بعضی‌وقت‌ها صرف زیستن یک عمل شجاعانه است

لوکیوس سِنِکا، سیاستمدار و فیلسوف از روم باستان
دیدگاه

یک هفته معمولی بهار امسال، لپ‌تاپم را بر خبرهای تلخ ایران می‌بندم. می‌خواهیم تلویزیون تماشا کنیم. دوستم، متولد و بزرگ شده کانادا، موبایلش را سمتم می‌گیرد و صورت یک جوان را نشانم می‌دهد. بعد می‌گوید: «امروز صبح جانش را گرفت». چند ساعت پیش‌تر، دوست دیگری، متولد بریتانیا و بزرگ‌شده کانادا در حوالی دو صبح، پتو را بغل کرده بود می‌گفت «نمی‌توانم» و همین را تکرار می‌کرد. برادرش، جوان‌تر از او که به سرطان مبتلا شده، جلوی چشم او سعی کرده بود تا خودش را از پل به پایین پرت کند.  

در غرب کانادا زندگی می‌کنم. هر روز ۱۲ نفر در این کشور با اقدام به خودکشی، به زندگی خود پایان می‌دهند. در کانادا، برابر آمارهای دولت فدرال، خودکشی در مردان سه برابر زنان است.

در گروه سنی ۱۵ تا ۳۴ سال، خودکشی دومین عامل مرگ نوجوانان و جوانان است.

https://twitter.com/nimnia11/status/1670882797521600512

کانادا مشت نمونه خروار بدتر شدن وضعیت سلامت روان مردمان، بخصوص در گذر و پس از همه‌گیری ویروس کرونا است. آمار سازمان ملل البته همچنان متعلق به سال ۲۰۲۱ میلادی است: هر سال، ۷۰۰هزار نفر با خودکشی جان می‌بازند. هر خودکشی موفق، نشان از موارد متعدد و ناموفق خودکشی می‌دهد. در گروه سنی ۱۵ تا ۲۹ ساله، خودکشی چهارمین عامل مرگ است اما ۷۷ درصد خودکشی‌های جهان در کشورهای فقیر و با درآمد متوسط روی می‌دهند. استفاده از کودهای شیمیایی، حلق‌آویز کردن و سلاح گرم، سه ابزار اصلی خودکشی در جهان است.

دوست دیگری که متولد کاناداست، بیش از یک سال از اضظراب شدید رنج برد، پس از آنکه برادرش در ابتدای همه‌گیری کووید، به زندگی‌اش با استفاده از طناب دار پایان داد. خودکشی برای خانواده و نزدیکان فردی که به زندگی‌اش پایان می‌دهد، کابوسی تمام نشدنی خواهند بود.

پایگاه داده‌های باز ایران در اردیبهشت امسال نوشت: «آمارهای رسمی در ایران نشان می‌دهد میزان خودکشی در ایران طی یک دهه گذشته، بیش از ۴۰ درصد رشد کرده و از حدود ۳۵۰۰ مورد در سال، به بیش از ۵ هزار مورد افزایش یافته است».

این پایگاه تعداد قتل‌های صورت گرفته در ایران در یک دهه گذشته را ۲۰ هزار مورد و نصف موارد خودکشی عنوان کرده است.

البته این پایگاه همچنین نوشته است: «در آمارهای نیروی انتظامی تعداد قابل توجهی مرگ، تحت عنوان “سایر موارد مرگ‌های مشکوک” وجود دارد که دقیقا مشخص نیست به چه مواردی اطلاق می‌شود. آمار این مرگ‌های مشکوک در دهه ۱۳۹۰، حدود ۶ برابر آمار کل خودکشی و ۱۲ برابر آمار قتل است».

تفاوت‌ها و شباهت‌های آمارهای خودکشی در ایران و کانادا

… و بعد، طبیعت را دارم و هنر و شعر را، و اگر این کافی نیست، پس چه کافی است؟

وینسنت ون گوگ، نقاش هلندی

هر سه نفری که به آنان اشاره کردم، در کانادا متولد شده‌اند و نسل‌هاست در این سرزمین زندگی می‌کنند. جمعیت کانادا تازه در همین ماه به چهل میلیون نفر رسید، کمتر از نصف جمعیت ایران که ۸۵ میلیون نفر است.

