از آغاز مسمومیت سریالی و مشکوک دانش آموزان بهویژه دختران دانشآموز در شهرهای سراسر ایران، نزدیک به شش ماه میگذرد. در طی این مدت، مقامات حکومت ایران، هیچ اقدام موثری برای شناسایی یا تحت پیگرد قراردادنِ عاملان و آمران این مسمومیتها انجام ندادهاند.
همچنین، نهادهای امنیتی ایران، تاکنون نه تنها اجازه انتشار هیچگونه اطلاعاتی درباره جزئیات این حملات شیمیایی به مدارس یا دستکم نوع گازهای بهکار گرفته شده در این حملات را ندادهاند بلکه وزارت اطلاعات ایران در بیانیهای، با تقلیل این رویدادها به «شیطنت و ماجراجویی دانش آموزان» تلاش کرد حقیقت این رویداد را لاپوشانی کند.
در ماههای گذشته اما گمانهزنیهای زیادی درباره دلایل و همچنین امکان سازمانیافته بودن این حملات بیان شده است.
برخی از تحلیلگران بر این باورند نیروهای افراطیِ مذهبیِ وابسته به جمهوری اسلامی ایران معتقدند دختران نباید تحصیل کنند و این احتمال وجود دارد که حملات شیمیایی ادامه دار به مدارس را باید سرآغازی برای ایجاد محدودیت آموزشی برای دختران ایرانی دانست.
گروهی دیگر از کارشناسان هم این حملات را انتقام گیری سران حکومت ایران از دخترانی میدانند که در جریان «خیزش زن، زندگی، آزادی» نقش فعالانهای در اعتراضات خیابانی ایفا کردند.
«آیا حملههای شیمیایی به مدارس دخترانه، میتواند سرآغازی برای اعمال محدودیتهای بیشتر علیه زنان در ایران باشد؟ آیا این حملهها را میتوان به حملات گروه اسلامگرای طالبان به مدارس دخترانه در افغانستان که برای خانهنشین کردنِ زنان افغان انجام شد، تشبیه کرد؟ آیا میتوان حمله به مدارس دخترانه در ایران را با تلاش حکومت ایران برای بیچهره سازی و حذف زنان از اجتماع، مرتبط دانست؟»
رادیو زمانه، برای یافتن پاسخ این پرسشها، با الهه امانی، کنشگر و پژوهشگر جنبش زنان، گفتوگو کرده است.
بهنظر شما، حمله شیمیایی به مدارس، بهویژه مدارس دخترانه در ایران تا چه میزان به جنبش زن، زندگی، آزادی و همچنین سرکوب زنان در ایران مرتبط است؟
بدون شک حمله به مدارس، به ویژه مدارس دخترانه، با جنبش آینده نگرِ «زن، زندگی، آزادی» در ارتباط است. این حملات، در واقع جبهه جدید حکومت جمهوری اسلامی برای جنگ با زنان و دختران در ایران است و در امتداد سیاستهای زن ستیز و آپارتاید جنسیتیای است که در بیش از چهار دهه گذشته بر زنان ایرانی تحمیل شده است.
اگر در خلال بیش از چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی، حملات و سیاستهای زن ستیزانه بیشتر روی زنان تمرکز داشته، با حضور شجاعانه دختران، به ویژه دختران نوجوانِ زیر ۱۸ سال، حکومت ایران این بار کودکان و به ویژه دختران را هدف قرار داده است چرا که همین دانش آموزان در بیش از ۱۴۰ شهر ایران نشان دادند که در مبارزات شجاعانه خود، در پی آیندهای هستند که حکومت جمهوری اسلامی قادر نیست، آن را برای آنان بسازد. از اینرو سقوط متوسط سن، برای از دست دادنِ مشروعیت جمهوری اسلامی، بدون شک در چنین توطئههایی برای ایجاد فضای امن نهادهای آموزشی نقش داشته است.
همچنین، روند چنین توطئههایی در سطح جهانی نشان میدهد رژیمهای دیکتاتوری، چگونه از این روشهای غیر انسانی برای خاموش کردن و حفظ قدرت خود استفاده کردهاند.
- همانطور که میدانیم، گروه اسلامگرای طالبان تا پیش از به قدرت رسیدن، از شیوههای مختلفی از جمله حمله شیمیایی و بمب گذاری در مدارس دخترانه افغانستان، برای خانه نشین کردنِ زنان افغان استفاده کرد. بهنظر شما، آیا میتوان حمله به مدارس دخترانه در ایران را تلاش حکومت ایران برای بیچهره سازی و حذف زنان از اجتماع، نظیر آنچه در افغانستان روی داد، دانست؟
به یُمن تکنولوژی ارتباطی، ما در عصر حاضر میدانیم که سیاستهای طالبان در مسمومسازی دختران در افغانستان، در فاصله سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ یا موارد مسمومیتهای دسته جمعی در سال ۲۰۱۵ در منطقه شوکولوفسک در چچن، چگونه امنیت مدارس را به مخاطره افکند. حمله شیمیایی به مدارس در دهها شهر ایران همچنان هم ادامه دارد. این حملات که از حدود پنج ماه پیش و از شهر قم آغاز شده، در حال حاضر سلامت دستکم هفت هزار دانش آموز را به مخاطره افکنده است.
