یک میدان گازی مهم و استراتژیک در خلیج فارس که ایران، کویت و عربستان سعودی روایتی متفاوت در مورد مالکیت همه یا بخشی از آن دارند: کویتیها و سعودیها آن را در آبهای مشترکشان میدانند و ایران هم میگوید بخشی از آن در آبهای سرزمینی ایران است و باید میان سه کشور تقسیم شود.
اختلاف تنها بر سر مالکیت هم نیست. ایرانیها این میدان گازی را آرش مینامند و دو کشور عربی آن را الدره (به عربی: حقل الدرة).
توسعه این میدان گازی در گرو حل و فصل اختلاف مالکیت مزمن بین سه ذینفع است، مانند برخی دیگر از میادین نفت یا گاز در منطقه خلیج فارس.
در میانه ژوئیه ۲۰۲۳، وزارت خارجه کویت در بیانیهای تاکید کرد که به همراه عربستان سعودی، «حقوق انحصاری» بر میدان گازی استراتژیک «الدره» دارد.
یک روز پس از بیانیه کویت، ریاض نیز با ادعای حقوق «کامل و انحصاری» بر میدان، سطح تنش را بالاتر برد.
خبرگزاری دولتی عربستان سعودی SPA به نقل از وزارت امور خارجه این کشور اعلام کرد که آنها به همراه کویت از «حقوق کامل» در مورد میدان گازی کشف شده در سال ۱۹۶۷ برخوردار هستند.
پس از بالا گرفتن این جنجال، حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران با شیخ سالم عبدالله الجابر الصباح همتای کویتی خود در حاشیه نشست وزرای امور خارجه کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در باکو در تیرماه گذشته دیدار و گفتگو کرد.
به گفته منابع، مناقشه میدان گازی نیز در مذاکرات بین دیپلماتهای ارشد مطرح شد.
ریشه اختلاف چیست؟
میدان گازی راهبردی فراساحلی که در ایران به نام آرش و در کویت و عربستان سعودی به نام الدره شناخته میشود، در منطقه دریایی به هم پیوسته بین کویت، عربستان و ایران در خلیج فارس واقع شده است.
منازعه بر سر این میدان به سال ۱۹۶۷ باز میگردد. این میدان را شرکت ژاپنی AOC کشف کرد.
ایران و کویت هر کدام یک امتیاز بهرهبرداری و توسعه، یکی به شرکت نفت انگلیس و ایران، یا همان بریتیش پترولیوم و دیگری به رویال داچ شل دادند.
این دو امتیاز در بخش شمالی میدان با هم تداخل داشتند. تخمین زده میشود که میدان آرش/الدره ذخایر گازی در حدود ۲۰ تریلیون فوت مکعب داشته باشد.
در طول سالها، ایران و کویت چندین دور مذاکره بر سر منطقه مرزی مورد مناقشه خود با هدف تعیین حدود مرزها برگزار کردهاند، اما این مذاکرات هیچ گاه به نتیجه روشنی نرسید.
ایران در اوایل دهه ۸۰ شمسی مشغول عملیات حفاری در این میدان بود، اما این فعالیتها پس از بازدید یک هیئت بلندپایه کویتی از تهران متوقف شد.
چرا اختلاف حل نشده است؟
بر اساس مدل تعیین مرزی پیشنهادی ایران، نزدیک به ۴۰ درصد میدان گازی در آبهای سرزمینی ایران قرار دارد.
اما کویت در سالهای اخیر خط مرزی دیگری را پیشنهاد کرده است که کل میدان را در منطقه بیطرف بین کویت و عربستان سعودی قرار میدهد که حقوق مشروع ایران را در این میدان سلب میکند.
از دیگر عواملی که مانع از حل این مناقشه طولانی مدت شده است میتوان به تنش بین ایران و سایر کشورهای حوزه خلیج فارس و کوچکتر بودن میدان نسبت به سایر مخازن سوخت فسیلی در منطقه اشاره کرد.
