در ۶۹ سالگی شروع کرده است به یادگیری سنتور. کاری که یک عمر دوست داشت بکند اما تا این سن هیچ‌وقت سراغش نرفته بوده.

منیژه ف. با شروع یادگیری سنتور در این سن، در خانواده و بین دوستانش خط‌شکن شد و الگوی جدیدی برای دوستان و زنان سالمند اطراف خود ساخت اما تعداد زنانی که مثل او در دوران سالمندی برای خود تفریح و فراغت می‌سازند چندان زیاد نیست.

منیژه به زمانه می‌گوید:

دخترهایم اصرار می‌کردند یک کار جدید شروع کنم تا سرم گرم شود و احساس تنهایی نکنم. اول جدی نگرفتم. گفتم در این سن مسخره‌ام می‌کنند اگر بخواهم ساز بزنم. اما حالا بعد از یک سال خیلی از این کار خوشحالم.»

او به قصد شرکت در کنسرت یا رسیدن به درآمد سراغ سنتور نرفته است. فقط خواسته تا یکی-دو ساعت در روز مشغول چیزی غیر از کارهای همیشگی باشد تا حالش بهتر شود.

او می‌گوید:

از بچه‌ها ممنونم. حالا حال روحی بهتری دارم و احساس می‌کنم از نظر جسمی شاداب‌تر هستم. دوستانم را هم تشویق کرده‌ام و کم‌کم اطرافیانم هم شروع کرده‌اند به یادگیری کارهایی مثل نقاشی و موسیقی که همیشه آرزویشان بوده.

رفتار معلم جوان منیژه با او در بالا رفتن اعتماد به نفسش خیلی مؤثر بوده و دیگر به اینکه کسی مسخره‌اش کند فکر نمی‌کند. اسم معلمش را با لبخند رضایت می‌آورد و می‌گوید:

فریبا خیلی جوان است. او با صبر و حوصله نت‌ها را یادم داد و با روی خوش تمام تمرین‌ها را بارها برایم تکرار کرد تا راه بیفتم. برای آن نیم ساعت در هفته که می‌آید و درس جدید می‌دهد و اشکالاتم را برطرف می‌کند لحظه‌شماری می‌کنم.»

عادت قدیمی نادیده گرفتن خود

بسیاری از زنان سالمند امروز، از همان دوران جوانی و میانسالی خواسته‌های خود را به نفع اعضای خانواده نادیده گرفته‌اند. عادتی جمعی که در گذشته تشویق شده و هر رفتاری غیر از آن، در بسیاری از خانواده‌ها ناپسند به شمار می‌رفته است. حالا هم شکستن این عادت‌های قدیمی برای بسیاری از زنان سالمند دشوار است؛ از جمله اختصاص دادن ساعتی از روز به تفریح و سرگرمی شخصی.

محمد از مادر ۸۰ ساله‌اش می‌گوید که انگار از اینکه کاری را برای دل خودش انجام بدهد خجالت می‌کشد یا دچار عذاب وجدان می‌شود و حتی وقتی می‌بیند زنی از آشنایان کار خلاف عادتی کرده است، همیشه یک واکنش مشخص نشان می‌دهد و آن هم این جمله است: با این سن وسال؟!

محمد به زمانه می‌گوید:

فکر نمی‌کنم مادرم سرگرمی شخصی خاصی داشته باشد. در این سن هم همان کارهای تمام عمرش را انجام می‌دهد. برای برادر ۳۵ ساله‌ام که مجرد است غذا درست می‌کند و مراقب بچه‌های من و خواهرم است.

محمد پرستار است و در شهر یزد زندگی می‌کند. او در ادامه صحبت از مشاهداتش درباره کارهایی که زنان مسن اطرافش می‌کنند، می‌گوید بین زنان سالمندی که در اطرافیان خود می‌شناسد، همه فقط «کار» می‌کنند. کار پرزحمتی که به چشم نمی‌آید و حقوق و مزایایی هم ندارد.

او معتقد است سن و سال مادرها هر چقدر باشد، اعضای خانواده همچنان انجام کارهایی مثل تهیه غذا و تمیز کردن خانه و گاهی حتی خرید خانه را هم از ایشان می‌خواهند. 

اما به عقیده این پرستار، موضوع مهم‌تر این است:

به نظر می‌رسد تمام این وظایف، مادام‌العمر هستند و زنان هیچ‌وقت بازنشسته نمی‌شوند؛ حتی اگر فرزندان آنها ۵۰ ساله باشند. مگر زمانی که بیماری یا مشکل خاصی پیش بیاید که به این ترتیب نه فرصت تفریحی برای آنها باقی می‌ماند و نه امکان آن.

