«بلاتکلیفی، تنهایی، دوری، غربت و بی‌کاری» توصیف‌هایی است که یکی از جوانان ساکن کمپ پناهندگی شهر «هوف» در ایالت «بایرن» آلمان از این روز‌هایشان دارد. روزهایی که سختی‌ آن‌ها باعث شد «حامد سمیعی»، جوان ۲۸ ساله پس از گذراندن نزدیک به ۲۰ ماه زندگی پناهجویی، تاب نیاورد و در این کمپ دست به خودکشی بزند.

حامد، پنجشنبه هفدهم اسفندماه، در حالی که نزدیک به ۲۰ ماه بود که درخواست پناهندگی‌اش بدون پاسخ مانده بود، با خوردن بیش از ۷۰ قرص در اتاقش دست به خودکشی زد. صبح روز بعد، یکی از پناهندگان می‌بیند که در اتاق حامد باز است و او فوت کرده است. به گفته‌ دیگر ایرانیان پناهجوی ساکن کمپ، ساعت هشت صبح آمبولانس و نیروهای امداد می‌رسند و اعلام می‌کنند که از مرگ او پنج ساعت گذشته است.

کمپ شهر هوف ایالت بایرن آلمان یکی از خوابگاه‌های بزرگ بایرن است و پناهجویانی از کشورهای مختلف مانند سومالی، عراق، افغانستان و سوریه در آن ساکن‌ هستند. همچنین در حال حاضر ۱۵ ایرانی روزهای پناهجویی شان را در این کمپ می‌گذرانند. علی یکی از دوستان حامد که شب پیش از خودکشی نیز همراه او بوده است، می‌گوید بعد از این اتفاق همه در کمپ شوک‌زده و افسرده شده‌اند، «اما نمی‌دانیم چکار باید بکنیم».

دوستان حامد می‌گویند که او این اواخر بسیار ناراحت و افسرده بود و با کسی زیاد صحبت نمی‌کرد. از علی، یکی از دوستان او درباره شرایط دسترسی‌شان به روانپزشک یا روانشناس در شرایط مشابه می‌پرسم و می‌گوید: “روانپزشک و روانشناس در شهر ما هست، اما مشکل اینجاست که ما برای مراجعه به پزشک زبان آلمانی نمی‌دانیم. مترجم هم که نیست. خوب برای مشکلات روحی نیاز به حرف زدن هست که اغلب ما زبان آلمانی را در حد اولیه می‌دانیم و بنابراین نمی‌توانیم برای این نوع مشکلات به دکتر مراجعه کنیم.” او می‌گوید حامد هم پیش از این حادثه برای مشکلات روحی پیش دکتر عمومی رفته بود، اما نتیجه‌ای برایش نداشت.

جسد حامد، چندین روز در سردخانه شهر هوک معطل ماند؛ چرا که از سوی کشور آلمان هیچ نهادی مسئولیت فرستادن جسد به ایران را به عهده نمی‌گرفت. به گفته‌ دوستان حامد، به خانواده‌ او گفته بودند باید بین هشت تا ده هزار یورو بپردازند تا جسد توسط شرکت‌های خصوصی به ایران منتقل شود، اما از آنجایی که خانواده‌ او از پس تامین این هزینه برنمی‌آمدند حتی جسد حامد هم برای چند روز بلاتکلیف ماند.

در نهایت، با پی‌گیری خانواده‌ حامد، پس از سه روز با همکاری یک شرکت ایرانی و با پرداخت دو هزار و ۵۰۰ یورو (توسط خانواده) قرار شد تا جسد روز گذشته جسد به ایران منتقل شود.

سه خودکشی در ۱۳ ماه

حامد اولین کسی نیست که در پی فشار ناشی از شرایط پناهندگی در این ایالت دست به خودکشی می‌زند؛ محمد رهسپار هشتم بهمن ماه سال گذشته در کمپ شهر “وورتسبورگ” ايالت بايرن خود را حلق‌آویز کرد. پیش از این دوستان محمد رهسپار در کمپ وورتسبورگ درباره نحوه خودکشی این پناهجوی ایرانی توضیح داده بودند که او در اتاق را از داخل قفل کرده، پرده‌ها را کشیده و با ملافه‌ تختش بوده خود را از پنجره حلق‌آویز کرده است.

