احمدرضا حائری، زندانی سیاسی محبوس در زندان قزلحصار، طی نامهای که به دست زمانه رسیده، از نحوه تبعید ۱۳ زندانی سیاسی از زندان اوین به قزلحصار، فشارهای امنیتی بر زندانیان سیاسی و تسلط ضابطان امنیتی بر سیستم قضایی نوشته است.
متن کامل نامه احمدرضا حائری را در زیر بخوانید:
جناب آقای محسنی اژهای
ریاست محترم قوه قضاییه
با سلام
چند روز پیش از آن که در تاریخ ۱۲ شهریور، با فریب، ارعاب، با زدن دستبند و پابند و در غل و زنجیر، به شیوه انتقال مجرمان خطرناک و قطاع الطریق به زندان قزل حصار تبعید شدم؛ رسانهها از قول شما نوشته بودند: «طرح تحول قضایی بدون اراده مسئول تحقق پیدا نمیکند.» (نقل به مضمون)
مستحضر هستید که پیش از این به همراه شماری از فعالان سیاسی و مدنی در دو نامه سرگشاده یادآور شده بودیم که با وجود مصوبات و بخشنامههای پنهانی و غیرقانونیج شورای عالی امنیت ملی که تسلط تمام عیار ضابطان امنیتی بر مجموعه دستگاه قضایی را در پی داشته، شکلگیری هر نوع تحولی در قوه قضاییه غیرممکن خواهد بود.
مصوباتی همچون مصوبه شماره ۸۵/۵/۱۰۰/۱۳۳۱/م مورخ ۱۳۸۵/۵/۱۸
شورای عالی امنیت ملی و مشابه آن با نقض صریح استقلال قوه قضاییه و حاکم کردن نهادهای امنیتی بر روند دادرسی و… در عمل نه تنها «تحول قضایی» را غیرممکن ساختهاند، بلکه نوعی «آپارتاید قضایی» را بر ساختارهای قانونی کشور حاکم کردهاند. آپارتایدی که اکثریتی از شهروندان را از بنیادینترین حقوقشان محروم کرده است.
حکم یک خطی شعبه ۳۶ دادگاه انقلاب که براساس آن اینجانب به چهار سال و چهار ماه زندان محکوم شدهام، از مصادیق بارز این آپارتاید قضایی است. حکمی شرمآور که به صراحت حق «آزادی بیان» و «آزادی قلم» را به سخره گرفته و «مصاحبهها» و «نوشتن نامه سرگشاده به گزارشگر سازمان ملل» را مصداق عمل مجرمانه دانسته است!
ریاست محترم قوه قضاییه
آنچه آمد و روایت تلخی که در ادامه خواهم گفت، نه به تعبیر رسانههای رسمی حکومت «جنگ شناختی دشمن» یا «تبلیغ علیه نظام»، بلکه حقیقتی هولناک است که سکوت در برابر آن داغی بر پیشانی وجدان هر انسانی خواهد گذاشت. سکوتی که چند روز پیش از تبعید به تبعیدگاه قزلحصار مطالبه رسمی مقامات زندان از اینجانب بود!
مستحضر باشید که مقامات سازمان زندانها به ویژه در زندان اوین رویه ناعادلانه، غیرانسانی و خلاف قانونی را در پیش گرفته و در سایه برخی حمایتهای باندی و گروهی ساختاری «آپارتاید گونه» را بهوجود آورده و در یک جداسازی غیرانسانی، زندانیان را به دوبخش تقسیم کردهاند.
۱. شمار قلیلی از ابرمفسدان اقتصادی و محکومان مالی سفارش شده
۲. دیگر زندانیان اعم از زندانیان سیاسی و محکومان مالی غیر سفارشی!
در مدت شش ماهی که اینجانب در زندان اوین دربند بودم، از نزدیک شاهد آن بودم که زندانیان سفارش شده که عموما از مفسدان کلان اقتصادی و غارتگران بیتالمال هستند، با دستور مقامات سازمان زندانها یا احکام سفارشی قضایی… علاوه بر برخورداری از امکانات ویژه و خاص برای زندگی در زندان، بصورت مکرر با لباس شخصی در موارد غیر اورژانسی به بیرون از زندان فرستاده میشدند، یک هفته پیش از تبعید ما یکی از همین افراد به نام «شهمیری» در آخرین اعزام سفارشی خود موفق به فرار از زندان و احتمالا عزیمت به بهشت غارتگران بیتالمال در ینگه دنیا شد!
یا شخصی بنام «حسن رعیت» که با سفارش رفقای امنیتیاش و گرفتن حکم قضایی از شش صبح تا پاسی از شب بیرون از زندان بوده و تنها برای استراحت و خواب به سویت مجللش در بند ۴ زندان اوین باز میگردد!
رویکرد زندانبانان و مقامات مسئول با زندانیان سیاسی و محکومان مالی غیر سفارشی اما، دیگر گونه است. زندانیان زیادی بودهاند که توان تامین وثیقه برای اعزام به مرخصی و دیدار آخر با عزیزان در حال مرگشان را نداشتهاند و مقامات زندان نیز با وجود داشتن اختیارات قانونی از اعزام چندساعته آنها همراه با مامور خودداری ورزیدهاند.
مرحوم فرامرز جاویدزاد، هموطن یهودی ما را که دچار بیماریهای گوارشی بود، در آخرین اعزام به بیمارستان به مدت هفت روز با دستبند و پابند به تخت بیمارستان بستند. او بقدری از این وضعیت غیرانسانی آزار دید که ظاهرا قید اعزام مجدد را زده و چند روز پیش در زندان اوین فوت کرد. مستحضر هستید که دو سال پیش جنابعالی پس از انتشار تصویر زنده یاد بکتاش آبتین در بیمارستان، زدن پابند و دستبند به زندانیان بستری شده در بیمارستان را ممنوع کرده بودید.
ریاست محترم قوه قضاییه
تصدیق میفرمایید که چنین رویکردی در زندانها علاوه بر نقض حقوق شهروندان، جدیترین مانع در برابر مسئله فساد کلان اقتصادی و مبارزه با آن است، و اگر این رویکرد «آپارتایدگونه» نسبت به مفسدان کلان اقتصادی نبود، احتمالا فرزندان مقامات ارشد و بسیاری دیگر از مرتبطین با قدرت، جسارت اقدام به فساد را پیدا نمیکردند.
در آخر با وجود اینکه اکنون یک ماه است در «بند در بسته» تبعیدگاه قزلحصار ، با دستور مقامات سازمان زندانها و برخلاف قانون و انسانیت از هرگونه امکاناتی محروم هستم و با قطع تماس تلفنی و محرومیت از ملاقات حضوری با همسر و دختر خردسالم، تحت آزار روحی قرار دارم. از جنابعالی میخواهم که به نام قانون و انسانیت و وجدان، نه به وضعیت فاجعهبار تبعیدگاه قزلحصار ، بلکه در درجه اول به وضعیت غیرانسانی و غیر قانونی حاکم بر زندان اوین رسیدگی عاجل فرمایید.
احمدرضا حائری، تبعیدگاه قزلحصار
۱۲ مهر ۱۴۰۲