زن سالمند
نمایی از سالمندی در ایران

Ad placeholder

تفاوت زنان سالمند در انتخاب سرگرمی

زنان سالمند هم مانند افراد دیگر جامعه، در سرگرمی‌هایی که برای خود انتخاب می‌کنند سلیقه‌های متفاوتی دارند.

مهرناز در این مورد از دو مادربزرگش اسم می‌برد که تقریباً همسن و سال هستند و بیشتر از ۶۰ سال با هم دوست و همسایه بوده‌اند.

او به زمانه می‌گوید:

یکی از مادربزرگ‌هایم برون‌گرا، اهل سفر و مهمانی و کلاً اهل خوشگذرانی است. آن یکی پایش را از خانه بیرون نمی‌گذارد. او بین نوه‌هایش با من خیلی مهربان است اما کلاً بداخلاق است و خیلی غر می‌زند.

مهرناز حتی در مورد یکی از کارهای مشترک مورد علاقه مادربزرگ‌هایش یعنی «کتاب خواندن» هم تفاوت زیادی می‌بیند؛ چه در کتاب‌هایی که می‌خوانند و چه در مواجهه‌شان با کتاب:

مادربزرگ خوشگذرانم می‌آید و بین کتاب‌های من می‌گردد و هر بار دو-سه کتاب امانت می‌گیرد. یک بار کتاب «دفتر روشنایی» را برداشت. احوال بایزید بسطامی، به کوشش محمدرضا شفیعی کدکنی که شعرهای او را خوانده بود و دوست داشت.

ادامه داستان شنیدنی‌تر است. مهرناز می‌گوید:

دو هفته بعد از آن دیدیم یکی از خاله‌ها را که ماشین دارد راه انداخته برای سفر. دو نفری رفتند و یک شب بسطام ماندند تا مادربزرگم به زیارت بایزید و امامزاده محمد برود.

اما مادربزرگ دیگر مهناز حتی در انتخاب کتاب هم سخت‌گیر است. مهرناز درباره تجربه خودش و نوه‌های دیگر با او می‌گوید:

هر ماه برایش رمان و شعر و کتاب‌های دیگری می‌بریم. همه را می‌خواند اما هیچ‌وقت نمی‌گوید از خواندن چیزی لذت برده است.

تغییر شیوه زندگی، محدودتر شدن سرگرمی‌های زنان سالمند

تا چند سال پیش، زنان سالمند تفریحات سنتی و مذهبی مشخصی داشتند. سفره‌های مذهبی، جلسات روضه و رفتن به مسجد، از جمله کارهایی بود که بسیاری از سالمندان را سرگرم می‌کرد. همچنین دور‌همی‌هایی مثل جمع شدن با همسایه‌ها و انجام گروهی کارهایی مثل سبزی پاک کردن و ترشی انداختن که هر چند بخشی از زندگی روزمره بوده‌اند و در تعریف تفریح قرار نمی‌گرفته‌اند اما به نظر می‌رسد به تغییر حال و هوا و روحیه زنان کمک می‌کرده‌اند.

حتی کارهایی مانند خیاطی و بافتنی که پیشتر بخشی از وقت زنان را به خود اختصاص می‌دادند این روزها به این دلیل که کاربرد سابق خود را از دست داده‌اند، اغلب از برنامه فعالیت بسیاری از زنان خارج شده‌اند.

گذشته از تغییر نگاه زنان به نیازهای فردی، باید توجه کرد که تعداد زنان سالمند کشور در سال‌های آینده افزایش خواهد یافت. با این حال به نظر می‌رسد مسئولان و مدیران برنامه‌ای برای سالمندان ندارند

تغییر ارزش‌های فردی و اجتماعی، همچنین تغییر سبک زندگی در سال‌های اخیر، بر نگاه زنان به زندگی و کارهای روزانه نیز اثر گذاشته است.

حالا دیگر سر زدن به همسایه‌ها و گپ‌وگفت‌های روزانه از رونق افتاده است و حتی توقع زنان سالمند از دیگران برای رفت‌وآمد و وقت‌گذرانی، ممکن است گاهی باعث خستگی و آزار دیگران شود.

یکی از کسانی که از این موضوع گلایه دارد، می‌گوید به دلیل توقع صاحب‌خانه برای رفت‌وآمد، مجبور شده خانه‌اش را عوض کند. 

