مراسم عزاداری دههی اول محرم در سال جاری با سالهای گذشته تفاوت چشمگیری داشت: برای اولین بار سویههای اعتراضی نسبت به وضع موجود در نوحهها صراحت و وضوحی باورنکردنی یافت. علاوه بر جنبههای اعتراضی در نوحههای عزاداری، مفاهیم معطوف به جنبش اعتراضی که در سال گذشته به اوج رسید، ابراز میشد. این تفاوت چنان بود که چهرههای حکومتی زبان به اعتراض گشودند. واکنشهای ابراز شده نشاندهندهی خشم حکومت از مضامین جدیدی بود که در نوحههای امسال شنیده شد. شکلگیری فضای جدید در مراسم عزاداری حکومت را به تکاپو انداخت که جلوی از دست رفتن این مهمترین مراسم تبلیغاتی شیعه را بگیرد.
سالیان سال بود که نظام سیاسی از مراسم عزاداری محرم استفادهی ابزاری میکرد. حکومت از علاقهی بخشی از مردم به مراسم عزاداری در ماههای محرم و صفر آگاه بود و در فرصتهای پدید آمده، ایدهها و سیاستهای خود را از مجرای عزاداری به مردم عزادار تحمیل میکرد. فضا یکسره در دست حکومت و عوامل حکومت بود و اگر کسانی در بین مردم عزادار با ایدههای سیاسی مطرح شده موافقت نداشتند هم نمیتوانستند واکنش نشان دهند. استفادهی ابزاری از مراسم عزاداری چنان اهمیتی داشت که روحالله خمینی گفته بود: «ما هر چه داریم از محرم و صفر است».
رسانههای حکومتی هم تمام توان خود را به کار میبردند که از فضای ایجاد شده نهایت استفاده را ببرند. از همین رو هر ساله ظرفیتهای جدیدی در عزاداری حکومتی پیش کشیده میشد. مراسم شیرخوارگان حسینی یکی از این مراسم است که در سالهای اخیر با تبلیغات وسیع حکومتی به عزاداران تحمیل شد. پیادهروی اربعین هم از همین موارد است که ساختار سیاسی از آن نهایت استفاده را میبرد. اما بعد از اعتراضات موسوم به جنبش سبز و در چند سال اخیر خبرها و تصاویری از عزاداری در شهر یزد منتشر میشد که نوحهخوانها مضامین جدیدی را مطرح میکردند. در عین حال از آنجا که صراحت چندانی در این نوحهها وجود نداشت، تحمل میشد و واکنش چندانی برنمیانگیخت.
در محرم امسال وضعیت به کلی متفاوت شد. مردمی که برای عزاداری به تکیهها و هیئتهای عزاداری میرفتند، شاهد اعتراضات وسیع مردم در سال گذشته بودند. به عبارت دیگر، اعتراضاتی که با کشته شدن ژینا (مهسا) امینی در سراسر کشور به وقوع پیوست، انرژی خود را تا محرم امسال نگه داشت و این انرژی اعتراضی در مراسم عزاداری متبلور شد. اگر در سالهای گذشته مضامین جدید به گونهای جسته و گریخته در یکی دو هیئت عزاداری در شهر یزد مطرح میشد، در مراسم امسال نوحههای اعتراضی در چند شهر با استقبال وسیع مردم مواجه شد.
