در آستانه اربعین ۱۴۰۲، نبض حکومت در تهران و بغداد همزمان میزند. صدها هزار نفر در دو سوی اروند رود/شط العرب در تدارک برگزاری بزرگترین مانور سیاسیـمذهبی در جهان هستند.
فصل جدید در تاریخ اربعین از سال ۲۰۱۴ شروع شد، وقتی در اوج تنش ژئوپلتیک ایران و عربستان، این گردهمایی دینی جایگاه نمادین برجستهتری نسبت به حج در اجتماع سیاسی شیعیان پیدا کرد.
در چهارراه جامعه و دولت، امر سیاسی و مذهبی، اربعین حالا هم در ایران و هم در عراق فرصتی استثنائی برای نمایش وحدت، شکوه و قدرت است.
رابطه ایران و عراق یک رابطه برابر و مخملی نیست. فارغ از شکافهای بالقوه ژئوپلیتیک، تهران خود را مرکز امپراطوری شیعی میداند و بغداد را قمری در منظومه خویش. مدتی است موضوع وابستگی گازی-تنش مالی هم به فهرست مشکلات دو کشور اضافه شده و البته تنش آبی. به تازگی منابع خبری عراقی و ترک خبر دادند که ایرانیها بدون دلیل و اطلاع قبلی جریان آب زاب کوچک را که به رود دجله در عراق میریزد قطع کردهاند، اتفاقی که پیشتر نیز در ماه ژوئیه رخ داده بود. فشار جمهوری اسلامی بر بغداد برای خلع سلاح کردن احزاب کردستانی مستقر در خاک این کشور هم کماکان ادامه دارد.
علیرغم همه اینها، اما استراتژی استفاده نمادین و سیاسی از امر آئینی در محرم و اربعین و غدیر، حلقه اتصال محکمی میان حاکمان در هر دو کشور ایجاد کرد است. امر آئینی در شیعه اما به لحاظ تاریخی به همان میزان که عرصه وحدت اجتماعی بوده، وهله تضاد و تنش هم هست.
غدیر به مثابه روش
«اطارنا قوة وغديرنا منهج»؛ این شعاری است که پشت سر محمد السودانی، نخستوزیر عراق در سخنرانی اوایل ژوئیه او نقش بسته بود: «چارچوب هماهنگی ما قدرت ما و غدیر برنامه و روش عمل ماست.» سیاستمداران، نمایندگان مجلس و مقامات کشوری عراق برای بزرگداشت عید غدیر گرد هم آمده بودند : یک مراسم توامان مذهبی و سیاسی در ابعاد کوچک و گلخانهای نسبت به اربعین.
«چارچوب هماهنگی شیعیان عراق»، متشکل از جریانهایی همچون ائتلاف «دولت قانون» به رهبری نوری مالکی، «ائتلاف الفتح» به رهبری هادی عامری، «عصائب اهل حق» به رهبری قیس خزعلی، ائتلاف «نیروهای دولت ملی» به رهبری عمار حکیم و ائتلاف «عقد الوطنی» به رهبری فالح فیاض، به اتکا دستگاههای دولتی و البته فرا-دولتی، در پی تحکیم یک عراق شیعی است. ماه گذشته، پس از سالها بحث و جدل، هیئت دولت عراق عید غدیر را در این کشور تعطیل رسمی اعلام کرد.
«غدیر به مثابه روش» برای چارچوب هماهنگی نه یک راهنمای اخلاقی که یک برنامه سیاسی است؛ برنامهای که در سالهای اخیر از جمله شامل تکثیر نقاشیهای دیواری و مجسمههای ابومهدی المهندس، رئیس سابق ستاد نیروهای حشد شعبی، و قاسم سلیمانی، رهبر سابق نیروی قدس ایران در فضای عمومی بغداد نیز بوده است. همزمان، پیشروی اداره اوقاف شیعیان برای کنترل وهماهنگسازی مساجد و ساختمان هایی مذهبی، حتی غیرشیعی، ادامه دارد.
مساله صرفا تسخیر شیعی فضای نمادین در کشوری نیست که اکثریت جمعیت آن شیعه هستند، بلکه پیوند تنشآمیز فضای نمادین شیعی شده با دستگاه دولت است.