حامد اولین کسی نیست که در پی فشار ناشی از شرایط پناهندگی در این ایالت دست به خودکشی می‌زند؛ محمد رهسپار هشتم بهمن ماه سال گذشته در کمپ شهر “وورتسبورگ” ايالت بايرن خود را حلق‌آویز کرد.

پس از خودکشی محمد در سال ۹۰، پناهجویان ایالت بایرن دست به تجمع و تظاهرات‌ پی‌درپی زدند. همزمان سخنگوی دولت محلی “اونترفرانکن” که کمپ وورتسبورگ در آن قرار دارد به دویچه‌وله گفته بود: “مسئولان ایالت بایرن تلاش می‌کنند شرایط نگهداری پناهجویان این کمپ را بهبود ببخشند.”

 به گفته‌ اشکان، یکی از پناهجویان کمپ وورتسبورگ اما نه تنها برخلاف وعده‌ها تغییری در شرایط موجود داده نشده، بلکه شرایط بدتر هم شده است و پناهندگان بسته‌های غذایی نامناسب‌تری دریافت می‌کنند. چندماه بعد، در نهم اکتبر ۲۰۱۲ “فراد آقایف” پناهجوی ۲۶ ساله از کشور آذربایجان در شهر “آشفن بورگ” ایالت بایرن آلمان دست به خودکشی زد.

فراد که از بیماری کم خونی رنج می‌برد، به همراه همسرش”گلنار آقایوا” نزدیک به یک سال را در کمپ های پناهندگی مختلف بايرن سپری کرده بود، وی چند ساعت بعد از بازگشت از کار تعیین شده از سوی اداره سوسیال، با تهیه مقداری سیم کابل در فاصله هشت کیلومتری محل نگهداری پناهندگان خود را حلق‌آویز کرد و حالا با فاصله کمتر از پنج ماه، حامد سمیعی در کمپ شهر هوف بایرن نیز با خوردن قرص به زندگی خود پایان داده است.

بایرن؛ کابوس پناهجویان

در هر ایالت آلمان یک اداره امور مهاجران و پناهندگی (بوندس آمت) است كه پناهجو بايد به طور شخصی با مراجعه به این مراکز درخواست پناهندگی‌اش را تسلیم کند. در ايالت بايرن اين اداره در حومه شهر نورمبرگ، زريندورف قرار دارد. پس از مراجعه پناهجو و ارائه‌ تقاضای پناهندگی در هر یک از ایالات آلمان، امکان تغییر ایالت اجباری وجود دارد. مثلاً این امکان وجود دارد کسی که در ايالت “هسن”، “برمن” يا “دورتموند” تقاضا داده به بايرن منتقل شود.

انتقال به بایرن اما برای پناهجویان خوشایند نیست. بسیاری از پناهجویان در ايالت بايرن نسبت به شرایط‌شان در كمپ‌های پناهندگي اعتراض دارند. پناهجویان اعتقاد دارند دولت بايرن فشار‌های اجتماعی و محدودیت‌ها را چنان افزایش می‌دهد که خود پناهجویان از ماندن منصرف شوند.

 ايالت بايرن تنها ايالت آلمان است كه به جای پرداخت پول نقد به پناهجويان سبد مواد غذايی به آنها تحويل می‌دهد. همچنین رسیدگی به درخواست پناهندگی در آن بسیار طولانی است و به گفته پناهجويان این ايالت يك از بدنام‌ترین ايالت‌های آلمان در امر پناهندگی است.

زريندورف اولین اقامتگاه پناهجویانی است که باید در ایالت بایرن منتظر نتیجه‌ درخواست پناهندگی‌شان بمانند. اقامت در زریندورف به طور معمول از بيست روز تا سه ماه متغير است و بعد از انگشت‌نگاری و تعیین زمان مصاحبه، پناهجو تا زمان دریافت قطعی جواب به دیگر خوابگاه‌ها فرستاده می‌شود.

