دختری جوان و پرنشاط و فعال به نام ندا، از سه ماه پیش افسرده شده و اطرافیانش نگران حال او هستند.

اطرافیان ندا می‌گویند از وقتی صمیمی‌ترین دوستش خودکشی کرده، تعادل روانی خود را از دست داده است. پدر و مادرش بسیار نگران وضعیت او هستند و دخترشان را تحت نظر روانشناس گذاشته‌اند. 

اگر در ایران هستید و به خودکشی فکر می‌کنید، پیش از هر اقدامی با یکی از شماره‌های زیر تماس بگیرید: اورژانس اجتماعی: ۱۲۳، اورژانس شهری: ۱۱۵، صدای مشاور: ۱۴۸۰، اورژانس روانپزشکی تهران: ۴۴۵۰۸۲۰۰.

ندا می‌گوید دوستش دو روز پیش از خودکشی به او پیشنهاد کرده بوده با هم خودکشی کنند. ندا از اینکه حرف دوستش را جدی نگرفته بوده بوده، دچار عذاب وجدان شده و نمی‌تواند خودش را ببخشد. 

اما ندا تنها کسی نیست که این روزها درگیر مساله خودکشی یکی از نزدیکان خود شده است. مساله خودکشی افراد، دلایل آن، مواجهه اطرافیان با این موضوع و مسائلی از این دست، این روزها بیشتر از گذشته به چشم می‌آید. 

از جمله دلایل پررنگ شدن این موضوع، وجود امکانات فضای مجازی است که امکان اظهار نظر و ابراز احساسات را به‌صورت گسترده فراهم کرده است. 

در این اظهار نظرها، جهت‌گیری‌های مختلفی دیده می‌شود. ابراز احساساتی که گاه به دو قطب تقدیس یا تقبیح نزدیک می‌شوند.

سیاوش از جمله کسانی است که این سهولت اظهار نظر درباره مساله‌ای مانند خودکشی را مطلوب نمی‌داند. 

او پیش‌تر یک دوره افسردگی سخت گذرانده و چند سال قبل دو نفر از دوستان نزدیکش را، یکی در دانشگاه و دیگری در دوره سربازی، به دلیل خودکشی از دست داده است.

سیاوش می‌گوید: «با انتشار خبر خودکشی افرادی که تا حدی شناخته‌شده هستند، موجی از ابراز احساسات راه می‌ا‌فتد. این وسط عده‌ای هستند که این خودکشی‌ها را قهرمانانه توصیف می‌کنند و نشان جرات و شهامت می‌دانند.»

او از تأثیر چنین جمله‌هایی بر افرادی که به هر دلیلی ممکن است وضعیت روانی آشفته‌ای داشته باشند می‌گوید و به دوره افسردگی خودش اشاره می‌کند. 

سیاوش می‌گوید:

شاید اگر چند سال پیش که شدیداً افسرده بودم، می‌دیدم دوستانم خودکشی را عملی شجاعانه معرفی می‌کنند، تردید را کنار می‌گذاشتم و دیگر اینجا نبودم. درحالی‌که الان از بحران گذشته‌ام و زندگی متعادلی دارم.

به عقیده او وقتی کسی در عکس‌العمل به خبر خودکشی، مثلاً در صفحه اینستاگرام خود می‌نویسد «کاش من هم جرئت داشتم» این پیام را به مخاطبش منتقل می‌کند که اگر جرات داری برو جلو و اقدام کن.

او به تأثیری که هر جمله یا هر حرکت ما در فضای مجازی ممکن است بر دیگران داشته باشد اشاره می‌کند و به اعتراض می‌گوید

بسیاری از ما به تأثیر حرف‌هایمان فکر نمی‌کنیم و بی‌توجه یا شاید برای جلب توجه یک چیزی می‌نویسیم.

جدی گرفتن نشانه‌ها

بعضی موارد خودکشی نشان می‌دهد که فردی که با برنامه‌ریزی قبلی دست به خودکشی زده، رفتارهایی از خود نشان داده که اگرچه جلب توجه نکرده‌اند اما با کنار هم گذاشتن آنها می‌شود به قصد فرد پی برد.

آرش از جمله کسانی است که تازگی یکی از نزدیکانش را از دست داده است. او از اینکه خودش و اعضای خانواده، تازه بعد از خودکشی دخترخاله‌اش فهمیده‌اند بعضی مسائل را باید جدی‌تر می‌گرفته‌اند، احساس بدی دارد.

آرش می‌گوید:

نگار حدود ۳۰ ساله بود و تنها زندگی می‌کرد. دختر جذابی بود. خیلی کار می‌کرد. مدتی هم به خاطر افسردگی دارو مصرف می‌کرد و کسی متوجه نشده بود که داروهای تجویزی روانپزشکش را بدون مشورت قطع کرده است.

