هنوز چند هفته به سالگرد قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی و شروع اعتراضات پس‌ از آن مانده بود که رژیم جمهوری اسلامی فضای اکثر شهرهای ایران را نظامی کرد. علی‌رغم فروکش کردن جلوه خیابانی اعتراضات، اما هنوز در برخی شهرها تصاویری از حضور ماموران امنیتی در میدان‌های اصلی و گزارش‌هایی از کنترل ورودی و خروجی‌ شهرها منتشر می‌شود. با وجود این، به‌رغم حضور گسترده نیروهای سرکوب آنچه به نظر می‌رسد برای حکومت قابل کنترل نیست، «شجاعت» معترضان در ایران است.

یکی از معترضان در این باره به “زمانه” می‌گوید:

یک سال از اعتراضات گذشته و من هنوز فکر می‌کنم شجاعت بزرگترین دستاورد آن بود. مردم شجاع‌تر شدن، شهامتِ اعتراض کردن، نافرمانی، فریاد زدن و مبارزه را پیدا کردند. سال‌های پیش حتی در منزل هم جرات نمی‌کردیم درباره جمهوری اسلامی حرف بزنیم، اما امروزه همه در خیابان، در تاکسی، در معابر، در خانه، پیش دوستان و فک و فامیل، در شبکه‌های مجازی و دانشگاه‌ها بدون وحشت سال‌های قبل، آشکارا می‌گویند دیکتاتوری جمهوری اسلامی را نمی‌خواهند. اگرچه تعداد بازداشت‌ها و قتل و محرومیت‌ها بیشتر و بیشتر شده، و باز اگرچه میلیتاریزه کردن شهرها و خشونت مامورها بیشتر شده، ولی مردم هم شهامت بیشتری پیدا کردند. رژیم توان نظامی و سرکوبگری‌اش را برای مردم بی‌دفاع به‌کار می‌گیرد، اما دربرابر کشورهای خارجی هیچ توانی ندارد، همه‌اش تبلیغات و پروپاگاندا می‌کند. حتی نمی‌تواند یک حمله کوچک را مهار کند. راستش نیروهای بسیجی و سپاهی ترسوتر از آن هستند بدون اسلحه به دل متعرضان بزنند یا با نیروی خارجی درگیر شوند.

با خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی آنچه بارها در محتوای تصاویر و فیلم‌های منتشر شده و همچنین در روایت متعرضان وجود داشت، شهامت و شجاعت معترضان به‌خصوص زنان بود. «شجاعت زنان» بارها از سوی رسانه‌ها، ناظران و رهبران کشورهای جهان توصیف و تمجید شد. حتی هشتم مارس (۱۷ اسفند سال گذشته) جایزه بین‌المللی «مادلین آلبرایت» به زنان شجاع ایرانی تعلق گرفت. به گفته معترضان افزایش روحیه شهامت و شجاعت- یا آنچه آنها دل و جرات می‌خوانند- یکی از دستاوردهای خیزش ژینا در یک سال اخیر بوده است.

شهامت مقابله با حکومت هر روز در جامعه تکثیر می‌شود. همه اعتراض‌شان را به شیوه‌های مختلف نشان می‌دهند. در اعتراضات سال گذشته، مردم مثل سال‌های قبل، فرار نمی‌کردند بلکه با چنگ و دندان مبارزه می‌کردند. حالا هم این مبارزه وجود دارد.

یک معترض

Ad placeholder

شهامت در دل سرکوب

باوجود گذشت یک سال از خیزش اعتراضی در ایران، کماکان خشونت نیروهای سرکوب‌گر در نقاط مختلف کشور ادامه دارد. روزهای گذشته با نزدیک شدن به ۲۵ شهریورماه صدها فعال و معترض توسط نهادهای امنیتی در ایران بازداشت شدند. همزمان با سالگرد قتل ژینا امینی، اگرچه به دلیل فضای به شدت نظامی شده در سقز اعتراضات خیابانی در جریان نبود، اما نیروهای امنیتی با شلیک مستقیم به سر یک شهروند با معلولیت ذهنی به نام «فردین جعفری» او را راهی بیمارستان کردند.

همچنین روز پنج‌شنبه ٣٠ شهریورماه، نیروهای سرکوب به منزل خانوادگی «جواد حیدری» معترض جانباخته، در روستای رحمت‌آباد قزوین هجوم برده و آنها را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند.

