«میگویند خاتمی را مردم خاتمی کردند. میگویند موسوی را مردم موسوی کردند. ما فقط قشنگ حرف میزنیم؛ خودمان هم نمیدانیم معنی حرفهایمان چیست؟ کسی که از این حرفها میزند، یعنی قرار است حسن روحانی را عوض کنیم! چطوری؟
هر چهار سال یکبار توی سر و کله هم میزنیم. به جان خودمان میافتیم. یکبار تحریمی هستیم، دفعه بعد فعال ستادی. چطوری وقتی خودمان جهت نداریم میتوانیم یک نفر دیگر را تغییر بدهیم؟»
یک فعال سیاسی چنین میگوید و ادامه میدهد: «خاتمی چطوری بوده که ما عوضش کردهایم؟ چه کاری انجام دادهایم که عوض شده است؟ معلوم است که قبلاً کارهایی انجام میداده که الان انجام نمیدهد. همه اصلاحطلبان این شکلی بودهاند. اگر ما اینقدر تاثیر داریم که همه این همه آدم را عوض کردهایم چرا خود خامنهای را عوض نمیکنیم و همه را این فلاکت ۳۴ ساله راحت نمیکنیم؟»
***
انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری در ایران به پایان رسید و هیجان پس از اعلام نتایج آن نیز فروکش کرده است. در این بین کسانی که در این انتخابات فعالیت تبلیغاتی داشته و همچنین فعالان سیاسی و اجتماعی ایران با یک سوال بزرگ روبهرو هستند: وظیفه اجتماعی و جهت گیری سیاسی ما در مقابل دولت حسن روحانی چگونه باید باشد؟
اگر فقط بخواهیم نفی کنیم خودمان هم ضرر میبینیم!
الهه کارمند یک شرکت بازرگانی است. او فعال سیاسی نیست. میگوید: «اخبار را تا جایی که برای فهمیدن مسائل کشورم لازم است دنبال میکنم. فکر میکنم هر کسی باید تا یک حدی اخبار سیاسی داشته باشد.»
«قبول دارم که نباید دشمن آقای روحانی باشیم. آقای روحانی اصلاحطلب نیست. دشمن هم نیست. بهتر از این بود که جلیلی رأی بیاورد. جنگ میشد و کشور ما را تجزیه میکردند.»
الهه به حسن روحانی روحانی رأی داده است. درباره اینکه باید چه رویکردی در مقابل دولت حسن روحانی باید در پیش گرفت اظهار میکند: «من نمیتوانم بگویم. اطلاعاتم زیاد نیست. فقط برنامهها را نگاه میکنم. بین حرفهایی که شنیدهام به نظرم این درست آمد که باید کمک کنیم. آقای روحانی دشمن ما نیست. اگر فقط بخواهیم نفی کنیم خودمان هم ضرر میکنیم.»
از الهه درباره توصیهاش به پرهیز از “نفی” میپرسم. پاسخ مستقیم روشنی به این سؤال نمیدهد. اما هنگامی که از او میپرسم چه نوع حمایتهایی باید از طرف مردم نسبت به آقای روحانی انجام شود پاسخ میدهد: «من که گفتم سیاسی نیستم. فقط اخبار را میخوانم. برنامهها را نگاه میکنم و اگر سرم شلوغ نباشد به حرفها فکر میکنم.
تا به حال کسی نگفته است چکار باید بکنیم اما این را فکر کردهام و قبول دارم که نباید دشمن آقای روحانی باشیم. آقای روحانی اصلاحطلب نیست. دشمن هم نیست. بهتر از این بود که جلیلی رأی بیاورد. جنگ میشد و کشور ما را تجزیه میکردند.»
«من به روحانی رأی ندادم که فلاحیان را داخل کابینه ببرد»
درست نمیدانم باید علی را با چه عنوانی معرفی کنم. خودش میگوید: «من در اینترنت فعالیت میکنم.» و به سوال این گزارش این گونه پاسخ میدهد:« در صفحه فیسبوک آقای روحانی نوشتهاند که فلاحیان دعوت نشده و خودش بدون اجازه وارد مراسم شده است. مسئولان ستاد خواهش کردهاند ردیف اول ننشیند اما او در ردیف اول نشسته تا آقای روحانی را خراب کند.