چقدر نقش گاز حیاتی است؟
هم عربستان سعودی و هم ایران دارای ذخایر بزرگ گاز طبیعی هستند. آرامکو عربستان در نوامبر گذشته یک کشف بزرگ گاز را اعلام کرد و سعودی با شتاب زیاد به دنبال توسعه این صنعت است.
جمهوری اسلامی در تلاش است تا از ذخایر گاز خود استفاده کند تا بتواند بر ناترازیهای پیش آمده میان تولید و مصرف غلبه کند. ایران در زمستان گذشته بهای این ناترازی را با تعطیلی واحدهای صنعتیاش در اوج تقاضای گازی پرداخت. اقدامی که نقش تسکینی دارد و اگر برای حل ریشهای آن اقدامی صورت نگیرد وضع را هر سال بدتر از سال قبل خواهد کرد.
از سوی دیگر، کویت ذخایر نسبتاً کمتری گاز طبیعی دارد و متکی به واردات است. در سال ۲۰۲۱، کویت اولین تاسیسات دائمی واردات LNG خود را افتتاح کرد. بلومبرگ در آن زمان گزارش داد که این اقدام بخشی از تلاش کویت برای کاهش اتکایش به نفت خام است.
مقامهای عربستان سعودی و کویت به دنبال توسعه ذخایر گازی برای کاهش فشار بر نفت برای تولید برق هستند، در حالی که ایران مجبور است به دلیل سالها تحریم و انزوا و متعاقب آن عقماندگی در توسعه و کسب درآمد از مخازن عظیم گاز خود اقدام کند.
بلومبرگ در سال ۲۰۲۱ گزارش داد که تقاضای گاز در کویت در سالهای آینده افزایش خواهد یافت. به همین دلیل بهرهبرداری از میدان آرش/الدره برای کویت اهمیت ویژهای دارد.
در صورت حل اختلافات و آغاز بهرهبرداری، بیشتر گاز تولیدی میدان آرش/ الدره در داخل این سه کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت و بنابراین تأثیر کمی بر بازارهای جهانی گاز خواهد داشت.
چرا اختلاف دوباره خبرساز شده است؟
در مارس ۲۰۲۲، دولت کویت توافق نامهای را با عربستان سعودی امضا کرد تا به طور مشترک این میدان را توسعه دهد، بدون اینکه به یکی دیگر از ذینفعان کلیدی یعنی ایران توجهی داشته باشد.
ایران در آن زمان این توافق را «غیرقانونی» و مغایر با مذاکرات قبلی خواند و آن را رد کرد و گفت تهران باید در هر اقدامی برای بهره برداری یا توسعه میدان مشارکت داشته باشد.
در دسامبر سال گذشته، شرکت نفت دولتی آرامکو عربستان سعودی و شرکت نفت خلیج متعلق به کویت، یادداشت تفاهمی برای توسعه این میدان امضا کردند. در این توافقنامه، تولید روزانه ۱ میلیارد فوت مکعب گاز و ۸۴ هزار بشکه LNG مقرر شده است.
از سوی دیگر، تهران میگوید در صورتی که کویت و عربستان سعودی گامی در جهت اجرای این قرارداد فیمابین بردارند، آنها هم به توسعه و بهرهبرداری از ۴۰ درصدی که سهم خود میدانند مشغول خواهند شد.
ماه گذشته، محسن خجسته مهر، مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، اعلام کرد که ایران آماده آغاز عملیات حفاری در بخشی از میدان است که بر آن ادعای مالکیت دارد.
وی در آن زمان گفت: «برای اجرای طرح توسعه این میدان منابع قابل توجهی در اختیار هیات مدیره شرکت ملی نفت ایران قرار گرفته است.»
کویتیها و سعودیها چه واکنشی داشتهاند؟
به دنبال انتشار این خبر، اظهارات جدیدی به یکی از مقامهای بلندپایه وزارت خارجه کویت نسبت داده شد که کویت و عربستان سعودی «حقوق انحصاری» در این میدان دارند.
