به دنبال تعطیلی و تخلیه کامل زندان رجاییشهر کرج (گوهردشت سابق) و انتقال زندانیان آن، استاندار البرز خبر داده است انتقال زندان قزلحصار هم در دستور کار قرار گرفته. تلاشی دیگر برای زدودن رد جنایت از یک مکان و پاک کردن آن از فجایع رخ داده (از شکنجه گرفته تا اعدام) از حافظه تاریخی یک ملت.
مجتبی عبداللهی، استاندار البرز، روز سهشنبه ۱۷ مرداد در این خصوص گفت:
اراده ملی، عزم و انسجام استانی و خواست مردم، انتقال زندانهای ملی از البرز بود که اکنون در خصوص زندان رجاییشهر [گوهردشت] محقق شد.
او انتقال زندانهای ملی از این استان را دغدغه مسئولان و مطالبه مردم خواند و گفت که پس از انتقال زندانیان زندان رجاییشهر (گوهردشت)، برای مکان فعلی این زندان نیز طرحها و برنامههایی با هدف انتفاع مردم در دستور کار است.
بنا به گفتههای استاندار استان البرز، بخشی از زندانیان زندان رجاییشهر (گوهردشت) به قزلحصار منتقل شدهاند اما این زندان هم تعطیل خواهد شد.
از زندان قزلحصار چه میدانیم؟
بر پایه اطلاعاتی که درباره زندان قزلحصار منتشر شده است، این زندان بزرگترین زندان ایران و (بر اساس برخی گزارشها) بزرگترین زندان خاورمیانه است که در سال ۱۳۴۳ هجری خورشیدی در زمان حکومت پهلوی در محله کیانمهر در مهرشهر کرج ساخته شد.
زندان قزلحصار دارای ۹ اندرزگاه، هفت واحد ملاقات، ۱۴ واحد ستادی، شورای حل اختلاف، «واحد طرح تکریم و حقوق شهروندی» و … است.
طبق گزارشها این زندان ابتدا برای نگهداری از پنج هزار زندانی در نظر گرفته شد اما تا سال ۱۳۹۰ بیش از ۲۰ هزار نفر در آن زندانی بودند که حدود ۱۳ هزار نفر از آنها به انجام جرائم مرتبط با مواد مخدر متهم بودند.
قزلحصار از نظر جغرافیایی در استان البرز و با توجه به سیاستهای سازمان زندانها از زندانهای استان تهران است و در این مرکز، متهمان و محکومان مراجع قضایی شهرستانها و استان تهران نگهداری میشوند.
۳۰ بهمن ماه سال ۱۴۰۰، بخشی از سامانههای زندان قزلحصار کرج به وسیله گروه «عدالت علی» هک شد که در جریان آن اتهامات هزار و ۸۴۶ زندانی به بیرون درز کرد.
اطلاعات در مورد این زندان همچون سایر زندانهای ایران غیردقیق و مغشوش است و بعضا از خلال اظهارات زندانیان نگهداریشده در این زندان به دست آمده.
بسیاری از اطلاعات مربوط به نقض حقوق زندانیان نیز در مورد آن در دسترس نیست.
طبق گزارشی که در سایت ایران وایر درباره این زندان منتشر شده، این زندان از اوایل اردیبهشت ۱۳۹۸ و بعد از استعفای علیرضا گرامی، برای نزدیک سه ماه رئیس نداشت تا اینکه اوایل مرداد ۹۸، حمید محمدی، رئیس پیشین زندان عادلآباد شیراز به عنوان سرپرست این زندان منصوب شد.
محمدی در مقام سرپرست جدید در نخستین گام دستور داد تمام درختها، درختچهها و بوتههای داخل محوطه به بهانههای امنیتی قطع و از ریشه کنده شوند.
بر مبنای گزارشهای منتشر شده و اطلاعات به دست آمده از منابع مرتبط به زندان قزلحصار، این زندان در حال حاضر زندانی سیاسی و عقیدتی ندارد و نزدیک به ۱۰ هزار زندانی آن به دلیل جرائم غیرسیاسی محکوم و زندانی شدهاند.
زندان قزلحصار اما سابقه شورش زندانیان را هم دارد: در نخستین شورش در واحد دو، سهشنبه شب (چهارشنبه سوری) ۲۰ اسفند ۱۳۸۹، تعدادی از زندانیان زیر حکم اعدام این واحد برای فراهم کردن شرایطی به منظور فرار از زندان توانستند زندانیان دیگری را که به وضعیت زندان معترض بودند برای یک شورش دستهجمعی با خود همراه کنند.
اعتراض آنان به فضای ناکافی و ازدحام بالای زندانیان در زندان، غذای غیرقابل خوردن و بدرفتاری مأموران زندان بود.