در مقابل، هاشم حسینی بوشهری رئیس جامعه مدرسین حوزهی علمیهی قم برخی نوحهخوانها و سینهزنها را دشمن شادکن نامید و گفت آنها «در مسیری سینه میزنند که رادیوها و رسانههای بیگانه حرف و شعارشان را پخش کنند». از آنجا که شهر یزد و یکی دو شهر از این استان، در طرح مضامین جدید پیشگام محسوب میشود، احسان عابدی، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی این استان در واکنشی خشمآلود در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «خیمه حسین آنجاست که به قول مرتضی مطهری شمر زمانه را آشفته کند نه آنجا که رسانه یزید هم برایش کف بزند». واکنش به مضامین مطرح شده در نوحهها تا سطح اول حکومت هم کشیده شد. محمدباقر قالیباف به تأسی از واکنش آیتالله خامنهای که گفته بود «دشمنها سعی کردند، تلاش کردند که محرم را بیرونق کنند»، اظهار کرد: «توطئهگران و دشمنان که برای جدا کردن مردم از اهل بیت(ع) برنامهریزی کرده بودند، باز هم شکست خوردند». قالیباف در ادامه از «سربازان گمنام امام زمان» برای خنثی کردن توطئهها تشکر کرد که به شکل استفهامی نشان دهندهی جدیت ساختار سیاسی در تلاش برای کنترل فضای عزاداریهاست. در همین راستا حکومت اجازه برگزاری برخی مراسم روز عاشورا را نداد و در مواردی دست به بازداشت برخی گردانندگان مراسم عزاداری زد که از آن جمله میتوان به بازداشت سرپرست گروه موسیقی یکی از تکایای مشهور آمل (نیاکی) اشاره کرد.
گریستن برای احیای خاطره
امروز عزاداری بر مصائب اهل بیت از نگاه شیعیان به یکی از مهمترین الزامات مذهب تبدیل شده است. اسلام شیعه در سرآغاز تاریخ بیشتر یک جریان سیاسی بود تا یک مذهب. این جریان سیاسی که از همان ابتدای شکلگیری در اقلیت قرار داشت، از هر روشی برای حفظ پیروان خود استفاده کرد. شیعیان خود را مورد ظلم و ستم قلمداد میکرده و در طول تاریخ بر این تصور دمیدهاند. اگرچه ماجرای کربلا به عنوان اتفاقی تکاندهنده از همان زمان وقوع در بین مسلمانان اهمیت داشته، اما در بین شیعیان اهتمام بیشتری برای زنده نگه داشتن این اتفاق صورت گرفته است. ماجرای کربلا از نگاه شیعیان دلیلی بر حقانیت آنان است. تمرکز بر این واقعه به صورت گریه و عزاداری در میان شیعیان وجود داشته است. مرتضی مطهری در کتاب حماسهی حسینی مینویسد:
به خاطر فلسفهی خاصی از طرف پیشوایان دین توصیه شده که این جریان [عاشورا] به عنوان یک مصیبت یادآوری شود و مردم بر آن بگریند. فلسفهی این تذکر و گریستن و گریاندن، احیاء این خاطره است و فلسفهی احیاء آن این است که هدف کلی این نهضت برای همیشه زنده بماند و امام حسین هر سال در میان مردم به این صورت ظهور کند.
https://www.instagram.com/p/CSZmqrQD9KC/
چنان که در منابع شیعی و برخی منابع اهل تسنن آمده، عزاداری برای حسین بن علی از همان روزهای بعد از واقعه وجود داشته اما در برخی دورههای تاریخی شدت بیشتری یافته است. تقریبا از دوران آل بویه است که عزاداری حالت رسمی به خود میگیرد و حکومت مرکزی هم با انجام مناسک عزا موافقت دارد. در دوران صفویان و با چرخش اجباری دین عموم مردم به تشیع، عزاداری هم کمکم اوج میگیرد.
ساختار سیاسی در تنگنا
میتوان عزاداری برای واقعهی عاشورا را به چند دوره تقسیم کرد. در دورهی ابتدایی که تا زمان نگارش کتاب روضهالشهدا ادامه دارد، عزاداریها صورت سادهای دارد. نگارش کتاب روضهالشهدا اما جریان عزاداری را به کلی عوض کرد. کمالالدین حسین بن علی سبزواری مشهور به ملاحسین کاشفی که در اواخر دوران تیموریان میزیسته، یکی از عجیبترین چهرههای تاریخ اسلام است. همین بس که در نواحی سبزوار که زادگاه او بوده، او را سنی حنفی دانسته و در منطقهی هرات که ظاهرا محل زندگی اجداد پدری او بوده، او را شیعهای متعصب میشناختهاند. هر چه بود او با نگارش کتاب روضهالشهدا که شرح واقعهی عاشورا است، تا حد زیادی از تخیل خود استفاده کرده و برخی نکات مطرح شده در کتاب با واکنش بسیار مواجه شد اما از آنجا که روضهالشهدا تنها کتابی بود که در زبان فارسی درباره واقعهی عاشورا نوشته شده بود، در دوران صفویان که عزاداریها شدت گرفته بود، نوحهخوانها از روی آن برای مردم میخواندهاند. واژهی روضهخوانی از همانجا شکل گرفت. زندهیاد داوود فیرحی دربارهی رواج شمایلگردانی معتقد است که در دوران صفویان، شخصی را به عنوان وزیر روضهخوانی تعیین کردند و او را به سوی اروپای شرقی فرستادند تا روشهای عزاداری مسیحیان را مشاهده کند. بعد از آن شمایلگردانی و علمگردانی نیز به مراسم عزاداری اضافه شد.
