در هفته‌های گذشته خشونت سیاسی در آستانه انتخابات سراسری اکوادور بالا گرفته است. یک هفته و نیم پیش از انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری در اکوادور، فرناندو ویاویسنسیو نامزد این انتخابات پنج‌شنبه ۱۰ اوت / ۱۹ مرداد در جریان یک کارزار انتخاباتی در کیتو پایتخت این کشور با شلیک گلوله به قتل رسید. در این حمله تروریستی دست‌کم ۹ نفر، از جمله چند مأمور پلیس و یک نامزد انتخابات پارلمانی مجروح شدند و مظنون تیراندازی نیز کشته شد. فرناندو ویاویسنسیو ۵۹ سال سن داشت و از منتقدان جدی فساد در اکوادور بود. ویاویسنسیو به‌عنوان نامزد جنبش چپ دموکراتیک Construye (بساز!) یا MC25  در کارزار انتخابات ریاست جمهوری اکوادور شرکت کرده بود و در آخرین نظرسنجی‌ها در رتبه چهارم یا پنجم قرار داشت. او پیش از این به‌عنوان یک روزنامه‌نگار و نماینده پارلمان بارها از فساد گسترده در اکوادور انتقاد کرده بود. یک سیاستمدار چپ‌گرای دیگر به نام پدرو بریونس نیز دوشنبه ۱۴ اوت/ ۲۳ مرداد در خانه خود در شهر سن ماتئو توسط دو مرد موتورسوار به ضرب گلوله کشته شد.
اکوادور در یک بحران سیاسی جدی قرار دارد. محبوبیت دولت و پارلمان در میان مردم بسیار پایین است. کشوری که زمانی آرام بود در حال حاضر با موج خشونت‌ها روبه‌روست. نرخ قتل در این کشور بالاست و در سال گذشته از هر ۱۰۰ هزار نفر ۲۵ نفر به قتل رسیدند که این تعداد حتی از مکزیک و برزیل نیز بیشتر است. دولت قاچاقچیان مواد مخدر را عامل خشونت‌ها می‌داند.
انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری و پارلمانی در اکوادور ۲۰ اوت / ۲۹ مرداد برگزار خواهد شد. برای بررسی ریشه‌های خشونت جاری در جامعه اکوادور با یک فعال اجتماعی اکوادوری ساکن هلند مصاحبه کرده‌ایم. نام او به دلایل امنیتی نزد زمانه محفوظ است.

زمانه: ریشه‌های خشونت جاری در اکوادور را چه می‌دانید؟ چه نیروهایی پشت این ترورها هستند؟

ریشه همه چیز به پانصد سال پیش و فرایند استعمار و نهادینه‌کردن خشونت در سراسر قاره بازمی‌گردد. پس این ماجرای تازه‌ای نیست و فقط هم به اکوادور محدود نمی‌شود. هیچ نکته خاصی در این پدیده وجود ندارد که آن را به معنی خاص کلمه پدیده‌ای اکوادوری بخوانیم. خشونت پایه و اساس روشی است که نظم استعماری با آن بر قاره حکومت کرد.

در رابطه با عوامل پشت ترورهای اخیر، روشن است که این کارتل‌های مواد مخدر هستند. به طور کلی، من مسئولیت این رویدادها را متوجه سیستم سیاسی، مصرف انبوه کوکایین و جهل نسبت به فرایندهای خشونت‌بار تولید و تجارت آن، و نظم استعماری‌ای که چنین نسبت سلسله‌مراتبی و نابرابری را میان مناطق مختلف جهان برقرار کرده است می‌دانم.

نقش تجارت مواد مخدر در این خشونت‌ها چیست؟

در درجه اول، غیرقانونی بودن تجارت مواد مخدر منجر به خشونت می‌شود، و این نیز در نگاه من ادامه سیستمی است که این سرزمین‌ها را مورد خشونت قرار داده تا در خدمت نظام سرمایه‌داری قرار بگیرند. یکی از محصولات اصلی این سرزمین‌ها یعنی کوکائین در کشورهای غربی به طرز انبوهی مصرف می‌شوند. در واقع، بخش اعظم کوکائین تولیدشده در این کشورها مصرف می‌شود.

البته فقط به خاطر تجارت کوکائین نیست که این سرزمین‌ها موضوع ستم و استثمار قرار می‌گیرند. تجارت کوکائین شکلی از اقتصاد مبتنی بر استخراج منابع طبیعی در کنار استخراج نفت و منابع معدنی است. همه این‌ها از الگوی یکسانی پیروی می‌کنند، و صرفاً در مورد خشونت‌ها و تحولات اخیر این تجارت مواد مخدر است که نقش اصلی را دارد.   