بر اساس اخبار منتشرشده از سوی منابع غیررسمی، سرکوب این شورش بین ۱۷ تا ۲۰ کشته از میان زندانیان بر جای گذاشت و تعدادی هم زخمی شدند.
دومین شورش زندانیان اعدامی واحد دو این زندان، روز ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ صورت گرفت که در جریان آن (با اعتراض چند زندانی محکوم به اعدام که برای اجرای حکم احضار شده بودند)، زندانیان در سالن اعدامیهای این واحد شورش کردند و با ماموران زندان درگیر و تعدادی از آنها زخمی شدند.
نام یکی از مخوفترین چهرههای جمهوری اسلامی در ارتباط با شکنجه دادن زندانیان در سالهای آغازین دهه ۶۰ نیز با نام زندان قزلحصار گره خورده است: حاج داوود رحمانی.
ایرج مصداقی، فعال سیاسی مقیم سوئد و زندانی سابق که از جان به در بردگان اعدامهای سال ۶۷ است، درباره داوود رحمانی مینویسد:
حاج داوود رحمانی، رئیس زندان قزلحصار در اوایل دهه ۱۳۶۰ همانند مرشدش اسدالله لاجوردی، یک زندانبان نمونه است.
مصداقی در ادامه افشاگری درباره رحمانی، مینویسد:
او آهنگر کمسوادی بود که به عمرش جز آهن سرد چیزی را نکوبیده بود اما به مدد معجزه «انقلاب اسلامی» در مرداد ماه ۱۳۶۰، به ریاست یکی از بزرگترین زندانهای جمهوری اسلامی رسید و در این راه همسر و برادرش نیز او را همراهی میکردند.
به گفته مصداقی، حاج داوود خانوادهاش را نیز در قزلحصار اسکان داده بود:
همسرش که کوکب نام داشت، گاهی اوقات مراسم دعاخوانی را در بندهای عمومی زنان اداره میکرد و برخلاف پاسداران زن زندان، او در برخورد با زنان زندانی از متانت برخوردار بود. برادر حاج داوود (اسماعیل) نیز که از دوران نوجوانی در خانه سمت معاونت او را داشت، دامنه همکاری و مساعدت به برادر بزرگ را به محدوده زندان گسترش داد و تا سال ۱۳۶۲ در اداره امور زندان قزلحصار وی را یاری میکرد، در حالی که همچنان از او حساب میبرد.
علاوه بر ایرج مصداقی، منیره برادران، فعال مدنی و زندانی سیاسی سابق نیز به دنبال مرگ داوود رحمانی، دربارهاش در سایت زمانه نوشته و از مواجههاش با او در زندان قزلحصار گفته است:
صرف خبر مرگ مردی که آسیبهایی جدی به من و هزاران زندانی دیگر و خانوادههایمان وارد کرده، حس خاصی در من برنیانگیخت اما حسی که خشمگین و منقلبم کرد، از عادیسازیای بود که آگهی ترحیم او به نمایش گذاشت.
برادران در ادامه گفته که رحمانی در آگهی ترحیمش پیرمردی است مثل همه حاجی بازاریها و «مظهر حسن خلق و مهربانی»:
احساس کردم این چهار کلمه پیامی برای ما دارد: از دهنکجی تا نوع موذیانهای از فریبکاری، تحریف حقیقت و سیاست فراموشی.
مصداقی اما جزییات دیگری هم درباره داوود رحمانی ارائه کرده که از خلال آنها میتوان تصویری هم از زندان قزلحصار در آن مقطع تاریخی به دست آورد:
با شروع سال ۶۲ شرایط زندانهای تحت نظر دادستانی انقلاب رو به وخامت گذاشت و در پاییز و زمستان همان سال اوضاع وحشتناک شد. بهندرت کسی بدون همکاری با مسئولان زندان و گزارشنویسی علیه دیگر زندانیان و انجام مصاحبه و اعتراف کشاف از قزلحصار آزاد میشد. در این دوران توابین زندان اداره بندها را به عهده داشتند و قدرتشان از یک پاسدار و نگهبان زندان بیشتر بود.
اداره مصاحبههای زندانیان برای آزادی توسط حاج داوود رحمانی صورت میگرفت. این گونه مراسم گاه تا نیمهشب طول میکشید. او شخصاً در حالی که هزاران زندانی در محل حاضر بودند یا از طریق سیستم ویدئو-سانترال و بلندگو میدیدند و میشنیدند، از زندانی پرسش میکرد. پس از پایان مصاحبه چنانچه زندانی حاضر به همکاری و نوشتن گزارش علیه دیگر زندانیان نشده بود، توابین دستآموز او که در ردیف جلو نشسته بودند، شعار «مرگ بر منافق» یا «مرگ بر کمونیست» سر میدادند و حاج داوود رحمانی با تمسخر میگفت: «دستگاه ردت کرد. این دستگاه آمریکایی است و مو لای درزش نمیرود.» پس از آن یک حکم از سوی دادستانی انقلاب اسلامی مرکز به زندانیای که بر اساس حکم دادگاه میبایستی آزاد میشد ارائه میگردید که روی آن نوشته بود تا اطلاع ثانوی و احراز توبه میبایستی در زندان بماند.
