در ایران زیرساختهای لازم برای پذیرا شدن گردشگران خارجی به هیچوجه مهیا نیست، چنان که گفته شد نه وضعیت حملونقل هوایی مناسب است، نه ریلی و جادهای، اقامتگاههای مناسب در کشور به اندازۀ کافی وجود ندارند و حتی سرویسهای بهداشتی مناسبی در دسترس گردشگران نیست.
امروزه صنعت گردشگری به عنوان یكی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی، توجه اغلب كشورهای جهان را به خود جلب كرده است. این صنعت پس از صنایع نفت و اتومبیلسازی به سومین صنعت درآمدزا در دنیا تبدیل شده است و نقش بسیار مهمی در اشتغالزایی و درآمدزایی کشورها ایفا میكند.
سهم ایران از كل گردشگران جهان در سال ۲۰۲۲ براساس آمار موجود كمتر از ۰.۴ درصد است و سهم درآمدی کشور حدود ۰.۰۱ درصد كل درآمد جهانگردی جهانی است. آماری اسفناک که نتیجه سیاستهای غلط دولتمردان است. این روزها بسیاری از توراپراتورهای خارجی، ایران را از فهرست مقاصد سفر خارج کردهاند. اگر چنین رویهای ادامه یابد دیگر نامی از ایران در بین مقاصد سفر آورده نخواهد شد.
با این حال معاونت گردشگری وزارت میراث فرهنگی به تازگی در گزارش عملکرد خود در سال ۱۴۰۲ اعلام کرده است که ورود گردشگران به ایران پس از بحران جهانی کرونا در حال افزایش است. او اعلام کرده است که ۱.۴ میلیون نفر گردشگر به ایران آمدهاند. به گفتۀ او آمار گردشگران ورودی در سه ماه اول سال گذشته ۹۸۶ هزار و ۶۵۲ نفر بوده، ولی این آمار در سال جاری به یک میلیون و ۴۱۰ هزار و ۸۲۲ نفر رسیده است. گرچه چنین آماری درخشان نیست، به نظر دور از واقعیت نیز میرسد. بسیاری از فعالان باسابقۀ حوزۀ گردشگری به چنین آمارهایی مشکوکاند. آنها معتقدند که مبانی آماری به درستی درنظر گرفته نشده است و همین امر، موجب شده که آمارهای رسمی اعتبار خود را از دست بدهند.
رضا که سالهاست راهنمای تور است میگوید:
متأسفانه اعلام چنین آمارهایی در خبرهای رسمی صرفاً برای مخاطبانی خریدار دارد که بسیار زودباورند و در این حوزه نیز تخصصی ندارند. بیدلیل نیست که وقتی از مشکلات صنفی با افرادی که در این حوزه سررشتهای ندارند صحبت میکنیم با تعجب میگویند ولی در اخبار که گفته میشود صنعت گردشگری رونق پیدا کرده، آن وقت است که شما میمانید و یک دنیا حرف ناگفته.
قضیه این است که آمار گردشگران ورودی به ایران، تنها براساس آمارهای پلیس مهاجرت ناجا اعلام میشود؛ یعنی هر مهری را که در یک پاسپورت خارجی ثبت میشود، یک گردشگر ورودی در نظر میگیرند. اما طبق تعریف سازمان جهانی گردشگری، توریست، مسافری است که برای کمتر از یک سال به مقصدی خارج از محیط معمول خود سفر میکند و هدف او از سفر، تفریح، استراحت، گذراندن تعطیلات، بازدید از نقاط دیدنی، درمان و معالجه، زیارت و… باشد. کسی که برای کار، مهاجرت یا تحصیل به کشوری وارد شود گردشگر نیست. بیشتر کسانی که از کشورهایی مانند عراق، تاجیکستان، آذربایجان و ارمنستان وارد ایران میشوند، نه گردشگر بلکه پیلهور هستند. آنها به دلیل ارزان بودن اجناس برای خرید به ایران میآیند. اما در آمار آنان را به غلط به عنوان گردشگر ثبت میکنند. این افراد غالباً در هتلها و مهمانسراها اقامت نمیکنند؛ بلکه به خانه اقوام و دوستان میروند یا حتی در چادرهای مسافرتی، شب را میگذرانند و هتل، راهنما یا آژانسداران ایرانی از قبال چنین مسافرانی سودی نمیبرند.