کانادا، در زمره کشورهای مثلا «جهان اول» است، ثروتمند، توسعه‌یافته، با قوانینی پیشرو. در ایران، نظام دزدسالاری تحت مدیریت ولایت فقیه حاکم است. کشور دست به گریبان محدودیت‌های گسترده‌ای است که جمهوری اسلامی در پس آن‌ها قرار دارد. از اینکه گذرنامه ایرانی اعتبار پایینی دارد بگیرید تا اینکه تورم لجام‌گسیخته این سوال را به ذهن‌ها می‌آورد که آیا فردا می‌توانم غذا بخورم؟ سقفی بالای سرم داشته باشم؟ آیا می‌توانم دوباره لباس بخرم؟

در کانادا، نابرابری اقتصادی مانند ایران وجود ندارد، اما جمعیت فقیر همچنان با مشکلات اقتصادی دست به گریبان هستند. در کانادا، ونکوور و تورنتو گران‌ترین شهرهای کشور هستند. ونکوور در استان بریتیش‌کلمبیا قرار گرفته و این استان امسال شاهد کاهش فقر کودکان است: از هر هشت کودک، یک کودک فقیر است، سه سال پیش، از هر پنج کودک، یک نفر زیر خط فقر رشد می‌کرد. این استان کم‌ترین آمار فقر در کانادا را دارد.

در کانادا مانند ایران، بخش‌های بیشتر به حاشیه رانده شده جامعه، شاهد احتمال بالاتر خودکشی هستند. به‌عنوان مثال، اگر یک فرد بومی کانادایی باشی، سه برابر بیشتر از بقیه کانادایی‌ها احتمال دارد اقدام به خودکشی کنی. اگر در مناطق رزرو (منطقه‌هایی در کانادا و آمریکا که دولت‌های فدرال به بومیان اجازه می‌دهند تحت قوانین خود زندگی کنند) باشی، دو برابر بیشتر احتمال دارد سراغ خودکشی بروی.

در میانگین کل جمعیت کانادا، هشت مرگ ناشی از خودکشی در هر ۱۰۰هزار نفر رخ می‌دهد. در جوامع بومی، ۲۴.۳ مرگ در هر ۱۰۰هزار نفر ثبت شده است.

شهریور گذشته، خبرگزاری ایسنا با تاکید بر «نبود نظام ثبت دقیق آمار خودکشی در کشور»، از قول محمد علی محمدی، جامعه‌شناس نوشت: «خودکشی در ایران پدیده رو به رشدی دانسته شده است و می‌گویند در هر ۱۰۰ هزار نفر ۶ نفر در این امر موفق می‌شوند. ایران در میان کشورهای اسلامی در جایگاه سوم است و در جهان جایگاه پنجاه ‌و هشتم را دارد. ۱۲۵ نفر در هر ۱۰۰ هزار نفر اقدام به خودکشی می‌کنند که از این بین ۶ نفر موفق می‌شوند. همچنین روزانه ۱۳ نفر اقدام به خودکشی می‌کنند و از سال ۹۹ این ۱۳ نفر تبدیل به ۱۵ نفر شده است».

محمدی افزود: «طبق آمار پزشکی قانونی جوانان قربانیان اصلی خودکشی‌اند و بیشتر خودکشی‌ها در بین افراد ۱۵ تا ۳۵ ساله رخ می‌دهد. همچنین ۵۴ درصد خودکشی‌های منجر به مرگ در میان جوانان زیر ۳۰ سال رخ داده است».

این گزارش ایسنا می‌گوید بیشترین خودکشی‌ها مربوط به شمال شرق کشور، مثل ایلام، کرمانشاه، لرستان و همدان است.