همچنین به گزارش خبرگزاری هه‌نگاو نیروهای اطلاعات سپاه، بامداد جمعه ٢٤ شهریور، با شکستن درب ورودی منزل «اشکان فهیم» (معترضی از مهاباد) از طریق تیراندازی، او را به همراه دوست مهمانش «رضا اندیشه» توام با ضرب‌وشتم بازداشت کردند. هه‌نگاو در این رابطه نیز ویدئویی از حمله به منزل آقای فهیم منتشر کرده که نشان می‌دهد نیروهای امنیتی اثاث منزل و درب و پنجرها را شکسته‌اند. با این وجود خشونت نیروهای امنیتی باعث نشده معترضان از خواسته‌های خود عقب نشینی کنند.

یکی از معترضان در گفت‌وگو با “زمانه” ضمن تاکید بر ادامه‌دار بودن اعتراضات می‌گوید:

قیام شهریور سال گذشته به ما نشان داد باید دربرابر جمهوری اسلامی شجاع باشیم، آنها با ایجاد رعب و وحشت، بازداشت‌های خشن، قوانین محدودکننده، دادگاه‌های نمایشی و اعدام‌ها قصد ترساندن مردم را دارند. ترسیدن یعنی شکست اعتراضات، ولی وقتی جانمان را کف دستمان گذاشته‌ایم، دیگر ترس معنایی ندارد. هزاران هزار نفر با دل و جرات در خیابان شعار می‌دادند و دربرابر گلوله مامورها ایستادگی کردند، هنوز هم آدم‌های در زندان هستند که شجاعت ابراز عقیده خلاف نظام را دارند. همه اینها دستاوردی است که در این یک سال کسب کردیم. دیگر گذشت آن زمان که حتی در خانه هم جرات نمی‌کردیم درمورد خامنه‌ای حرف بزنیم! شهامت مقابله با حکومت هر روز در جامعه تکثیر می‌شود. همه اعتراض‌شان را به شیوه‌های مختلف نشان می‌دهند. در اعتراضات سال گذشته، مردم مثل سال‌های قبل، فرار نمی‌کردند بلکه با چنگ و دندان مبارزه می‌کردند. حالا هم این مبارزه وجود دارد.

درهمین زمینه متعرضی دیگر معتقد است شهامت در جامعه قابل تکثیر است و مردم با پشتیبانی از هم بر ترس نیروهای حکومتی غلبه می‌کنند. او در ادامه اضافه می‌کند:

اینکه از شهریور ۱۴۰۱ تا به امروز اعتراضات به شکل‌های مختلف در خیابان، دانشگاه، شبکه‌های اجتماعی، نافرمانی مدنی و…تداوم دارد نشانه بالا رفتن سطح شجاعت مردم است. همین بازداشت‌های فله‌ای هم حکایت از تداوم اعتراضات و علنی کردن آن است. من به عنوان یک زن، به خانم‌های دیگر نگاه می‌کنم و جراتم برای اینکه بدون روسری به خیابان بروم بیشتر می‌شود، آدم‌های را می‌بینم که می‌دانند با فلان حرف یا حرکت بازداشت می‌شوند ولی باز انجامش می‌دهند. این اگر شهامت نیست پس چیست؟ به نظر من اعتراضات ۱۴۰۱-که هنوز هم ادامه دارد- خیلی مردم را پر دل و جرات کرده. حکومت هم می‌داند اگر مردم حالا مثل سه چهار ماه اول اعتراضات به خیابان نمی‌آیند، بخاطر فروکش کردن اعتراضات یا ترس نیست بلکه بخاطر گلوله و تیر و تفنگ است! وگرنه هنوز جرات اعتراض کردن در دل مردم وجود دارد و نشانش هم می‌دهند.

سازمان حقوق بشر ایران اخیراً در گزارش خود اعلام کرده که دست‌کم «۱۳۸ نفر» در جریان اعتراضات سراسری از ناحیه «چشم» مجروح شده‌اند. همچنین این سازمان ضمن تایید ارزیابی پیشین خود در مورد «سراسری، هدفمند و سیستماتیک» بودن شلیک‌ها بیان کرده اکنون «با مستندات بیشتری بر یافته‌های خود تاکید» می‌کند. در جریان اعتراضات صدها تصویر و ویدئو توسط معترضان از خشونت عریان نیروهای انتظامی، لباس شخصی‌ها و بسیجی‌ها در شبکه‌های اجتماعی باز نشر شد. همزمان تصاویر متعددی که شهامت معترضان را نشان می‌داند تحسین و تمجید نیروهای مخالف حکومت را به همراه داشت.

