یک سال از خیزش سراسری مردم ایران علیه جمهوری اسلامی گذشت؛ اگرچه نظام سیاسی با زور و سرکوب هنوز پابرجاست اما مردم از تغییرات اساسی میگویند که حاصل فریادهایشان علیه استبداد حکومت ولایی است.
تینا، دختر ۲۸ ساله از سنندج در این باره به رادیو زمانه میگوید:
در این یک سال، رفتار مردم خیلی خیلی فرق کرده، درد مشترک و دشمن مشترک آنها را یکپارچه و همدل کرده است. من به عنوان زن، هم در خیابان و هم سرکار خیلی کمتر نگاههای سنگین گذشته را حس میکند. برخوردها طوری شده که اعتماد به نفسم زیاد شود. خیلی خیلی کم متلک و مزاحمت را تجربه میکنم. قبلاً بخاطر متلکپرانی پسرها نمیتوانستم پوشش دلخواهم را داشته باشم اما الان اینطور نیست، اصلاً نگاه غیراخلاقی حس نمیکنم. تنها ترسم از بسیجیها و مامورهای حکومتی است. از همه مهمتر در این یک سال ذهنیت مردم ایران به نسبت کردستان، بلوچستان، آذربایجان و تمام زبانها و ملتهای داخل ایران فرق کرده است. دیگر همه میدانیم اگر در گذشته بدخواه هم بودیم از سیاستهای جمهوری اسلامی بوده، ولی حالا بخاطر همدیگر جان میدهیم. ایرانِ امروز، ایران دو سال پیش نیست!
مردم تجربههای بسیاری از تغییرات اجتماعی در یک سال گذشته را در خاطره جمعی ثبت کردهاند. آنان اعتراضات را عامل این تغییرات میدانند و معتقدند دستاورد اجتماعی و فرهنگی آن، قبل از تغییر نظام سیاسی روی داده است، به همین دلیل دیگر نمیخواهند به عقب برگردند.
خیزش زنان و تحول در فرهنگ و رفتار در جامعه
اعتراضات ۱۴۰۱ هم عنوانی زنانه دارد (خیرش ژینا یا مهسا) هم جرقهاش با زنان بود و هم زنان پیشرو و پیش آهنگ آن بودند. «زن» در جمهوری اسلامی نه تنها از حقوق قانونی یکسانی با مرد برخوردار نیست بلکه سیاستهای فرهنگی و اجتماعی حکومت اسلامی آنها را جنسیتی «ضعیف، نابخرد، دسته دوم» و در بسیاری موارد عامل «خشکسالی و بدبختیهای» ایران میداند. پیرو همین دیدگاه، محمد مهدی حسینی همدانی، امام جمعه کرج و نماینده ولی فقیه استان البرز در دیماه سال گذشته، با بیان اینکه نقش زن در اسلام تنها همسر و مادر بودن است اظهار داشت: «از دلایل کم شدن برکات زندگی و قطع شدن نزولات آسمانی وضعیت افتضاح حجاب است.» همچنین سال ۹۵ امام جمعه اصفهان «بیحجابی زنان» را عامل «خشکی زایندهرود» خوانده بود. اظهاراتی از این دست درکنار طرح و لوایح قانونی در جهت محدودسازی زنان و نیز برنامههای تبلیغی-مذهبی، خواهان کمرنگ کردن هرچه بیشتر نقش زنان در جامعه هستند. سیاستهای اجتماعی و فرهنگی حکومت اسلامی در طی چهار دهه توانسته است زنان ایرانی را در عرصههای مختلف به حاشیه براند و حتی افکار طیفی از مردها را با خود همسو کند، اما به گفته معترضان، اعتراضات ۱۴۰۱ نقشههای حکومت را نقش برآب کرد.
فرشته در مورد تجربه این تغییرات در یک سال گذشته به زمانه میگوید:
بدون اغراق در این یک سال خیلی اعتمادم به مَردها بیشتر شده-البته بسیجیها را نمیگویم! – منظورم مردهای عادی است که در خیابان و بازار و محل کارم هستند. اگر قبلاً جرات نمیکردم سوار تاکسی با راننده شخصی بشوم، این روزها دیگه ترسی ندارم. حتی درمورد پوششم خیلی راحتتر هستم. چندین برابر متلکپرانی و آزار و اذیت خیابانی کم شده است.