«من به روحانی رأی ندادم که فلاحیان داخل کابینه شود. فلاحیان آدم بدی است. زیر فشار هم قبول نیست که برود داخل کابینه. باید مطالباتمان را پیگیری کنیم!»
باید احتیاط کنیم. آقای روحانی با اخلاق است. احتمال اینکه به رأی مردم پشت کند کم است. یکی از کارها این است که یاد همه بیندازیم که چه قولهایی داده شده است. سخنرانیهای آقای روحانی را پخش کنیم. فیلمها و کلیپها را شِیر کنیم.
شاید فشار بیاورند به آقای روحانی که مجبور شود بعضیها را داخل دولت ببرد. ما هم باید فشار بیاوریم که آقای روحانی بگوید مردم مخالف هستند و قبول نکند. مثلاً اگر رهبری گفت. میتوانیم کمپین بزنیم و امضا جمع کنیم.
من به آقای روحانی رأی ندادم که فلاحیان داخل کابینه شود. آدمهای معتدل مشکل ندارد. فلاحیان آدم بدی است. زیر فشار هم قبول نیست که برود داخل کابینه. باید مطالباتمان را پیگیری کنیم! »
“حامی اعتدال و منتقد دولت!”
آقای تولایی در آموزش و پرورش دفتردار است. میگوید: «مردم خسته شده بودند. ملت دنبال آرامش است. آقای روحانی خوب است، آقای ولایتی خوب بود. به جز حداد عادل و سعید جلیلی همه خوب بودند. وقت اعتدال است.
«مردم باید حامی اعتدال و منتقد دولت باشند. ما دیگر چکار داریم که رئیس جمهور با جناحها چطور است. از اعتدال حمایت میکنیم. از دولت انتقاد میکنیم که جلوی فساد را بگیرد.»
من به روحانی رأی ندادم اما راضی هستم. الحمدالله مردم خوشحال هستند. مرد محترمی است. کسی که با اعتدال است، آدم بافکر و کمالاتی است. امیدوارم وضع کشور بهتر شود.
برای سوال شما فکرم این است که مردم باید حامی اعتدال و منتقد دولت باشند. ما دیگر چکار داریم که رئیس جمهور با جناحها چطور است. از اعتدال حمایت میکنیم. از دولت انتقاد میکنیم که جلوی فساد را بگیرد. کار ملت این است. بقیه کارهای به ما مربوط نیست. دست مردم بعد از انتخابات کوتاه است.»
«دموکراسی را پیش ببریم!»
ساسان از فعالان سیاسی جوان کشور است. میگوید: «انتخابات ایران به جهان ثابت کرد که زمانه انقلاب و آشوبطلبی تمام شده است. همه چیز را بر مبنای دموکراسی باید پیش برد… راه حل همه مشکلات سیاسی این است.
از حالا به فکر انتخابات مجلس باشیم. لیست مورد حمایت آقای روحانی در مجلس رأی میآورد. وظیفه ما گرفتن مجلس است. هر لیستی که عکس آقای روحانی را داشته باشد رأی میآورد.»
«وظیفه ما گرفتن مجلس است. هر لیستی که عکس آقای روحانی را داشته باشد رأی میآورد.»
او ادامه میدهد: «در انتخابات ۸۴ تحریمیها باعث شدند که احمدینژاد رأی بیاورد. کسانی که انتخابات را تحریم میکنند خائن هستند. وقتی مراسم تحلیف انجام شد برویم به سمت اینکه فضا انتخاباتی شود برای گرفتن مجلس. تحریمیها را افشا میکنیم.
مانع کار دموکراسی تحریمیها هستند. طرح دادهاند که بچههای ستاد را در شهرستان فعال نگهداریم برای مجلس.
ریاست جمهوری مثل دوم خرداد شد. مجلس هم مثل مجلس ششم میشود. بهترین کار همین است. فوکوس روی مجلس!»
«اتفاقی نیافتاده است… فعالیتها ادامه پیدا کند!»
یکی از فعالان سیاسی با تجربه در ایران که سابقه تحمل زندان در هر دو رژیم دیکتاتوری پیشین و فعلی ایران را دارد، وضعیت سیاسی موجود را متفاوت از تصور غالب جامعه میبیند. او میگوید: «اتفاقی نیافتاده است. شرایط عوض شده است، مناسبات سر جای خودش مانده است. حق شهروندی مانع و مهاجمی دارد که دولت است. اصل مدافع حقوق شهروندی جمهورِ مردم است. اصناف، تشکُلها و احزاب در کشاکش دائمی با دولت مانع انحصار یک گروه بر حق مردم و گروههای بیرون از قدرت میشوند.
