پیش از ورود به موضوع اصلی این نوشته برای برطرف کردن هرگونه سوءتعبیر بایسته است که خاطرنشان کنیم جنگ اوکراین، جنگی ناعادلانهای است که رژیم پوتین آغازکنندهاش بوده و تاکنون به مرگ صدهاهزار سرباز روسی و اوکراینی انجامیده، و هزاران شهروند اوکراینی را به خاک و خون کشیده و به مهاجرت اجباری بیش از نیمی از مردم بیگناه اوکراین منجر شده است. مبالغهآمیز نیست اگر ادعا کنیم در خلال این جنگ تاکنون یک نسل از اوکراینیها از بین رفته است.
هدف ما در این نوشته به هیچ وجه حقدادن به یا برائتجویی از رژیم تبهکار و ضدانسانی پوتین نیست. تنها میخواهیم وضعیت میدانیِ جنگ را بدون درافتادن به تبلیغات جنگی ماشین پروپاگاندای غرب بسنجیم، و نشان دهیم بر خلاف جنگ روانیای که غربیها راه انداختهاند، متاسفانه پوتین از این بحران به شکلی قویتر بیرون آمده است.
بحران واگنر یک بار دیگر نشان داد که مطبوعات و خبرگزاریهای غرب چقدر در توهمات خود غرقاند، و نمیتوانند از جایگاهی عینی به اتفاقات جهان بنگرند. بدون استثنا تمام خبرگزاریها و روزنامههای مهم غرب از نیویورکتایمز، واشنگتن پست، گاردین، بیبیسی، لوموند، اشپیگل و … یکصدا شروع کردند از احتمال جنگ داخلی و ضعیف شدن پوتین داد سخن دادن. ماشین پروپاگاندای غرب به رغم کوشش جهانیاش، نشان از بیخبری عمیق و تراژیکش از عملیات میدانی جنگ، از تاریخ جهان، و بهخصوص از تاریخ روسیه دارد؛ نشانگر جهل مرکبغرب از ناسیونالیسم نوع روسی است.
اما تنها کافی بود از یک جای بسیار سادهتر به بحران پیشآمده بنگرند. کافی بود تنها ویدئوهایی را که زودتر پرگوژین در آنها پرخاش میکرد از نظر بگذرانند و ببینند او در تمام این ویدئوها چقدر مست و مجنونانه حرف میزند. مست که میگویم، منظورم در معنای اول کلمه است. همه نقش ودکا در گفتار و رفتار روسها را فراموش کردهاند. پرگوژین در ویدئوهای نخستش تنها به وزیر دفاع و رئیس ارتش روسیه میتاخت. بعد که ویدئوی حماسی و حسابشدهی پوتین منتشر شد، او را هم جلوی توپ انتقاد قرار داد. باید ۲۲ ساعت، فقط ۲۲ ساعت بگذرد که تاثیر ودکا تمام شود. رئیس جمهوری بلاروس به این سرآشپز تازه به دوران رسیده اعلام کرد که روسها هرگز در تاریخ خود شورشیان در حین جنگ را نبخشیدهاند. پوتین زودتر در پیام ویدئوییاش گفته بود که این بار مثل ۱۹۱۷ نمیشود. مگر در آن ایام چه گذشته بود؟
ارجاع مبهم پوتین به تجربه ۱۹۱۷
در فوریه۱۹۱۶ بعد از شورش بزرگی که به پا شده بود، کرنسکی رئیس دولت وقت شد. از ژوییه ۱۹۱۷ ارتش روسیهی تزاری در وضع اسفناکی قرار داشت. جنگ مغلوبه شده بود، و به واسطهی تبلیغات حزب بلشویک در ارتش، شمار بزرگی از سربازان روس از جنگ روگردان شده و به خانههایشان بازگشته بودند. یکی از فرماندهان اصلی جنگ به نام کورنیلوف اعلام کرد که حکومت مرکزی در پطرزبورگ از میدان جنگ بیخبر است، و از مدیریت کشور عاجز شده است و خواست با گروهی از سربازانش به پایتخت، پطرزبورگ، برود و با کرنسکی مذاکره کند. در راه سربازانش دچار تفرقه شدند و در نهایت یکی از نمایندگانش به نام کریموف با گروهی از سربازان راهی پطرزبورگ شد. لنین در این وهله تاکتیکی نبوغآمیز از خود نشان داد و اعلام وفاداری از حکومت مرکزی کرد، و مردم را به طرفداری از کرنسکی فرخواند. علت این کار او این بود که حزب بلشویک در آن روزها غیرقانونی اعلام شده بود و بسیاری از سران حزب در زندان بودند. خود ولادیمیر ایلیچ هم فراری و مخفی بود. کرنسکی رئیس دولت موقت، که در وضع بحرانی قرار داشت، مجبور شد با بلشویکها متحد شود. به این ترتیب شورش کورنیلوف سرکوب شد، و عملا بلشویکها ادارهی کشور را به عهده گرفتند. راه تا اکتبر ۱۹۱۷ دیگر چندان دور نبود.
