در نخستین سالگرد برقراری آتش‌بس در یمن، سازمان ملل خواستار گفتگوهای صلح پایدار و دائمی شد

هانس گروندبرگ، نماینده سازمان ملل متحد در یمن روز یکشنبه ۲ آوریل/ ۱۳ فروردین هشدار داد که یمن، کشور ویران شده از جنگ  در موقعیتی بحرانی است و خواستار برداشته‌شدن گام‌هایی در جهت صلح پایدار شد. این سخنان دقیقاً یک سال از زمانی بیان شد که با برقراری آتش‌بس در این کشور به طور چشمگیری درگیری‌ها کاهش یافت.

هانس گروندبرگ، دیپلمات سوئدی، آتش بس با میانجیگری سازمان ملل را که در آوریل ۲۰۲۲ اجرایی شد، «لحظه‌ امید» خواند و گفت که به رغم پایان آتش‌بس در ماه اکتبر و تمدید نشدن رسمی آن، تا حد زیادی طرفین به آن متعهد مانده‌اند.

نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در بیانیه‌ای گفت:

مهم‌ترین افق گشوده شده در نتیجه آتش‌بس، ظرفیت آن برای شروع یک فرآیند سیاسی فراگیر با هدف پایان دادن به مناقشه به شکل جامع و پایدار است.

نزدیک به یک دهه جنگ در یمن جان صدها هزار نفر را چه به طور مستقیم و چه غیرمستقیم گرفته است و یکی از بدترین بحران‌های بشردوستانه در جهان را رقم زده است.

گروندبرگ گفت که «هنوز خطرات قابل توجهی وجود دارد» و خواستار «حفاظت از دستاوردهای آتش بس و ایجاد بستری برای رساندن کمک‌های بیشتر، آتش بس سراسری و سازوکار سیاسی پایداری که آرزوهای زنان و مردان یمنی را برآورده می‌کند» شد.

جنگ یمن در سال ۲۰۱۴ زمانی که شورشیان حوثی مورد حمایت ایران از مناطق تحت محاصره شمالی خود خارج شدند و صنعا را تصرف کردند، شعله‌ور شد. حوثی‌ها دولت شناخته شده بین المللی را مجبور به فرار از کشور کردند و این دولت هم که دست‌نشانده ریاض بود به عربستان رفت. سعودی‌ها نیز در سال ۲۰۱۵ یک ائتلاف متشکل از چند کشور هم‌پیمانشان شکل دادند و با بهانه بازگرداندن دولت قانونی در یمن، وارد معرکه جنگ شدند.

ریاض در دو سال گذشته در تلاش بوده است تا از این جنگ پرهزینه خارج شود. جنگ یمن محل تقابل ریاض با دولت جو بایدن هم بوده است. بایدن در همان آغاز کار حمایت از عملیات ائتلاف را متوقف کرد و به عربستان فشار ‌آورد تا به این درگیری خاتمه دهد.

جنگ یمن که اکنون وارد نهمین سال خود شده است به عنوان جنگ نیابتی عربستان سعودی و جمهوری اسلامی در نظر گرفته می‌شود. در سایه توافق رفع تخاصم میان این دو کشور که در هفته‌های گذشته با میانجیگری چین انجام شد، امید برای پایان جنگ در یمن پررنگ‌تر شده است.

اما ختم غائله در یمن شاید چندان هم آسان نباشد. زمینه این جدال همچنان پابرجا است: عربستان می‌گوید اجازه نخواهد داد شورشیان حوثی که وابسته به سپاه قدس هستند کشور همسایه‌شان را در کنترل خود بگیرند. از دیگر سو شورشیان حوثی نیز می‌گویند با دولت دست‌نشانده ریاض سازش نمی‌کنند و اجازه نخواهند داد سعودی‌ها بیش از این در مقدرات یمن دخالت کنند.

حوثی‌ها: طرف معامله یا ثمن معامله؟

انتظارات پس از اعلام توافق احیای روابط ایران و عربستان سعودی این بود که یمن اولین جبهه‌ای باشد که شاهد تأثیرات مثبت و کاهش تنش باشد. با این حال، در حال حاضر نشانه‌هایی وجود دارد که تردید‌ها را تقویت می‌کند.

اخیراً محسن الضائری، وزیر دفاع دولت یمن (مورد حمایت ریاض) از یک سوء قصد جان سالم به در برد. در آن ماجرا، کاروان این مقام یمنی هدف یک پهپاد مملو از مواد منفجره در جنوب غربی یمن قرار گرفت. علاوه بر این، گزارش شده است که دو سرباز دیگر ارتش مورد حمایت عربستان در حمله به یک ایست بازرسی نظامی کشته شدند و حداقل ۱۰ نفر دیگر در حمله مجدد شبه نظامیان حوثی در استان مرکزی مارب کشته شدند.

این فعالیت حوثی‌ها را می‌توان به عنوان پیامی روشن به عربستان و امارات تعبیر کرد که آن‌ها گرچه رابطه گسترده‌ای با تهران دارند ولی هرگونه معامله با ایران باید لزوماً با حضور حوثی‌ها انجام شود. به ویژه اینکه مسئله اصلی کشورهای حاشیه خلیج فارس خطرات امنیت و ثبات در دو کشور غنی خلیج فارس به دلیل جنگ در یمن است. رهبر حوثی‌ها پس از اعلام توافق آشتی میان عربستان و ایران صحبت‌های دوپهلویی داشت. او گفت که آنها متعهد به پایان درگیری هستند چرا که تجربه انجام عملیات در دریا و آسمان را به دست آورده‌اند. پیامی روشن به سعودی‌‌ها و اماراتی‌ها که آن‌ها هم باید «طرف معامله» باشند و نه «ثمن معامله».

