دیدگاه

تازه‌ترین صحبت‌های علی خامنه‌ای در موضوع کشف حجاب که آن را حرام شرعی و سیاسی اعلام کرد، هر مؤمنی به دین اسلام، به‌خصوص شیعیان را گیج می‌کند. چون مؤمن به اسلام دو نکته را به‌خوبی آموخته است: یک، برابر نص قرآن، در اسلام، اکراه نداریم. یعنی هر زمان این مذهب همراه اکراه شد، آن اکراه اضافی است و بایستی اکراه را کنار زد.

دوم، مومن می‌داند یکی از بزرگ‌ترین گناهان در اسلام، این است که «حرام خدا را حلال کنی و حلال خدا را حرام». یعنی آنگونه که هیچ آیه قرآن در موضوع اجبار حجاب به عموم جامعه، حتی غیرمسلمانان نداریم، هیچ آیه‌ای هم نداریم که بگوید بایستی اسلام را با اکراه، یا با خشونت متکی بر اکراهی مانند حجاب اجباری بر مردم بایستی گسترش داد.

یا آن‌گونه که صدیقه وسمقی در نامه سرگشاده خود به خامنه‌ای نوشت:

مواضع اخیر جنابعالی درباره‌ حجاب مبنی بر قانونی و شرعی بودن حجاب و حرام شرعی و سیاسی بودن کشف آن، که علی‌رغم مناقشات فراوان نظری و اجتماعی در این باب، دور تازه‌ای از فشارها و تهدیدها را علیه زنان کلید زده است، برای این‌جانب و لابد بسیاری همچون من پرسش‌های جدی و مهمی را برانگیخته است که به نظر می‌رسد پاسخ دادن شما به آنها از موضع دینی به ویژه از آن رو که بر جهاد تبیین تاکید دارید، ضروری است. تبیین موضوع بر پایه دانش دینی توسط شما ضرورت دارد چرا که اولا شما مجهز به قدرت سیاسی هستید و می‌توانید فرمان دهید که رای و دیدگاهتان اجرا شود، از همین‌رو بیش از دیگر علمای دینی نسبت به تبیین دقیق موضع دینی خود مسئولیت دارید. ثانیا مسئولیت تمام پیامدهای مالی، جانی، اجتماعی، اخلاقی، روانی و سیاسی موضوع متوجه جنابعالی است، لذا مسئولیت شما در تبیین دقیق آن برای مردم بیشتر می‌شود.

«حجاب اجباری ربطی به اسلام شیعه ندارد»

محمود طالقانی در اسفند ۱۳۵۷ در گفتگویی با صداوسیما گفت:

«اما اینکه حالا روسری ببندند، نبندند، هیچ‌کسی اجباری در این کار نکرده. حضرت آیت‌الله خمینی هم اجباری و اکراهی به صورت اکراه بیان نکرده. ولی می‌خواهیم نمایشی بدهیم که در ادارات ما و وزارت‌خانه‌های ما، تحول و انقلابی پیش آمده است.»

طالقانی همچنین گفت: «حتی اجباری برای زن‌های مسلمان هم نیست، چه اجباری؟» او البته زنده نماند تا ببیند روح‌الله خمینی، قدرت نظام ولایت فقیه را تثبیت کرد و در نهایت حجاب را بدل به یک اجبار کرده است. در امتداد این شیوه مردسالاری اجباری، علی خامنه‌ای تا بدانجا پیش می‌رود که نظر شخصی خودش را در قالب حرف خدا بیان می‌کند. یا به بیانی ساده، حلال خدا را حرام اعلام می‌کند.

یا آنگونه که محسن کدیور در مجموعه مقالات «تاملی در مسئله‌ حجاب» نوشته است، آیاتی که افرادی مانند خامنه‌ای از آن برداشت حجاب اجباری می‌کنند، در حقیقت برای این آمده‌اند تا یک سنت عرب‌های پیش از اسلام را خنثی کنند: اینکه با لباسی که گناه کرده‌اند برای عبادت بت‌هایشان به کعبه نمی‌رفتند. بلکه کامل عریان دور کعبه طواف می‌کردند.

کدیور نوشته است:

براساس احتمال نخست ادناء جلابیب به بیش از پوشانیدن سینه‌ها علاوه بر دیگر اندامی که با لباس پوشانیده می‌شوند اشعار (مادون دلالت) ندارد. پوشانیدن مو و سر اگرچه یکی از معانی جلباب است اما با توجه به دیگر معانی آن و قرائن قطعیه عصر نزول نمی‌تواند حکم مستفاد از آیه باشد هرچند با آن مخالفتی نیز ندارد. برای تحقق این علت منصوص همین که زن مومنه بدن خود را حفظ کند کفایت می‌کند.