وقتی پوتین در پیام ویدئوییاش گفت این بار مثل ۱۹۱۷ نمیشود، نمیتوان فهمید آیا دارد از کورنیلوف انتقاد میکند یا از بلشویکها. هرچه بود، این بار نیز امکان وسعت یافتن جنگ داخلی نبود، اما اگر پرگوژین بر سر حرفش ایستاده بود، تنها باعث ریخته شدن خونهای بسیاری میشد، اما شورش بدون شک سرکوب میشد، و مردم روسیه دوباره پشت سر پوتین صف میکشیدند.
درک غلط غرب از وضعیت
این اتفاق یک بار دیگر نشان داد که غرب چه برداشت سطحی و مضحکی از فضای اجتماعی-سیاسی کشورهای غیرغربی و بهخصوص روسیه دارد. با همین نگرش علیل و سرتاپا معیوب، خود را وارد جنگ اوکراین کردند، و تصورشان این بود که با تحریم اقتصادی، پوتین را به زانو و درمیآورند. نتیجه برعکس شد. اقتصاد اروپا و امریکا به زانو درآمد. هیچ عقل سلیمی از همان آغاز کوچکترین شکی نداشت که برندهی این جنگ روسیه خواهد بود.
غرب فراموش کرد که روسها در بیست سال گذشته برای اولین بار لااقل پس از پایان رژیم قبلی، به یک ثبات اقتصادی رسیدهاند و آن وضعیت اسفبار قبلی به پایان رسیده است. برخلاف ادعای ماشین پروپاگاندای غرب، روسها امروز عمدتا از پوتین طرفداری میکنند. برای پی بردن به این فقط کافی است در اطرافتان با مردم معمولی روس صحبت کنید، اگر به فضاهای مجازی آنان اعتماد ندارید.
در واقع در روزهای نخست، برنامهی پوتین در جنگ اوکراین به راه انداختن یک جنگ تمام عیار که امروز شاهدش هستیم نبود. او تنها میخواست ایالتهای شرقی اوکراین را که همه روسزبان هستند، ملحق کند. و گفتمانش را بر تاریخ نزدیک روسیه استوار میکرد که لنین این ایالتهای روسزبان را که صدها سال در خاک روسیه بودند، به اوکراین واگذار کرد. البته این تماما مسبب تصمیم پوتین برای راه انداختن جنگ نبود. هدف اصلی او دستاندازی بر منابع طبیعی اوکراین و هرچه گستردهکردن امپراتوری خودش بود.
از طرف دیگر، نباید از یاد برد که مدارک و اسناد بسیاری در همان روزهای آغاز جنگ در برخی رسانههای بیطرف منتشر شد که نشان میداد در حزب و دولت زلنسکی یک نئونازیها لانه کردند، چیزی که برای تمام کشورهای منطقه میتواند در آینده به یک خطر بالقوه تبدیل شود.
درست بعد از مشارکت ناتو در جنگ، نظر پوتین عوض شد. او تا قبل از این تخطّی ناتو حاضر بود در عوض گرفتن مناطق روسزبان اوکراین با زلنسکی صلح کند، اما بعدتر رویکردی رادیکال اتخاذ کرد، و گفت اجازه نمیدهد دولتی به نام دولت اوکراین باقی بماند. هدفش امروز تصرف شرق و مرکز اوکراین است. به احتمال قریب به یقین، به زودی به هدف خود خواهد رسید، و تنها غرب اوکراین -که نیمی از اوکراینیها و نیمی از لهستانیها تشکیل میشود- سالهای سال به صورت یک منطقهی تامپون به حیات خود ادامه خواهد داد، و یا با اجازهی پوتین بخشی از آن به لهستان خواهد پیوست.
اگر کسی رویدادهای میدانی جنگ اوکراین را در چند ماه اخیر تعقیب کرده باشد، پی خواهد برد که همین گروه جنگی واگنر که متشکل از تبهکارترین و خطرناکترین زندانیان روسی است، و تعدادشان به ۲۵ هزار نفر میرسد، چگونه از پس ناتوی به آن عظمت برآمده است. ارتش اوکراین از پا در آمده و زلنسکی معلوم نیست در اوکراین است یا لهستان یا جای دیگر. اقتصاد روسیه بهتر از ایام پیش از جنگ است، و پیش بینی نتیجهی جنگچندان دشوار نیست.
چیزی که پیش بینیاش دشوار است، نتیجهی جنگ بعدی است. چراکه برای ناتو که از روز تأسیسش تاکنون هر جا را اراده کرده، فتح کرده است؛ اعتراف به شکست چیزی باورکردنی نیست.
جدا نمی دونم چرا هنوز دارم فید رادیو زمانه رو دنبال می کنم که این چرندیات رو تحویل بگیرم.
احمد / 28 June 2023
تا جایی که من میدونم جای زلنسکی مشخصه و هر روز هم داره توی کیِف و اطرافش به امورات مملکتش می رسه. کسایی که جاشون مشخص نیست یکی آقا پوتین شماست که فعلا از سایه خودش هم رم می کنه، یکی دیگه اش هم رهبر فرزانه تونه که جرات نداره جایی که مردم هستند آفتابی بشه، اون یکی اش هم آقا حسن خرس الله تونه که ده دوازده سالیه رنگ روز رو ندیده!!
حسین / 28 June 2023