با این شرایط این روزها شغل راهنمایان تور در خطر است، حتی بسیاری از آنها عطای این کار را به لقایش بخشیدهاند و برای گذران زندگی مشغول کارهای دیگر شدهاند. رضا میگوید:
من که شخصاً دیگر توانش را ندارم بر سر بدیهیاتی که سالهاست در دنیا حل شدهاند داد و فریاد کنم بلکه حضرات بشنوند. بیست سال خاک این صنعت را خوردهایم، آخرش هیچ امنیت شغلیای نداریم. شغلمان به مویی بند است. نمیتوانیم برای آیندۀ شغلیمان برنامهریزی حتی کوتاهمدت بکنیم. با چنین اوصافی جای تعجب نیست که بسیاری از راهنمایان تور به مسافرکشی روی آوردهاند.
ناامنی
از مژده که راهنمای تور و مدرس یکی از مؤسسات آموزش تور لیدری است در مورد اوضاع توریسم در ایران پرسیدم. او گفت:
بیشتر مسافرهایی که به کشور میآیند چینی و روس هستند که معمولاً خرج زیادی هم نمیکنند و اصلاً خیلی مواقع هم با خودشان راهنماهایی که فارسی بلدند میآورند؛ مسافران عراقی هم میآیند منتها معمولاً هدفشان زیارت مکانهای مذهبیست. غیر از اینها عملاً دیگر مسافر خارجی چندانی وارد ایران نمیشود. در مورد گردشگری داخلی هم تورهای طبیعتگردی و کمپینگ خواهان بیشتری دارند تا شهرگردی. تورهای خورجی هم به نسبت اوضاع بدی ندارند.
او در ادامه درباره دلایل کاهش ورود تورهای اروپایی به ایران گفت:
گردشگری صنعت ترسویی است. کوچکترین اتفاقی که ناامنی ایجاد کند گردشگران را فراری میدهد. ببینید چند نفر از توریستهای خارجی الان در زندان هستند. با این اوضاع توریست خارجی چطور جرئت کند پایش را در ایران بگذارد؟
هیچ صنعتی مانند گردشگری به امنیت وابسته نیست. گردشگران به محض احساس کمترین خطر از سفر به یک مکان صرفهنظر میکنند. از آنجایی که جمهوری اسلامی از بسیاری از توریستهای خارجی برای باجگیری از کشورهای غربی استفاده میکند بسیاری از کشورهای اروپایی به شهروندانشان توصیه کردهاند از سفرهای غیرضروری به ایران بپرهیزند. جمهوری اسلامی در دوران سلطۀ چهلوپنجسالۀ خود صدها شهروند خارجی یا ایرانی دوملیتی را اغلب به اتهام جاسوسی و در عمل به عنوان گروگان دستگیر کرده است. یکی از این افراد برنارد فیلان مرد ۶۴ سالۀ فرانسوی- ایرلندی ای بود که در جریان سفر خود به ایران با اتهام جاسوسی روبهرو و به شش سال حبس محکوم شد. فیلان برای سفری کاری راهی ایران شده بود. او به عنوان مشاور مسافرتی به ایران آمده بود، اما در جریان این سفر، در شهر مشهد بازداشت شد. فیلان سرانجام ۱۲ مه ۲۰۲۳ همراه با بنجامین بریر آزاد شد، بنجامین بریر توریست فرانسوی ۳۷ سالهای بود که قصد داشت تعطیلاتش را در ایران بگذراند ولی او را در ماه مه ۲۰۲۰ بازداشت کردند. اتهام او فیلمبرداری پهپادی از “مناطق ممنوعه” اعلام شد و دادگاهی در ایران او را به هشت سال و هشت ماه زندان محکوم کرد. وزارت خارجه آلمان اوت ۲۰۲۲ اعلام کرد که یک شهروند ۶۶ ساله این کشور در ایران دستگیر و زندانی شده است. او هماکنون در زندانی در نزدیکی کاشان به سر میبرد. این گردشگر آلمانی که آروند گرنه نام دارد، به عکاسی در مکانهای غیرمجاز متهم شده است. بنا بر گزارشها، آروند گرنه با موتورسیکلت به مناطق مختلف ایران، از جمله تهران و تبریز رفته و در آنجا از مکانهای دیدنی و دلخواهش عکاسی کرده است.
