هر رویداد یا اعتراض اردوی رنج و کار به وضعیت کنونی، برآیند مجموعه‌ی درهم تنیده‌ی استثمار، تبعیض، ستم و سرکوب است که با تحمیل بی حقوقی و فقر استخوان‌سوز، جامعه را به مرز استیصال سوق می‌دهد. اعتراض به شرایط موجود، در جایی که حاکمان تمام معیارهای حقوقی، اخلاقی و انسانی را زیرپاگذاشته‌اند، تلاش برای درهم شکستن سامانه سرکوب و بهره کشی است.
گزارش زیر مروری بر مهمترین رویدادها و مبارزه‌های کارگری هفته اخیر است. گزارش‌های مربوط به هفته‌های پیشین را اینجا و اینجا و اینجا بخوانید.
در هفته‌ی منتهی به پنجشنبه پنجم مرداد، بازنشستگان تامین اجتماعی، مخابرات و کشوری در مراکز بیش از ۱۰ استان به خیابان آمدند. بازنشستگان تامین اجتماعی و کشوری در تجمعات هفتگی خود در شهرهای مختلف خواستار آزادی زندانیان سیاسی شدند. بازنشستگان اهواز حمایت خود را از فرزانه زیلایی وکیل کارگران نیشکر هفت تپه و فعالان کارگری شوش اعلام کردند و خواستار پایان تعقیب قضایی این وکیل شدند. در رشت، نیروی انتظامی با تحریک بازنشستگان تامین اجتماعی گیلان به ایجاد درگیری، بر روی آنان گاز فلفل پاشید.
در صنعت نفت، «هیات تخلفات» شرکت نفت یک کارگر رسمی صنعت نفت را به جرم پیگیری مطالبات کارگران به یک سال انفصال خدمت محکوم کرد.
کارگران پیمانی شهرداری در نیشابور، ایرانشهر، رودبار و عسلویه خواستار پرداخت مطالبات معوقه، امنیت شغلی و بهبود شرایط کار شدند.
کارگران سیمان آباده، کمپرسورسازی تبریز خواستار پرداخت مطالبات معوقه و امنیت شغلی شدند.
رانندگان سرویس رفت و آمد مجتمع فولاد زرند ایرانیان جاده منتهی به شرکت را مسدود کردند.
کارگران کارخانه فولاد هفت تپه اعتصاب چند روزه‌ای را برای رسیدن به خواست‌های خود سازمان دادند.
مبارزه کارگران خزر پلاستیک برای بازگرداندن دو همکار اخراجی‌شان به کار نتیجه داد و سرانجام، حدود هزار و دویست کارگر پیمانی مجتمع چادرملو در اعتصابی که سه روز ادامه یافت مدیریت مجتمع و پیمانکاران را وادار به عقب‌نشینی کردند.
خواست اصلی اعتصاب چادرملو، پرداخت مزد ثابت و یکپارچه متناسب با هزینه‌های زندگی و بیمه درمانی کارا است؛ خواستی که در تجمعات مختلف مزدبگیران به شیوه‌های مختلف تکرار می‌شود: دستمزد ما را قطعه قطعه نکنید، کمر ما را زیر بار هزینه‌های درمان خرد نکنید!
یک سال انفصال خدمت کارگر رسمی نفت به جرم پیگیری مطالبات
منابع اطلاع‌رسانی کارکنان رسمی نفت دررسانه‌های اجتماعی از تعلیق یکی از کارکنان به دلیل پیگیری مطالبات کارگران رسمی خبر داده‌اند.
بنا بر خبر، حسین قلی پور به حکم هیات بدوی تخلفات به مدت یک سال انفصال خدمت شده است. کارکنان رسمی نفت خواستار اجرای ماده ۱۰ هستند که در مجلس تصویب و برای اجرا ابلاغ شده اما وزارت نفت از اجرای آن سر باز می‌زند.
