آخرالزمان در سیستان: اینجا در نوار مرزی ایران و افغانستان؛ ملک قیمتی ندارد و خانه‌های بدون مشتری زیادی متروکه شده. محمدصفرزهی، مالک یک دفتر معاملات مسکن در زابل می‌گوید در مقابل هر ۷۰ درخواست فروش، تنها دو درخواست خرید داریم و مردم دسته دسته در حال مهاجرت هستند.

این بخشی از رشتوی مریم شکرانی در توییتر است که برای بررسی وضعیت آب در تنش بین ایران و افغانستان، به سیستان و بلوچستان رفته بود تا برای روزنامه شرق گزارش بنویسد.

https://twitter.com/shokrani_maryam/status/1667433351345577986

سیستان و بلوچستان تنها نقطه خشکیده ایران نیست که سال‌هاست با امتداد خشکسالی دست‌وپنجه نرم می‌کند. از رودخانه هیرمند تا تالاب انزلی، از تالاب گاوخونی تا هورالعظیم، به هر کدام از نمادهای آب و زندگی تمدن ایران که سر بزنید، شاهد یک روند خواهید بود: موج مهاجرت از روستاها که حالا به‌جای تمرکز بر اقتصاد و صرف فقر، با یک واقعیت مطلق شروع می‌شود. آب نیست، خاک ضعیف شده و چاره‌ای به جز مهاجرت برای مردم وجود ندارد.

یا آنگونه که یک کاربر توییتر در واکنش به رشتوی شکرانی می‌نویسد:

رفته بودیم هورالعظیم که بچه‌ها گزارش تهیه کنند. وسط گفت‌وگوهاشان مرد عرب گاومیش‌دار چیزی گفت که هرچند وقت یادم می‌افتد و مثل کابوس کامم را تلخ می‌کند: «گاومیش‌ها دارند هم را می‌خورند.» منظورش این بود که گاومیش می‌فروشم علوفه می‌خرم تا باقی‌شان بخورند!

سوءمدیریت‌های جمهوری اسلامی و تبعیض به‌واسطه قومیت یا مذهب، واقعیتی انکار ناپذیر است، اما امسال یک سال سخت اقلیمی است: ال نینو آمده است تا رکوردهای آب‌وهوایی شکسته شود. ال‌نینو یک رخداد اقلیمی پردامنه است که در اثر رها شدن انرژی انباشته در جنوب اقیانوس آرام رخ می‌دهد.

برای ایران، ال نینو یعنی خشکیدگی گسترده‌تر، موج‌های گرمای بیشتر، تغییر شیوه بارندگی، به این شکل که باران نمی‌بارد و وقتی می‌بارد، در گذر چند ساعت حجم چند ماه آب را بر زمین جاری می‌کند. این سیلاب‌های شدیدتر را شکل می‌دهد.

تمامی این‌ها به‌معنای اوج گرفتن مهاجرت‌های اقلیمی در ایران است.

https://twitter.com/Shomal_Fouri/status/1064841756338991105

 ۱۰ تا ۲۰ میلیون حاشیه‌نشین در ایران

امروز چند ساعتی وقت داشتم گفتم بروم حاشیه شهر اهواز و چند روستا چرخی بزنم. وحشت کردم. از دیدن این همه فقر و کودک و چهره رنجور و خانه‌های مخروبه. از هر گوشه این لوکیشن‌ها می‌شد چاه‌های نفت و کارخانجات بزرگ را دید. چیزی حدود ۵۰۰ هزار نفر حاشیه‌نشین در اهواز، ثروتمندترین شهر دنیا.

این را محمد مالی را در توییتر نوشته است. مشت نمونه خروار تصویر حاشیه شهرهای مختلف ایران، از مشهد در شرق تا اهواز در غرب، مقامات جمهوری اسلامی می‌گویند که بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر در ایران حاشیه‌نشین هستند.

یا آن‌گونه که محمدهادی منصوری، مشاور سابق معاون رییس‌جمهور به فرارو گفت است: مهاجرت روستاییان به شهرها از سال‌های ۵۵ تا ۹۵ رشد ۳۰۰ درصدی داشته است.