تصویری دیگر از زندان قزلحصار هم به شکنجه «قبر و قیامت» مربوط است. تابوتهایی که ابتکار داوود رحمانی برای شکنجه بود و قزلحصار میدان و محلی برای آزمایششان بر روی زندانیان زن و مرد:
زندانیانی که در قبر و قیامت زیر فشارهای جسمی و روانی میشکستند یا در بندهای مختلف به دلیل فشارهای طاقتفرسا میبریدند یا گاه زندانیانی که به منظور استفاده از امکانات بیشتر تن به خفت و خواری میدادند سوژههای مراسم اعترافگیری در قزلحصار بودند. آنها گاه ساعتها و روزهای متوالی در جلساتی که توسط حاج داوود رحمانی اداره میشد شرکت کرده و از خود میگفتند و به «ارشاد» دیگر زندانیان میپرداختند.
تعطیلی زندانها به بهانه رفاه و با هدف پاک کردن اسناد جنایات
تعطیلی زندانهای رجاییشهر (گوهردشت) و قزلحصار، بخشی از اجرای سیاستی است که گفته میشود برای رفاه حال شهروندان در حال انجام است؛ هر چند فعالان حقوق بشر معتقدند تعطیلی این زندانها با این هدف صورت میگیرد که شواهد و مستندات مربوط به نقض حقوق بشر در زندانهای ایران به ویژه در ارتباط با جنایاتی که در دهه ۶۰ صورت گرفتند، پاک شوند.
بر اساس اعلام مقامهای جمهوری اسلامی، استان البرز با زندانها محاصره شده و وجود این زندانها سبب بروز مشکلاتی برای ساکنان این شهر خصوصا ساکنان مناطق همجوار شده است.
آنان میگویند استقرار خانواده زندانیان در مناطق نزدیک به زندان که با هدف دسترسی به بستگان زندانیشان صورت میگیرد، حاشیهنشینی، بیکاری، افزایش جرائم خرد و هزاران مشکل دیگر را در کرج به دنبال داشته است.
رسانههای جمهوری اسلامی همچنین ماهها تبلیغ کردند که حاشیهنشینی خانواده زندانیان در این منطقه به مرور افزایش جمعیت، تغییر هویت فرهنگی و بافت اصلی این حواشی را به دنبال داشته است.
مقامات استان البرز همچنین گفتهاند خانوادههای زندانیان که در این استان ساکن شدهاند نیازمند خدماترسانی مناسب در زمینه اشتغال، مسکن و … هستند که هزینه زیادی را به شهر تحمیل میکند.
غلامحسین محسنی اژهای، رییس قوه قضاییه، فروردین ماه امسال گفت:
زندان رجاییشهر [گوهردشت] که در داخل شهر کرج است باید هر چه زودتر تعطیل و به خارج شهر منتقل شود و محل فعلی آن از وضعیت زندان بودن خارج گردد و اقدامات متعاقب بعدی در قبال آن صورت گیرد.
او ۲۱ فروردین ماه به رئیس سازمان زندانها دستور داد تا تمهیدات و مقدمات لازم را برای تعطیل کردن زندان رجاییشهر (گوهردشت) و اقدامات بعدی صورت دهد.
حسین فاضلی هریکندی، رئیس دادگستری استان البرز نیز روز ۳۱ خرداد ماه گفته بود:
در سفر رئیس قوه قضاییه، انتقال دو زندان مد نظر قرار گرفت که شامل زندان رجاییشهر [گوهردشت] و قزلحصار است بهطوری که اقدامات آن در حال انجام است.
نام زندان رجاییشهر که قبلا زندان گوهردشت نامیده میشد، با کشتار زندانیان سیاسی سال ۶۷ گره خورده است.
با آغاز این کشتارها در ابتدای مرداد ماه سال ۱۳۶۷ بسیاری از فعالان سیاسی مخالف جمهوری اسلامی که در زندان گوهردشت (رجاییشهر) زندانی بودند، دوباره محاکمه و بسیاری از آنان اعدام شدند.
پس از اعتراضات سراسری دی ماه ۹۶ و آبان ۹۸ در ایران، اتحادیه اروپا و وزارت خزانهداری آمریکا این زندان و مسئولان آن را تحریم کردند.