Ad placeholder

یکی از معترضان ضمن تاکید بر افزایش سطح شجاعت دربین مردم بیان می‌کند که شهامت به معنایی بی‌خردی نیست و باید هنگام روبرو شدن با نیروهای سرکوب‌گر امنیت خود را حفظ کنیم. او در تصریح صحبت‌هایش به رادیو زمانه می‌گوید:

شجاعت به این معنی نیست که بدون تدبیر و سنجش اوضاع به دل خطر بزنیم، شجاعت یعنی اگرچه در دلمان ترس و نگرانی وجود دارد ولی باز ابراز وجود کنیم و برای نحوه بیان آن سنجیده عمل کنیم. هیچ معترضی نباید یک تنه به دل نیروهای بزند که وسط پیشانیش را نشانه گرفته‌اند! منظور من از شجاعت ابراز عقیده و سرخم نکردن دربرابر ظلم جمهوری اسلامی است. همین که ما شبیه آنها فکر نمی‌کنیم، شبیه آنها لباس نمی‌پوشیم، شبیه آنها زن را فقط همسر و مادر و ضعیفه نمی‌دانیم و همه این‌ها را هم نشان می‌دهیم، شجاعت است. شجاعت وقتی معنا می‌گیرد که دربرابر نیروی تا بنِ دندان مسلح و بی‌رحم رژیم جمهوری اسلامی قرار می‌گیری. آنها برای حفظ نظامشان به کسی رحم نمی‌کنند و ما این را خیلی خوب می‌دانیم ولی باز عقب نشینی نمی‌کنیم. اعتراضات ۱۴۰۱ شهامت مخالفت و سکوت نکردن دربرابر ظلم رژیم را یادمان داد. از دختر دبیرستانی گرفته تا پیرمرد پا به سن گذاشته معترض هستند و با شجاعت اعتراض شان را فریاد می‌زنند.

در برابر قدرت نظامی رژیم

اگرچه حکومت جمهوری اسلامی سرمایه فراوانی برای تبلیغات در حوزه قدرت نظامی خود صرف می‌کند اما برخی از معترضانی که نویسنده این گزارش با آنان صحبت کرده است، معتقدند بعد از اعترضات ۱۴۰۱ پوشالی بودن قدرت نظامی حکومت محرز شده است. می‌گویند توان نظامی جمهوری اسلامی در برخورد با «مردم بی‌دفاع» است نه دشمن خارجی.

یکی از شهروندان که سال گذشته در اعتراضات شرکت داشته در این باره به گزارشگر رادیو زمانه می‌گوید:

کاملاً طبیعی است که فرد مسلح دربرابر افراد بی‌سلاح از قدرت بیشتری برخوردار باشد، دقیقاً مثل نیروهای انتظامی دربرابر مردم معمولی. اما فکر نمی‌کنم قدرت نظامی جمهوری اسلامی آنقدر باشد که بتواند دربرابر دشمن خارجی مقاومت کند. در اعتراضات سال گذشته رژیم از هر حربه و قدرتی برای سرکوب استفاده کرد، با مسلسل و اسلحه جنگی به شهرهای کردستان حمله کرد و ده‌ها نفر را کشت و صدها نفر را زخمی کرد. در تمام شهرهای کشور، مردم سلاحی برای محافظت از خود نداشتند ولی نیروهای امنیتی برای حفظ نظام بی‌رحمانه شلیک می‌کردند. این قدرت‌نمایی برای مردم بی‌دفاع است، با دزدی و غارتی که مسئولین نظام در این چهار دهه داشته‌اند، فکر نکنم بودجه نظامی بالایی در اختیار داشته باشد. ترس حکومت هم از حمله خارجی بخاطر همین ضعف نظامی است نه بخاطر تخریب شهرها و مرگ مردم. درواقع رژیم اگر روزی هم با نیروی خارجی بجنگد بخاطر مردم نیست بلکه برای حفظ قدرت خودشان و چپاول‌گریشان است.