به نقل از این مقام، منطقه دریایی که میدان در آن قرار دارد، بخشی از «سرزمینهای دریایی کویت» است و منابع طبیعی موجود در آن بین کویت و عربستان سعودی مشترک است.
وی همچنین خواستار مذاکره با ایران در مورد تعیین مرزهای دریایی شد و گفت: »این مذاکرات باید بین کویت و عربستان سعودی از یک سو و ایران از سوی دیگر انجام شود.»
در این بیانیه آمده است:
کشور کویت و پادشاهی عربستان سعودی… به تنهایی دارای حقوق انحصاری بر ثروت طبیعی در میدان الدره هستند. دولت کویت دعوت خود را از طرف ایرانی برای آغاز مذاکرات در مورد تعیین مرزهای دریایی تجدید میکند.
بعداً، سعد البراک، وزیر نفت کویت نیز گفت که این کشور عربی برنامههای حفاری گزارش شده ایران برای این میدان را رد میکند و مدعی شد که آنها آنچه را که او اصول اساسی روابط بینالملل خواند، «نقض» میکنند.
یک روز بعد، عربستان سعودی علناً از کویت حمایت کرد و یک منبع در وزارت خارجه سعودی گفت که عربستان سعودی و کویت به طور انحصاری بر میدان مشترک الدره در خلیج فارس مالکیت دارند.
وزارت امور خارجه عربستان همچنین از ایران خواست مذاکره با ریاض و کویت درباره تعیین مرز شرقی منطقه مورد اختلاف را بپذیرد.
پای کشور چهارم هم باز میشود؟
اما عراق هم کمکم خود را به بخشهایی از این نامعادله تنشزا در خلیج فارس وارد کرده و ادعا بر سر مالکیت در این میدان را میتوان در بغداد هم شنید.
ورود عراق به مناقشه موضوع را پیچیدهتر میکند. عراق معتقد است که در میدان آرش/الدره حقوقی دارد. برخی از چهرههای حقوقی و مدنی عراق از این هم فراتر رفتهاند و ادعا میکنند که میدان فقط به عراق تعلق دارد.
اخیراً تعدادی از نمایندگان در پارلمان عراق از دولت این کشور خواستهاند تا در مورد هرگونه مذاکره بین کویت، عربستان سعودی و ایران در خصوص تعیین مرزهای دریایی، یادداشت مخالفتی را به شورای امنیت ارائه کند تا از عراق نیز خواسته شود که طرف این مذاکرات باشد.
در این زمینه میتوان اشاره کرد که کسانی هستند که میگویند عراقیها خودشان بر این میدان گازی ادعایی ندارند و طرح این موضوع از سوی بغداد بخشی از بازی سیاسی و ژئوپلیتیکی ایران برای اعمال فشار بر کویت و عربستان سعودی و تضعیف موقعیت یکپارچه دو کشور شورای همکاری خلیج فارس است.
آیا سه ذینفع یا چهار ذینفع میتوانند اختلاف را حل کنند؟
گرم شدن روابط میان ایران و سعودی یکی از نقاط امیدواری ناظران برای حل مسالمتآمیز این اختلاف است. ایران و عربستان سعودی در ماه مارس بر سر بازگرداندن روابط دیپلماتیک پس از هفت سال در توافقی با میانجیگری چین و پس از مذاکرات دوساله در عراق و عمان، توافق کردند.
کویت که به دنبال قطع روابط ریاض و تهران در ژانویه ۲۰۱۶ روابط خود را با ایران قطع کرد، اواخر سال گذشته میلادی، ماهها قبل از نزدیکی ایران و عربستان، روابط خود را احیا کرد.
کارشناسان بر این باورند که با کمرنگ شدن تدریجی خصومتهای طولانی مدت بین ایران و عربستان سعودی، چشم انداز نسبتاً مثبتی برای حل و فصل مناقشه طولانی مدت بر سر میدان گازی آرش/الدره وجود دارد.