شیعه در دولت، شیعه در اپوزیسیون
غدیر به مثابه روش و اربعین به مثابه استراتژی. بله، مشکل اما آنجاست که با محتواهای غالبا ضد-حکومتی و ضد-نهادی شیعی، دولتسازی و ایجاد یک جامعه سیاسی یکپارچه کار آسانی نیست. در این مورد خود شکاف سیاسی شیعیان در عراق، به ویژه پس از انتخابات اکتبر ۲۰۲۱ گویاست : یکسو چارچوب هماهنگی و در طرف دیگر جریان مقتدی صدر.
ماه گذشته و پس از قرآنسوزی یک پناهجوی عراقی در سوئد، حامیان صدر به سفارت سوئد در بغداد یورش بردند تا نشان دهند که در پایبندی به اصول سازشناپذیر اند. همزمان با این نمایش سازشناپذیری، رسانههای نزدیک به صدر به چارچوب هماهنگی تاختند و آن را متهم کردند که برای حفظ قدرت «سازشگر» شده است. از این بابت بدون شک مقتدی صدر به ژنتیک شیعه وفادارتر است تا چارچوب هماهنگی، جریان نزدیک به تهران. جریان صدر حتی پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی اکتبر ۲۰۲۱ لباس اپوزیسیون را از تن خارج نکرد تا جامه دولتمرد بر تن کند.
ژوئن ۲۰۲۲ نمایندگان جریان صدر پس از ۹ ماه تلاش ناموفق برای به طور دستهجمعی استعفا دادند و سپس صدر نیز در ماه اوت اعلام کرد که از سیاست کنارهگیری میکند. کنارهگیری خود اما زمینهساز بروز تظاهرات خیابانی و درگیری میان شبهنظامیان طرفدار صدر و حشد الشعبی و نیروهای امنیتی شد. طرفداران صدر حتی به کاخ ریاست جمهوری در بغداد حمله کردند.
مازاد دوگانه شیعی علیه فرم حکومت
ماجرا به سادگی رقابت سیاسی مقتدی صدر، عمار حکیم و نوری مالکی و … نیست، بلکه تنش میان فرم حکومتی و محتوای ایدئولوژیک ضد=حکومتی شیعه است که امسال در جریان عزاداریهای محرم در بغداد نیز خود را نشان داد.
فرم حکومت در عراق، نظام محاصصة یا تخصیص فرقهای مناصب سیاسی است. موجهای شیعیسازی اما نوعی محتوای مازاد ایجاد کرده است که از درون و بیرون در حال فرسایش فرم حکومت و در نهایت دولت-ملت در عراق است. در اینجا انحراف شیعی از فرم حکومت دو شکل متضاد پیدا کرده است: از یک سو، شاهد حرکت نظاممند ضد-دولتی و ضد-نهادی جریان شیعی هستیم که تجلی اصلی آن را در جریان مقتدی صدر میتوان دید. از سوی دیگر، این حرکت ضد نهادی در جریان رقیب صدر، یعنی چارچوب هماهنگی نوعی اضطراب وجودی ایجاد کرده و زمینهسار حرکت به سمت اقتدارگرایی و نوعی جهش فرا-دولتی شده است. حشد شعبی در ابتدا همچون یک سازمان سیاسی فرا-دولتی شکل گرفت، ماجرا امروز نه فقط دولتی شدن حشد شعبی که حشد شعبی شدن دولت شیعی است.
در یک سو، متقدی صدر که خود را رهبر «انقلاب علیه فساد» میداند، انقلابی که با دولت جمع نمیشود، و در سوی دیگر، السید رشید الحسيني، استاد حوزه عملیه نجف و نماینده آیت الله سیستانی که سال گذشته در واکنش به تظاهرات جریان صدر گفت اگر انتخاب میان فساد و هرج و مرج باشد، فساد در مقایسه با هرج و مرج شر کمتری است.
جریان ضد-حکومتی شیعی و جریان فرا-حکومتی شیعی اگرچه آبشان در یک جوی نمیرود، هر دو اما در استفاده سیاسی از امر آیینی، از محرم و از اربعین مصمم اند.
سال گذشته در آستانه اربعین مقتدی صدر به برادران ایرانی هشدار داد به قوانین عراق پایبند داشتند، درست همان زمانی که جریان رقیب در تدارک نمایش پیوند برادری با تهران به میانجی اربعین بود. وحدت و تضاد با جمهوری اسلامی تا اطلاع ثانوی از جمله کانونهای اصلی تبلور واگرایی شیعه ضد-حکومتی و شیعه-فرا حکومتی در عراق است.