صندوق کودکان سازمان ملل متحد در سال ۱۳۷۷ شمسی گزارشی درباره وضعیت کودکان خیابانی در ایران منتشر کرد و میتوان گفت با این گزارش برای اولینبار توجه به کودکان کار در ایران جلب شد. اکنون بیش از دو دهه از آن زمان میگذرد و اگرچه در این فاصله مطالعات گوناگونی درباره کودکان کار منتشر شده و راهکارهایی توسط نهادهای غیردولتی و دولتی برای حل مسئله کار کودکان مطرح شده، اما شواهد نشان میدهند که مسیری که تاکنون طی شده در حل مسئله ناتوان بوده و در سالهای اخیر با افزایش تعداد کودکان کار روبرو بودهایم.
نگاهی به مطالعات حوزه کار کودکان در ایران نشان میدهد که این پدیده در طول دو دهه گذشته مورد توجه پژوهشگران قرار داشته است. اغلب این مطالعات وضعیت کودکان کار در شهر تهران را مطالعه کردهاند و در مواردی اندک به دیگر شهرها و روستاهای کشور توجه کردهاند و از اینرو اطلاعات ما از مناطق دیگر اندک است. با اینحال مسلم است که کار کودکان در ایران تقریبا به طور کامل غیررسمی، پنهانی و بدون مزایای قانونی است. سرپرست دفتر امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی کشور اخیرا از وجود ۱۲۰ هزار کودک کار در ایران خبر داده و گفته که در سال ۱۴۰۱ حدود ۱۴ هزار و ۵۰۰ نفر از کودکان خیابانی شناسایی شدهاند. البته این رقم تنها شامل کودکان کار شناسایی شده است و تعداد واقعی آنها بیش از این رقم است.
کودکان کار و قوانین در ایران
ماده ۷۹ قانون کار ایران اشتغال به کار کودکان زیر پانزده سال را ممنوع اعلام کرده است. همچنین ایران پیماننامه جهانی حقوق کودک را امضا کرده و تعهدات مربوط به کودکان کار را پذیرفته است، با اینحال در دهههای اخیر با افزایش چشمگیر کودکان کار روبرو بودهایم.
میتوان گفت راه حل مشترک دولتهای مختلف در طول چند دهه اخیر جمعآوری کودکان کار به منظور رفع صورت مسئله بوده است. امروز اما کودکان کار در بسیاری از شهرهایی که پیشتر با این مسئله روبرو نبودند دیده میشوند. کار کودکان حاصل سیاستهای فقرزای اقتصادی و رشد نابرابری در دهههای اخیر بوده و درواقع حکومت با دمیدن بر تعدیل ساختاری و گرایش روزافزون به کمرنگ کردن وظایف اجتماعی دولت وضعیت جامعه را به سمت افزایش کار کودکان برده است.
گستره شهرها و کارها
بر اساس آمارها و گزارشهای رسمی از جمله دادههای سرشماری کشور، بیش از نیمی از کودکان ۱۰ تا ۱۴ ساله که مجبور به کار کردن هستند در استانهای خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، تهران، آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، کرمان و خوزستان به سر میبرند. همچنین سازمان بهزیستی کشور در بهمن ماه سال گذشته اعلام کرد که از جمع ۱۴ هزار و ۶۰۰ کودک کار و خیابان شناسایی شده توسط این نهاد حمایتی، بیشترین تعداد در استانهای اصفهان، بوشهر، تهران، خراسان رضوی، سیستان و بلوچستان، خوزستان، سمنان، فارس، کردستان، مازندران، هرمزگان و یزد ساکن هستند.
کودکان کار در مشاغل مختلفی به کار گرفته میشوند که برخی از آنها قابل مشاهدهاند و برخی دیگر پنهان از دید عمومی هستند. کنفدراسیون اتحادیه کارگری بینالمللی (۲۰۰۸) برخی از اشکال کار کودکان را در چند دسته کلی کار خانگی، کار کشاورزی، کار در صنایع، کار در معادن، بردهداری و کار اجباری، روسپیگری و قاچاق کودکان، و کار در بخش اقتصاد غیررسمی دستهبندی کرده است که از میان آنها میتوان به این موارد اشاره کرد: تکدیگری، دستفروشی، پاک کردن شیشه ماشینها، کار در کارگاههای صنعتی و تولیدی، کار در مزارع، زبالهگردی، واکس کفش، کارهای خانگی، کار در معادن، کولبری و..
