انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ در فضای سیاسی ایران معانی و پیامدهای مهمی در سرنوشت اصلاحطلبی، جناحبندیها، نوع و چگونگی تعامل و رقابتهای سیاسی درون کاست حکومتی، روابط سپاه و روحانیت، روابط نهادها مثل مجلس و دولت، یا دولت با دیگر قوای کشور از جمله رهبری و جنبشهای اجتماعی در ایران دارد.
با این همه، مهمترین و عاجلترین معنی و پیامد این انتخابات، سیاست هستهای و مذاکرات هستهای با گروه ۵+۱ است.
نه به جلیلی، نه به سیاست هستهای موجود
پیروزی روحانی در انتخابات با توجه به رای چهارم جلیلی پس از قالیباف و رضایی (با شمارش حدود از شصت درصد آرا) به معنای نفی سیاست هستهای کشور و عدم رضایت از روند مذاکرات توسط اکثریت مردم ایران است.
کسانی که در سالهای اول دولت احمدینژاد خواهان نوعی رفراندوم هستهای بودند، اکنون این رفراندوم را میتوانند به عنوان یکی از محصولات جنبی انتخابات ۹۲ مشاهده کنند.
کسانی که در سالهای اول دولت احمدینژاد خواهان نوعی رفراندوم هستهای بودند، اکنون این رفراندوم را میتوانند به عنوان یکی از محصولات جنبی انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ مشاهده کنند. محوریترین موضوع مورد بحث میان نامزدها در مناظره سوم و محور تبلیغات انتخاباتی جلیلی سیاست هستهای و روند مذاکرات بود.
جلیلی هدف از مذاکرات را تهدید زدایی و نه تنش زدایی معرفی و هر گونه مصالحه را نیز نفی میکرد. شعارهای او مقاومت و ایستادگی بود. نه به جلیلی در واقع نه به این روند و این سیاست بود.
البته جلیلی در این امور نسخههای خامنهای را به اجرا در میآورده است. خامنهای اگر پیام این انتخابات را به خوبی درک کرده باشد و مثل انتخابات دوم خرداد ۱۳۷۶ مرتبا با اعمال خود این پیام را انتقال ندهد که “چیزی عوض نشده است”؛ باید نه تنها جلیلی را از این کار خلع کند (چون یک سیاستمدار شکست خورده آن هم به خاطر سیاست هستهایاش مایه سرافکندگی ملی حتی با مقیاسهای جمهوری اسلامی است)، بلکه تجدید نظری جدی در این سیاست به عمل آورد.
مصالحه و نه تنش زایی
یکی دیگر از معانی رای روحانی در این قلمرو آن است که نه تنها مذاکرهکننده بلکه سبک مذاکره باید تغییر یابد. مناظره سوم نشان داد که مسئول عدم پیشرفت مذاکرات و رسیدن به یک نوع مصالحه جمهوری اسلامی بوده است و نه کشورهای غربی.
یکی از معانی رای روحانی آن است که نه تنها مذاکرهکننده بلکه سبک مذاکرات هستهای باید تغییر یابد.
اکنون پس از هشت سال شعارهای بیهوده و خطابهخوانی در مذاکرات به جای دیپلماسی که متوجه به نقاط مشترک و مصالحه است، زمان تلاش برای رسیدن به مصالحهای که منافع هر دو طرف را تامین کند فرا رسیده است.
اکثر رای دهندگان ایرانی این را به خوبی درک کردهاند که دیگر نمیتوان با شعار سازشکاری دیدگاه رقیب (اکنون اکثریت رای دهندگان) را که مبتنی بر منافع متقابل است؛ رد کرد. چاقوی این برچسبها در جامعه ایران کند شده است.
تعامل رئیس دولت و رهبر
گفته میشود که سیاست هستهای تحت نظر رهبر جمهوری اسلامی است و با انتخابات تغییر نمیکند: ” موضوع هستهای ربطی به انتخابات ندارد.” (علیاکبر صالحی، تابناک، ۷ اردیبهشت ۱۳۹۲) اما این سخنان دو نکته را مغفول میگذارند. اول این که آیا رهبر جمهوری اسلامی میتواند رای اکثریت جامعه را که به تغییر این سیاست و تغییر تیم و روند و سبک مذاکرات است نادیده بگیرد؟ نکته دوم آن که رهبر جمهوری اسلامی تصمیم نهایی را میگیرد و نمیتواند از ورودی و تاثیر دیگر نهادها کاملا مصون بماند.
