پس از دههها وعده رییسان جمهوری و دیگر مقامات ارشد جمهوری اسلامی برای احیاء دریاچه ارومیه، نماد مدیریت آنان را میتوان آشکارا از فضا دید: این دریاچه که دیگر آبیرنگ نیست، بدل به صحرایی خشک شده است. همزمان کارشناسان محیطزیست تخمینهای تلخ خود را ارائه دادهاند: ابتدا گفتند تا پایان تابستان ۹۵ این دریاچه خشک شده است و حالا گفته میشود تا پایان مرداد ماه، شاهد خشکیدگی ۹۸ درصد این دریاچه خواهیم بود و اندک آبی که از سدها تخلیه شود، با وضعیت کنونی آبوهوای منطقه، تبخیر خواهد شد و کمکی به احیای دریاچه نخواهد کرد.
رنج زندان برای اعتراض به تسریع روند خشکیدگی دریاچه ارومیه هم هنوز از تن دهها فعال حفظ دریاچه ارومیه خارج نشده است. در ۱۳۹۰، جامعه مدنی ایران شاهد بازداشت دهها نفر در گذر اعتراضات به امتداد برنامههای سدسازی بود. در شهریور آن سال، مجلس شورای اسلامی دو فوریت طرح نجات دریاچه ارومیه را رد کرد و مردم در شهرهای تبریز و ارومیه به نشانه اعتراض به خیابانها آمدند.
همانند سالهای اخیر، مقامات جمهوری اسلامی این اعتراضها را «امنیتی» دیدند و تلاشها برای حفظ باقیمانده دریاچه ارومیه را همچنان سرکوب میکنند. مثال آن «احضار ۱۱ فعال مدنی به اداره نظارت و پیگیری وزارت اطلاعات در تبریز و اردبیل» که ۱۲ مرداد ۱۴۰۲، سازمان حقوق بشر ایران خبر آن را منتشر کرد.
هرچند حرف مردم معترض به امتداد خشکی این دریاچه را این هفتهها از زبان امام جمعه تبریز یا دیگر مقامات میتوان شنید: سدسازی، کشاورزی، چاههای عمیقتر، استفادههای صنعتی و شهری، آب را پیش از رسیدن به دریاچه ارومیه سر میکشد و درنهایت آنچه به این دریاچه میرسد، شاید «آب تصفیه شده فاضلاب ارومیه» باشد.
در کنار آن، تغییرات اقلیمی ناشی از گرمایش زمین، شیوه بارندگی را در محدوده دریاچه ارومیه هم تغییر داده است. امسال هم سال ال نینو است و این بهمعنای موجهای گرمایی است که بهسرعت، آب محدود این دریاچه را تبخیر میکند. البته تغییرات اقلیمی هم چیزی بهجز فساد سیاستمداران نیست، چه در ایران چه در آمریکا باشند.
نتیجه فساد حاکم در جمهوری اسلامی را میتوان به چشم از فضا مشاهده کرد: دریاچه وان در ترکیه و دریاچه سوان در ارمنستان در فاصله نهچندان دوری از دریاچه ارومیه حالشان بهنسبت خوب است اما بزرگترین دریاچه ایران که زمانی شش هزار کیلومتر مربع آب بود، حالا به یک مرکز ریزگرد تبدیل شده است و دیگر ششمین دریاچه بزرگ آب شور دنیا، بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه و ۲۵مین دریاچه بزرگ دنیا نیست.
انگشت اتهام مقامات به همدیگر: «مسببان منتقد شدهاند»
محمدصادق معتمدیان، استاندار آذربایجان غربی و دبیر کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه، ۱۴ مرداد در جمع خبرنگاران تلاش کرد انگشت اتهام را از مقامات فعلی بردارد و متوجه بقیه کند. او هم قبول دارد «باغات میوه و مصارف بیش از نیاز در بخش کشاورزی» بخش عمده آب منتهی به دریاچه ارومیه را برای خود برمیدارد. او از وجود «۱۱۵ هزار باغ در حوزه آبریز دریاچه، به همین تعداد چاه آب که بیش از ۷۰ هزار حلقه آن غیرمجاز است» خبر داد و درنهایت گفت:
جریانات مخالف نظام و دولت با مطرح کردن برخی مسایل بی پایه و اساس دنبال خودنمایی و استفاده از موضوع دریاچه برای پیشبرد اهداف خاص سیاسی و شخصی هستند لذا همه سعی و توان خود گذاشتهاند تا عملکرد دولت را در خصوص احیای دریاچه زیر سئوال ببرند در حالیکه خود مسببان وضع موجود هستند.