شاهرخ که سپتامبر ۲۰۱۲ وارد این کمپ شده و هنوز ساکن کمپ زريندورف است می‌گوید: “ورود به كمپ زريندورف دقيقاً ورود به يک گوشه جهان سوم است. برخورد كارمندها از برخورد كارمندهای ساير ايالت‌ها به مراتب بدتر و توهین‌آمیزتر است.”

او و همسرش که با هم به آلمان آمده‌اند از روز ورود تاکنون در اتاق‌هایی جداگانه زندگی می‌کنند: “اولين شوكی كه به ما وارد شد اين بود كه من و همسرم را به دلیل كمبود جا از هم جدا كردند. او به خوابگاه زنان مجرد رفت و من به خوابگاه مردان مجرد. وقتی اعتراض كرديم گفتند می‌توانيد برگرديد ايران، كسی برای شما دعوت نامه نفرستاده. البته بعد شرايط برای پناهجوهای جديد، بدتر شد و به علت كمبود جا مجبور شدند توی محوطه چادر بزنند یا كف كليسا و كافی شاپ و گاراژ اتوبوس‌ها را تشك انداختند و تعدادی از پناهجوها را آنجا سکنی دادند.”

به گفته‌ سام دلیل عدم حق استفاده پناهجویان از کلاس‌های مجانی در ۱۱ ماه ابتدایی ورودشان به آلمان این است که این کشور می‌خواهد مطمئن شود این پناهجویان در جای دیگری انگشت‌نگاری نداشته‌اند و در واقع “مطمئن شوند در آلمان ماندگارند تا آن‌وقت خرج‌شان کند.”

آقای سام، که نزدیک ۱۴ سال است از طریق کلیسای پروتستان در ایالت بایرن درباره مسائل پناهندگان کار می‌کند می‌گوید که این کمبود جا به این خاطر است که “تا سه سال پیش این حجم عظیم از ورود پناهندگان در آلمان وجود نداشت. به خاطر همین هم بسیاری از کمپ‌های پناهندگان را فروختند یا کوبیدند و جایش بناهای دیگری ساختند، اما با افزایش ناگهانی پناهندگان دچار کمبود جا شدیم و متاسفانه مجبور شدیم برای بعضی‌ها چادر بزنیم. البته الان کانتین‌هایی ساخته‌اند که پناهندگان جدید بتوانند در آن‌ها مستقر شوند.”

فرشید که نزدیک دو ماه است به کمپ زريندورف آمده است می‌گوید: “یکی از مشکلات اصلی اینجا، مشکل زبان است. برای آموزش زبان آلمانی باید ماهیانه ۲۵۴ یورو بپردازیم که با توجه به این که ما تنها ۱۲۰ یورو کمک‌ هزینه دریافت می‌کنیم پرداخت این پول برایمان سنگین است. اجازه‌ کار هم که تا یکسال نداریم و این می‌شود که به جای پیشرفت درجا می‌زنیم.” فرشید می‌گوید در اداره‌ها وقتی به انگلیسی صحبت می‌کند با برخورد خوبی مواجه نمی‌شود و حتی گاهی جواب‌اش را به آلمانی می‌دهند و این موضوع او را سردرگم می‌کند.

از آقای سام که درباره‌ کلاس‌های زبان و اجبار در پرداخت شهریه می‌پرسم، می‌گوید: “طبق قانونی که گذاشته‌اند پناهجویان تا ۱۱ ماه نمی‌توانند از کلاس‌های مجانی زبان استفاده کنند، اما بعد از آن برایشان کلاس‌های مجانی وجود دارد.”

به گفته‌ سام دلیل عدم حق استفاده پناهجویان از کلاس‌های مجانی در ۱۱ ماه ابتدایی ورودشان به آلمان این است که این کشور می‌خواهد مطمئن شود این پناهجویان در جای دیگری انگشت‌نگاری نداشته‌اند و در واقع “مطمئن شوند در آلمان ماندگارند تا آن‌وقت خرج‌شان کند.”

