چنين بوده است گويا كه ايرانيان باستان با پادشاهى به نام كيكاوس مشكل داشته اند. فردوسى در آغاز داستان جنگ مازندران مى فرمايد:
درخت برومند چون شد بلند / گر ايدونك آيد بر و بر گزند
شود برگ پژمرده و بيخ سست / سرش سوى پستى گرايد درست
چن از جايگه بگسلد پاى خويش / به شاخ نو آئين دهد جاى خويش
مرو را سپارد گل و برگ و باغ / بهارى به كردار روشن چراغ
اگر شاخ بد خيزد از بيخ نيك / تو با بيخ تندى مياغاز ويك
پدر چون به فرزند ماند جهان / كند آشكارا برو برنهان
اگر او بفگند فر و نام پدر / تو بيگانه خوانش، مخوانش پسر
چنين است رسم سراى كهن / سرش هيچ پيدا نبينى ز بن
چو رسم بدش باز يابد كسى / نخواهد كه ماند بدو در بسى
[podcast]http://www.zamahang.com/podcast/2010/20130616_Shahnameh_JangeMaazandaran_SharnoushParsipour.mp3[/podcast]