شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، احکام دادگاه بدوی برای ۱۳ شهروند بهائی را بدون اطلاع و حضور آنها و وکلای‌شان عینا تائید کرد. این دادگاه که در تاریخ ۲۵ خرداد ماه برگزار شد، این شهروندان بهائی را جمعا به ۴۰ سال و هفت ماه حبس تعزیری و مجازات‌های تکمیلی محکوم کرد.

بعد تایید حکم، به این ۱۳ شهروند بهائی ۱۰ روز زمان جهت معرفی به واحد اجرای احکام مهلت داده شده است.

اسامی این شهروندان بهائی عبارت است از عفیف نعیمی، کامیار حبیبی، سامان استوار، سابین یزدانی، رامله تیرگرنژاد، نکیسا صادقی، الهام شارقی، بیتا ممتازی، صهبا ادیانی، نگین رضایی، شهرزاد مستوری، صدف شیخ‌زاده و مهسا تیرگر بهنمیری.

این شهروندان بهائی پیش‌تر توسط دادگاه انقلاب کرج در یک پرونده مشترک به اتهاماتی از قبیل «اهانت و فعالیت آموزشی و تبلیغی علیه شرع اسلام»، «شرکت در تشکیل گروه و اداره اشخاص به قصد بر هم زدن امنیت کشور از طریق اقدام به ترویج بهائیت در اطفال، کودکان و نوجوانان»، «فعالیت آموزشی و ترویجی مغایر با شرع اسلام از طریق آموزش و ترویج بر اساس تعالیم بهائیت در مهدهای کودک»، «تبلیغ بر علیه شرع اسلام از طریق آموزش کوچینگ» به حبس و مجازات‌های تکمیلی محکوم شده بودند.

از آنجایی که این شهروندان بهائی در فعالیت‌های فرهنگی و آموزشی کودکان اشتغال دارند، پرونده آنها به عنوان «آموزش کودکان» شناخته شده است.

موارد نقض قانون در پرونده موسوم به «آموزش کودکان»

تائید احکام دادگاه بدوی در شرایطی صورت گرفته که پیش‌تر حکم تجدید نظر به هیچ‌یک از این شهروندان بهائی و یا وکلایشان ابلاغ نشده بود و این افراد همچنان به حکم تجدید نظر دسترسی ندارند.

همچنین برخلاف عرف و رویه محاکم برای پرونده‌هایی مرتبط با تعداد بالای افراد، شعبه تجدید نظر در کمتر از یک هفته حکم دادگاه بدوی را تائید کرده است. به علاوه، در یک اقدام غیرقانونی، پیش از انقضای مهلت ۱۰ روزه برای وثیقه‌گذاران اخطاریه ارسال شده است.

نکته حائز اهمیت دیگر در پرونده «آموزش کودکان» این است که تمام وقایع مختص به یک مکان محدود آموزش عمومی و غیرمذهبی به کودکان بهائی بوده است و هیچ‌گونه مدرکی دال بر تبلیغ آئین بهائی در پرونده موجود نیست. آموزش‌ها در دوران همه‌گیری کرونا صورت پذیرفته و مختص به تعداد محدودی از کودکان خانواده‌های بهائی و تحت نظارت والدین آنها بوده است که تبلیغ تلقی شده و برای آن اعمال کیفر در نظر گرفته شده است.

شرح کوتاهی از وضعیت هر یک از این ۱۳ شهروندان بهائی

عفیف نعیمی
در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری، شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم هفت سال حبس تعزیری، پنج میلیارد تومان جزای نقدی، پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ممنوعیت خروج از کشور، تبعید از استان البرز و دو سال ممنوعیت از فعالیت‌های اجتماعی و آموزشی برای عفیف نعیمی عینا تائید کرد.

این در حالی است که عفیف نعیمی پیش‌تر در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ به دست ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شد و در حال حاضر در ندامتگاه مرکزی کرج نگهداری می‌شود. او پیش‌تر ۱۰ سال از عمرش را در زندان سپری کرده است. عفیف نعیمی از بیماری قلبی حاد رنج می‌برد و بابت این بیماری بارها در بیمارستان بستری شده است.