بر همین مبنا و سنت چند صد ساله علمای شیعه مخالف حجاب اجباری بر سر و موی زنان است که صدیقه وسمقی در نامه سرگشاده خود نوشت:

با توجه به این که در قرآن کریم بر لزوم پوشاندن موی سر برای زنان تصریح نشده و الگوی سخت‌گیرانه‌ی جمهوری اسلامی در رابطه با پوشش زنان از آیات قرآن به دست نمی‌آید، و آرای فقیهان در این باره بر تفسیر شخصی و سلیقه‌ای آنان از واژه‌هایی مانند جلباب و خمار استوار شده، و با توجه به تنوع و اختلاف روایات و حتی تناقض آنها با یکدیگر که از مجموع آنها نمی‌توان با قاطعیت و یا حتی توجیه مقبول، الگوی جمهوری اسلامی را الگوی شرعی معرفی نمود مگر با اعمال سلیقه‌ شخصی. و نیز با توجه به اختلاف آرای فقیهان شیعه در این باب از گذشته تاکنون، که تماما حاکی از عدم وجود ادله‌ قطعی در باب حجاب و حدود آن است و از همین‌روست که در این موضوع اتفاق نظر حاصل نشده است. و با عنایت به این که موضوع پوشش زنان در سنت پیامبر به گونه‌ای که امروز مطرح می‌شود هرگز مطرح نبوده و شواهدی در دست نیست که نشان دهد در زمان پیامبر و پس از آن حضرت زنان به دلیل نپوشاندن موی سر و یا حتی بدن خود مورد آزار و اذیت و مجازات قرار گرفته باشند، لطفا تبیین فرمایید که الگوی جمهوری اسلامی برای پوشش زنان که مورد تایید و تاکید جنابعالی است بر کدام دلایل قطعی و خدشه‌ناپذیر دینی و با کدام استدلال استوار شده است؟

وسمقی نوشته: «زنان در سراسر جهان اسلام ‌در انتخاب پوشش خود آزادند و هیچ فسادی بر این آزادی انتخاب مترتب نبوده است. شما چه رجحانی برای اعمال رویه‌ی شاذ و پرهزینه جمهوری اسلامی قائلید و آیا اعمال این رویه فوایدی برای اعتلای دین و کشور در برداشته است؟»

کشف حجاب اجباری، حرام شرعی یا سیاسی نیست

علی خامنه‌ای در سخنرانی ۱۵ فروردین امسال خود گفت:

در مساله‌ پوشش، خب بله، مساله‌ حجاب محدودیّتِ شرعی و قانونی است؛ آنجا محدودیّتِ دولتی نیست، قانونی است و شرعی است؛ کشف حجاب، حرام شرعی و حرام سیاسی است؛ هم حرام شرعی است، هم حرام سیاسی است. خیلی از کسانی که کشف حجاب می‌کنند نمی‌دانند این را؛ اگر بدانند که پشت این کاری که اینها دارند می‌کنند چه کسانی هستند، قطعاً نمی‌کنند؛ من می‌دانم. خیلی از اینها کسانی هستند که اهل دینند، اهل تضرّعند، اهل ماه رمضانند، اهل گریه و دعایند، [منتها] توجّه ندارند که چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ با حجاب است. جاسوس‌های دشمن، دستگاه‌های جاسوسی دشمن، دنبال این قضیّه هستند. اگر بدانند، حتماً نمی‌کنند.

کدیور اما نوشته است:

شناخته شدن به حر و آزاد بودن در مقابل کنیزان. معنای این احتمال این است که با تمایزِ پوشاکی زنان آزاد از کنیز بیماردلان با فهم اینکه صاحب این پوشاک پوشیده زن آزاد است متعرض او نخواهند شد. اما تالی فاسد آن این است که کنیزان نجیب را در قبال بیماردلان بی‌دفاع رها کرده‌ایم. احتمال دوم متعارض با مسلمات قرآنی و موازین اسلامی است. پیامبر اسلام، پیش از مرگ خود، شیوه مدیریت و سخنان خود (یا سنت) و همچنین قرآن را به‌عنوان دو راه بیرون آمدن از سوالات شرعی عنوان کرده است. در سبک زندگی اسلامی، همان‌طور که در ابتدای این دیدگاه مطرح شد، اکراه نداریم. هیچ‌گونه اکراهی نداریم.

یا آنگونه که وسمقی نوشته است:

جمهوری اسلامی مجازات‌های موهن فراوانی برای زنانی که الگوی پوشش این نظام را رعایت نمی‌کنند وضع کرده که ناقض حقوق انسانی و شهروندی و کرامت آنان است و اخیرا بر این مجازات‌ها نیز افزوده است. این در حالی است که هیچ مجازاتی برای کشف موی سر و حتی بدن در زمان پیامبر و پس از آن وضع نشده، حال آنکه کشف موی سر و بدن در آن زمان در جامعه‌ مسلمانان بسیار رایج بوده است، پشتوانه‌ شرعی مجازات‌های جمهوری اسلامی برای عدم رعایت حجاب چیست؟

Ad placeholder