سروناز احمدی، زندانی سیاسی در اول مهر در زندان اوین دچار حمله پانیک شد. با وجود درخواستهای همبندیهایش در بند زنان برای انتقال احمدی به بهداری، مسئولان زندان به مدت دو ساعت – بین ساعت ۱۹ تا ۲۱ – خدمات درمانی را از او دریغ میکنند. سرانجام با بدتر شدن حال احمدی، و از حال رفتن او، در ساعت ۲۱ او را به بهداری زندان منتقل میکنند.
سروناز احمدی، مددکار حوزه کودکان و مترجم است. او در اعتراضات پس از قتل ژینا (مهسا) امینی بازداشت شد و در حال حاضر در حال گذراندن حکم سه سال و شش ماه زندان است.
فشار عصبی به سروناز احمدی با انتقال همسرش کامیار فکور و ۱۲ زندانی دیگر در ۱۲ شهریور ماه از زندان اوین به زندان قزلحصار کرج افزایش یافت. کامیار فکور، روزنامهنگار حوزه کارگری و محیط زیست است. پیش از انتقال به قزلحصار او در حال گذراندن حکم در اوین بود. سروناز احمدی برای بازگرداندن همسرش و ۱۲ زندانی دیگر به اوین مدتی اعتصاب غذا و تحصن کرد.
سروناز احمدی در نامهای که در روز ۲۶ شهریور از زندان اوین منتشر کرد، نسبت به امنیت و سلامتی ۱۳ زندانی قزلحصار ابراز نگرانی کرد. او در نامهاش نوشت که در زندان قزلحصار برخی از آنها را کتک زدند و «هر روز خبری از وضعیت اسفبارشان میرسد.»
روز ۲۹ شهریور، خبر آمد که این ۱۳ زندانی، بر خلاف اصل تفکیک جرائم به واحد ۴ قزلحصار که محل نگهداری زندانیان جرائم مرتبط با مواد مخدر است، منتقل کردند.
۱۳ زندانی قزلحصار از روز چهارشنبه تاکنون از تماس تلفنی با خانواده محروم ماندهاند و خانوادههای ۱۳ زندانی منتقل شده به قزلحصار از وضعیت آنها به مدت سه روز تا روز اول مهر بیخبرند. پیش از انتقال به بند زندانیان مواد مخدر، خانوادههایی که موفق به تماس با عزیزانشان شدند، خبرهای بدی از وضعیت ۱۳ زندانی قزلحصار دریافت کردند.
جعفر ابراهیمی، سعید ماسوری، کامیار فکور، لقمان امینپور، افشین به ایمانی، سپهر امامجمعه، زرتشت احمدیراغب، محمد شافعی، سامان صیدی (یاسین)، حمزه سواری، احمدرضا حائری، رضا سلمانزاده و مسعودرضا ابراهیمینژاد زندانیان سیاسی هستند که برای تنبیه از زندان اوین به زندان قزلحصار فرستاده شدند.
جعفر ابراهیمی، معلم زندانی که از بیماری دیابت و خود ایمنی رنج میبرد. در روز ۲۱ شهریور در زندان قزلحصار با شدت گرفتن بیماریاش ابراهیمی از هوش میرود. او را به بهداری زندان منتقل میکنند. زمانی که او در تماس تلفنی برای خانوادهاش وضعیت را شرح میداده، مسئولان زندان چند نفری او را کتک میزنند.