https://www.instagram.com/p/CvNpIHqs_Oj/
از آن زمان تا دوران پهلوی اول عزاداری بین مردم جریان داشت و در دوران قاجار از حمایت حکومت مرکزی هم بهرهمند بود. در دوران پهلوی اول حمایت از عزاداری برداشته و مراسم عزاداری لاغر و کماثر شد. تغییر سیاست در دوران پهلوی دوم و مماشات با مذهبیون کمکم بر قدرت این لایه از مخالفان افزود. شکلگیری هیاتهای موتلفه در همین قدرتیابی معنا میشود. مذهبیهای قدرت گرفته، در سالهای مقارن انقلاب از عزاداری به عنوان ابزاری برنده استفاده کردند. چهرههای موثر انقلابی با تقویت جنبههای اسلام سیاسی، از حرکت حسین بن علی که به واقعهی عاشورا منتهی شد، تفسیری یکسره انقلابی به دست دادند و با ذکر دشواریهای عاشورای سال ۶۱ هجری، مردم را به مبارزهای مانند حسین در برابر حاکم ظالم فرامیخواندند. این فراخوانی با پذیرش عموم مردمی مواجه شد که به مذهب تشیع اعتقاد داشتند و به حرکت انقلابی شتابی چشمگیر داد. با وجود چنین سابقهای در استفادهی ابزاری از عزاداری در جهت رسیدن به خواست سیاسی، اکنون ساختار سیاسی در تنگنایی بیبدیل قرار گرفته است. مردم معترض، از ابزاری در بیان مخالفت استفاده میکنند که پیش از این یکسره در اختیار نظام سیاسی قرار داشت و مردم بنا به اعتقادات مذهبی پیوسته منقاد ساختار سیاسی مسلط بودهاند.
اعتراض قلابی در برابر اعتراض واقعی
شهر یزد را میتوان خاستگاه نوحههای اعتراضی دانست و این جریان را میتوان تا سال ۸۸ دنبال کرد. در این سال بخش متصلب قدرت سیاسی در مقابل پسرعموی اصلاحطلبش قرار گرفت و نبرد سیاسی به نفع هستهی سخت قدرت مغلوبه شد. ایبسا بتوان جریان اعتراضی آن سالها را به حمایت کمرنگ از جریان اصلاحطلب در نظر آورد. هر چه باشد شهر یزد، به عنوان شهر محمد خاتمی شناخته میشد و فضایی اصلاحطلبانه داشت. نکتهی مهم این است که در آن نوحههایی که تا حدی اعتراضی فرض میشد، در نکوهش قدرت مسلط صراحت کلام وجود نداشت. هرچه بود ایماها و اشارههای شاعرانهی نبرد با ظالم بود که به آسانی از سوی قدرت مسلط تحمل میشد و این تحمل هیچ هزینهای برایش نداشت. برای مثال در یکی از مشهورترین این نوحهها گفته میشد:
کو زبان خاموشان، قوم حق فراموشان/ کو کرامت انسان، کو صدای آزادی/ تا به کی ستم بردن، نان بندگی خوردن/ زندگی نمیارزد، بینوای آزادی.