مطالبات و مبارزه‌های کارگران شهرداری‌ها
تعویق پرداخت دستمزد کارگران پیمانی شهرداری‌ها منحصر به یک یا چند مورد نیست. مدیران شهرداری که هیچگاه پرداخت حقوق‌شان به تعویق نمی‌افتد در برابر اعتراض کارگران به نپرداختن دستمزد، کمی دستمزد، عدم اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و سایر مطالبات تنها یک پاسخ دارند: نبود منابع کافی. کارگران پیمانی شهرداری رودبار که این هفته به تعویق مطالبات و شرایط کارشان اعتراض کردند می‌گویند بدون قرارداد کار می‌کنند و فیش حقوق هم ندارند.
کارگران پیمانی شهرداری نیشابور خواستار اجرای طرح طبقه بندی مشاغل شدند. کارگران می‌گویند طرح طبقه بندی مشاغل در مهر ۱۳۸۳ برای اجرا ابلاغ شده اما شهرداری می‌گوید اجرای طرح بار مالی دارد و طرح را اجرای نکرده و اداره کار نیز پیگیر آن نیست. به این ترتیب، کارگرانی که ۱۰ تا ۲۰ سال سابقه کاردارند دستمزدی برابر یک کارگر تازه استخدام‌شده دریافت می‌کنند.
کارگران شهرداری ایرانشهر که چهار ماه است حقوق نگرفته‌اند به تجمع و اعتراض ادامه می‌دهند. شهرداری حقوق اسفند ۱۴۰۱ کارگران را ماه پیش به حساب کارگران واریز کرده است و هنوز زمان پرداخت حقوق چهار ماه اول سال روشن نیست. تعدادی از کارگران نیز مشمول بازنشستگی پیش از موعد هستند اما نمی‌توانند بازنشسته شوند زیرا حق بیمه آنها به طور کامل پرداخت نشده است. کارگران باید سال‌های بیشتری را کار کنند تا به لحاظ پرداخت حق بیمه امکان بازنشستگی داشته باشند.
کارگران شهرداری رودبار به وضعیت معیشتی خود، تعویق مطالبات، و نپرداختن حق شب‌کاری و اضافه‌کاری اعتراض کردند. کارگران قرارداد کار و فیش حقوقی ندارند. اضافه‌کاری و شب‌کاری برای کارگران اجباری است اما حق شب‌کاری و اضافه‌کاری پرداخت نمی‌شود. حق سنوات و حق مرخصی کارگران از سال ۹۴ و پنج ماه حقوق سال ۱۴۰۰ کارگران هنوز پرداخت نشده و امکانات لازم برای کار و کفش و لباس مناسب نیز در اختیار ندارند.
کارگران شهرداری عسلویه دو ماه است حقوق نگرفته‌اند. کارگران می‌پرسند با وضعیت اقتصادی کنونی، چگونه می‌توان دو ماه را بدون حقوق سر کرد؟
حدود ۱۸۰ کارگر پیمانی «سیمان آباده» در استان فارس از ابتدای سال جاری حقوق نگرفته‌اند و بخشی از مزد سال گذشته کارگران نیز پرداخت نشده است. کارفرما کمبود نقدینگی را علت تعویق مزد کارگران اعلام کرده است. کارگران توان پرداخت هزینه‌های زندگی را ندارند و نگرانند با روند فعلی مطالباتشان بیش از پیش انباشته شود.
کارگران اخراجی شرکت دخانیات خواستار بازگشت به کار شدند. اخراج شدگان در بخش‌های مختلف کارخانه کار می‌کرده‌اند و دلیل اخراج آنها ذکر نشده است.
کارگران کمپرسورسازی تبریز دوشنبه دوم مرداد مقابل استانداری تجمع کردند و خواستار امنیت شغلی، اجرای طرح طبقه‌بندی مشاغل و پرداخت حق بیمه شدند.
