جمشید شارمهد، شهروند دوتابعیتی ایرانی-آلمانی که مدیر سایت «تندر» بود، پس از سه سال زندان در ایران، دادگاه انقلاب او را به اعدام محکوم کرد.
مسعود ستایشی، سخنگوی قوه قضائیه جمهوری اسلامی، ۶ اردیبهشت، در نشستی خبری از تائید حکم اعدام این زندانی سیاسی دوتابعیتی به اتهام «افساد فیالارض» در دیوان عالی کشور خبر داد.
غزاله شارمهد، دختر جمشید شارمهد در گفتوگو با زمانه تاکید میکند که نه از سوی قوه قضائیه و نه هیچ نهاد دولتی دیگری با آنها تماس نگرفته نشده و تایید حکم اعدام پدرش به اطلاع آنها نرسیده است.
غزاله شارمهد در همین رابطه میگوید:
آنها اصولاً با مردم عادی تماس نمیگیرند. قوه قضائیه از درخواست وکیل پدرم سر باز زد و حتی در همین دادگاهِ نمایشی و در همین دیوان عالی حاضر به صحبت با وکیل پدرم نشدند. در صورتی که عدم پذیرش وکیل خلاف قانون خود جمهوری اسلامی است. تنها کسی که از طرف رژیم با ما تماس دارد همین وکیل تسخری است. این وکیل تسخیری درست یک روز قبل از ابلاغ حکم ناعادلانه پدرم به مادرم پیام داد و گفته بود که به زودی خبرهای خوبی برای شما دارم و اینکه آقای شارمهد بالاخره خواهند توانست با شما تماس بگیرند… خبر خوب ایشان به بدترین خبر زندگیمان تبدیل شد. آنها آنقدر با خشونت پیش میروند که حکم اعداماش را تائید کردهاند و میخواهند پدرم را بکشند.
جمشید شارمهد ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ در جریان سفری به امارات متحده عربی در دُبی به دست نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ربوده و از طریق عمان به ایران منتقل شد.
خبرگزاری میزان در زمان دستگیری او اعلام کرده بود که جمشید شارمهد بر اساس مستندات موجود قصد انجام ۲۳ اقدام تروریستی را داشته که موفق به انجام پنج مورد از آنها شده است.
غزاله شارمهد از محروم ماندن پدرش از وکیل تعیینی، نداشتن حق دفاع از خود و عدم داشتن استانداردهای لازم یک دادگاه بر مبنای حقوق بشر میگوید:
ما این نوع دادگاهها را در طول این ۴۴ سال دیدهایم. در تمام مدت اسارت پدرم همین دادگاه نمایشی را برای او بر پا کردهاند. این دادگاه نیست. بالفرض مثال آنها قبل از اینکه شما را بگیرند و قبل از انجام هر کاری، یعنی اگر شما کسی باشید که شناخته شده هستید و از حقوق بشر دفاع کرده باشید و نیز صدای مردم ایران شده باشید، قبل از اینکه حساب شما را یکسره کنند در ابتدا شخصیت شما را نابود میکنند. یعنی کلی دروغ به شما میچسبانند تا کسی از شما دفاع نکند، تا مردم به شما شک کنند و از شما دور شوند… این رفتاری است که رژیم با همه انجام میدهد. برای پدرم هم همین رفتار ضد اخلاقی را انجام دادند و هنوز هم به آن ادامه میدهند. یعنی قبلتر پروندهسازی میکنند و وقتی که شما را به دادگاه میآورند موقعی است که شکنجه شدهاید. توانایی فکر کردن و نفس کشیدن و راه رفتن را از او سلب میکنند و بعد با درون و ظاهری ویران او را بر صندلی متهم مینشانند. در آن دادگاه کذایی کسی نیست که طرف شما باشد. حتی انتخاب وکیل را از شما میگیرند.
به گفته غزاله شارمهد قاضی پرونده با عنوان «جمشید شارمهد سرکرده گروه تروریستی است» حرف خود را در دادگاه آغاز میکند که نشان میدهد از قبل او را محکوم فرض کردهاند، نه متهم:
از همینجا نتیجه کار را تمام میکند. یعنی قاضی که میبایست بیطرف میبود و با قضاوت درست عمل میکرد از همان ابتدای امر و با همان عبارت کوتاه نیت درونی دادگاهشان را مشخص میکند. این قاضی بر اساس مدارک جعلی و دروغ آن حکم ظالمانه را صادر کرده، نه بر اساس مدارک محکمهپسند. آنها حتی به پدرم شانس حرف زدن ندادهاند تا از خودش دفاع کند.
غزاله شارمهد توضیح میدهد که در دادگاه برخی ادعاها علیه پدرش مطرح شده است که واقعیت ندارد و بر اساس همین ادعاها که اثبات نشده، حکم اعدام علیه او صادر شده است. دختر جمشید شارمهد اگرچه از دادگاههای جمهوری اسلامی انتظار روندی عادلانه ندارد، اما میگوید همان وکیل تسخیری و قابل اعتماد قوه قضائیه نیز در دادگاه و در دیوان عالی کشور اجازه حضور در برخی جلسات را نداشته است تا بتواند از پدرش دفاع کند.