با رئیس جمهوری که با برنامه تغییر این سیاست انتخاب شده، نمیتوان همان رفتاری را کرد که پیش از آن با احمدینژاد میشده است. در ضمن رئیس جمهور، رئیس شورای امنیت ملی نیز هست و میتواند از طرق مختلف دیدگاهها و سیاستهای مورد نظرش را پیش ببرد.
انتخابات نیز دو هدف را دنبال میکند:
۱) نمایش مشروعیت سیاسی در سطح بینالملل (در داخل کشور این زور، عیان و ماشین سرکوب است که به اقناع میپردازد)؛ و
۲) نمایش ثبات سیاسی با برگزار کردن انتخاباتی آرام. وقتی اکثریت جامعه رای به تغییر سیاستی دادهاند جامعه بینالمللی نیز این پیام را دریافت کرده و بر سر میز مذاکرات بدان استناد میکند. در مجامع بینالمللی مثل شورای امنیت نیز این رای دیده شده و جدی گرفته میشود.
مناظره سوم نشان داد که مسئول عدم پیشرفت مذاکرات و رسیدن به یک نوع مصالحه جمهوری اسلامی بوده است و نه کشورهای غربی.
مسئله هستهای و دولت
تصمیمگیری در این باب فراتر از قوه مجریه است اما این که چگونه دولتی بر سر کار باشد از سه جهت بر سیاست هستهای اثر میگذارد:
۱. رویکرد تهاجمی یا رویکرد کاهش تنش در دولت، که در تغییر جهتگیری دستگاههای ذیل آن موثر است؛
۲. وضعیت اقتصادی کشور که با تخریب هر چه بیشتر موجب انتقاد بیشتر از غنیسازی به شکل موجود خواهد شد و سیاستهای معطوف به تغییر آن ممکن است در تغییر سیاست رهبر نیز موثر واقع شود؛
۳. نگاه بینالمللی به دولت: این که دولت را قابل کار و مصالحه بدانند یا غیر قابل کار و مصالحه. سخنان جان کری و الکساندر هیگ در باب دست نگاه داشتن در اعمال تحریمهای بیشتر تا بعد از انتخابات نشان میدهد که دولتهای غربی نیز روی انتخابات حساب باز میکنند، گرچه میدانند تصمیم گیر نهایی شخص رهبر است.
بازی برد- برد
تغییر سیاست هستهای جمهوری اسلامی یک بازی برد- برد است. مردم ایران از این موضوع منتفع خواهند شد با کاهش تحریمها و افزایش درآمد ملی که در نهایت به کاهش تورم و احتمالا کاهش نرخ بیکاری میانجامد.
مردم دنیا نیز از این موضوع منتفع خواهند شد با کاهش تهدید از سوی رژیمی که نشان داده ظرفیت بالایی برای نقض حقوق بینالملل، حقوق اساسی و مدنی خود و حقوق بشر دارد.
حتی شخص خامنهای نیز در این میدان برنده است چون یک خطای استراتژیک خود را تصحیح کرده است.
هاشمی رفسنجانی امروز شنبه در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذرهای انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایران دموکراتترین انتخابات دنیا را برگزار کرد و هیچ شبههای نمیتوانند به آن وارد کنند.
* یکی نیست به این رفسنجانی بگه *** اصلآ میدونی دموکرات ترین انتخابات دنیا یعنی چی؟
هاشمی رفسنجانی امروز شنبه در جلسه مجمع تشخیص مصلحت نظام، گفت: اگر دشمنان جمهوری اسلامی ایران ذرهای انصاف داشته باشند، باید بپذیرند که ایرا / 16 June 2013
مجید محمدی «اکنون پس از هشت سال شعارهای بیهوده و خطابهخوانی در مذاکرات به جای
دیپلماسی که متوجه به نقاط مشترک و مصالحه است، زمان تلاش برای رسیدن به مصالحهای
که منافع هر دو طرف را تامین کند فرا رسیده است.»
۱ – اقای محمدی لطفأ توضیح بفرمایید که از نظر جنابعالی ، اقای خامنه ای چه باید بکنند ؟
کلی گویی شما هیچ پیام روشن و عملی برای مردم ایران ندارد و حتی بد هم فهمیده میشود.
با نگاهی به خواسته های دولت آمریکا،متوجه میشوید که آنان هم با کلی گویی تلاش در مردم
فریبی و اعمال خواسته ناحق را دارند.شما یا با کل فعالیتهای علوم هسته ای و دانش ان
مخالف و یا با غنی سازی ۲۰ درصد را نمی خواهید.لذا بفرمایید که دقیقأ چه می خواهید!
مجید محمدی«بازی برد- برد
تغییر سیاست هستهای جمهوری اسلامی یک بازی برد- برد است. مردم ایران از این موضوع
منتفع خواهند شد با کاهش تحریمها و افزایش درآمد ملی که در نهایت به کاهش تورم و
احتمالا کاهش نرخ بیکاری میانجامد.»