سینا نعیمی، پسر عفیف نعیمی در ارتباط با علت دستگیری پدرش در حساب کاربری خود در توئیتر خود نوشته است:

٩ مرداد پدر من را دستگير کردند. در واقع به منزل ٥٦ خانواده بهائي در كل ايران رفته كه يكی هم پدر من بوده و او را بازداشت می‌كنند. اتهام پدر چيست؟ اينكه مدرسه دخترانه ابتدايی به درخواست يكی از هم بندی‌های سابقش راه انداخته است. يعنی چی؟ يعنی اينكه ايشان گفته من می‌خواهم اين كار فرهنگی را انجام بدهم ولی توانم برای راه اندازي‌اش كم است، آیا به من كمک می‌كنی؟ پدر من هم به خاطر اعتماد و دوستی با ايشان و صد البته اينكه كاری كه قصد انجامش را داشت كار فرهنگی بوده است قبول می‌كند. مدرسه‌ای كه پدر من چون می‌دانسته دوستان اگر آنجا او را ببینند به دليل توهم توطئه‌ای كه دارند هزار و يک برداشت ديگر می‌كنند، يک بار هم پایش را داخل آنجا نگذاشت. آخر چی شد؟ پدرم را گرفتند به جرم اينكه تو می‌خواستی از طريق كودكان نفوذ كنی.

سینا نعیمی در ادامه ضمن اشاره به نگرانی‌اش به دلیل مشکلات قلبی پدرش، افزوده است:

از پدر می‌پرسیدند شما بهائی‌ها چه می‌خواهید و بیشترین محرومیت شما از چیست؟… بابا گفتند بزرگ‌ترین محرومیت ما بهائی‌ها نداشتن حق خدمت به وطن‌مان است. این بیش از هر چیز دیگری ما را اذیت می‌کند. البته آن‌قدر محرومیت‌هایی که تحمل کردیم زیاد است که انتخاب کردن بین‌ آنها دشوار است. اما امروز من هم به حرف پدر رسیدم که واقعا شاید سخت‌ترین‌اش این است که با تمام وجود قلبت برای کشورت بتپد و بخواهی به آن خدمت کنی اما به تو این اجازه را ندهند. خیلی درد دارد.

کامیار حبیبی

کامیار حبیبی، نویسنده، آهنگساز، مربی موسیقی و خالق آثاری چون «نردبان آسمان» و «بچه‌های جهان» است. او پیش‌تر در تاریخ ۱۹ شهریور ۱۴۰۱ در پی یورش ماموران اداره اطلاعات به منزل شخصی‌اش در شهر کرج بازداشت و بعد از گذشت ۹۵ روز که ۱۸ روز آن در انفرادی گذراند، در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ به قید وثیقه از زندان قزلحصار کرج آزاد شد.

محل کار این شهروند بهائی که در تاریخ ۹ مرداد سال گذشته پلمب شده بود، تاکنون و علی‌رغم پیگیری وکلا فک پلمب نشده است.

از جمله نگرانی‌ها در مورد وضعیت این شهروند بهائی، ابتلاء او به بیماری پانیک عصبی و دیابت است که عدم رسیدگی لازم و مصرف به موقع دارو می‌تواند به عواقب جبران‌ناپذیری منجر شود. کامیار حبیبی در پرونده «آموزش کودکان» به پنج سال حبس تعزیری، ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی، پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی، منع خروج از کشور، ممنوعیت اقامت در استان البرز و دو سال ممنوعیت از فعالیت‌‌های آموزشی و فرهنگی محکوم شده است.

رامله تیرگرنژاد، یکی دیگر از متهمان این پرونده همسر کامیار حبیبی است.

سامان استوار

سامان استوار، شهروند بهائی در پی یورش گسترده وزارت اطلاعات به منازل ده‌ها شهروند بهائی در تاریخ ۹ مرداد ۱۴۰۱ در محل کار خود، مجموعه آموزشی «دردانه»، در شهر کرج بازداشت شد. او بعد از گذشت ۱۳۶ روز که ۴۰ روز آن در انفرادی اداره اطلاعات، ۱۶ روز در بازداشتگاه عمومی اطلاعات و ۸۰ روز آن در ندامتگاه مرکزی کرج گذشت، در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۱ به قید وثیقه یک میلیارد تومانی موقتا از زندان قزلحصار کرج آزاد شد.