حملونقل
سیستم حملونقل در ایران اوضاع مناسبی ندارد. ناوگان هوایی فرسوده است که همین امر امنیت سفر هوایی را به خطر میاندازد و باعث تأخیرهای طولانیمدت و لغو مداوم پروازها میشود. در تیر سال جاری میزان تأخیر هواپیماها برای ایرانایر ۹۶ هزار و ۲۰۷ دقیقه بود و بعد از این شرکت، کیش ایر با ۵۴ هزار و ۶۷۱ دقیقه و کارون با ۴۶ هزار و ۹۱۴ قرار داشتند. در همین ماه، هواپیمایی زاگرس ۷۵ درصد پرواز ابطالی داشته است، معراج ۶۹ درصد، آساجت ۶۲ درصد، کیش ایر ۶۰ درصد و قشمایر نیز ۶۰ درصد. این میزان از تأخیر و ابطال پرواز آزاردهنده اما کاملاً قابلپیشبینی است. رییس سازمان هواپیمایی ایران به تازگی گفته است که کشور در حال حاضر به ۵۵۰ فروند هواپیما نیاز دارد، اما فقط ۱۸۰ فروند هواپیما سر خط در ایران وجود دارد. تعداد زیادی از هواپیماها به دلیل نیاز به تعمیرات و نبود قطعات زمینگیر شدهاند و بسیاری از آنها دیگر قابل برگشت به چرخه نیستند. از همین روست که در حملونقل هوایی تقاضا پنج برابر عرضه است.
در حملونقل ریلی نیز اوضاع بهتر از این نیست. کمبود لوکوموتیو بحرانی است که منجر به کاهش جابهجایی بار و مسافر شده است. همچنین کهنگی ریلهای آهن و لوکوموتیوهای از رده خارجشده، شبکه حملونقل ریلی ایران را به شبکهای ناایمن مبدل کرده و سوانح ریلی را روزبهروز افزایش میدهد.
در حال حاضر ایران یکی از كشورهایی است كه بیشترین تلفات جانی را در اثر تصادفات جادهای در دنیا دارد و یكی از پرخطرترین مناطق از بُعد حملونقل جادهای برای مسافرت محسوب میشود. در طی سالهای اخیر هیچ اقدام مثبتی برای بهبود وضعیت جادههای کشور صورت نگرفته است. اهمال در رفع عیوب جادهها و کوتاهی خودروسازان در تولید خودروی باکیفیت به فوت سالانه ۱۷ هزار نفر در جادههای ایران منجر میشود و ایران را به لحاظ ناامنی جادهها در رتبه ۱۸۹ در میان ۱۹۰ کشور جهان قرار میدهد.
حجاب اجباری و پلمب واحدهای صنفی
براساس آخرین آمار در یک سال گذشته بیش از ۷۷ واحد گردشگری در سراسر ایران به دلیل آنچه «رعایت نکردن شئونات و حجاب» عنوان شده است، مهروموم شدهاند و شغل بیشتر از ۷۵۳ نفر از کارکنان این واحدها به خطر افتاده است. اقامتگاههای بومگردی و سفرهخانههای سنتی بیشترین سهم را در میان مراکز پلمب شده فعال در حوزه گردشگری داشتهاند.
چندی است که جمهوری اسلامی در مورد مسائل مربوط به زنان شمشیر را از رو بسته است و از هیچگونه آزاری برای اجبار زنان به بر سر داشتن روسری امتناع نمیکند. مادۀ ۲۵ لایحه حجاب و عفاف مشخصاً به گردشگری و فعالان این حوزه میپردازد. براساس این ماده، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در راستای اهداف این قانون مکلف به ترویج حجاب در اماکن تحت نظارت شده و حراست این وزارتخانه موظف است صلاحیت عمومی و تخصصی تمامی شاغلان در همه سطوح کسبوکارهای گردشگری و هتلداری را در راستای آنچه «تأمین امنیت اخلاقی برای خانوادهها» عنوان میشود، بررسی کند. وزارت گردشگری همچنین موظف شده نظارت مستقیم بر تورهای ورودی به کشور داشته باشد.