به نظر می‌رسد پایان دادن به جنگ یمن و کاهش خطر برای کشورهای خلیج فارس چندان هم که تصور می‌شد آسان نخواهد بود. نزدیک به یک دهه جنگ، توانایی‌های حوثی‌ها و تجربه آن‌ها را به شکل قابل توجهی افزایش داده است. آن‌ها اکنون می‌دانند چگونه روی زمین باید در برابر دشمنانشان صف‌آرایی کنند و البته به لطف کمک‌های سپاه قدس به سلاح‌های پیچیده‌تر از جمله پهپاد و موشک‌ هم دست یافته‌اند.

از نظر استراتژیک و از نگاه تهران، حتی اگر ایران تمایل به تنش‌زدایی با کشورهای حاشیه خلیج فارس داشته باشد، اعطای بزرگترین خواسته آن‌ها که رام کردن و در قفس گذاشتن حوثی‌ها است، آن‌هم در ابتدای این توافق، بی‌احتیاطی است. به ویژه با توجه به اینکه برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس به توافق آشتی با اسرائیل پیوسته‌‌اند.

راه دشوار ختم جنگ

پایان جنگ در یمن بیش از آنچه تصور می‌شود به موضوعاتی گره خورده که الزاما طرفین اصلی این نزاع در آن‌ها نقش و اثری ندارند.

برای کشورهای حوزه خلیج فارس، نیاز به پایان دادن به هر منبع ناامنی، هدفی حیاتی است، و ایران آن را می‌داند. سؤال این است که آیا برای تهران هم مناسب است که سایه تهدید را بر سر کشورهای خلیج فارس نگاه دارد و حتی آن را  تشدید کند تا وابستگی این کشورها به ایران برای از کنترل خارج نشدنش افزایش یابد؟ به بیان دیگر آیا برای ایران باز نگاه داشتن زخم یمن و استفاده از مرهم‌های موقتی مانند آتش‌بسی که رسما وجود ندارد ولی طرفین عملا به آن متعهدند، گزینه‌ای بهتر از ختم جنگ و توافق پایدار حوثی‌ها با دولت یمن نیست؟

به نظر می‌رسد که در محاسبات جمهوری اسلامی هنوز گزینه «از بین بردن همه زمینه‌های تنش در یمن»، منطق ژئوپلتیکی ندارد.  

بازگشت بنیامین نتانیاهو به قدرت در اسرائیل و نزدیکی این کشور با همسایه‌های ایران یک خطر بزرگ برای تهران است که برای کنترل آن لاجرم گزینه بهینه همچنان نگاه داشتن سایه تهدید بر سر همسایه‌ها خواهد بود.

پایان دادن به جنگ در یمن هدف آسانی نیست، اما کشورهای خلیج فارس باید روند خنثی کردن خطرات را آغاز کنند. بعید است که تغییر ساده یا سریع باشد و مسائل منطقه‌ای از جمله مناقشه اسرائیل و ایران و همچنین رقابت بین المللی بین چین و آمریکا هم تأثیر گسترده‌ای خواهد داشت.

جرالد مایکل فایرشتاین که از سپتامبر ۲۰۱۰ تا اکتبر ۲۰۱۳ فرستاده آمریکا در یمن بود،  معتقد است که برای دستیابی به صلح، یمنی‌ها باید راه‌حلی دست‌یافتنی برای مسائل دشواری همچون نحوه تقسیم قدرت و همچنین چالش‌های اقتصادی و اجتماعی داشته باشند. فعلا هیچ طرحی برای سازش پایدار و حل مسائل وجود ندارد.

او از جمله افرادی است که می‌گوید آشتی ایران و سعودی پایان کار جنگ در یمن نیست. فایرشتاین می‌گوید که فارغ از حضور نیابتی ریاض و تهران، درگیری در یمن اساساً یک جنگ داخلی هم هست و طرف‌های خارجی از جمله سعودی‌ها و ایرانی‌ها نمی‌توانند یک‌شبه نقار و اختلاف طرفین را برطرف کنند.

بسیاری از کشورهای جهان از توافق ریاض و تهران استقبال کرده‌اند، آن‌هم با امید به ختم بحران در یمن. در مورد جنبه‌ها و آثار بهبود روابط ایران و عربستان نظرات مختلفی وجود داشته است، اما بیشتر آنها به ظرفیت این نزدیکی برای افزایش ثبات در منطقه و به ویژه پایان دادن به جنگ در یمن اشاره می‌کنند. ظرفیتی که برای تبدیل شدن به عینیت راه دشواری در پیش دارد.

در حالی که سعودی‌ها به صراحت گفته‌اند که تنها در صورتی سفیر خود را به تهران باز می‌گردانند که ایرانی‌ها به نگرانی‌های عربستان متعهد باشند، ماهیت دقیق تعهدات ایران مشخص نیست. به طور خاص، مشخص نیست که این تعهد شامل ختم درگیری در یمن هست یا نه و اگر هست، سوال یک میلیون دلاری آن است که: چگونه؟

Ad placeholder