«آماده باشیم برای دفاع از حریم حقوق شهروندی. گروههای فشار قویتر از قبل میآیند. از آخرین شعلههایی که داریم حافظت کنیم؛ زیر خاکستر همیشه هست.»
مشهور است در یک آبادی دود از حیاط خانهای بلند میشد. اهالی محل پرسوجو کردند. رندی برای آنکه به ریش آنها بخندد گفت آش نذری میدهند. مردم با دیگ و کاسه در خانه صف بستند. قبل از ظهر همان رند، صف را دید. شک کرد. گفت شاید واقعا آش میدهند. او هم دیگش را آورد و در صف ایستاد.
مردم راضی هستند، حکومت راضی است. برنده و بازنده انتخابات راضی است. انگار دعوا سر لحاف ملا بوده است.»
او درباره نحوه موضعگیری درباره دولت حسن روحانی میگوید: «فعالیتها ادامه پیدا کند. اگر فعالیت کارگری است یا حقوق بشری، جوانها و گروهها، دانشگاه و طرفداران آقای موسوی، همه فعالیت کنند. چیزی تغییر نکرده است. عدهای با دوم خرداد مقایسه میکنند؛ اگر اینطور شود مسئولیت بیشتر میشود. آماده باشیم برای دفاع از حریم حقوق شهروندی. گروههای فشار قویتر از قبل میآیند. از آخرین شعلههایی که داریم حافظت کنیم. زیر خاکستر همیشه هست.
سال ۵۶ باور نمیکردیم که رژم شاه رفتنی باشد. زندان کمیته مشترک آخر دنیا بود. آن همه جنایت آرشها و تهرانیها، چه کسی فکرش را میکرد یک سال بعد رژیم متلاشی شود؟
امید داشته باشید. اگر اشتباه نکنم چهگوارا بود که جایی خواندم تشبیه کرده بود که رژیم وقتی ضربه میخورد گیج میشود. تلو تلو میخورد، رو به عقب میرود، سعی میکند تعادل خودش را نگهدارد. وظیفه ما برهم زدن تعادل رژیم است. اینقدر توان و امکانات ندارند که زمین بخورند ولی دوباره بلند شوند. از جنبش سبز تا حالا گیج هستند. حواسمان باشد دولت روحانی فرصت بازسازی آنها نشود. تعادل را به هم بزنید.
همه هستند. ملت با هم است. یک بار دیگر رژیم را زمین بزنیم کار تمام است. اعتدال برای حکومت است… نفع حکومت است.»
دفاع از حقوق اقلیتها
یوسف از اهل سنت ایران است و درباره وظایف جامعه ایران در دوران ریاست حسن روحانی بر قوه مجریه به مسئله اقوام و اقلیتهای دینی اشاره میکند و میگوید: «دور تا دور ایران همه سنی هستند. خراسان، سیستان و بلوچستان، بندر عباس، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، کردستان، آذربایجان، ترکمن صحرا، گرگان، گنبد. تمام این نواحی سنی هستند ولی به حساب نمیآورند ما را.
«در دولت جدید باید اقوام مطالبه کنند. از همه طُرُق. فرمانداری، استانداری، امام جماعت، نامه، حقوق بشر. امید است گشایش شود اقوام از گوشهنشینی دست بردارند. زندگی ناامن نباشد.»
زمان خاتمی بهتر بود ولی زمان هاشمی و احمدینژاد سختی کشیدیم. آقای روحانی وعده کرد با اقوام که معاونت ویژه درست کند. یک از مشکل اقوام ایران مذهب است که در دانشگاه و استخدام سختگیری میشود. اوضاع به سمت حقوق برابر باید بهبود شود! ما به توصیه بزرگانمان به آقای روحانی رأی دادیم به جهت حقوق برابر.
انشاءالله که دولت احمدی نژاد زودتر تمام شود. در دولت جدید باید اقوام مطالبه کنند. از همه طُرُق. فرمانداری، استانداری، امام جماعت، نامه، حقوق بشر. امید است گشایش شود اقوام از گوشهنشینی دست بردارند. زندگی نا امن نباشد.