منصوری گفت:

در سال ۵۵ با شروع اصلاحات ارضی و اوج‌ گرفتن مهاجرت روستاییان به شهرها، ۳ میلیون و ۲۶۵ هزار خانوار در مناطق شهری و ۳ میلیون و ۴۴۶ هزار خانوار در مناطق روستایی زندگی می‌کردند که بر اساس سرشماری سال ۹۵ تعداد خانوار‌های شهری نسبت به خانوار‌های روستایی ۳ برابر شد و به‌ازای ۱۸ میلیون و ۱۲۵ هزار و ۴۸۸ خانوار شهری، ۶ میلیون و ۷۰ هزار خانوار در مناطق روستایی زندگی می‌کنند که این آمار بیانگر رشد ۳۰۰ درصدی مهاجرت از شهر‌ها به روستا است.

به گفته منصوری در حال حاضر بر اساس آمار، رقم میانگین جمعیت هر روستا حدود ۳۰۰ نفر است. ۲۶ درصد جمعیت غیرشهری کشور در ۶۲ هزار آبادی و روستا ساکن هستند که از این تعداد روستا، ۳۹ هزار روستا جمعیت بالای ۲۰ هزار نفر و ۲۳ هزار روستا دارای کمتر از ۲۰ خانوار است.

سانسور آمار مرگ روستاهای ایران

هفت مرداد ۱۳۹۷، عبدالرضا رحمانی فضلی در مصاحبه با روزنامه سازندگی گفت که «براساس آماری که در دست دارد، مهاجرت‌های وسیعی به مرکز و شمال ایران از مناطقی که با خشکسالی درگیرند، در حال شکل‌گیری است». او همچنین گفت: «اگر چنین روندی ادامه پیدا کند، پنج سال دیگر چهره ایران از همه‌نظر تغییر خواهد کرد و همچنین کشور در ۱۰ سال آینده با فاجعه‌ای بزرگ مواجه می‌شود».

پنج سال پس از آنکه رحمانی فضلی پیش‌بینی کرد در ۲۵ سال پیش رو (از ۱۳۹۷) «شرق و جنوب کشور کاملا خالی از سکنه خواهد شد»، در پایتخت ایران آب را با ماشین به برخی محله‌ها می‌رسانند. آن هم به محله‌هایی که چندین روز است آب آشامیدنی‌شان قطع شده است. شبیه به همین تصویر را در دیگر شهرهای بزرگ ایران، مانند یزد هم می‌توان همین روزها دید.

مثال دیگر را هیرکانی، رسانه حقوق بشر و محیط زیست البرز (تالش و گیلان و تبرستان) می‌نویسد:

در بحبوحه انتقال آب‌های متعدد از منابع آبی مازندران به مرکز ایران، سطح کشت برنج در مازندران به دلیل بی‌آبی به نسبت سال گذشته ۱۵ هزار هکتار کاهش یافت، دست‌کم ۲۰ هزار دهقان مازندرانی و با احتساب خانواده‌هایشان هشتاد هزار نفر با سیاست‌های مغرضانه حکومت ایران از تامین معشیت محروم می‌شوند.

این در حالی است که آخرین آمار از مرگ روستاهای ایران در ۱۳۹۴ منتشر شد وقتی معاون توسعه روستایی و مناطق محروم ریاست‌جمهوری اعلام کرد «حدود ۳۳ هزار روستا و آبادی در کشور خالی از سکنه شده‌اند».

ابوالفصل رضوی در ادامه گفت که از میان ۶۴ هزار روستا حدود ۳۹ هزار روستا بالای ۲۰ خانوار و مابقی کمتر از ۲۰ خانوار هستند.

رضوی با اشاره به جمعیت ۲۱ میلیون و ۵۰۰ هزار نفری روستایی و عشایری ایران گفت که بی‌توجهی به روستاها و عشایر یه معنای افزایش حاشیه‌نشینی شهرهاست.

احتمال گذر از آستانه ۱,۵ درجه در کنار سال ال نینو

انستیتوی خاورمیانه، یکی از قدیمی‌ترین اتاق‌های فکر در واشینگتن، پایتخت آمریکا، با بررسی‌های آمارهای ایران می‌گوید که در سال ۲۰۲۱ میلادی، دست‌کم ۴۱ هزار نفر به‌خاطر امتداد خشکسالی، همچنین توفان ریزگرد، شن و نمک مجبور به مهاجرت شده‌اند. این پژوهش همچنین می‌گوید دست‌کم ۲۳۰۰ نفر تنها به واسطه امتداد توفان‌های ریزگرد، شن و نمک به مهاجر اقلیمی تبدیل شده‌اند.