https://www.instagram.com/reel/BbP1iIdB07s/
حتی اگر در ذهن شاعر و نوحهخوان جنبههای اعتراضی از این کلمات و تشبیهاتی که در ادامه ابراز میشد، وجود میداشت، از سوی قدرت مسلط به راحتی تحمل میشد. اعتراض کمرنگ در نوحهها در سالهای بعد هم وجود داشت اما محرم ۱۴۰۲ وضعیت تغییر کرد. علاوه بر یزد، از شهرهای دیگری هم صدای نوحههای اعتراضی به گوش رسید و از اینها مهمتر، وضوح و صراحت در مخالفت بود که برای اولین بار تجربه میشد. در دزفول که یکی از شهرهای مذهبی استان خوزستان است، در نوحهای به صراحت فریاد زده شد:
وطن میدانی چقدر حالم خراب است/ که تنها دغدغهی آنها حجاب است/ چرا در خانه فقر را ندیدند؟/ چرا اینهمه از بیتالمال دزدیدند؟ و در ادامه گفته شد: بخدا این عدل علی نیست و تمام مشکلات یک تار مو نیست.
روشن است که به هیچ شکلی نمیتوان این سخنان را به نفع ماجرای کربلا تعبیر کرد. در حالی که نظام سیاسی روی دولت سیزدهم با تمام توان سرمایهگذاری کرده و برای به قدرت رسیدن رییسی همهی رقبا را حذف کردند، چنین سخنانی که اشاره به تنگناهای معیشتی و فرهنگی دارد، مورد پسند هستهی سخت قدرت نیست. آنچه که شایستهی توجه است این که خود نظام سیاسی هم در موارد متعددی تلاش کرده که در نوحهخوانیها به برخی مشکلات اشاره کند. در خردادماه گذشته یکی از این مداحان حکومتی گفته بود:
سرخی روی ملت از سیلی است، کف بازار جنگ تحمیلی است/ دادن خرج خانه هیهات است، نان خالیش هم مکافات است/
این مداح در ادامه میگفت: یا فلان تولهی فلان مسئول، میخورد در دلار نفتی وول. تلاشهایی از این دست را میتوان به قصد نزدیکی با افکار عمومی دانست. این گلایههای فیک و کنترل شده در ماههای اخیر بیشتر شده است و به نظر میرسد کوششی است برای کمرنگ کردن نوحههایی که در اعتراض راه هر تفسیر دیگری را مسدود کردهاند.
در تاکستان قزوین و در اوج عزاداریها در یکی از نوحههای اعتراضی با صراحت سوال میشود:
«باید ز شما پرسید، کو آنهمه مهساها، باید ز شما پرسید، کو آنهمه نیکاها».
در حالی که حکومت تلاش میکند با نوحههای شبهاعتراضی که توسط مداحان حکومتی خوانده میشود، این دست مخالفتها را به حاشیه ببرد اما در کار خود ناکام است و نمیتواند چنین فریادهایی را تحمل کند. برای همین است که در برابر این نوحهها شدت عمل به خرج داده و نوحهخوان را دستگیر میکند. در آمل، پس از اینکه هیات نیاکی با خواندن «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، به غزاله نیاکی ادای احترام کرد با واکنش شدید حکومت مواجه شد. این درحالی است که همین شعر در شهر یزد خوانده شد و با واکنش حکومت مواجه نشد. تفاوت این دو اجرا فقط به ادای احترام به یکی از کشته شدههای اعتراضات سال گذشته مربوط است که از سوی حکومت تحمل نمیشود.
ادامهی نبرد دیدنیتر است
به نظر میرسد که جنگ واقعی تازه شروع شده است. مخالفان متوجه شدهاند که از ابزار نوحه میتوانند مخالفت خود را با ساختار سیاسی ابراز کنند. تردیدی نیست که دست ساختار سیاسی در مواجهه با این روش چندان باز نیست. میتوان انتظار داشت که در ادامهی راه بر تعداد نوحههای اعتراضی افزوده و شهرها و هیاتهای دیگر هم وارد این مبارزه شوند. اگر تا امروز حکومت عزاداریهای محرم و صفر را خاص خود میدانست، امروز مردم مخالف متوجه شدهاند که به عنوان صاحبان اصلی عزاداریها، ابتکار عمل را در دست داشته و حکومت را به واکنش وامیدارند.