او معتقد است که «سیاست دولت سیزدهم در حوزه احیای دریاچه ارومیه شفاف است» و تازهترین اقدامات این دولت را فهرست کرد: «رهاسازی سالانه ۳۳۰ میلیون مترمکعب از سد کانی، افتتاح طرح تصفیه فاضلاب ارومیه و اتمام آبگیری سدچپرآباد که در «هفته دولت به صورت رسمی افتتاح میشود».
سد چپرآباد، یکی از دهها سدی است که در محدوده حوزههای آبریز دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند. این سد قرار است حقابه یک هزار و ۵۳ هکتار از باغات و زمینهای نزدیک به خود را تامین کند و همچنین قرار است با ذخیره آب رودخانههای چپرآباد، لاوین و کانیرش، آب به دریاچه ارومیه برساند.
مانند دیگر سدهای غرب ایران، با اتمام آبگیری این سد، بخشی از تاریخ هفت هزار ساله این منطقه به زیر آب خواهد رفت. تاریخی که عمدتا کاوش نشده باقی مانده است.
تا به امروز، ۵۲ سد در حوزههای آبریز دریاچه ارومیه به بهرهبرداری رسیدهاند. ده سد دیگر آماده بهرهبرداری میشوند و مطالعه برای ساخت دستکم ۳۷ سد دیگر در جریان است. اگر تمامی این سدها کامل شوند، ۹۹ سد آب را به روی باقیمانده دریاچه ارومیه خواهند بست.
در این میانه، سازمان حفاظت از محیطزیست ایران به «درخواست»هایش از دیگر وزارتخانههای نظام اسلامی ادامه میدهد. همانطور که رئیس این سازامن، علی سلاجقه ۱۴ مرداد به شفقنا گفت:
در حال حاضر به دلیل اینکه فصل کشاورزی است و مصرف آب کشاورزی افزایش پیدا کرده، میزان خروجی و ورودی آب به دریاچه ارومیه کاهش پیدا کرده که در اولین جلسه ستاد ملی دریاچه ارومیه مجدداً درخواست خواهیم داشت که حقابه مورد نیاز این بخش تامین شود.
نگرانی از مهاجرتهای اقلیمی میلیونها نفر از شمال غرب ایران
فقط مردم ایران نیستند که نگران خشکیدگی کامل دریاچه ارومیه و توفانهای ریزگردی هستند که میتوانند تا صدها کیلومتر امتداد پیدا کنند و حتی به حوالی تهران برسند. ترکیه که در حال اتمام دیوار مرزی بین خود با ایران است، یکی از کشورهای نگران از وضعیت این دریاچه است.
خبرگزاری آناتولی وابسته به دولت ترکیه، در گفتگو با توبا ائوریم مادن، هماهنگکننده سیاستگذاری موسسه آب ترکیه مثالی از آمار مهاجرتهای اقلیمی ارومیه زد و نوشت در ۱۹۸۶ میلادی، جمعیت روستایی و شهری ارومیه، ۵۱ درصد به ۴۹ درصد بود اما در ۲۰۱۶ میلادی تفاوت این جمعیت به ۲۸ درصد روستایی و ۷۲ درصد شهری رسید. مادن در این زمینه گفت:
«مهاجرت از روستا به شهر در تمام مناطق ایران مشاهده میشود، اما بررسیها نشان میدهد که تراکم مهاجرت در حوضه ارومیه بیشتر است و این ناشی از کاهش سطح دریاچه است. هزاران هکتار اراضی کشاورزی به دلیل خشک شدن دریاچه ارومیه آسیب دیده و سه میلیون نفر بر اثر افزایش بیکاری مهاجرت کردهاند.«
یوسف علیزاده، پژوهشگر فوق دکتری دانشگاه فنی استانبول هم به آناتولی گفت:
وقتی عامل اقليم يعنی افزايش دما و كاهش بارندگی را در نظر بگيريم، میتوان گفت که تنها ۲۰ درصد در خشک شدن درياچه نقش داشته و سهم اصلی در خشک شدن دریاچه با ۸۰ درصد عامل انسانی است.
خشکیدگی کامل دریاچه ارومیه، میتواند از ارومیه و تبریز، تا دیگر شهرها و روستاهای محدوده دریاچه ارومیه را نامسکون کند. یا آنگونه که آزاده مختاری، خبرنگار در توییتر نوشت «زندگی بیش از ۱۴ میلیون ایرانی در خطر است».