پویا از راهنمایان گردشگری در این رابطه میگوید:
طبق لایحه حجاب و عفاف، در مسیرهای گردشگری راهنمای تور، مسئول حجاب گردشگران هم هست. تصور کنید یک تورلیدر در حال توضیح یک اثر تاریخی یا جاذبهای طبیعی است و یکی از گردشگران روسری بر سر ندارد، این لایحه او را موظف میکند به او تذکر دهد و به پلیس معرفیاش کند. همچنین راننده اتوبوس را هم میتوانند به خاطر اینکه گردشگرها حجاب را رعایت نکردهاند تا پانصد هزار تومان جریمه کنند. از طرفی هم گردشگران، اماکن تاریخی یا مکانهای دیدنی را عرصۀ مبارزۀ مسالمتآمیز با حجاب اجباری میکنند و این مسئله با ورود افراد تحت فرمان حکومت و لباس شخصیها، امنیتی میشود.
برای گردشگران اروپایی خصوصاً جوانان، قوانین مذهبی و اجبار به پوشش دافعۀ زیادی ایجاد میکند. دستوپاگیری حجاب برای گردشگران خارجی قابلتحمل نیست، آنها تمایل دارند به کشوری سفر کنند که در آن از احترام و آزادی رفتار و پوشش برخوردار باشد. با این حال عزتالله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی معتقد است:
در مورد مسئلۀ حجاب اتفاقاً گردشگر خارجی به دلیل آنکه موضوع حجاب در قانون ما وجود دارد به شدت رعایت میکند و این بسیار جالب است. آنها قانون ما را پذیرفتهاند. حتی وقتی جلوی مسجدی به آنها چادر میدهیم با علاقه میگیرند و سر میکنند، با آن عکس دستهجمعی هم میگیرند.
او همچنین اظهار کرده است «تصاویر مربوط به برخورد با بیحجابی برای گردشگر جاذبه دارد. حتی همین را هم میرود عکس میگیرد.» البته ظاهراً ضرغامی فراموش کرده که چند نفر از گردشگران خارجی به بهانۀ همین عکسگرفتنها دستگیر و زندانی شدهاند! پویا میگوید:
تا این جماعت سر کار هستند وضعیت همین است. گردشگری برایشان پشیزی ارزش ندارد. نه تنها واحدهای گردشگری؛ بلکه مکانهای تفریحی و هر چیزی را که به مذاق عدۀ قلیلی خوش نیاید پلمب میکنند و میبندد. به نظر آنها گردشگری فقط پیادهروی کربلا و بازدید از اماکن مذهبیست. حالا جالب اینجاست که در گردشگری مذهبی و به اصطلاح حلال هم اصلاً موفق نبودهاند.
مشکلات جابهجایی پول و ضعف اینترنت
امروزه گردشگران از هر کجای دنیا میتوانند تمام خدمات گردشگری اعم از هتل محل اقامت و بلیطهای قطار و هواپیما یا بلیط برای بازدید از جاذبههای توریستی را انتخاب کنند و از طریق کارتهای اعتباری هزینۀ آن را بپردازند. اما اگر گردشگری بخواهد به ایران سفر کند در رزرو آنلاین و مقایسۀ اقامتگاهها در سایتهای معتبر جهانی با مشکلات زیادی روبهرو خواهد شد. محدودیتهای مبادلات الکترونیکی امروزه آثار سوئی بر صنعت نیمهجان گردشگری ایران گذاشته است. گردشگر خارجیای که به ایران سفر میکند نمیتواند از کارتهای اعتباری خود استفاده کند و به ناچار باید پول نقد همراه بیاورد و حمل میزان زیادی پول نقد در جریان سفر خطرناک است. از سوی دیگر نرخ ارز در ایران ثبات ندارد و گردشگران خارجی برای فهمیدن ارزش پول ایران با مشکل مواجه میشوند، همچنین تبدیل ریال و تومان برایشان گیجکننده است.
یکی از دیگر نارساییهای زیرساختی در صنعت گردشگری ایران عدم دسترسی به شبکه آزاد اینترنت با پهنای باند متناسب است که نه تنها برای بازدیدکنندگان احتمالی از ایران که برای خود مردم کشور نیز معضلات زیادی ایجاد کرده است.