فرشته که در یک پوشاک فروشی کار میکند از حسی که امروزه به مردها دارد صحبت میکند و در این باره تصریح میکند:
الان وقتی دیروقت به خانه برمیگردم، مثل دو سه سال پیش دلهره و ترس ندارم، میدانم از سمت مردها مزاحمتی برایم پیش نخواهد آمد. نه اینکه به کل همه اینطوری باشند، ولی خیلی خیلی کم شده است. این روزها خیلی اعتمادم بیشتر شده و میدانم اگر اتفاقی یا کسی مزاحمم شود، خودِ مردم به کمکم میآیند. چند ماه پیش دو نفر-که از سر و وضعشان مشخص بود بسیجی بودند- بخاطر پوششم بهم گیردادند، حتی یکی دستم را کشید، تو پارک بودیم، ولی سه چهارتا جوان آمدنت و حسابی حالشان را جا آوردند. در کل این خیلی حس خوبی است. اتفاقاً در این مورد با دوستای دیگرم هم صحبت کردم و آنها هم همین حس را دارند.
سارا نیز که ۲۲ سال دارد و دانشجوی رشته گرافیک است تجربههای مشترکی از این دست دارد. او در مورد تغییر نگاه مَردها در یک سال گذشته به گزارشگر میگوید:
فکر کنم اینکه بین مردم احساس امنیت داشته باشی بزرگترین دستاورد است. قبلاً تو تاکسی، تو اتوبوس، تو خیابان و هرجایی دیگر این حس امنیت را نداشتم. خیلی وقتها میگفتم کل مردهای ایرانی خودشان گشت ارشاد هستند، ولی الان نه. الان خیلی خیلی بهتر شده، هرجوری بپوشم یا هرجا که دلم میخواهد بروم ترسی از مردم ندارم، چه نگاه مردها و چه نگاه زنها عوض شده، الان فقط و فقط ترسم از مامورهای حکومت است. حس میکنم به زن بودنم احترام میگذارند، اجازه میدهند خودم باشم و از همه مهمتر حس میکنم پشتیبان و مراقبم هستند. البته هنوز آدمهای ناجور هستند، ولی تعدادشان خیلی کمتر شده. اگر دو سال پیش در عرض یک ساعت پنجاه متلک میشنیدی الان به دو تا هم نمیرسد. این اعتراضات، انقلاب ذهنها بود.
خیزش سراسری شهریور گذشته همراه با افزایش حس اعتماد به نفس خانمهای ایرانی، مردان را نیز بهرغم قوانین جمهوری اسلامی، به پرداخت حقوق مادی و معنوی آنها ترغیب کرده است. براساس ماده ۹۰۷ قانون مدنی در ایران، فرزندان پسر دوبرابر خواهرانشان از ارث پدر را صاحب میشوند. حدوداَ هفتماه پیش پدر «ابراهیم» فوت کرد. او دو خواهر دارد. اما به گفته خودش ارثی که از پدرش مانده بود را برخلاف قوانین فقهی در ایران به طور مساوی بین هر سه فرزنده خانواده تقسیم کردند. او در این باره به گزارشگر زمانه میگوید:
نمیخواهم طوری جلوه دهم که کار شاخصی انجام دادهام، ولی مطمئنم اگر دو سه سال پیش پدرم فوت میکرد، سهم خواهرها را طبق قانون جمهوری اسلامی تقسیم میکردم. خودم در اعتراضات پارسال حضور داشتم، این اعتراضات خیلی چیزها را برایم روشن کرد. اعتراف میکنم قبل آن، آدم عادلی نبودم و تو خیلی چیزها به خواهرهایم زور میگفتم. ولی الان نه. تمام مردم برای حق خواهی زنان و آزادی جامعه و تغییر آن جانشان را کف دستشان گذاشتهاند، چطور میتوانم در خیابان زن، زندگی، آزادی بگویم ولی در خانه خودم به خواهرم زور بگویم یا حقش را بخورم؟! من دیگر آن آدم سابق نیستم! باید اشتباهات گذشته را قبول کنیم، وگرنه نمیتوانیم جمهوری اسلامی را شکست بدهیم. زنها به ما مردها نشان دادند که چقدر درموردشان اشتباه کردهایم.