علی از پناهجویان کمپ شهر هوف که مدت زیادی است از زریندورف خارج شده، می‌گوید: “وضعیت بعضی از بچه‌ها خیلی بد است. بعضی از کمپ‌ها دستشویی و حمام‌اش برای ۵۰ نفر مشترک است. یا توی روستاهایی است که فقط چند خانه دارد و بچه‌ها برای رسیدن به اولین فروشگاه باید دو ساعت پیاده‌روی کنند.” علی می‌گوید در شرایط بلاتکلیفی که دارند این وضعیت بد سکونت آزار‌دهنده‌تر می‌شود.

علی از پناهجویان کمپ شهر هوف که مدت زیادی است از زریندورف خارج شده، می‌گوید: “وضعیت بعضی از بچه‌ها خیلی بد است. بعضی از کمپ‌ها دستشویی و حمام‌اش برای ۵۰ نفر مشترک است. یا توی روستاهایی است که فقط چند خانه دارد و بچه‌ها برای رسیدن به اولین فروشگاه باید دو ساعت پیاده‌روی کنند.” علی می‌گوید در شرایط بلاتکلیفی که دارند این وضعیت بد سکونت آزار‌دهنده‌تر می‌شود.

آقای سام اما معتقد است در برابر کمپ‌هایی که برای ۵۰ نفر یک دستشویی و حمام دارد، کمپ‌هایی هم هستند که سرویس بهداشتی برای فقط پنج نفر است. او می‌گوید در ساخت کمپ‌ها سعی شده تا تمرکز در یک نقطه نباشد تا پناهجویان بتوانند با مردم در ارتباط باشند و به همین خاطر یک ساختمان خاص مرکزی مختص پناهجویان ساخته نشده است.

آقای سام درباره‌ علت اینکه در بایرن به جای پول نقد، بسته‌های غذا داده می‌شود توضیح می‌دهد: “۲۷-۲۸سال پیش اینجا هم مانند ایالت‌های دیگر پول نقد به جای غذا می‌دادند، اما در آن زمان پناهجویانی که اغلب از بلوک شرق می‌آمدند، پول‌ها را خرج شراب‌خواری می‌کردند و بعد می‌آمدند جلوی اداره امور اجتماعی (سوسیال) می‌نشستند و می‌گفتند که ما گرسنه‌ایم. درنتیجه تصمیم گرفته شد کارخانه‌هایی را دایر و این بسته‌های غذایی را تامین کنند. او می‌گوید از ۱۱ سال پیش با تلاش‌هایی که کردیم، تغییر جدی در این بسته‌ها داده شده و مواد غذایی مفید و کافی در بسته‌ها وجود دارد.”

اشکان از کمپ وورتسبورگ به بسته‌های غذایی که در هفته دوبار به پناهجویان داده می‌شود اشاره می‌کند و می‌گوید: “کیفیت این غذاها اصلا مطلوب نیست. البته هفته‌هایی هست که کیفیت‌شان خوب است، اما اغلب یا بد است یا خیلی بد. حتی بعضی وقت‌ها مواد خوراکی تاریخ مصرف گذشته در بین این مواد خوراکی گذاشته می‌شود. گاهی هم مواد غذایی آلمانی است که ما حتی نمیدانیم چگونه باید استفاده کنیم.” اشکان ادامه می‌دهد: “احترام به شخصیت و در نظر کرامت انسانی برای پناهجو نکته‌ مهمی است که اغلب اینجا فراموش می‌شود.”

بر اساس آمار وزارت كشور آلمان سال گذشته (۲۰۱۲)، چهارهزار و ۳۴۸ و در سال ۲۰۱۱، سه هزار و ۳۵۲ ایرانی در آلمان متقاضی پناهندگی بوده‌اند. سه هزار نفری که به امید زندگی بهتر و فرار از تلخی‌ها و خطرها از سرزمین‌شان خارج می‌شوند، اما تلخی‌ها و خطرهای غربت با قد و قامتی بلندتر سر راه‌شان سد می‌شود.