کمبود امکانات رفاهی برای گردشگران خارجی
طبق آمار انگیزه ۵۳ درصد از گردشگران گذراندن تعطیلات و تفریح است. ایران از این بخش سهم چندانی ندارد. قوانین و مقررات دستوپاگیر و محدودیتها و ممنوعیتهای بسیار، ایران را به کشوری نخواستنی در میان گردشگران خارجی مبدل کرده است.
کیکاووس که سالهاست راهنمای تورهای ورودی است در این زمینه میگوید:
مواردی مثل آزادی پوشش، رفاه و امکانات تفریحی را نباید دست کم بگیریم. دیگر گردشگر صرفاً برای بازدید از آثار تاریخی سفر نمیکند. ذائقه گردشگر امروزی فرق کرده است. گردشگر از شما امکانات میخواهد: اقامتگاه مناسب، غذاهای متنوع و نوشیدنیهای الکی و غیرالکلی، حملونقل مناسب، تفریحات دریایی، موسیقی و …
بابک، یکی از راهنمایان تور نیز میگوید:
معضل همیشگی ما در سفر با گردشگران خارجی در ایران، سرویس بهداشتی است. در بسیاری از اماکن گردشگری و تاریخی سرویس بهداشتی مناسب برای گردشگر خارجی تعبیه نشده است، اگر هم باشد کیفیت و بهداشت بسیار پایینی دارد. توجه داشته باشید که سرویس بهداشتی مناسب برای گردشگر خارجی، دستشویی فرنگی است. دربارۀ سرویسهای بهداشتی بینراهی هم که بهتر است اصلاً حرف نزنیم. در مسیرهای جادهای این یکی از بزرگترین مشکلاتمان است. این در حالی است که در کشورهای اروپایی حتی اتوبوسهای گردشگری هم مجهز به سرویس بهداشتی هستند. از طرف دیگر در حال حاضر بسیاری از اتوبوسهای توربر ما فرسوده هستند، بارها شده که گردشگران از ترکهای روی شیشهها و خراب بودن یخچال اتوبوسهای توربر شکایت داشته باشند.
او ادامه میدهد:
ضعف خدمات رفاهی در بسیاری از اماکن تاریخی به شدت احساس میشود. هیچکدام از اماکن گردشگری برای بازدید افراد معلول و کمتوان مناسبسازی نشده است، حتی استفاده از وسایل نقلیۀ عمومی و تردد در معابر نیز برای این افراد دشوار است.
در ایران زیرساختهای لازم برای پذیرا شدن گردشگران خارجی به هیچوجه مهیا نیست، چنان که گفته شد نه وضعیت حملونقل هوایی مناسب است، نه ریلی و جادهای، اقامتگاههای مناسب در کشور به اندازۀ کافی وجود ندارند و حتی سرویسهای بهداشتی مناسبی در دسترس گردشگران نیست. تنها برگِ برندۀ ایران برای جذب توریستهای خارجی آثار فرهنگی و تاریخی است که بسیاری از آنها به دلیل سهلانگاری مسئولان در حال تخریباند و یا در پی مرمتهای نامناسب آسیب دیدهاند. بسیاری از این آثار تاریخی نیز در اختیار نهادها و ادارات دولتی قرار گرفتهاند و صدماتی جدی به ارزش و ماندگاری آنها وارد شده است، برای نمونه میتوان به کاخ مرمر اشاره کرد که از حدود سال ۱۳۷۵ تا همین اواخر در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام بود.
ایران برای جذب توریستهای خارجی باید مسیری طولانی را طی کند، مسیری که بدون ایجاد روابط حسنه با دنیا سنگلاج و عبورناپذیر به نظر میرسد. تا وقتی حکمرانان دست از قوانین سختگیرانه و محدودکنندهای همچون حجاب اجباری یا ممنوعیت مصرف مشروبات الکلی برندارند و به هر بهانهای توریستهای خارجی را دستگیر کرده و گروگان بگیرند همین آش است و همین کاسه و هیچ امیدی به بهبود صنعت گردشگری در ایران نخواهد بود.
برای اینکه ایران جز ۵ کشور اول جهان در گردشگری باشد پیشنهاد میکنم که هر گردشگر بتواند یک شبانه روز و نه بیشتر !در هر یک از زندانها که مایل است اقامت کند آن وقت شاهد هجوم گردشگران به ایران راخواهید بود
alefmimmim / 12 October 2023