تاریخ موسیقی کردستان به‌طرز غیرقابل انکاری با رویدادهای سیاسی و اعتراضات مردم کُرد به نادیده‌گرفتن حقوق ملی‌شان گره خورده است. خوانندگان، نوازندگان و آهنگسازان کُرد در ایران، ترکیه، سوریه و عراق، تاوان زیادی برای فعالیت خود پرداخت کرده‌اند. گواه آن را می‌توان در محکومیت هنرمندان به زندان، ترور یا تبعید، منع ‌فعالیت، اعتراف اجباری و گاهی هم اعتصاب‌های طولانی‌مدت آنها دید. یکی از نمونه‌های متأخر این تهدیدها به هفته  اول آذر سال جاری برمی‌گردد که در آن جمعی از هنرمندان در مراسم درگذشت خواننده حماسی کُرد «طاهر خلیلی» ترانه معروف او «از قندیل سربلند» را اجرا کردند. به گفتۀ فعلان کُرد بعد از انتشار ویدئوی این مراسم، نیروهای امنیتی با فشار و تهدید تعدادی از این هنرمندان را وادار به خواندن سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» همراه با انتشار بیانیه‌ای همزمان با «هفته بسیج» کردند.

از مردم، برای مردم

کمتر خواننده‌ای در کردستان یافت می‌شود که حداقل چند آهنگ اعتراضی نخوانده باشد. در سال‌های آغازین انقلاب ۵۷ نه تنها صدای برخی از چهره‌های موسیقی کردستان ممنوع بود بلکه مخاطبانشان بازداشت و با احکام قضایی مواجه می‌شدند. کُردها خاطرات زیادی از «قاچاقی گوش دادن» به صداهای چون ناصر رزازی، جمال مفتی، کالِ آتشی، نجم‌الدین غلامی و… دارند. در نظام تازه تأسیس جمهوری اسلامی هر گونه فعالیت هنری باید از فیلتر دستگاه فرهنگی و قضایی رد می‌شد و به دلیل نبود امکانات فنی و نیز اینترنت، ضبط و انتشار موزیک‌ها با مشکلات فراوانی روبه‌رو بود.

یکی از نوازندگان کُرد در مورد تجربه آن روزها به «زمانه» می‌گوید:

 باوجود اینکه همه در انقلاب شرکت داشتند، اما آخوندها خیلی سریع همه چیز را به نفع خودشان مصادره کردند. موسیقی شاید بیشتر از همۀ هنرهای دیگر زیر کنترل و نظارت قرار گرفت. دلیل نظارت بیش از حد آن، توانایی موسیقی در تهیج مردم بود. خود آخوندها بسیاری از سرودهایی که کلاً ربطی به انقلاب اسلامی آنها نداشت به نفع خودشان مصادره کردند. مثلاً سرود «بهاران خجسته باد» که در اصل یک سرود چپ است و به مناسبت سالگرد اعدام خسرو گلسرخی و کرامت‌الله دانشیان ساخته شده بود، آنقدر از رادیو تلویزیون پخش کردند که متأسفانه مردم هنوز فکر می‌کنند این سرود برای انقلاب آخوندها خوانده شده است! موسیقی کردستان وضعیت‌اش به مراتب وخیم‌تر از سرودهای فارسی بود. نظام آخوندی هنوز هم فکر می‌کند هر موسیقی با زبان کُردی یعنی مخالفت با آرمان‌های نظام. البته بخشی از این دیدگاه کاملاً درست است. چون بیشتر موسیقی کُردی، اعتراضی است. خاطرم هست در سال‌های اول انقلاب طرف را بخاطر اینکه نوارکاست ناصر رزازی را تو خانه‌اش دارد بازداشت می‌کردند. آخوندها همیشه از صداهای متفاوت ترسیده‌اند.

موسیقی کُردستان از زندگی مردم جدا نیست و همواره با اعتراضات آنها همسو بوده است. در خیزش سراسری شهریور ۱۴۰۱ آهنگ‌های متعددی توسط موزیسین‌های کُرد در همراهی با قیام علیه ظلم، تولید و منتشر شد. بسیاری از خوانندگان داخل ایران با نام‌های ناشناس آثاری هنری خود را عرضه کردند. یکی از آهنگسازان کُرد، ساخت آهنگ‌های اعتراضی را کمتر از مبارزه در خیابان نمی‌داند. او به رادیو زمانه می‌گوید:

وقتی در کشوری زندگی می‌کنی که برای هر فعالیت هنری هزاران مانع وجود دارد و اهمیتی به صدای مردم داده نمی‌شود، بدون شک وظیفه اصلی هنرمند رساندن صداهایی می‌شود که با زور و سرکوب خفه شده‌اند. مهم صدای مردم است، با همان دغدغه و لحن و آوا. وقتی خلاف خواستۀ حکومت حرکت می‌کنید دقیقاً در میدان مبارزه قرار دارید. فقط تفاوت در ابزار مبارزه است. یک مبارز واقعی برایش مهم نیست مردم اسمش را می‌دانند یا نه، معروف است یا خیر، برای او همین مبارزه و صدای مردم بودن اهمیت دارد. حکومت‌های دیکتاتوری خوب می‌دانند که موسیقی چقدر می‌تواند مردم را علیه‌شان ترغیب و تهیج کند. من معتقدم انقلاب صدای‌های مختلفی دارد و در اصل، عصیان علیه تک صدای است. صدای قیام ژینا، همین فریاد‌ها و ناله‌ها و موسیقی‌های بود که پخش شد. حتماً این آهنگ‌ها تاثیر زیادی در روح و روان مردم دارند و اصلاً حکومت به همین دلیل با آن مخالف است.