نسبت این چرخش خشونت‌آمیز با تحولات سیاسی در اکوادور را چطور می‌توان فهمید؟ آیا بین خشونت جاری و چرخش سیاسی به راست نسبتی وجود دارد؟

پاسخ این سوال کمی پیچیده‌تر از سوال‌های قبلی است. به طور مختصر باید بگویم که نیروهای سیاسی راست نه فقط اکوادور بلکه در سراسر منطقه خودشان را مبارز اصلی علیه «جرایم» و مواد مخدر معرفی می‌کنند. مثلاً کلمبیا به مدت بیش از چهل سال تحت حاکمیت گروهی بود که چنین دعاوی‌ای داشت و حالا تاریخ دارد در اکوادور تکرار می‌شود.

از وقتی که این دولت راست‌گرا تصمیم به قبضه قدرت گرفت، خشونت‌ها نیز رو به افزایش گذاشت. اما پیش از آن نیز خشونت در جریان بود و تنها مسئله این است که اکوادور چندان در رسانه‌ها و گفتار بین‌المللی بازنمایی نمی‌شود. اکوادور کشور کوچکی است که در میانه دو تولیدکننده بزرگ‌تر کوکائین جهان قرار گرفته، اقتصاد آن نیز دلاری شده است، و به طور کلی در بحث‌های مربوط به مبارزه با مواد مخدر کمتر به آن توجه می‌شود.

در مجموع فکر می‌کنم تجارت کوکایین شکل دیگری از اقتصاد مبتنی بر استخراج منابع است. این نکته را مشخصاً از این رو می‌گویم که در جریان انتخابات اخیر از مردم سوال شد که آیا همچنان می‌خواهند استخراج نفت از پارک ملی یاسونی ادامه یابد یا نه. پارک ملی یاسونی بیشترین تنوع زیستی را در سراسر زمین دارد و بیش از ۱۰ سال است که برای استخراج نفت مورد حمله هر دو حکومت‌های چپ و راست قرار گرفته. در نتیجه، این مسئله فراتر از دوگانه چپ و راست است.

به این ترتیب، شرکت‌های غیرقانونی که در زمینه استخراج منابع معدنی و نفت فعالیت می‌کنند به اندازه کارتل‌های کوکائین خطرناکند. حتی مسئله قتل سیاستمداران هم از کارتل‌های مواد مخدر فراتر می‌رود. با این‌همه، تمرکز بیش از اندازه‌ای روی کارتل‌های مواد مخدر می‌شود، چنان‌که منطقه ما بعضاً با این کارتل‌ها هم‌هویت پنداشته می‌شود.

آیا کمبودها و ضعف‌هایی در دولت‌های چپ‌گرا به ظهور این تحولات کمک کرده‌اند؟ آیا پیوندهایی بین نیروهای خارجی (بالاخص ایالات متحده) و خشونت‌های جاری وجود دارد؟

دولت به اصطلاح چپ‌گرای رافائل کورئا که بیش از ۱۰ سال در قدرت بود نیز باید در این رابطه مسئول قلمداد شود. خشونتی که در فضای سیاسی و اجتماعی اکوادور در جریان است حاصل شکل‌های مختلف استخراج منابع طبیعی است که فقط محدود به تجارت کوکائین نمی‌شود. استخراج منابع معدنی و نفت نیز که از سوی چپ‌گرایان پیش برده می‌شد در این وضعیت دخیل است.

این چپ تا اندازه زیادی استعماری بود، از آن جهت که همیشه فکر می‌کرد رهایی ما باید طبق الگوی اروپا و ایالات متحده باشد. این نوید پیشرفت که از سوی هر دو گروه‌های چپ و راست پذیرفته شده بود از جمله دلایلی است که جامعه ما را به اینجا کشانده است. با این‌همه، باید در نظر داشت که ایالات متحده بزرگ‌ترین مصرف‌کننده کوکائین در جهان است. البته، باز هم این به کوکائین محدود نمی‌شود. ایالات متحده بزرگ‌ترین مصرف‌کننده هر منبع استخراجی دیگر هم هست. منافع نیروهایی که جامعه را به خشونت کشانده‌اند مستقیم به منافع ایالات متحده در منطقه گره خورده است.