یکی برای همه، همه برای یکی
قیامی که در شهریور ۱۴۰۱ از سقز-کردستان شروع شد، خیلی زود بیشتر استانها و شهرهای ایران را در برگرفت و نام «ژینا (مهسا) امینی» در سراسر کشور طنینانداز شد. از همان روزهای اول خیزش، معترضان شعارهای مشترک و حمایتی همچون «آذربایجان بیدار است، حامی کردستان است»، «از کردستان تا تهران، ستم علیه زنان»، «کردستان، زاهدان چشم و چراغ ایران» را درکنار شعار اصلی جنبش «ژن، ژیان، ئازادی»-زن، زندگی، آزادی- سر دادند. همه معترضان خواهان برچیدن نظام سیاسی حاکم بر ایران بودند و هستند.
یکی از شهروندان کُرد درمورد میزان همبستگی مردم و دستاورد یکساله خیزش اعتراضی علیه حکومت به گزارشگر رادیو زمانه میگوید:
در این چهل و چند سال، جمهوری اسلامی به انواع حربه و فریب برای تفرقهافکنی بین ملتها و ادیان و زبانهای داخل ایران متوسل شده. حتی میتوان اثبات کرد که به شکل سیستماتیک بین کُردها و تُرکها بخصوص در شهرهای مشترک اختلاف ایجاد میکرد. در کنار تفرقهپراکنی، به کرات از طریق صدا و سیما و رسانههای وابستهاش صدها توهین و تحقیر را نثار ملتهای گوناگون ایرانی میکرد. همه اینها تا حدودی باعث شده بود مردم از همدیگر فاصله بگیرند، درد هم را نفهمند و حتی بعضاً در سرکوب یکدیگر دست داشته باشند. اما قیام سال گذشته اگر یک دستآورد داشته باشد همین نزدیک شدن مردم به همدیگر و همبستگی سراسری است. این بزرگترین نتیجه است؛ نتیجه که تماماً با سیاستهای مخرب جمهوری اسلامی در تضاد است.
در همین زمینه یک شهروند تُرک از همدان معتقد است اعتراضات شهریور نشان داد که ظلم جمهوری اسلامی همه ایران را در برمیگیرد و نیازمند همبستگی سراسری است. او در توضیح بیشتر به رادیو زمانه میگوید:
در این یک سال، حکومت از هر زبان و قومیت و مذهبی که بوده، کشته، شکنجه داده و زندانی کرده است. وقتی پای حفظ نظام درمیان باشد، حکومت اهریمنی آخوندها هرکاری برای نجاتش میکنند. اما هرگز فکر نمیکردند با کشتن دختری در کردستان تمام ایران علیهشان بسیج شود، ولی خوشبختانه شد. این همراهی و همبستگی که امروز در ایران وجود دارد حاصل خونهای است که به ناحق در این یک سال ریخته شد. ما در اعتراضات یاد گرفتیم همه ما پیش چشم ظالم یک تکه گوشت دم گلولهایم. همین شد که اتحاد و آشتی و همراهی با هم را یادگرفتیم. این روزها نتیجه همبستگی را به خوبی در میان مردم میبینیم، هرچند حکومت دست بردار نیست و مدام تلاش میکند که مردم را از خواسته اصلیشان که سرنگونی نظام باشد منحرف کند، اما همراهی و آگاهی مردم جلوی این فریب را گرفته است.
