گروه «سمورو» (Semuru ) در آلمان در همکاری با شرکت ضبط و پخش موسیقی آلمانی Detriti Records با آهنگ سقوط که اولین آهنگ منتشر شده از این گروه است خود را به مخاطب‌های ایرانی و جهانی معرفی می‌کند.

شعر این آهنگ از سروده‌های علی اسداللهی است و وقتی موزیک ویدئوی رسمی آهنگ شروع می‌شود به این نکته اشاره می‌شود و این آهنگ به او و تمام زندانیانی که صرفا به دلیل فعالیت‌های آزادی خواهانه و هنری خودشان در بند هستند تقدیم شده است و با آرزوی آزادی آنان ویدئوی رسمی آهنگ شروع می‌شود.

«سقوط» نخستین تجربه‌ی سبک «دارک ویو» ( Dark-wave ) یا موج تاریک در زبان فارسی به شمار می‌آید و این نوید را می‌دهد که چه بسا در آینده‌ای نه چندان دور، موسیقی کلام‌محور ایران با تکیه بر این سبک خود را از اشعار عرفانی و تغزلی برهاند و به سمت شعر معاصر ایران متمایل شود. «دارک ویو» اصولاً با فضاسازی‌های عمیق و سیاه و با به‌کارگیری شعر‌ از سبک post-punk در اواخر سال‌های دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ میلادی شکل گرفته، سازبندی مشابهی با موسیقی پانک راک دارد ولی فضای تاریک‌تری دارد که به دلیل تاکید بر آهنگسازی تونال در گام‌های مینور است.

خاستگاه  «دارک ویو»  در انگلستان است اما به زودی به سراسر دنیای غرب، تا نیوزیلند و ژاپن گسترش یافت. موج دوم در اوایل سال‌های دهه ۱۹۹۰ در آلمان و در ساحل غربی آمریکا شکل گرفت و بر کشورهای اروپایی اثر گذاشت. این ژانر از نویسندگان و شاعران سه قرن گذشته به ویژه نمایندگان جنبش رمانتیسم مانند نوالیس، ادگار آلن پو و مری شلی یا شاعرانی مانند جورج گوردون بایرون و ویلیام بلیک تأثیر پذیرفته است. همچنین ردی از سمبولسیم فرانسوی در آثار شارل بودلر و آرتور رمبو را هم در اشعار «دارک ویو» می‌توان سراغ گرفت. این ژانرهمچنین از مدرنیست‌هایی مانند  آلن فورنیه، فرانتس کافکا، جیمز جویس و هنری میلر و جی دی سالینجر و همینطور برخی شاعران اکسپرسیونیست مانند گوتفرید بن تأثیراتی پذیرفته است.  

شاخه‌ای از این سبک به The New German Death Art ( به اختصار NDT ) شهرت دارد. این جریان به شدت تحت تأثیر ادبیات قرار دارد تا بدان حد که عنصر وحدت‌بخش این ژانر، شعر مدرن است با تأثیرپذیری از موسیقی دوران باروک و رمانتیسم و با مضامینی مانند مرگ، خستگی از جهان، انتقاد از دین و با مایه‌هایی از نیهلیسم، سوررئالیسم، و جنون.   

حس سقوط

در «سقوط» در آغاز آهنگ ریتم موسیقی پانک به موسیقی غالب می‌شود و آشوبی را رهبری می‌کند که با صدای تیز گیتار الکتریک و وکالیست، موسیقی را به اوج خود می‌رساند. همچنین گیتار بیس در این موسیقی حضوری پررنگ دارد و باعث به وجود آمدن تعادل میان صداها در این آهنگ می‌شود، همچنین درامز و بیس این موسیقی فضایی محکم و سرد را به وجود می‌آورد که با تمام سردی و استحکامش راوی و پویاست؛ ریتم پانکی که درامز تکرار می‌کند بسیار صدای سردی دارد و همین باعث می‌شود بیس گرمی که در موسیقی حضور دارد جای خود را پیدا کند، شنیده شود و زیربنایی شود برای صدای گیتار و وُکال.

گیتار در این آهنگ، در بیشتر موارد تزئین‌کننده است مگر زمان‌هایی که ملودی اصلی آهنگ را می‌نوازد که بسیار ملودی گوش‌آشنا و نوستالژیکی است. ملودی اصلی کاملا با بیس عجین می‌شود و باعث تقویت هارمونی خاصی می‌شود، این هارمونی با صدای وکالیست هم بیش از پیش تقویت می‌شود و به اوج خود می‌رسد.

این ترفندها و ظرافت‌ها در خدمت بیان موسیقیایی دنیای شعری علی اسداللهی درمی‌آید که «فروپاشی» را پیش‌بینی می‌کند:

این هیبت پوشالی دد خواهد ریخت
فواره که بالا برسد خواهد ریخت
گفتی: «چه زمان کاخ ستم می‌ریزد؟»
آن روز که باورت شود خواهد ریخت

به یک معنا، مرگ‌خواهی و اندیشه فروپاشی که در «دارک ویوو» مشاهده می‌شود در موسیقی معاصر ایران در پیشگویی فروپاشی سقوط نظام سیاسی در شعر عبداللهی جلوه‌گر می‌شود و از این نظر به جای آنکه به فرد برگردد به مجموعه‌ای معطوف است که فرد را سرکوب می‌کند.

  موزیک ویدئوی این آهنگ با استفاده از فیلم‌ها و عکس‌های جنبش «زن، زندگی، آزادی» ساخته شده است و از هر نظر نشان‌دهنده‌ی درهم‌تنیدگی این موسیقی با وضعیت موجود در ایران است.

سقوط نمونه خوبی‌ست از اینکه کوچک‌ترین اجزای موسیقی می‌توانند در خدمت بیان شرح یک وضعیت درآیند.  شعر علی اسداللهی انتخاب بسیار هوشمندانه‌ای برای این سبک از موسیقی‌ست و با تکرار آن در طول آهنگ حس خارق‌العاده‌ای از سقوط قریب‌الوقوع نظام حاکم به وجود می‌آید.

علی اسداللهی، متولد ۱۳۶۶، نویسنده، شاعر، مترجم و عضو کانون نویسندگان ایران است. از او تاکنون شش کتاب شعر با نام‌های «الف تا ی» (انتشارات آهنگ دیگر ۱۳۸۸)، «چشم به راه ابریشم» (انتشارات نگاه ۱۳۹۰)، «پنی‌سیلین» (نشر ناممکن ۱۳۹۲)، «بن‌بست فرشته» (نشر منجنیق ۱۳۹۶)، منظومهٔ لالکی» (نشر میدان ۱۳۹۷)، «هشت نامه و سه شعر» (نشر پوئتیکا ۱۳۹۹) منتشر شده است. مجموعه عکس «پنج و هفت-شصت و هشت» (نشر پروبلماتیکا ۱۳۹۶) -با موضوع بررسی کرونولوژیک دیوارنوشته‌های باقی‌مانده از سال‌ها ۵۷ تا ۶۸- دیگر کتاب اوست.

اسداللهی ۳۰ آبان توسط سازمان اطلاعات سپاه بازداشت شد. او بیش از ۳۰ روز در سلول انفرادی تحت ضرب و شتم و بازجویی برای پذیرش اتهام «اجتماع و تبانی و تبلیغ علیه نظام» بود و سپس به زندان فشافویه منتقل و بعد از برگزاری دادگاه شامگاه ۹ اسفند ۱۴۰۱ از زندان آزاد شد.