کارگران کارخانه فولاد هفت تپه واقع در شهرک صنعتی شوش از ۲۷ تیر در با خواست اجرای طرح طبقه بندی مشاغل، برسمیت شناخته شدن کارشان به عنوان کار سخت و زیان آور و همسان سازی حقوق دست از کار کشیدند. اعتصاب تا ۳۱ تیر برای پنجمین روز ادامه داشت.
مبارزه کارگران کارخانه خزر پلاستیک گیلان نتیجه داد
سه شنبه سوم مرداد کارگران کارخانه خزر پلاستیک گیلان در اعتراض به اخراج دو تن از همکارانشان مقابل اداره کار گیلان تجمع کردند و خواستار بازگشت به کار کارگران اخراجی شدند. این تجمع واکنشی بود به اخراج دو تن از کارگران معترض شیفت شب که شامگاه دوشنبه دوم مرداد توسط کارفرما اخراج شده بودند.
حدود ۲۷۰ کارگر با قراردادهای موقت مستقیم و یا پیمانکاری در کارخانه کار می‌کنند. سابقه کار برخی از کارگران به ۱۵ تا ۱۸ سال می‌رسد. کارگران به قراردادهای موقت یک ماهه معترضند و خواستار امنیت شغلی هستند. یکی از دو کارگر اخراج شده از سال گذشته در زمینه پیگیری مطالبات کارگران فعال بوده است.
ایلنا درباره نتیجه تجمع به نقل از کارگران نوشته است: «برخی مسئولان اداره کل کار با حضور در تجمع کارگران وعده کردند ضمن اینکه این دو کارگر را به کار سابق خود بازگردانند پیگیر وصول سایر مطالبات کارگران باشند.»
رانندگان سرویس حمل و نقل مجتمع فولاد زرند ایرانیان جاده را بستند
سه شنبه سوم مرداد، رانندگان سرویس رفت و آمد مجتمع فولاد زرند ایرانیان متعلق به شرکت میدکو (شرکت توسعه معادن و صنایع معدنی خاورمیانه) در اعتراض به پایین بودن سطح دریافتی خود دست از کار کشیدند و برای ساعاتی جاده اختصاصی کارخانجات گندله سازی و کنستانتره فولاد شهرستان زرند را مسدود کردند.
اعتصاب سه روزه در چادرملو؛ عقب‌نشینی مدیریت معدن و پیمانکار
اعتصاب کارگران پیمانی مجتمع چادرملو صبح یکشنبه اول مرداد آغاز شد، به همه‌ی بخش‌ها گسترش یافت و در پایان روز سوم مرداد در پی برگزاری نشست پنج ساعته مدیران مجتمع چادرملو، پیمانکاران و نمایندگان صنفی کارگران و تعهد به «بهبود وضعیت دستمزد و تسهیلات رفاهی کارگران» به پایان رسید.
اعتصاب کارگران پیمانی شرکت آسفالت طوس که پیمانکار استخراج معدن است صبح یکشنبه اول مرداد آغاز شد. مهمترین خواست کارگران افزایش حقوق و ثابت شدن آن، همسان‌سازی حقو‌ق‌هاست.
کارگران خواستار افزایش دستمزد، بیمه درمانی کارآمد، بهبود خدمات رفاهی و افزایش حقوق متناسب با افزایش هزینه‌های زندگی شدند. بخشی از مزد کارگران به عنوان «کارانه» پرداخت می‌شود و کارفرما به بهانه کاهش تولید، کارانه کارگران را کاهش داده است. و به کاهش «کارانه» از سوی پیمانکار اعتراض کردند.
اعتصاب ابتدا در بخش تولید معدن شامل سنگ‌شکن، ریکلایمر، خطوط تولید و بارگیری از سوی کارگران شرکت پیمانکاری آسافلت طوس آغاز شد. کارگران پیمانی شرکت نسیم‌آوران پیمان حاتمی و شرکت خوان‌گستر جهانی نیز به اعتصاب پیوستند و اعتصاب به خط کوه و تراک‌ها گسترش یافت.