غزاله شارمهد با اشاره به صدور حکم اعدام برای مجاهد کورکور، شهروند اهل ایذه که به کشتن کیان پیرفلک متهم شده است و همزمان رد این ادعا توسط خانواده این کودک کشته در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته، اتهامهای مطرح شده علیه پدرش را نیز واهی و سناریوسازی میداند.
غزاله شارمهد همچنین با اشاره برخی اقدامات مانند نمایش پاسپورت آلمانی جمشید شارمهد بر روی مانیتور دادگاه، آنها را پیامی برای کشور آلمان و یک بازی سیاسی میداند:
میخواهند به طرف مقابل فشار سیاسی اعمال کنند و همچنین فشار روانی بر ما که آشکارا آن را انجام میدهند…
مخالفت جهانی علیه حکم اعدام جمشید شارمهد
صدور حکم اعدام و تائید آن از سوی دیوان عالی کشور، واکنش جهانی در پی داشته است. اتحادیه اروپا از ایران خواست اجرای حکم اعدام جمشید شارمهد، شهروند دو تابعیتی را لغو کند.
جوزپ بورل، مسئوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیهای تائید حکم اعدام جمشید شارمهد را به شدت محکوم کرد. این مقام بلند پایه اروپایی در ادامه بیانیه خود ضمن ابراز نگرانی عمیق درباره بازداشت خودسرانه اتباع دوتابعیتی در ایران از مقامات جمهوری اسلامی خواستار لغو حکم اعدام جمشید شارمهد شد.
یکی از اتهامات مطرح شده علیه جمشید شارمهد، انفجار در حسینیه «سیدالشهدای شیراز» است. در این انفجار که ۲۴ فروردین ۱۳۸۷ رخ داد، ۱۴ نفر کشته و ۲۱۵ نفر نیز زخمی بر جای گذاشت.
جمشید شارمهد و خانوادهاش همواره این قبیل اتهامات را قویاً رد کردهاند. مقامات کشور آلمان نیز در واکنش به صدور حکم اعدام جمشید شارمهد واکنش نشان دادند و بیدرنگ خواستار لغو حکم اعدام او شدند.
آنا بربوک، وزیر خارجه آلمان در واکنش به صدور این حکم گفت: «به اتهامات او هرگز در دادگاهی عادلانه رسیدگی نشده است. من از ایران میخواهم که فوراً این حکم خودسرانه را لغو کند.»
غزاله شارمهد واکنش مقامهای آلمانی را در خصوص ربودن و صدور حکم اعدام برای پدرش را رضایتبخش نمیداند و در این رابطه به زمانه میگوید:
دولت آلمان حمایتهای لازم را انجام نداده است. پدر من بیست سال در آمریکا زندگی میکند و یک پاسپورت دارد و آن هم پاسپورت آلمانی است. پدرم به ایران سفر نکرده، بلکه او را ربوده و به آنجا بردهاند. اصلاً تابعیت یعنی چی؟ یعنی کشوری از شما حمایت، مواظبت و مراقبت کند، نه پدرم و نه ما اصلاً نمیخواهیم جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. بنابراین کشوری را که برای زندگی انتخاب کردهایم تا تابعیت آن را بگیریم، مثل آلمان، وظیفهاش این است که از شهروندانش دفاع کند و کاری را انجام دهد که در چارچوب قوانین کشور خودش ما ترور نشویم. اما متاسفانه کشور آلمان این کار را نتوانسته انجام بدهد.
غزاله شارمهد با اشاره به سفر سه روزهای که طی هفتههای گذشته به آلمان داشت، میگوید در یک کشور اروپایی یک محافظ باید تمام مدت همراه او میبود، زیرا احتما ترور او وجود داشت:
آمریکا به من گفت به آلمان نرو چون امکان ترور شما وجود دارد. من گفتم که باید بروم چون آنها کاری که لازم است را برای پدرم انجام ندادهاند. برای ما هم نمیکنند و تکتک ما را ترور میکنند و یا به آنجا میبرند و به نوعی دیگر خفهمان میکنند. من میبایست به آلمان میرفتم و این خطر و ریسک را به جان خریدم و با آنها صحبت کردم. فکر میکنم با رفتن من پیش آنها شاهد قدمهای درستتری هستیم و این البته برای پدرم خیلی دیر است. برای مردم ایران هم خیلی دیر است و امیدوارم که هنوز به آنجا نرسیده باشیم که بگوییم دیگر نمیشود کاری کرد. به نظر من با تدابیر درست، رفتارهای درست و تصمیمهای بهجای دولت آلمان، و حتی اتحادیه اروپا و آمریکا میشود از این فضای وحشتناک یک چیز خوب درآورد. من به آن ایمان دارم.