این انستیتو تخمین ناسا را یادآوری می‌کند که تا ۲۰۵۰ میلادی، زندگی در بخش‌هایی از جنوب آسیا و منطقه خلیج فارس «به‌شدت سخت یا ناممکن» می‌شود. این پژوهش از ایران، کویت و عمان مثال می‌زند.

بر اساس گزارش انستیتو خاورمیانه خوزستان، لرستان، اصفهان، همدان، کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان بیشترین مقدار مهاجرت‌های اقلیمی را نشان می‌دهند. در برخی نقاط ایران، مسیرهای مهاجرت باسابقه‌ای شکل گرفته‌اند. به‌عنوان مثال یک مسیر از استان کهگیلویه و بویراحمد در جنوب غربی ایران شروع می‌شود و به شمال خوزستان و همچنین شرق و جنوب شرق ایران امتداد می‌یابد.

این امواج مهاجرت‌های اقلیمی، به‌تدریج از روستاها به شهرها کشیده خواهند شد. گزارش انستیتو خاورمیانه در این‌باره نوشته است:

مهاجران اغلب به مناطقی با شرایط اقلیمی بهتری می‌روند، با‌این‌حال همچنان افت محیط‌زیستی را تجربه می‌کنند. در شهرستان چابهار در استان سیستان و بلوچستان، همچنین در حاشیه سواحل خلیج فارس تا جنوب شرقی ایران، تعداد فزاینده‌ای از مردم مجبور شده‌اند به‌خاطر تغییرات اقلیمی مهاجرت کنند و حالا در حاشیه‌ شهرها زندگی می‌کنند. البته با موج‌های خشکسالی در مناطق جنوبی ایران، مهاجرت به بخش‌های شمالی کشور نیز رایج‌تر شده است.

خشکسالی، شیوه‌های بارندگی، وقوع توفان و سیلاب در ایران مانند تمامی دیگر نقاط زمین وابسته به تغییرات آب‌وهوایی است. گرمایش جهانی ناشی از فعالیت‌های صنعتی و سبک زندگی بشر، شرایط آب‌وهوایی را متفاوت از قبل کرده است. الان غلظت دی‌اکسید کربن در مقایسه با نیمه نخست قرن هجدهم میلادی، پیش از شروع انقلاب صنعتی، ۵۱ درصد افزایش پیدا کرده است. انباشت گازهای گلخانه‌ای در اتمسفر زمین، بازتاب نور خورشید را در اتمسفر به دام می‌اندازد. نوری که از انرژی شکل گرفته است و دمای میانگین زمین را به‌تدریج بیشتر می‌کند.

اگر به دست طبیعت بود، زمین هم‌اکنون شاهد کاهش چهار دهم درجه‌ دمای میانگین خود بود. نه آتش‌فشان‌ها به‌شکل گسترده فعالیت می‌کنند، نه دلیل دیگری به جز فعالیت‌های مخرب بشر وجود دارد که دمای میانگین زمین را در مقایسه با نیمه نخست قرن هجدهم میلادی، ۱,۱ درجه سانتی‌گراد افزایش داده است.

تغییر دمای میانگین دمای زمین به تغییر رفتارهای آب‌وهوایی منجر می‌شود. برای ایران این تغییر یعنی رویدادهای شدید آب‌وهوایی را متعددتر، گسترده‌تر و قدرتمندتر شاهد خواهیم بود. مثال بارز آن امتداد خشکسالی که بانی نابودی زیست‌بوم‌های یک منطقه می‌شود و به‌تدریج اقلیم این منطقه را برای دوره زمانی‌ای بسیار طولانی (صحبت از هزاران سال) تغییر می‌دهد.

برای ایران این تغییر اقلیمی با امتداد خشکسالی (خشکیدگی) اینک اوج گرفته است و موج‌های گرما گسترده‌تر و متعددتر از پیش شده‌اند. این برای استان‌های شرقی، غربی و جنوبی ایران به‌معنای ناممکن‌ شدن تدریجی زندگی بشری است.

یا آنگونه که مریم شکرانی در رشتوی خود نوشته است:

مرزنشینان تمام دار و ندارشان را به بحران آب باخته‌اند. حالا منبع درآمد بسیاری از آن‌ها تنها یارانه ماهانه ۳۰۰ هزار تومانی است که حدود ۶ دلار می‌شود و زندگی با آن نمی‌چرخد. چهره‌های تکیده، دهان‌های بی‌دندان و لباس‌های مندرس گواه وضعیت معاش مرزنشنینان سیستانی است.