ما از شبکه خودمان اطلاع گرفتهایم که رأی اهل سنت برای آقای روحانی ریخته شده است. دست یاری دراز کردیم انشاء الله دست برادری به طرف ما دراز کند.»
«به خاطر خون آنها رأی دادن یا رأی ندادن، معنی ندارد!»
یکی از اعضای گروه مادران صلح ایران میگوید: «مردم جامعه اول از خودشان انتظار داشته باشند. شما وقتی یک کار حساس دارید آنرا خودتان با دقت انجام میدهید. به کس دیگری اعتماد نمیکنید. حق ما به عنوان یک انسان اینقدر مهم است که باید خودمان کارهایش را انجام بدهیم.
دولت روحانی و دولت فرد دیگر با هم فرقی ندارد. حق ما مقابل هر دولتی که باشد یکی است. از حق خودمان دفاع کنیم. انتخابات تمام شد. اگر همه بروند دنبال کار و زندگی تا انتخابات بعدی چیزی عوض نمیشود. وظیفه هر ایرانی است که در صحنه باشد. فعالیت کنیم. رها نکنیم تا انتخابات بعدی که مجبور بشویم در عرض سه روز تصمیم بگیریم!
«اگر همه بروند دنبال کار و زندگی تا انتخابات بعدی چیزی عوض نمیشود. وظیفه هر ایرانی است که در صحنه باشد. فعالیت کنیم. رها نکنیم تا انتخابات بعدی که مجبور بشویم در عرض سه روز تصمیم بگیریم!»
یکی از جوانهای پر انرژی که طرفدار آقای روحانی بود در فیسبوک نوشته بود: «وقت نیست توضیح بدهم چرا باید در انتخابات شرکت کنید. جان مادرتان رأی بدهید، بعد از انتخابات برایتان توضیح میدهم چرا باید رأی داد!» این خیلی بد است. اگر همیشه گفتگوی سیاسی انجام بشود و فعالیت ادامه داشته باشد همه با آرامش حرفهایشان را میزنند. راهش این است. با عجله نتیجه تاثیرگذار ندارد.»
این عضو گروه مادران صلح ادامه میدهد: «از زندانیان برای تبلیغات استفاده میکردند. از طرف مادرانی که فرزندانشان کشته شده بود صحبت میکردند. یکی مینوشت که به خاطر خون شهدای جنبش سبز بروید و رأی بدهید، یکی دیگر مینوشت رأی دادن، پا گذاشتن روی خون شهدای جنبش است.
دو فرزند من سالها قبل کشته شدند. آنها را با بقیه اعدامیها دسته جمعی خاک کردند. به قبرهای بی نام و نشان رحم نکردند. خاک خاوران را با خودشان بردند. به جوانهایی که همگی مثل بچههای خود من هستند این را میگویم که به خاطر خون فرزندان ما رأی دادن یا ندادن معنی ندارد. فرزندان من خون خودشان را دادند تا شما زندگی کنید و کشور خود را آباد کنید. در صحنه باشید تا فرصت تصمیم درست داشته باشیم.»
«به راحتی میتوانستیم ۲۵ میلیون تحریمی را بسیج کنیم!»
فرامرز از کسانی است که در انتخابات اخیر شرکت نکرده است. او اعتقاد دارد: «ما شکست نخوردیم. از لحاظ تعداد دوم شدیم. الان آنهایی که رأی دادهاند داغ هستند اما جلوتر که برویم کسانی که قبلاً تحریمی بودند ولی دقیقه آخر رأی دادند، خودشان میفهمند که اشتباه کردهاند. دولت اعتدال یعنی چیزی تغییر نمیکند. ظاهری است.
«اصلاحطلبان مردم را ترساندند و اجازه ندادند مردم در آرامش تصمیم بگیرند. جو سازی کردند. تحریمیهایی که رأی دادند خیلی زود میفهمد سرشان کلاه رفته است.»
خودتان نگاه کنید در شب پیروزی روحانی لباس شخصیها نیامدند، پلیس و سپاه هماهنگ بود. جمهوری اسلامی خوشحال است که مردم دوباره آشتی کردهاند. خامنهای فکرش را هم نمیکرد که بعد از تقلب در انتخابات ۸۸ یک دفعه دیگر مردم رأی بدهند. بدون هزینه و زحمت مردم با پای خودشان رفتند رأی دادند».