دوشنبه دوم مرداد در دومین روز اعتصاب، پیام یکی از کارگران اعتصابی شاغل در پیمانکاری نسیم‌آوران منتشر شد:
اینجانب و حدود ۱۵۰ نفر از همکاران، شاغل در پیمانکاری نسیم‌آوران پیمان حاتمی هستیم.
از وضع حقوقی خودمان نسبت به ساعت کاری دیگر همکاران هم‌رده در سایت معدنی دچار تبعیض زیاد و بهمین دلیل ناراضی هستیم. ما ۲۰ شب شیفت هستیم و اوضاع ما خیلی داغونه.
ما شرکت پیمانکاری تامین نیرو هستیم. اینجا از شرکت‌های متفاوتی تشکیل شده که قبلاً مجتمع معدنی مستقیم نیرو جذب می‌کرده و ما بعنوان مامور به مجتمع همان کارهای نیروهای مجتمع را انجام می‌دهیم با حقوق تقریبا نصف و کمتر و شاید یک سوم حقوق نیروهای خود مجتمع.»یت‌های معدن از سنگ‌شکن تا بارگیری تماماً تعطیل شده بود.
کارگران اعتصابی گفتند مدیریت مجتمع و پیمانکاران پس از بی‌اعتنایی به اعتصاب، یکشنبه شب با اعضای انجمن صنفی کارگران شرکت آسفالت طوس که شرکت اصلی استخراج در معدن است نشستی برگزار کردند که به نتیجه نرسید. علت بی‌نتیجه ماندن جلسه را کارگران این‌گونه اعلام کردند:
مدیران تنها وعده‌هایی بی‌پایه را اعلام کرده و حاضر به انجام هیچگونه اقدام عملی در راستای برآورده کردن خواست‌های کارگران نشده‌اند.
دوشنبه در روز دوم اعتصاب، کارگران در تجمع‌شان متعهد شدند تا رسیدن به خواست‌هایشان به اعتصاب ادامه دهند. کارگران اعتصابی خواست فرماندار اردکان مبنی بر حضور در فرمانداری برای مذاکره را رد کرده و تاکید کردند تنها در محل اعتصاب حاضر به مذاکره هستند.
کارگران از افزایش کارگران شرکت کننده در تجمع در روز دوم خبر دادند و گفتند تعداد اکنون به ۱۲۰۰ تن رسیده است.
کارگران بایکوت خبری اعتصاب در رسانه‌ها بویژه رسانه‌های محلی را زیر ضرب گرفتند. در پیامی آمده است:
کارگران می گویند: صدای کارگران مجتمع چادرملو را کسی نخواهد شنید!
کارگران عزیز زحمتکش سرتان را بیندازید پایین و در این گرمای بی‌امان کارتان را بکنید و توی سرتان هم اگر زدند، سر بلند نکنید و نپرسید چرا!؟ اینجا کسی به کسی نیست!
چادرملو هم پول دارد و هم قدرت و هم رابطه و هم رسانه.
اگر یک زمانی لیست حقوق مدیران و کارمندان دفتر نشین و هیئت مدیره شرکت و پرداختی به رسانه‌ها و کسانی که در چادرملو کار نمی‌کنند و از انجا حقوق می‌گیرند، مشخص شد، آنوقت مشخص می‌شود که چرا صداها شنیده نمی‌شود؟!
براستی چرا هیچکدام از مدیران استانداری یزد، سری به چادرملو نزدند که ببینند آن جا چه خبر است و حرف و خواست کارگران چیست!؟
اعتصاب چگونه پایان یافت؟
بعد از ظهر سه‌شنبه سوم مرداد، نشست مدیران مجتمع چادرملو، پیمانکاران و نمایندگان صنفی کارگران برگزار شد. رسانه‌های محلی یزد درباره این نشست نوشتند:
جلسه‌ی سه‌جانبه‌ای که مابین مسئولین مجتمع چادرملو، مدیران آسفالت‌طوس و مسئولین صنف کارگران برگزار گردید برای بهبود وضعیت دستمزد و تسهیلات رفاهی کارگران توافقاتی حاصل گردید. پس از این جلسه ۵ ساعته بنابه درخواست صنف کارگری، کارگران به کار خود بازگشتند و تمامی مراحل تولیدی کارخانه مجدداً آغاز به کار نمود.