به گفته آرش، او در ظاهر دختری فعال و اجتماعی بوده و در اعتراضات یک سال گذشته هم پیوسته حضور داشته است. چه در خیابان و چه در فضای مجازی و چه در گفت‌وگوهای شخصی.

نگار در طی چند روز، به اغلب آشنایان تلفن زده، بدهی‌هایش را پرداخته و امانتی‌هایی را که داشته به صاحبانش برگردانده است. هیچ کدام از این کارها برای کسی مهم نبوده اما کمی بعد، معنی پیدا کرده است.

آرش معتقد است چند ماه بعد از اعتراضات در ایران، ناامیدی از تغییری که بخش عمده جامعه – از جمله نگار – انتظار می‌کشید، او را از ادامه زندگی دلسرد کرد.

او می‌گوید

شاید کوتاهی من و نزدیکان دیگر بود که متوجه نشدیم بعد از صرف آن همه انرژی برای تغییر فضای سیاسی و اجتماعی، احساس ناامیدی کرده. ما فریب ظاهر شاد و سرحالش را خوردیم.

آرش درباره کارهایی را که در این چند ماه بعد از خودکشی نگار به آنها فکر کرده، حرف می‌زند. کارهایی که شاید می‌توانست حال او را کمی بهتر کند.

می‌گوید:

شاید مهمترین کار این بود که با هم حرف می‌زدیم. درباره زندگی روزانه خودمان. درباره طولانی و سخت بودن راه رسیدن به آزادی. درباره اینکه نباید خسته شد و کم آورد.

او حالا با هر کسی که از تغییر وضعیت در ایران ناامید و افسرده باشد صحبت می‌کند:

در شرایطی که همه‌چیز، ما را به سمت ناامیدی و افسردگی سوق میدهد، خودمان باید هوای هم را داشته باشیم. از کم شدن ما، فقط خودمان زیان می‌بینیم.

چالشی برای روانشناسان

روانشناسان در برخورد با موضوع خودکشی با چند مساله مواجه هستند. از جمله اینکه خود مشاور روانشناس در این حوزه چقدر تسلط دارد.

حمید، دکترای روانشناسی دارد و در طول سال‌های فعالیتش با بیمارانی که گرایش به خودکشی داشته‌اند کار کرده است. در این باره می‌گوید:

ممکن است یک روانشناس ناخواسته بیمار افسرده یا در آستانه خودکشی را به این کار ترغیب کند.

او توضیح می‌دهد:

قرار نیست روانشناس با استدلال عقلی و توضیحات منطقی مراجعش را مجاب کند که نباید خودکشی کند. چون این موضوع قابل استدلال نیست. اگر به هر دلیلی مشاور نتواند درست عمل کند، او در تصمیمش قاطع‌تر می‌شود.

به گفته حمید کار کردن با مراجعی که می‌گوید قصد خودکشی دارد دو جنبه دارد. یکی اینکه وقتی کسی چنین چیزی را اعلام می‌کند، به این معنی است که دنبال راهی برای رهایی از فکر خودکشی است. و این خبر خوبی است.

او اضافه می‌کند:

کمتر پیش میآید کسی اعلام کند قصد خودکشی دارد. روانشناسان خبره غالباً از نشانه‌های دیگر درمی‌یابند که ممکن است کسی قصد خودکشی داشته باشد.

از سوی دیگر، اگر کسی با اعلام قصد خودکشی به مشاور مراجعه کند و بعد دست به خودکشی بزند، مسائل دیگری هم پیش می‌آید.

حمید توضیح می‌دهد:

در چنین شرایطی، غیر از بار روانی برای مشاور، پای او پیش پلیس گیر است. او را خواهند خواست و بازجویی خواهند کرد. ماجرا ساده تمام نمی‌شود.

Ad placeholder

وقتی احتمال خودکشی وجود دارد

توصیه روانشناسان این است که اگر احتمال می‌دهید در اطرافیان‌تان کسی به خودکشی فکر می‌کند، مهمترین کار، کمک گرفتن از متخصص است. 

شیوا، به‌عنوان روانشناسی که مدتی است بر این حوزه تمرکز کرده، می‌گوید:

در چنین شرایطی خیلی مهم است کسی که قصد کمک دارد خودش یک جلسه به مشاور مراجعه کند تا بداند چه رفتارهایی مناسب است و چه کارهایی مخرب.

روانشناسان عوامل مختلفی را برای اقدام به خودکشی در نظر می‌گیرند. یک طرف، اتفاقات و حوادثی است که به صورت موردی و یکباره ممکن است شخص را به این تصمیم سوق دهد.