روزنامه اعتماد، اخیرا نوشت:

طی سال گذشته، ۷۷ زن در کردستان خودکشی کردند که ۲۱ نفر از آن‌ها دختران زیر ۱۸ سال بودند. بیشترین آمار خودکشی‌هایی که در کردستان ثبت می‌شوند به دلیل اختلافات خانوادگی صورت می‌گیرد. پس از آن فقر دلیل بیشتر خودکشی‌های این استان گزارش شده است.

پایگاه داده‌های باز ایران، در گذر سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹، تعداد خودکشی‌ها را به ازای هر صد هزار نفر بررسی کرده است و نتیجه گرفته بیشترین خودکشی‌ها در استان‌های کرمانشاه، ایلام و کهگیوله و بویراحمد رخ داده‌اند.

این پایگاه در پایان گزارش خود نوشت: «نقشه توزیع محصول ناخالص داخلی هم نشان می‌دهد استان‌های غربی کشور جزو کم‌برخوردارترین مناطق به حساب می‌آیند. در این نقشه مورد خوزستان به دلیل استقرار صنایع نفتی در این استان استثنایی است. شرایط تهران هم به دلیل پایتخت بودن متفاوت است. اگر این دو استان را کنار بگذاریم، میان دو نقشه خودکشی و سهم استان‌ها در اقتصاد هم همخوانی به وجود می‌آید. این موضوع  نشان می‌دهد میان نابرابری اقتصادی، بیکاری و تورم، به عنوان عوامل اقتصادی که تبعات اجتماعی آنها فراگیر است، ارتباط وجود دارد. اگرچه این عوامل تنها عوامل موثر بر بالا یا پایین نرخ خودکشی در یک منطقه نیستند».

چرا باید از خودکشی بگوییم؟

اما در پایان آدمی می‌بایست شجاعت بیشتری برای زندگی داشته باشد تا اینکه بخواهد خود را بکشد

آلبر کامو، نویسنده و اندیشمند فرانسوی

در ایران که رشد کردم، سلامت روان بخشی از گفتمان روزمره زندگی نبود. در جوانی‌ام، پیش یک روانشناس رفتم تا برای انتخاب رشته‌ام کمک بگیرم. درنهایت، او هم موافق بود که ادبیات انگلیسی به درد روحیه من و آینده‌ام می‌خورد. اما وقتی به خانه برگشتم، پدرم پرسید مگر روانی هستی که پیش روان‌شناس رفته‌ای؟

شاید اگر شرایط بد اقتصادی کنونی حاکم بر ایران و خبرهای مکرر خودکشی مردم به‌خاطر فقر شنیده نمی‌شد، در این مورد هنوز هم صحبت نمی‌کردیم. ولی الان وقت توجه به خودکشی و مهم‌تر از آن، سلامت روان است. آمارها و خبرها چه از ایران باشد، چه در کانادا، از اهمیت توجه به سلامت روان می‌گوید.

بعضی وقت‌ها فکر می‌کنم برادر دوستم می‌توانست الان زنده باشد، اگر بقیه توجه می‌کردند که او دارد در کمال ناامیدی، نشان می‌دهد خوب نیست اما نمی‌تواند بگوید خوب نیست. نمی‌دانم چند نفر دیگر می‌توانستند زنده باشند، اگر بقیه شنونده‌های خوبی بودند.

ولی ما برای شنیدن تربیت نشده‌ایم، برای کمک کردن آموزش ندیده‌ایم. با تمامی این‌ها، همچنان فکر می‌کنم که باید از سلامت روان صحبت کنیم، همین امروز، همین الان، با نزدیک‌ترین عزیزهای زندگی‌مان. یا آن‌گونه که خودم شروع کردم، ماه‌هاست از دوست‌هایم همان اول احوال‌پرسی می‌پرسم: خوب هستی؟ خوشحال هستی؟ و بعد تمام تلاشم را می‌کنم تا شنونده خوبی باشم.

بیاییم در مورد خودکشی و سلامت روان صحبت کنیم. کسی را تنها نگذاریم. همبسته باشیم. یک گوش شنوا، دوستی و غمخواری چه بسا می‌تواند تصمیمی را عوض کند و راه دیگری را بگشاید.