از جمله اتهامات مطرح شده علیه این شهروند بهائی در هنگام بازداشت «شرکت در تشکیل گروه و اداره اشخاصی با قصد برهم زدن امنیت کشور در آینده نزدیک» و «اقدام به ترویج بهائیت در اطفال» است. این در حالی است که فعالیت این شهروند بهائی صرفا اداره و سرپرستی یک مجموعه آموزشی مشارکتی بود که توسط تعدادی از والدین بهائی راه‌اندازی شده است. همچنین کتب و مواد درسی کار شده در این مجموعه تماما از انتشارات رسمی کشور جمهوری اسلامی تهیه و مورد استفاده قرار گرفته است.

او بعد از آزادی موقت‌ از زندان در حساب کاربری اینستاگرام خود نوشته‌ای با عنوان «چطور رویای مدرسه جدید من را روانه زندان کرد» منتشر کرد. در بخشی از این نوشته آمده است:

«در سال ۱۳۹۶، ضمن ارتباط با جمعی از والدین بهائی مشتاق که از مدارس موجود گریزان بودند، به یاد رؤیای دیرینه‌ام که تاسیس فضای آموزشی جدیدی با اصول و کارکردهای متفاوت بود افتادم. گفتگوهای فراوانی انجام شد، برخی باید متقاعد می‌شدند و اهدافمان باید هم‌سو می‌شد. امیدمان این بود که فداکاری خانواده‌ها و تلاش گروهی از نو معلمان، تجربه خوبی برای کل نظام آموزشی ایران باشد و نتایج آن باعث بهره‌وری بیشتر نظام آموزشی کشور شود. اهداف بزرگی داشتیم ولی کارمان را خیلی ساده و کوچک شروع کردیم. مشکلات کم نبود و گاهی آنقدر کمرمان را خم می‌کرد که از فکر کردن به ادامه راه طفره می‌رفتیم. ولی باز با کمک و همراهیِ هم، ادامه دادیم.»

مرداد ماه ۱۴۰۱ و همزمان با بازداشت سامان استوار، مجموعه آموزشی او که در بین والدین به نام «دُردانه» شناخته می‌شد، پلمب گردید. این مجموعه که تاکنون فک پلمب نشده، موجب تحمیل هزینه‌های بسیار بر این شهروند بهائی شده است.

در ادامه نوشته سامان استوار آمده است: «این محکومیت‌ها صرفا به خاطر اعتقادم به دیانت بهائی است. کار ما خلاف قانون نبوده است چرا که هیچ یک از این اقدامات طبق قوانین کشوری و قانون مجازات اسلامی، عمل مجرمانه محسوب نمی‌شود و من در طول همه سال‌های زندگی خود، همواره مطیع قوانین کشورم بوده و هستم. پس شایسته‌تر بود برای این خدمت خالصانه مورد تشویق، تائید و کمک قرار گیریم که متأسفانه سوء تفاهم مانع آن گشت.»

در نهایت، در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم پنج سال حبس، دو سال محرومیت از فعالیت فرهنگی و آموزشی، دو سال ممنوعیت خروج از کشور، ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی، دو سال تبعید از استان البرز و پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی سامان استوار را عینا تائید کرد.

سابین یزدانی

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۳ سال حبس تعزیری، ۳۰ میلیون تومان جزای نقدی، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هر گونه فعالیت آموزشی و فرهنگی سابین یزدانی، شهروند بهائی عینا تائید کرد.

رامله تیرگرنژاد

رامله تیرگرنژاد، روان‌شناس و کوچ کودک و نوجوان است. حکم سه سال حبس تعزیری، ۳۰ میلیون تومان جزای نقدی، پنج سال محرومیت از حقوق اجتماعی، منع خروج از کشور، ممنوعیت اقامت در استان البرز و دو سال ممنوعیت از فعالیت‌‌های آموزشی و فرهنگی او از سوی شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج عینا تائید شد.

رامله تیرگرنژاد همسر کامیار حبیبی است و این زوج بهائی صاحب دو فرزند هستند که با توجه به قرارگیری در سن حساس نوجوانی نسبت به وضعیت آنها در عدم حضور والدین‌شان نگرانی جدی وجود دارد.

الهام شارقی

اتهام مطرح شده علیه الهام شارقی «تبلیغ مغایر شرع اسلام از طریق آموزش و ترویج تعالیم بهائیت در مهدهای کودک» است. این در حالی است که او صرفا به مربی‌گری کودکان بهائی اشتغال داشته و مباحث مطرح شده در کلاس‌های او در زمینه ادبیات فارسی، ریاضی و علوم بوده است.