در همین رابطه، سال گذشته وفا عائلی، دایی ژینا امینی درمورد منحرفسازی افکار عمومی به سایت فراز گفته بود:
ما به هیچوجه نگاه قومیتی نداریم. هر کسی به هر نحوی میخواهد این موضوع را قومیتی کند، صد در صد اشتباه میکند. خانواده ما، خانواده ایران به هیچوجه چنین نگاهی ندارند و آن را کاملاً غلط میدانند[…] همه ما انسانیم و کاری که مردم تهران برای ما کردند، کاری که مردم آذربایجان کردند، کاری که مردم هرمزگان و اصفهان و شیراز و هر جای ایران کردند. ما با هم این ندا را سر میدهیم. ما یکپارچهایم.» رسانههای وابسته به حکومت در یک سال گذشته با «تجزیهطلب» خواندن متعرضان کُرد و نیز وابستگی معترضان به گروهگهای تروریستی تلاش کردهاند افکار عمومی را از اعتراضات علیه حکومت منحرف کنند. علیرغم تبلیغات حکومت، معترضان در سراسر ایران همدیگر را نه جداییطلب میخوانند و نه تروریست.
یک شهروند از تهران در این باره به رادیو زمانه میگوید:
دیگر حنای جمهوری اسلامی پیش ما رنگی ندارد، تجزیهطلب و تروریست خواندن فلان و فلان تلاش مذبوحانه حکومت است. مردم در این یکسال چنان همدیگر را شناختن و بهم دیگر نزدیک شدهاند که حرفها مفتی از این دست خریدار ندارد. حکومت قاتلی مثل جمهوری اسلامی، مردم را از هم متنفر کرده بود! طوری درمورد بلوچستان و کُردستان و اهواز حرف میزد که انگار اگر برای مسافرت هم آنجا بروی سرت را میبرند! این تبلیغاتی است که چهل و چند ساله به خورد ملت میدهند. ولی در این یک سال خوب دستشان رو شد، همه فهمیداند چقدر پایههای این نظام با دروغ و دورویی و تفرقه تنیده شده. الان بین فارس و کُرد و عرب و بلوچ و مازنی و لُر جدایی وجود ندارد، همه متحد و یک صدا شدهایم. به نظر من این پیروزی بزرگی است و حداقل یک انقلاب ذهنی و درونی برای همه مردم ایران بوده است. اتفاقاً جمهوری اسلامی از همین اتحاد و همبستگی هراس داشت، به همین خاطر به تفرقهافکنی روی آورده بود.
یک سالی که از اعتراضات شهریور ماه میگذرد، چهره فرهنگی و اجتماعی ایران را دستخوش تغییر قرار داده است. مصاحبهشوندگان در کنار تجربههای یاد شده به موارد دیگری چون فزونی شهامت و شجاعت بین مردم و همچین افزایش ناباوری و بیاعتمادی به قدرت نظامی حکومت، اشاره میکنند. آنها معتقدند اعتراضات، تربیت و آموزش جدیدی برای مردم به ارمغان آورده است، تربیتی که از اساس با نظام عقیدتی و ارزشی جمهوری اسلامی در تضاد است.
سم شاید انتشار ندین ولی دل خودتون رو ب این حرفها خوش نکنید هیچ خبری نیست
مهدی / 19 September 2023
زنان ایران یکی از اقشار مورد تبعیض جنسی، مذهبی و اجتماعی ایران در تاریخ ایران بوده و هستند. حادثه جانگداز ژینا، طیف جوان دیجیتالی ایران را به اعتراض و قیام شهری کشاند ولی بدلیل اپوزیسیون پراکنده و پاشیده، آب در آسیاب حاکمیت ریخته شد. رژیم برای سرکوب داخلی مجبور به مماشات با سعودیها در سیاستهای منطقهایی و با آمریکاییها در مسائل اسراییل و بین المللی شد. گروگانگیری بمثابه هم تاکتیک و هم استراتژی مورد استفاده ابزاری رژیم است، که تاکنون اثرات ثمر بخشی برای حکومت شیعه ایران داشته ، برقراری، اقتدار نظامی- اختلاسی اگرچه هزینه بدنامی و بی پرنسیپی در داخل و خارج از ایران داشته ولی بی آبرو باش ولی حاکم باش، شعار قلبی رژیم امام زأیل خمینی, از بدو تاسیس تاکنون بوده است. به هر حال تا وقتیکه بخشی از نظامیان به جمعبندی حذف رژیم و اصلاحات ساختاری در ایران نرسند و به خواستههای ۹۰ درصد مردم نپیوندند، این ماجرا ادامه دار است. به امید وفات ولی فقیه. آمین
ایراندوست / 19 September 2023