هرچند عوارض جسمی این حملات شیمیایی کاملا روشن وشناخته شده نیست اما بدون شک، ایجاد ترس و واهمه برای سلامت فرزندان در فضاهای آموزشی، همچنان در روح و روان خانوادهها تأثیر منفی دارد و این نوجوانان تأثیرات روانی آن را در طول زندگی خود تجربه خواهند کرد.
به دلیل این توطئههای مذبوحانه در ایران و سایر کشورها، علیه آموزش و به ویژه تحصیل دختران است که «ائتلاف جهانی برای حفاظت از آموزش در برابر حمله» بهوجود آمد که دادههای چنین حملاتی را در سطح جهانی گردآوری کرده و با آن به مقابله پرداخته است.
صدور «اعلامیه مدارس ایمن» در سال ۲۰۱۵، گامی مهم در جهت گردآوری اطلاعات و کاهش تأثیر حملات بهگونههای مختلف بر آموزش و پرورش، به ویژه در مدارس دخترانه است.
این اعلامیه یک تعهد سیاسی برای حمایت از دانش آموزان و معلمان است. همچنین، در سال ۲۰۲۰ قطر و ۶۲ کشور دیگر، اقداماتی برای بولد کردن حمله به تحصیل و فضای موسسات آموزشی انجام دادند و سرانجام شورای امنیت سازمان ملل متحد، قطعنامه ۲۶۰۱ را در سال ۲۰۲۱ صادر کرد که بر مبنای آن، دولتها موظف شدهاند برای ایمنسازی نهادهای آموزشی اقدامات مشخصی انجام دهند. به اعتبار این توافق نامهها، بیانیهها و قطع نامههاست که جامعه جهانی نسبت به حمله شیمیایی به مدارس، بهویژه مدارس دخترانه در ایران که همچنان ادامه دارد، برخورد کرده و جمهوری اسلامی، بیشتر از سابق بر کارنامه سیاه خود افزوده است.
بدون شک در دنیای امروز، کارنامه طالبان و صاحبان قدرت در ایران در زمره ضد انسانی ترین و سیاه ترین کارنامهها در بین کشورهای جهان است. حمله وحشیانه به دانش آموزان در مدرسه سید الشهداء در افغانستان که در طی آن ۸۵ نفر جان خود را از دست دادهاند و ۴۲ نفر از آنها از دختران دانش آموز بودند، نمونه یکی از گسترده ترین جنایات در این زمینه است.
این حملات منجر به وارد آمدن آسیبهای جسمی یا حتی مرگ دانش آموزان با نیت جلوگیری از تحصیل دانش آموزان بهویژه دختران و ایجاد فضای نا امن برای آنها صورت گرفته است.
بهنظر شما آیا این حملهها میتواند سرآغازی برای اعمال محدودیتهای بیشتر علیه زنان در ایران باشد؟
تحصیل و آموزش و پرورش، یکی از موارد کلیدی در توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی در جوامع است. روند بسته شدن شکاف جنسیتی تا قبل از پاندمی کرونا در مدارس ابتدایی و متوسطه، روندی مثبت بود که با پاندمی کرونا، گامی به عقب برداشت. یکی از تبعات آن هم رشد کودک- همسری است و امروزه در عرصه جهانی به روشنی نمودار است.
در پاسخ به این پرسش، همچنین میتوان گفت جامعه ایران بسیار متفاوت از جامعه افغانستان است. رنسانس فرهنگی «زن، زندگی، آزادی» و حضور بیباکانه دانش آموزان در این جنبش را نمیتواند خاموش کند و آتشی است که تنها به امید آینده بهتر و گام برداشتن در جهت برابری و احترام به حقوق انسانی زنان و دختران در دل مردم ایران شعله ور گردیده و حتی تأثیرات آن در منطقه، بهویژه در کشورهای با اکثریتِ مسلمان و همچنین در بُعد گستردهتری در سطح جهانی، رویای آیندهای روشن را رقم زده است.
جنبشهای اجتماعی، با تمام فراز و نشیبها، راه خود را میجویند و انتظار میرود که خیزشی نوین و کلانتری در ایران را شاهد باشیم.
برخورد طالبان و تجربه چچن، در تداوم با برخورد جمهوری اسلامی به این توطئه است که به نقل از گاندی، اول شما را نادیده میگیرند، سپس شما را مسخره میکنند، بعد با شما میجنگند و در نهایت شما پیروز خواهید شد.
با توجه به فرایند پیچیده و تخصصی تولید این موادهای شیمیائی مسمومیت زا، این نوع عملیات از سوی یک سری نهادهای امنیتی توسط تعدادی افراد مزدور فالانژیست برای ۲ هدف صورت میگیرد. ۱- ایجاد رعب و وحشت و زهر چشم گرفتن از مخالفین سیاستهای اجتماعی حکومت اسلامی . ۲- آزمایش تاثیر تولیدات سلاحهای شیمیائی داخلی بر انسان، الف) بصورت ضعیف و خرد، برای سرکوب تظاهرات و اجتماعات اعتراضی مدنی مردم و ب) تحقیق و توسعه برای تولید انبوه بشکل کلان و قوی آن برای استفادههای نظامی و دفاعی سپاه در آینده.
ایراندوست / 28 May 2023