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۳ سال حبس تعزیری، ۳۰ میلیون تومان جزای نقدی، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هر گونه فعالیت آموزشی و فرهنگی الهام شارقی را عینا تائید کرد.

نکیسا صادقی

نکیسا صادقی، شهروند بهائی مربی موسیقی کودکان است. به او اتهام «آموزش موسیقی به کودکان مسلمان و ترویج بهائیت از این طریق» وارد شده است.

طبق اظهارات یک منبع آگاه، آموزش موسیقی حرفه و راه امرار معاش این شهروند بهائی است و هیچ‌یک از والدینی که او مربی‌گری فرزندانشان را به عهده داشته است از اعتقادات قلبی‌اش مطلع نبوده‌اند.

از دیگر اتهامات وارد شده به نکیسا صادقی، «اهانت به دین مبین اسلام و آموزش رقص مختلط در راستای ابلاغ‌ها و پیام‌های بیت‌العدل» (شورای مدیریتی جامعه جهانی بهائی) است.

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی نکیسا صادقی را عینا تائید کرد.

بیتا ممتازی

اتهام مطرح شده علیه بیتا ممتازی «تبلیغ علیه شرع مقدس اسلام از طریق آموزش موسیقی در مهد‌کودک» است. این در حالی است که طبق اظهارات یک منبع آگاه این شهروند بهائی به آموزش پیانو و گیتار کلاسیک به صورت خصوصی اشتغال داشته و هرگز در هیچ مهد‌کودکی تدریس نکرده است.

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی بیتا ممتازی، شهروند بهائی را عینا تائید کرد.

همسر بیتا ممتازی، پویا صراف، پیش‌تر در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۱ در مهرشهر کرج بازداشت و پس از گذشت سه روز، در بی‌اطلاعی خانواده به شیراز منتقل شد. او بعد از تحمل چهار ماه حبس انفرادی روز دوشنبه ۲۲ اسفند با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت آزاد شد.

این زوج بهائی صاحب یک کودک چهار ساله هستند و به همین دلیل نسبت به محبوس شدن هر دو و تنها ماندن فرزند آنها نگرانی مضاعفی وجود دارد.

صهبا ادیانی

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی صهبا ادیانی، شهروند بهائی را عینا تائید کرد.

شهرزاد مستوری

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی شهرزاد مستوری را عینا تائید کرد.

این شهروند بهائی در حالی در مهلت کوتاه ۱۰ روزه به اجرای احکام فراخوانده شده است که به دلیل پارگی مینیسک زانو به جراحی نیاز دارد.

نگین رضایی

نگین رضائی، شهروند بهائی در ارتباط با مربی‌گری کودکان بیش از ۱۸ سال سابقه کار دارد. او به شهادت دوستانش در تمام این سال‌ها جز با علاقه‌مندی و تعهد قلبی فعالیتی انجام نداده و هرگز اقداماتش خارج از امر آموزش و خلاف قانون نبوده است.

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی این شهروند بهائی را عینا تائید کرد.

صدف شیخ‌زاده

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور و ۲ سال ممنوعیت از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی صدف شیخ‌زاده، شهروند بهائی را عینا تائید کرد.

مهسا تیرگر بهنمیری

در تاریخ ۲۵ خرداد سال جاری شعبه ۱۲ دادگاه تجدید نظر کرج، حکم ۲۵ ماه حبس تعزیری، ۵ سال محرومیت از حقوق اجتماعی، ۲ سال ممنوعیت اقامت در استان البرز، ۲ سال منع خروج از کشور و ۲ سال منع از هرگونه فعالیت آموزشی و فرهنگی مهسا تیرگر بهنمیری را عینا تائید کرد.

از آنجا که این شهروند بهائی مسئولیت نگهداری از پدر و مادر خود را که هر دو مبتلا به آسم، دیابت و مشکلات قلبی هستند بر عهده دارد، نسبت به محبوس شدن او نگرانی شدید وجود دارد. او تنها فرزندی است که در کنار والدینش به سر می‌برد و علاوه بر رسیدگی به امور منزل، مادرش را در مراجعات دوره‌ای به پزشک جهت آنالیز و شارژ باتری قلب همراهی می‌کند.