 حوادثی مانند ورشکستگی، شکست‌های مختلف یا ترس شدید و حتی فشارهای اقتصادی و اجتماعی، ممکن است آنقدر برای شخصی سنگین باشد که غیرقابل تحمل شود.

از طرف دیگر، عوامل درونی مانند افسردگی هم ممکن است دلیل اقدام به خودکشی باشد و به همین دلیل، باید این دست مسائل را جدی گرفت. 

شیوا درباره نشانه‌های افسردگی می‌گوید:

اگر در اطرافیانمان نشانه‌هایی مثل بی‌حوصلگی، تغییر اشتها و پرخوابی یا کم‌خوابی شدید مشاهده کردیم، به آن حساس شویم و سعی کنیم برای کمک از متخصص مشورت بگیریم.

تأکید او بر کمک گرفتن از متخصص به این دلیل است که گاهی نگرانی ما در مواجهه با افسردگی اطرافیان‌مان، باعث می‌شود آنها را ناخواسته آزار دهیم و حال آنها را بدتر کنیم.

او می‌گوید:

تشخیص میزان افسردگی و نحوه مواجهه با آن، کار سادهای نیست و بسیاری از افراد به طور معمول نمی‌دانند در مواجهه با چنین مواردی چطور باید رفتار کند.

شیوا می‌گوید جدی گرفتن این نکات میتواند از بعضی موارد خودکشی پیشگیری کند. 

Ad placeholder

در شرایط بحرانی چه می‌توان کرد

دشواری دسترسی به روانشناس مجرب در شرایط بحرانی، یکی از مسائلی است که از طرف نزدیکان افرادی که دست به خودکشی زده‌اند، مطرح شده است.

سازمان بهزیستی شماره تلفن ۱۲۳ را به‌صورت شبانه‌‌روزی برای موارد اورژانس اجتماعی اعلام کرده و شماره تلفن ۱۴۸۰ هم از ساعت ۸ صبح تا ۱۲ شب به‌صورت رایگان به مشاوره تلفنی اختصاص دارد.

با این حال، روانشناسان می‌گویند از این امکان سازمان بهزیستی به شکل مطلوبی استقبال نشده است. یکی از روانشناسان دو دلیل عمده برای این اتفاق ذکر می‌کند. یکی بی‌اعتمادی مردم به حکومت، دیگری نبود تبلیغ مناسب.

دکتر صادقی در این باره می‌گوید:

به طور کلی حساس کردن افراد جامعه به چنین مسائلی کار ساده‌ای نیست. در واقع از دست یک شخص کاری برنمی‌آید. یعنی اتفاقی نمی‌افتد، مگر با اطلاع‌رسانی در حد گسترده.

او در مورد شرایط ایران می‌گوید:

رسانه‌های عمومی مثل صداوسیما و خبرگزاری‌ها در انحصار دولت است. بعضی رسانه‌های فارسی و شبکه‌های مجازی را در اختیار داریم، و امید به اینکه بشود حساسیت افراد را در شبکه مجازی افزایش داد.

او درباره نبود آمار دقیق مرگ‌های بر اثر خودکشی یا موارد اقدام به خودکشی می‌گوید:

وقتی همه‌چیز امنیتی قلمداد می‌شود، حتی آماری از میزان خودکشی در کشور در دست نیست. همه‌چیز بر اساس حدس و گمان یا مشاهدات شخصی است.

به این ترتیب، راه برای یک پژوهشگر و جامعه‌شناس و روانشناس هم نمی‌تواند فهمی دقیق و مستند از جامعه داشته باشد. 

با این وجود، دکتر صادقی امکانات فضای مجازی را  قابل توجه می‌داند و می‌گوید:

جستجوی کلمه خودکشی در گوگل، این روزها با پیام‌های بازدارنده‌ای مثل امکان اتصال به مشاور آنلاین همراه است، که شاید در لحظه بحرانی به فرد کمک کند.

او معتقد است از هر امکانی باید برای حفظ جان افراد استفاده کرد. به این دلیل که «هر فردی برای جامعه اهمیت دارد. به‌علاوه خودکشی یک فرد، در بسیاری مواقع به فروپاشی روانی نزدیکان فرد نیز منجر می‌شود.» 

او می‌گوید:

این روزها که فضای مجازی بخشی از دنیای شخصی آدم‌هاست، باید به امکانات این دنیا هم توجه کرد و در حد امکان از آن سود برد.

به گفته دکتر صادقی، آشنا کردن جامعه با امکانات بهداشت روانی، بخصوص در شرایطی که انواع بحران‌ها و فشارها روزبه‌روز بیشتر می‌شود، کاری ضروری است، و برای گذر از این بحران چاره‌ای نیست جز اینکه همگی آن را بخشی از مسئولیت اجتماعی خود بدانیم.