بنا بر گزارش، یکی از تعهدات کارفرما و پیمانکاران توجه به تسهیلات رفاهی کارگران و توجه امکانات رفاهی چند هزار نفر کارگر و اعضای خانواده‌هایشان است که در شهرستان بهاباد ساکن هستند. کانال اینترنتی «بهابادی آباد» تنها رسانه‌ای که نشست منجر به پذیرش خواست‌های کارگران و پایان اعتصاب را گزارش کرده، افزوده نظر به «صلاحدید مسئولین صنف» قادر به بیان جزئیات توافق نیست.
معدن چادرملو در استان یزد واقع است و از بزرگترین تولیدکنندگان کنسانتره سنگ‌آهن در ایران است و برای واحدهایی مانند صنایع فولاد مبارکه و ذوب آهن اصفهان خوراک تولید می‌کند.
بخش قابل توجهی از کارگران پیمانی به واسطه شرکت آسفالت طوس در مجتمع چادرملو کار می‌کنند. این شرکت به معدن چادرملو خدمات بهره برداری شامل تولید، نگهداری و تعمیر کارخانه فولادسازی چادرملو ارایه می‌دهد.
کارگران چادرملو که برغم سال‌ها سابقه کار، با قراردادهای موقت و دستمزد پایینبه کار گرفته شده‌اند، در سال‌های گذشته بارها با اتحاد توانسته‌اند پیمانکار و مدیریت مجتمع را وادار کنند بخشی از مطالبات آنها را بپذیرند.
اواخر اردیبهشت سال جاری، کارگران پیمانی بخش تعمیرات و نگهداری پیمانی معدن چادرملو در اعتراض به پایین بودن سطح دستمزد، ناکارآمدی بیمه درمانی، و عدم امنیت شغلی دست از کار کشیدند. کارگران گفتند «ما کارگران پیمانکاری که کارمان در این شرکت، تعمیر و نگهداری است و تعدادمان حدود دو هزار نفر است، در سخت‌ترین شرایط با کمترین حقوق و امکانات و غالباً دور از خانواده کار می‌کنیم؛ این شرایط باید تغییر کند». کارگران افزودند با افزایش دستمزد امسال، نصف هزینه‌های زندگی هم تامین نمی‌شود.
فروردین سال گذشته نیز رانندگان استیجاری معدن چادرملو که در آذر ۱۴۰۰در پی اعتراض به شرایط کار اخراج شده بودند، به قدرت اتحاد و مبارزه کارفرما را وادار به عقب‌نشینی کردند و به سر کار بازگشتند.
وقتی افسر ارشد نیروی انتظامی روی صورت بازنشستگان اسپری فلفل خالی می‌کند!
یکشنبه اول مرداد بازنشستگان تامین اجتماعی باز به خیابان آمدند و در شهرهای اهواز، شوش، کرمانشاه، و رشت تجمع کردند. در برخی شهرها از جمله رشت، کرمانشاه و اهواز تجمع گسترده بود.
بازنشستگان مخابرات در دوشنبه‌‌ی اعتراضی خود در دوم مرداد در شهرهای تبریز، ارومیه، اصفهان، ایلام، مشهد، اهواز، زنجان، شیراز، سنندج، کرمانشاه، ساری، بندرعباس و تهران تجمع کردند.
سه‌شنبه سوم مرداد بازنشستگان کشوری در مراکز دستکم هشت استان به خیابان آمدند و مقابل صندوق بازنشستگی کشوری در اردبیل، کرج، فارس، قزوین، سنندج، کزمانشاه، همدان و یزد تجمع کردند. بازنشستگان کشوری خواهان همسان سازی حقوق بازنشستگان هستند.