مریم ۳۵ ساله، مترجم و مجرد است و تنها زندگی می‌کند. او که مدتی پیش مستأجر خانه‌ای در یکی از محله‌های قدیمی تهران بوده است، به زمانه می‌گوید:

صاحب‌خانه‌ام زنی ۸۰ و چند ساله بود. دوست داشت هر روز بروم و حرف بزنیم. دوستم داشت اما اگر چند روز بهش سر نمی‌زدم ناراحت می‌شد. یک سال بیشتر نتوانستم در آن شرایط زندگی کنم.

زن سالمندی در جریان اعتراضات زن زندگی آزادی حجاب از سر برداشته
زن سالمندی در جریان اعتراضات زن زندگی آزادی حجاب از سر برداشته

Ad placeholder

پیشنهادهایی برای حال بهتر زنان سالمند

به دنبال سختی‌ها و فشارهایی که هر روز و به دلایل مختلف بیشتر می‌شوند، زنان سالمند نیز برای حفظ سلامت روحی و روانی خود به حمایت بیشتری نیاز دارند. با این حال کمتر پیش می‌آید که این بخش از جامعه درباره نیازشان به تفریح یا انجام کارهایی که به آن علاقه دارند، با کسی حرف بزنند یا از دیگران مشورت بخواهند.

سودابه، دکتر روان‌شناس است و در بین مراجعانش تعداد زنان سالمند انگشت‌شمار. او که به عنوان مشاور، این وضعیت را طبیعی می‌داند، به زمانه می‌گوید:

انتظار نداریم سالمندان یک‌باره تغییر روش دهند و بر خلاف شیوهایی که یک عمر زندگی کرده‌اند، برای اینکه وقتشان را بهتر بگذارند و حالشان بهتر شود، به مشاور مراجعه کنند اما نباید نیازهایشان را نادیده گرفت.

سودابه راه‌هایی به زنان سالمند پیشنهاد می‌کند تا بتوانند در کنار حفظ سلامت جسم، به سلامت روان خود نیز کمک کنند.

او می‌گوید:

یکی از کارهایی که در سال‌های اخیر زنان سالمند به آن تمایل نشان داده‌اند، یوگا است. خوبی یوگا این است که میزان سختی آن متناسب با توان فیزیکی فرد تعریف می‌شود. یعنی هم به سلامت زنان کمک می‌کند و هم فشار بیش از حد ندارد.

کار دیگری که سودابه انجام آن را به سالمندان، چه زن و چه مرد پیشنهاد می‌کند تا هم سرگرم شوند و هم از احساس پوچی و بیهودگی و سرباری در سن بالا پیشگیری کنند، «نوشتن خاطرات» است:

نوشتن خاطرات برای کسی که سواد نوشتن داشته باشد عالی است. با این کار سالمندان بر نقاط مثبت زندگی خود تمرکز می‌کنند. همچنین احساس مثبتی از انتقال تجربه زندگی به دیگران در فرد ایجاد می‌شود.

او به نقش فرزندان یا کوچک‌ترهایی که در کنار زنان سالمند هستند نیز اشاره می‌کند و می‌گوید:

آدم‌ها ناخودآگاه به تشویق شدن از طرف دیگران عکس‌العمل مثبت نشان می‌دهند. سالمندان هم از این قاعده مستثتی نیستند.

تجربه سودابه نشان می‌دهد زنان سالمندی که در فعالیت‌های روزانه (کارهایی هر‌چند کوچک و جزیی که به آنها علاقه دارند، مثل رسیدگی به گل و گیاه) تشویق می‌شوند و احترام می‌بینند، به‌طور معمول حال بهتری دارند و با اعتماد به نفس بیشتری از پس کارهای خود برمی‌آیند.

او معتقد است زنان سالمندی که این روزها تابوهای عرفی و انتظارات خط‌کشی شده را شکسته باشند و به تفریح شخصی و صرف وقتی از روز برای خودشان اهمیت دهند، بیشتر دیده می‌شوند. به همین دلیل هم او می‌گوید:

پیش‌بینی اینکه زنان جوان امروز و سالمندان آینده، بیش از سالمندان امروز به انجام کارهایی برای لذت شخصی اهمیت دهند چندان سخت نیست.

گذشته از تغییر نگاه زنان به نیازهای فردی، باید به این نکته نیز توجه کرد که تعداد زنان سالمند کشور در سال‌های آینده افزایش خواهد داشت. با این حال به نظر نمی‌رسد مسئولان و مدیران کشور همچنان برنامه‌ای برای سالمندان داشته باشند و به این موضوع اهمیتی بدهند. 

در چنین شرایطی، همچنان سؤال مهم این است که برای حال بهتر زنان سالمند امروز و روزهای آینده چه می‌توان کرد؟