اگرچه به گفتۀ متخصصان، موسیقی اعتراضی کُردی در واکنش به سیاست‌های سرکوبگرانه به وجود آمده است، اما نمی‌توان محتوای آن را به یک بیانیۀ سیاسی تقلیل داد. دعوت به صلح و برابری، انسان‌دوستی، حفظ‌شان زن، مقاومت دربرابر ظلم و عدالت جهانی از موضوعات بارز این نوع موسیقی به شمار می‌آید.

یکی از انواع موسیقی که در قیام شهریور ۱۴۰۱ مخاطبان زیادی بخصوص از نسل جوان را به خود دید، موسیقی رپ بود. رپرهای کُرد نیز در داخل و خارج از ایران آهنگ‌هایی علیه حکومت منتشر کردند. نام‌های چون میلاد هانیبال، کارگر، میدیا، حکیم ارتش، فرهاد، آکام و چهره‌های دیگر در سال گذشته آهنگ‌هایی در حمایت از قیام مردمی در فضای مجازی انتشار دادند. یکی از رپرهای کُرد در این باره به رادیو زمانه می‌گوید:

رپ همیشه یک موسیقی اعتراضی بوده و هست. به نظر من این بهترین فرم برای بیان مسائل و مشکلات اجتماعی و سیاسی است. سال گذشته بیشتر از هر سالی آهنگ‌های رپ کُردی- که همگی در حمایت از قیام ژینا بودند- تولید شد. بین مردم، بخصوص نسل جوان هم طرفدارای زیادی پیدا کرد. اگرچه رپ کُردی هنوز راه زیادی در پیش دارد ولی به دلیل مردمی بودن توانسته جای خودش را بین نسل جوان باز کند. ما به فعالیت خودمان ادامه می‌دهیم و فقط عضو کوچکی از موسیقی اعتراضی کردستان نخواهیم ماند. تجربۀ بچه‌ها بیشتر شده و علاقمندان زیادی پیداکردیم. ما صدای خشن اعتراض هستیم، با مقاومت ادامه می‌دهیم.

سامان صیدی معروف به «سامان یاسین» یکی از رپرهای کُرد است که مهر سال گذشته در جریان اعتراضات سراسری بازداشت شد. او از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به اتهام خواندن سرودها و ترانه‌های حماسی، حمایت از تجمعات اعتراضی، اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور و محاربه به اعدام محکوم شده بود. یاسین که از رپرهای معترض کرمانشاهی است در دوره بازداشت تحت شکنجه شدید روانی و جسمانی برای اعتراف اجباری علیه خود قرار گرفته بود. در رابطه با قیام سراسری ژینا، خوانندگانی چون حسین صفامنش، عزیز ویسی، شاهو حسینی و رضا نظری به دلیل آنچه نظام قضایی جمهوری اسلامی خواندن سرودهای انقلابی و تبلیغ علیه نظام می‌نامد برای مدتی بازداشت شدند.

مقاومت با موسیقی

دستگیری هنرمندان کُرد تنها به رژیم جمهوری اسلامی ختم نمی‌شود. موزیسین‌های بسیاری در رژیم بعث عراق، ترکیه و سوریه، تجربۀ شکنجه، زندانی و تبعید را از سرگذرانده‌اند. سال ۲۰۱۹ میلادی، «هِلین بولک» و «ابراهیم گوکجک» از گروه موسیقی «یوریوم» در اعتراض به بازداشت شش تن از اعضای گروه‌شان و نیز تشدید سیاست‌های سرکوبگرانه دولت اردوغان دست به اعتصاب غذای طولانی مدت زدند. هیلن بلوک (۲۸ ساله)، سوم آوریل ۲۰۲۰ پس از ۲۸۸ روز اعتصاب و ابراهیم گوکجک بعد از ۲۹۷ روز اعتصاب موسوم به «روزه مقاومت» درگذشتند. احمد کایا، شوان پرور، رَشو، هوزان دینو، جوان حاجو، نظام‌الدین آریچ، شهریبان، آینور دوغان از چهره‌های به نام موسیقی اعتراضی کُردها در ترکیه محسوب می‌شوند. همچنین گروه‌های چون شهید کارزان، شورش، سلیمانیه، مولوی و خانزاد از جمله گروه‌های موسیقی در اقلیم کردستان عراق بودند و آثار متفاوتی را در زمینه موسیقی اعتراضی تولید و منتشر کردند.