برخی شعارهای تجمع هفتگی بازنشستگان:
«یخچال بازنشسته خالی‌تر از گذشته»
«عدالتی ندیدیم فقط دروغ شنیدیم»
«دولت شش کلاسه همین روزا خلاصه»
«پول تامین کجا رفت تو جیب دزد ما رفت»
«تامینٍ غارت شده خجالت خجالت»
«حسین حسین شعارشون دروغ و دزدی کارشون»
به گزارش تشکل‌های مستقل بازنشستگان، تجمع رشت با تحریک پلیس به خشونت کشیده شد. تلاش نیروی انتظامی برای دستگیری یکی از شرکت‌کنندگان در تجمع توسط بازنشستگان خنثی شد. افسر ارشد نیروی انتظامی که به خشم آمده بود به بازنشستگان فحاشی کرد و بر روی صورت و چشمان آنها گاز فلفل پاشید.
در گزارشی یکی از تشکل‌های مستقل بازنشستگان، تعداد زیادی پلیس و لباس شخصی در محل تجمع بازنشستگان مقابل سازمان تامین اجتماعی در رشت حضور داشتند و مرتب از بازنشستگان عکس و فیلم می‌گرفتند.
افسر ارشد موبایل خود را در آورد از اول صف با حالتی تحریک آمیز فقط از چهره بازنشستگان معترض فیلمبرداری کردند وقتی به اواخر صف رسید چند تن از بازنشستگان آخر صف انگشتان خود را به علامت پیروزی بالا آوردند.
او و لباس شخصی‌های همراهش یکی از بازنشستگان را دستگیر کردند. تجمع کنندگان فرد بازداشت شده را آزاد کردند و افسر ارشد در حالی که به بازنشستگان فحاشی می‌کرد دو اسپری گاز فلفل را بر صورت و چشمان بازنشستگان خالی کردند.
تلاش نیروی انتظامی برای دستگیری یکی از بازنشستگان به نام آقای دیانتی با واکنش بازنشستگان روبرو شد.
در ادامه گزارش آمده است:
بعد از یک ساعت درگیری بازنشستگان حتی وجبی عقب نشینی نکردند در اخر چندین تن بازنشستگان آنجا ماندند و دیگر مطالبه گران با فاصله کمی دورتر ایستادند و آنقدر منتظر ماندند تا همکار اسیر آزاد شد.
اسماعیل گرامی کارگر بازنشسته زندانی در باره این واقعه نوشت ضرب و شتم و تحقیر بازنشستگان مطالبه‌گر، بازنشستگان را از ادامه اعتراض منصرف نمی‌کند بلکه آتش خشم جوانان را شعله‌ور می‌کند. او نوشت:
بازنشستگانی که باید یک لقمه نان بیشتر برای فرزندان خود به خانه ببرند، حالا خبر کتک خوردن خود از نیروهای امنیتی را برای آنها می‌برند. خبری که آتش خشم و کینه جوانان را نسبت به حکومت شعله ورتر می‌کند. بازنشستگان باز هم به کف خیابان باز میگردند، اما این بار با تمامی اعضای خانواده می‌آیند!
قربانیان حوادث کشنده کار
هفته‌ی منتهی پنجشنبه پنجم مرداد، ده‌ها کارگر رشته‌های مختلف تولید و خدمات و سوختبر و کولبر در تلاش برای لقمه‌ای نان دچار حوادث فجیع کار شدند. برخی به خانه بازنگشتند و تعداد بیشتری مصدوم و از کار افتاده شدند. چند مورد از حوادث کشنده کار هفته و قربانیان آن:
پنجشنبه ۲۹ تیر چهار پرستار بیمارستان حضرت زینب اروند کنار در اثر واژگونی اتومبیل در جاده کشته و زخمی شدند. صادق موسوی پرستار ۲۷ ساله جان خود را از دست داد و سه مصدوم حادثه در بیمارستان بهشتی ابادان بستری شدند.