۲ – هموطن تغییر سیاست زمانی صورت میگیرد که حقوق مردم ایران برسمیت شناخته شود.
در غیر اینصورت ،تغیر سیاست حکام به معنی به زانو درآمدن آنان در مقابل دولت امپریالیست
آمریکاست.لطفأ بفرمایید که آیا شما به این میگویید:بازی برد- برد؟؟؟
mmansour piry khanghah / 16 June 2013
من راي ندادم ولي خوشحالم روحاني انتخاب شد(حالا معلوم نيست راي مردم بود يا خامنه اي خودش گذاشتش سركار) ولي اين برام جالبه در شرايطي كه اين قدر تعداد راي دهندگان كم بود رژيم چطور گفت 72 درصد مشاركت بوده؟
همين چند نفري هم كه در صف ها بودند( و نسبت به انتخابات 88 هيچ بود) خيلي خيلي روند راي گيريشان كند بود و يك دليلش هم همزماني انتخابات با انتخابات شوراها بود كه مردم بايد 20 تا اسم رو مي نوشتن و خب طول مي كشيد.تازه در خيلي از جايگاه هاي اخذ راي نسبت به 88 مسئولين كمتري بودند و كارها به كندي پيش مي رفت.
درسته روحاني خيلي ايده آل نيست ولي پيش اون كانديدهاي متحجر عقب مونده افراطي به خصوص جليلي و قاليباف، شاهه.
نني / 16 June 2013
یکی دو روزی قبل از روز انتخابات گفته ایی از ولایتی منتشر شد که میگوید: پس از سالها در سیاست خارجی بودن، به جزییات وقایع دنیای امروز و راهبردی جهانی آشنا و آگاه هستم، مضمون این گفته اینست که گوینده پس از تجارب ۳۸ ساله در کریدورهای قدرت در جمهوری اسلامی با مراکز مهم و تاثیر گذار تماس داشته و خط قرمز آنها را میداند و میتواند از این تجربه و آشنایی در ثبات و اقتدار ج.ا. در معضل هسته ایی ایران،استفاده کند ولی گریههای ناشیانه او در اندوه روزهای خوش گذشته امام زائل در فیلم تبلیغاتی تلویزیونی، این فرصت را از او گرفته و حتا رده دوم انتخابات را هم بدست چماقداری چون قالیباف داد. دوران انقلاب، آقای روحانی در اروپا بود و یکی دو ماه بعد از آقای خمینی به ایران آمد،ایشان نمونه منحصر بفرد و در آب نمک خوابیده ایی, برای روز مبادایی چون امروز است. معمم، تحصیل کرده، نظامی، امنیتی و مورد اعتماد آقای خامنه یی تاکنون. اینکه آقای حسن فریدون در اروپا چه کار میکرده و با چه کسانی تماس داشته برای کسی روشن و شفاف نیست ولی او دستیار نزدیک مرد شماره دو آنزمان، رفسنجانی بوده و بر خلاف احمدی نژاد که بدون یار و یاور از سپاه با حمایت بیت رهبری و آیت الله تمساح یزدی و شعارهای مردم فریب به صندلی ریاست جمهوری تکیه زد و ناتوان از تحزب و مدیریت سیاسی بفراموشی سپرده خواهد شد، آقای روحانی از مراکز قدرت، افراد اصلاح طلب و نظامیان ج.ا حمایت خواهد شد و جمهوری اسلامی را فعلا ناجی خواهد بود. برای این مانور سیاسی و تغییر ظاهری که اجبارا برای موجودیت و بقا جمهوری اسلامی اتخاذ شده، باید به اتاقهای فکری ج.ا. هرچند که مخالف آنها باشیم آفرین و تبریک گفت !
جمهوریخواه / 16 June 2013
آقای فريدون (روحانی ) در انتخابات 84 از ناطق نوری در مقابل خاتمی حمايت کرده بود. و سالها ست مسول سیاست خارجی رهبر بوده .
dara / 16 June 2013
شمارش صندوق شماره ی 110 بیت خامنه ای از این قرار است : جلیلی 200 رای – قالیباف 124 رای – سایر کاندیداها 20 رای پس آقای محمدی سیاست هسته ای خامنه ای و جلیلی یکیست نه دوتا . منتظر درگیریهای خامنه ای با روحانی هستیم کارشکنی های سپاه و دیگران نیز روع خواهد شد . خانه از پای بست ویران است خواجه در فکر نقش ایوان است .
فرهاد - فریاد / 16 June 2013