفته است: «زنکشی هولناک است.» مرد دیگری هم با او موافق است و میگوید مردها نباید زنها را مضروب کنند. آنان دربارۀ تأثیر اینستالیشن میگویند:
مردم را آزرده میکنند. اول به این فکر میافتی که کاری بکنی تا [زنکشی] تکرار نشود. نباید کار به قتل برسد.
خود نریمان میگوید:
مردانی که اینجا پاتوق آنهاست میگویند مردان خشن را به قهوهخانه راه نمیدهند. حتی کمرنگترین آگاهی هم غنیمت است.
نریمان معتقد است که قصد ندارد قهوهخانهها را بدنام کند:
اینجا امکانی فراهم میکند تا ما نمایشگاهمان را برگزار کنیم. دوست داریم این کار در سراسر کشور شیوع پیدا بکند. کاش در قهوهخانۀ دیگری در استانبول یا شهری دیگر تکرار شود.
یکی از کارگرهای قهوهخانه شاکی است که باید به هر عابری ماجرا را توضیح بدهد. اما میگوید:
ما بازخورد منفی نداشتیم. توجه خیلیها جلب شده است. وقتی برگزاری این نمایشگاه را قبول کردیم فکر نمیکردم مردم این طور توجه نشان بدهند. اما باز هم مشتاقانه منتظرم این نمایشگاه تمام شود.
به نظر دو هنرمند برگزارکننده این نمایشگاه نام زنهای قربانی را پیش چشم مشتریان این مکان آورده است:
مردهایی که معمولاً به این قهوهخانه میآیند وقتی به خیابان نگاه میکنند نام قربانیهای زنکشی را میبینند.
نریمان پولات به همان اندازه که فمینیست پرشوری است، مدافع حقوق بشر است. کنشگری که به واسطۀ کارهایش ما را وامیدارد تا برخی از رویدادهای فراموشنشدنی را که گذشتۀ ترکیه را میسازند از یاد نبریم. وقتی از او میپرسند: آیا به راحتی فراموش میکنیم؟ جواب میدهد:
بله. جامعۀ ما مشکل فراموشی دارد، مشکل مواجهۀ رویارو با مسائل. اما در ده سال اخیر، ما با چنان خشونت و فجایع حادی مواجه بودهایم که سعی کردهایم این رویدادها را از ذهنمان پاک کنیم تا بتوانیم دوام بیاوریم. منِ هنرمند خیلی سعی میکنم فراموش نکنم. اگر «الوان» کشته شده، من باید این موضوع را همیشه به یاد داشته باشم، اگر «سوروچ» اتفاق افتاده نباید فراموشش کنم. و حتی احتمالاً نبخشم.
(. Suruç: حملۀ انتحاری دستۀ ترکی داعش علیه چپگرایان ترکی که ۲۰ ژوئیۀ ۲۰۱۵ در ناحیۀ سوورچ استان شانلیاورفا در خارج از مرکز فرهنگی عماره اتفاق افتاد و ۳۴ تن کشته و ۱۰۴ نفر مصدوم به جا گذاشت.)
نریمان زنی است که معاش خود را تأمین میکند و با همین جامعه سروکار دارد. وقتی پای تروماهای اجتماعی در میان باشد، به نظرش هم مشاهدهگر است و هم در سطحی دیگر خود او تروماها را از سر میگذراند و باید سخت بکوشد تا همدلی خود را از کف ندهد. او میگوید:
تلاش میکنم ساکت نمانم. نه به این معنا که هنر را ابزاری ایدئولوژیک قرار دهم. هنر عملی فردی است اما میتوانیم با کار خودمان آگاهی از مسائل مهم اجتماعی را بالا ببریم. شعار فمینیستهای دهۀ هفتاد این بود: «امر شخصی امری سیاسی است» و روی همه تأثیر میگذارد.
وجه بارز کارهای نریمان پولات توجه او به وضعیت اقتصادی و تأثیر آن بر زنان و کودکان است. او در برخی از آثارش با نمایش جای خالی اقلام غذایی، وضعیت اسفبار تغذیه را یادآوری میکند. نریمان متوجه است که خشونت و زنکشی فقط با چاقو و قتل و در سطح خرد خانه اتفاق نمیافتد، بلکه سیاستهای تضعیفکنندۀ معاش نیز خشونتی است زیرجلدی و قتلی مستمر. یکی دیگر از وجوه جذاب کار نریمان بیواسطگی کارهای او با زندگی روزمره است. او کارش را به میان مردم، به درون جامعه میبرد و از مصائب روزمرۀ زنان میگوید.