۳۱ تیر یک کارگر گچکار در قم در اثر سقوط از طبقه چهارم جان خود را از دست داد. نام کارگر مهاجر ایوب حسینی اعلام شده است. یک آتش‌نشان در ایلام حین انجام وظیفه در اثر فروریختن دیواره مجتمعی که دچار آتش‌سوزی شده بود، مصدوم شد. دو کارگر نیز در این حادثه مصدوم و راهی بیمارستان شدند.
یکشنبه یکم مرداد یک کارگر مقنی ۴۰ ساله در یکی از محله‌های حاشیه‌ی شهر مشهد حین حفر چاه در اثر استنشاق گازهای سمی دچار گازگرفتگی شد و جان باخت. یک کارگر ۲۲ ساله افغانستانی حین گودبرداری در خیابان کارون تهران زیر آوار ماند و جان باخت. سه کارگر کارگاه فوم‌سازی در اصغرآباد شهرستان خمینی‌شهر اصفهان در اثر انفجار دیگ بخار مصدوم و به بیمارستان منتقل شدند.
دوشنبه دوم مرداد، یک راننده لودر که در نزدیکی پالایشگاه بیدبلند شهرستان بهبهان مشغول خاک‌برداری بود، بر اثر انفجار خط لوله جان خود را از دست داد. یک کارگر ۱۸ ساله در مشهد هنگام کار با دستگاه بتون‌ساز دچار برق‌گرفتگی شد و جان باخت. یک کارگر ۲۹ ساله افغانستانی حین کار در یک پروژه ساختمانی در خیابان وحدت اسلامی بر اثر برخورد با بیل مکانیکی جان باخت.
چهارم مرداد، دو کارگر ۱۷ و ۲۲ ساله در اثر آتش‌سوزی یک کافه رستوران در کرج مصدوم شدند. آتش سوزی زمانی روی داد که تعدادی از کارگران در طبقه دوم ساختمان در حال استراحت بودند.
سوخت‌بران و کولبران
۲۹ تیر، نیروهای نظامی پاسگاه سهل‌آباد در محور نهبندان – بیرجند یک سوختبر اهل زابل با هویت «افشین سنچولی» را مورد ضرب و شتم قرار داده و مصدوم کردند.
۳۰ تیر در اثر تصادف و آتش‌سوزی دو خوردوی سوختبر در منطقه‌ی کلانی بلوچستان، سه سوختبر به نام‌های فرزاد تباسیده، نیاز تباسیده و شعیب کلمتی جان خود را از دست دادند. چهار تن دیگر با صدمات شدید به بیمارستان منتقل شدند. شعیب کلمتی ۳۲ سال داشت و متاهل بود.
شنبه ۳۱ تیر، یک سوختبر ۱۶ ساله به نام حمید رییسی در اثر تعقیب و گریر با ماموران مصدوم و به بیمارستان منتقل شد.
جمعه ۳۰ تیر، در اثر واژگونی خودروی حامل کولبران در منطقه سرشیو سقز، یک کولبر جان باخت و دو تن مصدوم شدند.
شامگاه ۳۱ تیر، ماموران مرزی نوسود، یک کولبر ۱۷ ساله را زیر آتش گرفتند و او را به شدت مصدوم کردند.
سه شنبه سوم مرداد، دو سوختبر جوان در منطقه مرزی کلانی از توابع شهرستان دشتیاری در اثر واژگونی خودرو جان خود را از دست دادند. ابوذر رحمت‌زهی ۱۹ ساله اهل روستای گرگیج از توابع دشتیاری بود و احمد بلوچ ۱۸ ساله اهل منطقه پسنی پاکستان.
بامداد چهارشنبه چهارم مرداد، نیروهای هنگ مرزی بسطام سقز با شلیک مستقیم به یک کولبر ۶۵ ساله او را کشتند. حسن توفیق‌زاده اهل سقز بود.