فرامرز ادامه میدهد: «اگر نصف کسانی که به آقای روحانی رأی دادهاند از ترس سعید جلیلی رأی داده باشند یعنی ۹ میلیون. اگر بی جهت رأی نمیدادند الان ۲۰ میلیون تحریمی داشتیم. اندازه رأی خاتمی. هر کس رئیس جمهور میشد زیر سایه تحریمیها بود. ۱۳ میلیون نفر حاضر نشدند رأی بدهند. رایهای باطله را هم حساب کنید. باید کار میکردیم، مردم را قانع میکردیم.
به جای تبلیغ برای نماینده خامنهای در شورای عالی امنیت ملی باید برای تحریم تبلیغ میشد. به راحتی میتوانستیم ۲۵ میلیون تحریمی را بسیج کنیم. میشد نصف کل آرای انتخابات و از رسمیت میافتاد. اصلاحطلبان مردم را ترساندند و اجازه ندادند مردم در آرامش تصمیم بگیرند. جو سازی کردند. تحریمیهایی که رأی دادند خیلی زود میفهمد سرشان کلاه رفته است.»
«سر قولِ ارزان کردن بماند!»
اقدس خانم روی سید بودن خودش تاکید دارد. متاسفانه هرچقدر تلاش کردم از ایشان بخواهم درباره رویکرد مردم به دولت آقای روحانی صحبت کنند متوجه نشد و یا گوش نکرد. در عوض اقدس خانم درخواستهای خودش را از آقای حسن روحانی و دولت او اینگونه مطرح میکند: «سر قولِ ارزان کردن بماند! پدر مردم در آمده. هر روز مینشینیم پای تلویزیون اخبار نگاه میکنیم. از وقتی روحانی آمده دلار و سکه ارزان شده ولی جنس مغازه جای خودش است. دلار رفت بالا همه چیز همان روز دو برابر شد. چند روز بعد دوباره گران شد. الان دلار ارزان شده چرا جنس مغازه ارزان نمیشود؟
«روحانی، پدر صاحب مغازهدارها را در بیاورد. مملکت را به آتش کشیدهاند. مردم دارند از گرانی فغان میکنند. به خدا نفرینش میکنند اگر کاری نکند.»
فوتبال میخواهیم چه کنیم؟ با این خرجها اگر بمیریم بچههایمان نمیآیند جنازه ما را خاک کنند که بو نگیرد. با این گرانی آدم جرات مردن ندارد. شوهرِ خانم سعادت همسایه ما به رحمت خدا رفت. ۱۵ میلیون تومان خرج کردن. پسر طفل معصومش یک سال نشده سر کار رفته.»
اقدس خانم ادامه میدهد: «روحانی، پدر صاحب مغازهدارها را در بیاورد. مملکت را به آتش کشیدهاند. هیچ خدایی را بنده نیستند. نه از دولت میترسند، نه از مامور میترسند، نه از خدا میترسند، نه از مردم میترسند، هر کاری دلشان میخواهد میکنند. از سر خود قیمت میدهند. موقع اذان مغرب سینههایم را میگیرم به طرف آسمان، به حق سینه کبود فاطمه زهرا قسم میدهم که خدا ریشه این مغازهدارها را بکند. حق مردم را از این دولت بگیرد.
دست دولت و مغازهدارها توی یک کاسه است. به حق جدم امیدوارم خدا توی کمرشان بزند. میخواستم به غرضی رأی بدهم ولی همسایهها گفتند روحانی بهتر است. به روحانی رأی دادم که یک نفر باشد، نه چند نفر! حالا شد. کار کند برای مردم. مردم دارند از گرانی فغان میکنند. به خدا نفرینش میکنند مردم اگر کاری نکند.»
حبیب الله عسگر اولادی اما معتقد است: «اصولگرایان در انتخابات شکست نخوردند چرا که حجت الاسلام روحانی اصولگرای باسابقه است».
اميد / 26 June 2013
هياهوي بزرگ براي هيچ ؟!
sattar.b / 26 June 2013
انتخاب بين 6 نفر کانديد دولتی ؟ آزاد بوده ؟
سینا - تورنتو / 26 June 2013