دختر جمشید شارمهد که از لحظه ربوده شدن پدرش مصرانه پیگر آزادی او بوده و دست از اطلاعرسانی درباره وضعیت پدرش برنداشته است، میگوید از مردم داخل ایران هیچ انتظاری ندارد زیرا آنها این روزها درس شجاعت میدهند، اما از مردم خارج از ایران و جامعه بینالملل باید انتظار داشت:
این مردم داخل کشور هستند که این روزها به ما درس شجاعت میدهند، عدالت را به ما یاد میدهند و به ما میآموزند که حقوق بشر یعنی چه و آزادی به چه معناست. آنها از جانشان میگذرند و اینها چیزهایی هستند که ما باید از این مردم بیاموزیم.
به گفته غزاله شارمهد از جامعه جهانی، خصوصا مردم کشورهای اروپایی و آمریکا انتظار میرود که در چنین روزهایی یاریرسان مردم ایران باشند، چرا که حقوق بشر قرار است برای همه یکسان باشد:
نباید شرایط طوری باشد که اگر در اروپا حقوق بشر داریم پس اگر در ایران نباشد، راضی و خشنود باشیم. برای حقوق بشر باید جنگید و باید برایش کاری کرد. اینها حق و حقوق هر آدمی است که بر روی این کره خاکی زندگی میکند. در این راستا همه را باید یکسان دید، حتی آنهایی که کار بدی کردهاند، آنهایی که اشتباه مرتکب شدهاند و آنهایی که آدم بدی هستند و مجرم به حساب میآیند و نیز آنهایی را که دوست نداریم را در قالب حقوق بشر باید با آنها برخورد شود تا حق هر آدمی ضایع نشود.
شکنجههای جمشید شارمهد در زندان
در رابطه با شکنجه و آزارهای جمشید شارمهد در زندان، دخترش غزاله ضمن تائید شکنجه پدرش، به این موضوع میپردازد که او کماکان در حال مبارزه است:
پدرم در چند تماسی که توانست با خانوادهاش داشته باشد به ما فهماند که او باز هم در حال جنگیدن است. با وجود مامورهایی که در اطرافش هستند و علم به اینکه توانایی قطع تلفن او را دارند و شاید بلایی سرش بیاورند، در تماسها سعی میکند خطها و نخهایی بدهد که ما بفهمیم در آنجا اوضاع از چه قرار است. همین که آدم هزار روز در انفرادی باشد، کسی همراهات نباشد، نتوانی کسی را لمس کنی، تنها موقعی به تو دست میزنند آن موقع است که به تو دستبند میزنند و یا به دادگاه برده میشوی یا اعدامات کنند، بسیار سخت و توانفرسات.
جمشید شارمهد به بیماری پارکینسون مبتلاست و به گفته دخترش مقامهای زندان داروهای او را به موقع تحویل نمیدهند و دندانهای این زندانی سیاسی احتمالا بر اثر ضرب و شتم شکستهاند.
غزاله شارمهد در ادامه درباره شکنجه و آزارهای پدرش در زندان میگوید:
پدرم در همان یک ماه اول زندان بیست کیلو وزن کم کرد. او وقتی که پیش ما بود هر سه ساعت یکبار باید قرصش را میخورد. در غیر اینصورت آنقدر بیماری پارکینسون او بد بود که نه میتوانست راه برود، نه نفس بکشد و یا حتی تکان بخورد. عقب انداختن همین داروها خودش نوعی شکنجه است. دندانهای پدرم را شکستهاند و به ما گفت که دندان ندارد. دندان آدم الکی که نمیریزد… همین اینها به ما نشان میدهد که چه بلایی سرش آوردهاند. پدرم در سلول تنهای تنهاست. روز را نمیبیند، آفتاب را نمیبیند و از هوای تازه محروم است. در واقع از همه چیز محروم است. آنقدر ضعیف شده در دستشویی نمیتواند سر پا بایستد، بلافاصله میافتد. کمرش درد میکند و نمیتواند صاف راه برود. من مرتب به این فکر میکنم که با مردی به سن و سال پدرم اینگونه رفتار میکنند با جوانهایمان در زندان چه رفتاری دارند؟
غزاله شارمهد میگوید پدرش ۱۶ سال از زندگیاش در تبعید را صرف حمایت از مردم ایران و آزادی کرد و بنابراین از همه کسانی که در خارج از ایران زندگی میکنند تقاضا دارد در این روزهایی که ممکن است هر لحظه جمشید شارمهد اعدام شود، صدای او و از خانواده آنها و دیگر زندانیان سیاسی باشند و از آنها حمایت کنند.
غزاله شارمند در پایان به توفان توییتری کاربران ایرانی در حمایت از پدرش اشاره کرد که همه با هر عقیده و طرز فکر سیاسی به آن پیوستند و این اقدام را نه تنها دلگرمکننده خواند، بلکه میگوید:
من غزاله شارمهد نمیشکنم، پدرم نمیشکند، مردم داخل ایران نمیشکنند. ظلم شما باعث میشود که اتحاد و همبستگی ما بیشتر شود…