براساس تحقیقاتی که «پایگاه داده‌های باز ایران» از اطلاعات رسانه‌‌ها از جمله ایران‌وایر، فرانس‌۲۴ و رادیو زمانه در ۷۰ روز نخست (چهارم آذر ۱۴۰۱) اعتراضات بدست آورده است، نیروهای حکومتی در جریان سرکوب‌ها به غیر از ضرب و جرح و کشتن مردم با باتون و چوب دستی، از سلاح‌های جنگی مانند: کلاشنیکف، تک‌تیرانداز دراگانوف، تپانچه و سلاح کمری، انواع تفنگ ساچمه‌زنی شاتگان (با کالیبر ۱۶)، تفنگ‌های پینت‌بال، پرتابگرهای دستی و کمری استفاده کرده‌اند. آمار دقیقی از تعداد کشته‌ و زخمی‌های اعتراضات سال گذشته در دست نیست، اما گزارش‌های حقوق بشری از دست کم ۵۶۰ نفری می‌گویند با شلیک مستقیم نیروهای انتظامی به قتل رسیده‌اند.

یکی از معترضان درمورد بی‌اعتمادی به توان نظامی جمهوری اسلامی دربرابر قدرت خارجی و همچنین خشونت نیروهای حکومت دربرابر معترضان به رادیو زمانه می‌گوید:

قدرتی که جمهوری اسلامی از آن دم می‌زند برای مردم بی‌دفاع است. مردم هم جز فریاد و سنگ چیزی در اختیار ندارند. جمهوری اسلامی آنقدر ناتوان است که برای همین مردم هم از همه قدرت نظامی‌اش استفاده کرد، در روزهای اعتراضات فقط مانده بود با تانک و موشک به مردم حمله کند. البته در بعضی شهرها، مثلاً در روز سالگرد قتل ژینا در سقز تانک آورده بود! این واقعاً نشانه چیست؟ جز ضعف و ترس حکومت چیزی را نشان نمی‌دهد، یعنی آنقدر قدرت و توان نظامی‌اش کم است که حتی برای مردم بی‌دفاع هم تانک و اسلحه جنگی می‌آورد و با وحشت شلیک می‌کند. اما اگر قدرت خارجی حمله کند چی؟ فکر نمی‌کنم به یک روز برسد که کل کشور را دو دستی تقدیم می‌کنند. جمهوری اسلامی اگر تا امروز پابرجاست بخاطر قدرت نظامی‌اش نبوده، بلکه با تقویت تروریسم و گروگان‌گیری و سرکوب مردم عادی ماندگار شده. مملکت و خاک ایران برای نظام علی خامنه‌ای اصلاً مهم نیست، اینها شعارهای تبلیغاتی برای سرکوب بیشتر و تداوم حکومت خودشان است. اگر مردم و خاک اهمیت داشت اینگونه بی‌رحمانه مردم را به گلوله نمی‌بستند.

همچنین در این باره یکی دیگر از معترضان می‌گوید:

برخلاف تبلیغات رژیم، فکر نمی‌کنم جمهوری اسلامی قدرت نظامی زیادی داشته باشد. اولاً بخاطر تحریم‌ها توان خرید بیشتر سلاح‌های پیشرفته را ندارد، دوماً هرچی از رزمایش‌های ارتشی و سپاهی دیدیم جز سوتی و ضعف نبوده است. همین شلیک به هواپیمای ۷۵۲ اوکراینی در سال ۹۸ نشانه ضعف تشخیص پدافند هوایی سپاه بود. یا بعد از کشته شدن قاسم سلیمانی همه‌اش از انتقام بزرگ می‌گوید در حالی نتوانسته حتی یک متر به نیروهای آمریکایی نزدیک شوند. صدها نمونه از این چیزها هست. توان نظامی رژیم فقط برای معترضان داخلی است، یعنی آدم‌های که حتی یک اسلحه کمری هم ندارند.

با گذشت یک سال از اعترضات شهریورماه ۱۴۰۱ جامعه ایران تحولات زیادی به خود دیده است. شهروندان ایرانی عمدتاً خود را با سال‌های پیشین مقایسه می‌کنند و از عدم مشروعیت نظام و در مقابل از سبک فکر و زندگی‌‌ای می‌گویند که نسبتی با سیاست‌های فرهنگی و اجتماعی حکومت ولایی ندارد. اگرچه تغییرات اجتماعی آنها را به تغییر حکومت امیدوار کرده، اما مصاحبه‌شوندگان می‌گویند با وجود خشونت عریان نیروهای انتظامی و امنیتی راه درازی را برای تغییر حکومت در پیش ‌دارند، با وجود این نمی‌خواهند به روزهای قبل از قیام شهریور ۱۴۰۱ برگردند، به همین دلیل درس‌های اعتراضات را مدام مرور می‌کنند.