یک نوازنده از سنندج درمورد مقاومت موزیسین‌ها کُرد در برابر سیاست‌های استبدادی به رادیو زمانه می‌گوید:

تقریباً در هر شهر کردستان می‌توان خواننده و موزیسین‌های پیدا کرد که به خاطر ساخت یا اجرای موسیقی بازداشت، تهدید، تبعید و یا حتی ترور شده‌اند. موسیقی را نمی‌توان از جامعه جدا کرد. سرزمین‌ کردها تاریخ غم‌انگیزی دارد. به همین دلیل در جای جای شعر و موسیقی ما آثار این رنج و غم وجود دارد. وقتی این رنج و اندوه را موسیقی می‌کنید عملاً هنری اعتراضی تولید کردید، چون دربرابر آن خنثی نبوده‌اید. به نظر من اگر کسی بخواهد کتاب یا تحقیقی در زمینه موسیقی کُردی داشته باشد باید حتماً آن را در رابطه با سیاست بسنجد. خیلی از خواننده‌های ما دوره‌ای از زندگیشان پیشمرگه یا گریلا بودند و هنوز هم هستند. در واقع سیاست‌های سرکوبگرانه‌ای که در ایران، ترکیه، سوریه و عراق علیه کُردها اعمال می‌شود، خواسته و ناخواسته مردم را به سمت سیاسی بودن یا بهتر است بگویم دفاع مشروع و برحق سوق می‌دهد. هنرمندها از دل مردم بیرون آمدند، پس کاملاً طبیعی ست که صدای آنها باشند. سطح مقاومت برای برخی از این هنرمندها به قدری بالاست که تبدیل به سبک زندگی‌شان می‌شود. شما به زندگی کسانی چون (احمد کایا) و (هوزان دینو) نگاه کنید، موسیقی را نمی‌توان از زندگی و فعالیت سیاسی‌شان جدا کرد. این سبک از زندگی بازتاب سرکوب و ناعدالتی علیه کُردها است.

ترانه دختر کرد (Keçe Kurdan) از آینور دوغان

 
Keçê biner çerxa cîhan
به چرخ روزگار نگاه کن دختر
Zor girêdanê me re zor
ما رو همیشه با سختی همراه کرده
Jin çûne pêş pir dixwînin
زن‌ها پیش رفته‌اند و مطالعه می‌کنند
Êdi qelem ket çûne şûr
دیگه قلم جای شمشیر رو گرفته
Keçê em dixwazin bi me re werin şêwre
دخترها، ما می‌خوایم همراه ما به شورش بپیوندید
Dilo em dixwazin bi me re werin cengê
دلدارها، ما می‌خوایم همراه ما به جنگ بپیوندید
Haye haye em keçikê kurdan in
آهای، آهای، ما دختران کوردیم
Şêrin em cengin em hêviya merdan in
شیریم و مبارزیم، امید مردانیم
Haye haye em kulîlkê kurdan in
های، های، ما گل‌های کوردیم
Derdê nezana berbendi serhildanî
علیه نادان‌های زورگو قیام می‌کنیم
Serê xwe rake keça kurdan
سرت رو بگیر بالا دختر کورد
Dilo cigerim heliyan
دل و جگرم کباب شد
Ka niştiman? Ka azadî?
کجاست وطن؟ کجاست آزادی؟
Ka dayika me sêwîyan?
کجاست مادر یتیمان ما؟
 

اگرچه به گفتۀ متخصصان، موسیقی اعتراضی کُردی در واکنش به سیاست‌های سرکوبگرانه به وجود آمده است، اما نمی‌توان محتوای آن را به یک بیانیۀ سیاسی تقلیل داد. دعوت به صلح و برابری، انسان‌دوستی، حفظ‌شان زن، مقاومت دربرابر ظلم و عدالت جهانی از موضوعات بارز این نوع موسیقی به شمار می‌آید. این نوازنده در مورد محتوای اشعار موسیقی اعتراضی کُردستان می‌گوید:

موسیقی اعتراضی یعنی هرچیزی غیر از گفتمان حاکم. اگر گفتمان حاکم ظلم و بی‌عدالتی و شکنجه دارد، شما اگر از مظلوم و عدالت و رهایی بخوانید، یک کار اعتراضی انجام دادید. تمام اینها در حوزه هنر معنا می‌گیرند. مثلاً وقتی شما یک موضوعی را با زبان معمولی بیان می‌کنید احتمالاً تاثیرش کمتر از بیان آن با زبان هنر باشد. همین تاثیرگذاری از نقاط قوت موسیقی است. ترکیب هنر و اعتراض در موسیقی، هم تاثیرگذاری و هم نحوه ارائۀ آن را متفاوت می‌کند. بنابراین موسیقی اعتراضی صرفاً یک بیانیۀ سیاسی نیست، بلکه نقد سیاست با زبان هنر است و جزئی از تاریخ آن قلمداد می‌شود.

به هر میزان که سرکوب و ناعدالتی در جهان افزایش می‌یابد، موسیقی اعتراضی نیز تولید و انتشارش بیشتر می‌شود. موسیقی اعتراضی دعوت به عدالت و برابری، و مقاومت در برابر ظلم در سراسر جهان است.