آنها می گویند که این سه ذینفع باید ابتدا مرزهای دریاییشان را تعیین کنند و سپس تعیین کنند که هر کشور چه مقدار از میدان را در اختیار دارد و چگونه میخواهد این میدان را توسعه دهد.
چشم اندازها و سناریوهای اختلاف
دستکم فعلاً و در سایه نیروی آزادشده از توافق بهبود روابط میان عربستان و ایران، این سه کشور به تماسها و گفتگوهای خود برای حل و فصل مناقشه به شیوهای مسالمتآمیز که تضمین کننده کنترل مناقشه و جلوگیری از تشدید بیشتر باشد، ادامه خواهند داد.
برای حل مسالمتآمیز این اختلاف، آنها در ابتدا باید به یک چارچوب مشترک برای مذاکرات دست یابند، از جمله توافق بر سر مکانیسم مذاکرات و مفاهیم و قوانین حاکم.
سرنوشت این اختلاف احتمالاً به سه سناریو منجر میشود:
سناریوی اول: سه کشور در رسیدن به سازوکاری برای حل مناقشه ناکام خواهند بود و خویشتنداری برای کنترل بحران را هم کنار میگذارند. در این صورت مشکل همچنان شعلهور باقی میماند و باعث گسترش تنش در منطقه میشود.
سناریوی دوم: طرفین اختلاف بر سر سازوکار یا چارچوبی برای حل و فصل اختلاف توافق خواهند کرد. این ممکن است یکی از اشکال زیر باشد:
۱- دستیابی به اجماع در مورد مکانیسمی که بر مذاکرات مستقیم برای حل اختلاف حاکم است.
۲- دستیابی به اجماع در مورد شخص ثالث برای میانجیگری در یک توافق یا پذیرش میانجیگری بینالمللی که ممکن است به طرفین اختلاف پیشنهاد شود.
۳- موافقت با داوری بینالمللی و توسل به دیوان بینالمللی دادگستری برای رسیدگی به اختلاف.
سناریوی سوم: سه کشور در مورد سازوکاری برای حل مناقشه به توافق نخواهند رسید و در عین حال برای جلوگیری از تشدید تنش، موضوع را نسبتاً مسکوت میگذارند. در این سناریو هر دو طرف تلاش خواهند کرد تا وضعیت را همانطور که هست حفظ کنند. یعنی به سمت سرمایهگذاری و تولید در این میدان گازی نمیروند.
سناریوی سوم محتملترین سناریو تا به امروز است. این سناریو بر اساس وضع کنونی و قدرت داشتن عوامل موجود است که در راستای تنش زدایی هستند. این وضعیت ممکن است هر لحظه تغییر کند.
فعلاً تنش به نفع هیچ طرفی نیست. بلکه منفعت طرفین در حفظ موضع کنونی بدون گام برداشتن برای حل زمینههای اختلاف است. این امر به ویژه در مورد ایران صدق میکند که با توجه به تلاش برای بهبود روابط منطقهای و بینالمللی خود، با تشدید تنش ضرر زیادی خواهد کرد.
بحران هستهای ایران با غرب نیز تهران را برای کاهش تنش تحت فشار قرار میدهد. به نفع تهران است که فضای کنونی را مختل نکند و حوزه درگیریاش با جهان را تا حد ممکن محدود نگه دارد.
علاوه بر این، طرفهای مناقشه تاکنون تمایل خود را به حفظ تماسها و مذاکرات نشان دادهاند. به عنوان مثال، دولت کویت که با عربستان سعودی نیز در حال مذاکره است، اعلام کرد که به دیدار با طرفهای ایرانی و عراقی ادامه میدهد و تعیین مرزها با ایران و عراق در اولویتش است. کاهش چشمگیر حجم پوشش رسانهای این مناقشه هم نشاندهنده تمایل سه کشور به تنش زدایی و کنترل مناقشه است.
آیا راهحل برد-بردی وجود دارد؟
از سوی دیگر، اجماع بر سر راهحلی که در آن بازندهای وجود نداشته باشد، مشکل است. اظهارات مقامات سه کشور حاکی از آن است که طرفین با سرسختی به موضع خود پایبند هستند.