گزارشهای رسمی میگوید اکثریت شاغلان ۱۰ تا ۱۴ ساله در ایران به ترتیب در چهار بخش مشغول به کار بودهاند:
- کشاورزی و جنگلداری و ماهیگیری
- ساخت و تولید صنعتی
- ساختمان
- عمدهفروشی و خردهفروشی
- تعمیر وسایل نقلیه و موتورسیکلت
افزایش کودکان کار در دوران پس از کرونا
شواهد و پژوهشها نشان میدهند که در سطح جهانی کار کودکان شدیدا به فشارهای مالی وارد شده بر خانوادهها و مسائلی مانند بیماری، ناتوانی یا از دست دادن والدین بستگی دارد. با تشدید فشارهای اقتصادی و در نبود پساندازی برای تابآوری این وضعیت، کار کودکان به «نیاز» و در مواردی به «ضرورت» در بسیاری از خانوارها بدل میشود. این وضعیت حتی میتواند به اشکال خطرناک کار و بهرهکشی منجر شود. گزارش دیدهبان حقوق بشر در سال ۲۰۲۰ میگوید در سطح جهان حدود ۱۵۲ میلیون کودک پیش از همهگیری کرونا مشغول کار بودهاند که ۷۳ میلیون نفر از آنها در کارهای خطرناک مشغول بودهاند. تشدید فشارهای اقتصادی بر خانوارها میتواند منجر به «عدم توازن جنسیتی» در خانوارها نیز بشود به شکلی که به افزایش انتظار از کودکان دختر برای به عهده گرفتن مسئولیت فعالیتهای دورن خانه منجر شود.
درواقع مطالعات میگویند که تامین نیازهای مالی و مسایل معیشتی خانوادهها عوامل اصلی ورود کودکان به کار خیابانی است اما دلایل دیگری نظیر خشونت در خانواده و اعتیاد افراد خانواده نیز در کار کودکان نقش دارند.
در دوران کرونا بخشهای آسیبپذیر جامعه و طبقات فرودست متحمل بیشترین آسیب شدند و در این شرایط به طبع به تعداد کودکان کار نیز افزوده شده است. در کنار این عوامل، در چند سال اخیر و با رشد چشمگیر تورم و افزایش هزینههای زندگی تعداد قابل توجهی از کودکان گروههای آسیبپذیر جامعه که تا پیش از این مجبور به کار نبودهاند مجبور به اشتغال شدهاند. افزایش کودکان زبالهگرد به وضوح نشانهای از این وضعیت است.
در بخشی از بیانیه انجمن حمایت از حقوق کودکان به مناسبت روز جهانی مبارزه با کار کودک در ۱۲ ژوئن ۲۰۲۲/ ۲۲ خرداد ۱۴۰۱ آمده بود:
به گزارش سازمان ملل متحد، تعداد کودکان کار در جهان پس از شیوع ویروس کرونا به ۱۶۰ میلیون رسیده است. هزاران کودک نیز به علت دشوارتر شدن وضعیت اقتصادی خانوادهها به شکل غیر رسمی در بازار کار استثمار می شوند… در ایران نیز به علت وخیمتر شدن وضعیت اقتصادی خانوادهها هر روز تعداد بیشتری از کودکان نیمکتهای مدرسه را برای تامین مایحتاج زندگی ترک میکنند. به علت حضور طالبان در افغانستان خانوادههای زیادی مجبور به مهاجرت به ایران شدهاند و کودکانشان جذب بدترین اشکال کار در ایران شدهاند.
همچنین این انجمن در بیانیهای درباره یکسال وضعیت کودکان در دوران کرونا از جمله به این نکته اشاره کرده بود که: «قابل پیشبینی است در جامعهای با مجموعۀ وسیعی از نابرابریهای متقاطع طبقاتی، جنسیتی، قومی، مبتنی بر معلولیت و …، زمانیکه فشار اقتصادی بر مردم بیشتر شود، تمایل خانواده به تحصیل کودک کاهش و تمایل به ورود او به بازار کار و کمک به معیشت خانواده افزایش مییابد.»
فرشید یزدانی، فعال حقوق کودک، معتقد است که در دوران کرونا فشارهای اقتصادی بخش بزرگتری از کودکان خانوارهای آسیبپذیر را مجبور به کار کردن کرده است. او در مصاحبهای گفته بود:
این بچهها چارهای به جز حضور در خیابان و محیطهای کاری نداشته و مجبور شدند که در ساعات مدرسه هم به سرکار بروند…. تداوم کرونا باعث تعمیق فقر این خانواده ها می شود به ویژه اینکه دولت و نهادهای حاکمیتی برای حمایت از این کودکان و حذف کار کودکان برنامه ای ارائه ندادهاند. البته بهزیستی برنامه های کوچکی که گرچه از نظر بهزیستی ساماندهی این کودکان است اما در حقیقت جمع آوری موقت این کودکان از سطح خیابان است و بعد از اینکه این طرح تمام شود دوباره این کودکان به خیابان باز می گردند.