این وضعیت قطبیشده مانعی واقعی برای مذاکرات خواهد بود که تاکنون هم نتیجهاش مشهود بوده است. مواضع سازشناپذیر دو طرف دلیل شکست دور اول مذاکراتی است که در ماه مارس بین کویت (که نماینده عربستان سعودی نیز بود) و ایران انجام شد.
بنبست پیش آمده در آن مذاکرات منجر به این آخرین دور تنش لفظی سهجانبه شد. این دور نتوانست اختلاف بر سر مکانیسم تعیین مرزهای دریایی را حل کند. طرف کویتی بر تعیین مرزهای دریایی بر اساس قوانین بین المللی اصرار داشت، در حالی که طرف ایرانی موضوع تعیین مرزها همزمان با سرمایه گذاری مشترک میدانی را مطرح کرد.
حتی اگر ایران تعیین مرزهای دریایی را بپذیرد، همچنان اصرار دارد که تعیین مرز بر اساس رویکرد فلات قاره باشد که تضمین میکند ۴۰ درصد میدان در آبهای سرزمینی ایران است. در حالی که کویت و عربستان سعودی بر تعیین مرزها بر اساس قانون دریاهای بسته یا مرزهای زمینی اصرار دارند که ایران را از صحنه خارج میکند. ذخایر عظیم گاز در این میدان باعث میشود طرفهای مناقشه در مواضع خود سرسختتر شوند و امتیازاتشان را به راحتی معامله نکنند.
از سوی دیگر، برخلاف موضع کویت و عربستان سعودی، برای ایران، توسل به دیوان بینالمللی دادگستری و پذیرش تعیین مرزهای دریایی بر اساس رژیم حقوقی دریاهای محصور، خطر از دست دادن ادعای مالکیت این میدان را به دنبال دارد. بنابراین، بعید است که ایران با طرح این اختلاف در دیوان بینالمللی دادگستری موافقت کند.
پیش از این هم تهران پیشنهادهای مذاکره و داوری برای حل مسائل مرزی مورد اختلاف با همسایگان خود را رد کرده است. مورد امارات و ادعایش بر سر سه جزیره ایرانی یکی از همین نمونهها است.
علاوه بر این، در مورد ایران، میتوان اشاره کرد که عامل «ملیگرایی» هم به شدت وجود دارد و بنابراین نادیده گرفتن آن دشوار است. همین نامگذاری طرف ایرانی (نام آرش که نماد در تیر کردن جان برای حفظ مرز است) نشان میدهد که قرار نیست بدون تضمین ۴۰ درصد سهمش از این میدان با هیچ طرح دیگری کنار بیاید.
اختلاف بر سر میدان آرش/ الدره همانطور که در بالا نشان داده شد، جدید نیست. رژیم کنونی ایران این مناقشه را از رژیم شاه به ارث برده است. رژیم گذشته که سایهاش همچنان بر سر حکومت آیتاللهها سنگینی میکند هم حاضر به معامله بر سر آرش نشد و به همین دلیل جمهوری اسلامی هم تن به چنین شکستی نخواهد داد بهویژه آنکه «خفت از دست دادن بخشی از سرزمین» را در قیاسش با حکومت پیشین تجربه خواهد کرد.
به طور کلی، اختلاف بر سر میدان آرش/ الدره ممکن است به طرق مختلف بر نزدیکی ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی درگیری یمن سایه بیاندازد.
بر اساس محتملترین سناریو، عواقب این اختلاف بر روند نزدیک شدن ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس و کنترل سطح درگیری در یمن تأثیر مستقیم خواهد داشت. این اختلاف تا کنون وارد حالت تنشزدایی شده و به بحران تبدیل نشده است. با این حال، به هیچ وجه منتفی نیست که هر زمان که اختلافات ایران و کشورهای خلیجفارس بالا گرفت، یمن میدان تسویه حساب مناقشه آرش/الدره و سایر مسائل باقیمانده بین کشورهای خلیجفارس و ایران شود.